"مرتضی توسط نیرو های امنیتی بازداشت شد"
یادداشتی از ستار محمودی دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه اقتصاد سیستان و بلوچستان
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۲۱ دی ۱٣٨٨ -
۱۱ ژانويه ۲۰۱۰
در کتاب خانه نشته ام و درس می خوانم پیامک بالا برایم می رسد , به همین سادگی! یکی دیگر از دوستان و آشنایانم بازداشت شد و این بازداشت شدن ها و به بند کشیده شدن ها این روزها آنقدر برایم تکراری شده است که دیگر وقتی خبر دستگیری دوستی را می شنوم , نه تعجب می کنم و نه در صحت خبر شک.
اولین باری که مرتضی را از نزدیک دیدم , ترم اول بود , در جلسه ای که انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان برگزار کرده بود جوانی لاغر اندام با صورتی نحیف به پشت تریبون رفت و سخن ها راند . از صحیت های های ان شب مرتضی این جمله که «بروید بخوانید» هنوز هم در خاطرم زنده مانده است . بعد از ان جلسه بیشتر با مرتضی آشنا شدم , جوانی تهرانی که ان روزها دغدغه اصلی اش آگاهی بخشی بود و دل در گرو کشور و مذهبش داشت , از آن تیپ دانشجویانی بود که خستگی و ترس را چندان نمی فهمید و وقتی قرار بود برنامه ای برگزار شود از جان و دل مایه می گذاشت , شب بیداری ها می کشید تا برنامه به بهترین نحو ممکن برگزار شود .
دغدغه آگاهی بخشی اش را این اواخر به خوانش و درس گیری از تاریخ معاصر نزدیک کرده بود و از این می نالید که در صد سال اخیر هر گاه گامی در جهت رهایی برداشته ایم در این که چه نمی خواهیم به نتیجه و توافق رسیده ایم و لی تا به حال نتوانسته ایم پاسخی در خور به پرسش « چه می خواهیم؟» دهیم .این روزها هر وقت با او تماس می گرفتم اورا در پی پاسخ به پرسش چه می خواهیم و چگونه می توانیم به خواسته خود دست یابیم می یافتم .
بدنهادانی که بقای خویش را در ناآگاهی و عدم درک مناسب مردم از آینده خویش می دانند , این روزها مرتضی ها را به بند کشیده اند و می کشند اما هیچ نمی دانند مرتضی اندیشه و افکارش را بال به بال عشق به وطن , آزادی و انسانیت گره زده است و اندیشه هیچ حصار و بندی را بر نمی تابد و مرتضی زنده میماند چون می اندیشد و به اندیشیدن دعوت می کند .
|