وطن امروز «پروژه» را کلید زد
هدف ترور: سرکوب جنبش مردم
•
وطن امروز جنبش مردمی را زمینه ساز ترور روز گذشته خواند و این گمانه را تقویت کرد که حکومت می خواهد، به این بهانه سرکوب را بیشتر کند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲٣ دی ۱٣٨٨ -
۱٣ ژانويه ۲۰۱۰
اخبار روز: روزنامه ی وطن امروز که به احمدی نژاد و دولت او نزدیک است روز چهارشنبه در تحلیلی پیرامون ترور استاد فیزیک دانشگاه تهران تحت عنوان «زمینهسازان این ترور چه کسانی هستند؟» سران معترضین و جنبش مردم را زمینه ساز و عامل این ترور خواند و این گمانه زنی را تقویت کرد که حکومت با دست زدن به این ترور می خواهد، آن را وسیله ای برای تشدید بیشتر سرکوب مخالفین خود قرار دهد.
روزی که پیکرهای ۷۲ شهید از زیر آوارهای ساختمان مرکزی حزب جمهوری اسلامی در محله سرچشمه تهران توسط مردم بیرون کشیده میشد، فتنه سیدابوالحسن بنیصدر به روزهای اوج خودش رسیده بود. بنیصدر هر روز به بهانهای، نعره «هل من مبارز» میکشید چون امر بر او مشتبه شده بود که میتواند در برابر «امام و امت» بایستد. بنیصدر کار را به جایی رساند که میلیشیای رجوی که آن روزها به «بازوان عملیاتی»اش مبدل شده بودند در انتقام از مجلس شورای اسلامی که به عدم کفایت سیاسی بنیصدر رای قاطع داده بود ٣۰خرداد ۱٣۶۰ در بیانیهای به «امام و امت» اعلان جنگ مسلحانه دادند و با «چراغ سبز» بنیصدر، «منافقین مسلح» به سلاح سرد و گرم به جان ملت افتادند و ملت هم که صبرشان لبریز شده بود «تومار» «بنیصدر و رفقایش» را یک روزه پیچیدند و....
بنیصدر و میلیشیای منافقش که راهکار «شورش و جنگ خیابانی» را شکستخورده میدانستند، روی به ترور «یاران خمینی» آوردند، «سیدعلی خامنهای» نخستین کسی بود که هدف این «توطئه جدید» باند بنیصدر- رجوی قرار گرفت و «بهشتی مظلوم و ۷۲ یار انقلابیاش» نخستین قربانیان آن شدند. و اینگونه منافقین که از «حمایت خلق» ناامید شده بودند رو به «خانههای تیمی» آوردند و هر روز در این «خانههای تیمی» نقشه ترور یکی از «یاران خمینی» را عملیاتی میکردند تا کار به انفجار دفتر ریاستجمهوری در ٨ شهریور ۶۰ و شهادت رجایی و باهنر رسید. حضرت روحالله آن روزها اما جواب جنبش بنیصدر را خوب داد که: «ما مثل شیشهایم، اگر شکسته شویم تیزتر میشویم.» و براستی در این اتفاقات متهم اصلی چه کسی بود؟ بنیصدر که به پشتوانه هواداران خیالیاش ماهها کشور را به آشوب کشیده بود یا منافقین که ماشه اسلحه را میچکاندند؟! از ماهها قبل از انتخابات ریاستجمهوری خرداد ۱٣٨٨ زمزمههای شومی به گوش ملت میرسید که اگر گوش را تیزتر میکردی میشد از فحوای برخی سخنرانیها و هشدارها بوی «توطئه و فتنه» را شنید. چه کسی هفتهها قبل از اینکه ستاد انتخاباتی یک کاندیدا، «کمیته صیانت از آرا» را تشکیل بدهد در سخنرانیهای پیدا و پنهانش، «نطفه احتمال تقلب» را در افکار عمومی جامعه کاشت تا روزهای بعد، این «نطفه» رشد کند و بعد بشود «کمیته صیانت از آرا»! سران ستاد این کاندیدا «چراغ سبز» را از چه کسی دریافت کرده بودند که با خیال راحت و آسوده آمدند و به ملت اطمینان دادند که «قرار است در انتخابات تقلب» شود، ملت به هوش باشید؟! «ستاد فتنه سبز» پشتشان به چه کسی گرم بود که اینگونه قبل از اینکه انتخاباتی برگزار شود از «قطعیت تقلب» سخن بگویند و برای «صیانتش» کمیته تشکیل بدهند و....؟ فضای کشور داشت تیره و تار می شد، غبار فتنه هر روز پررنگتر میشد و این بهترین شرایط برای «منافقین، بهائیان، سلطنتطلبان و...» بود ...که از مرزها عبور کنند و خودشان را به «وسط میدان» فتنه برسانند و با رمز عملیات که همان ادعای «تقلب» بود، خود را هرچه هماهنگتر کنند و از پشت پنجرههای خانههای تیمی، راهپیمایی و تظاهرات «جنبشسبز» را تماشا کنند و برای ورود به عملیات لحظهشماری کنند، شب انتخابات فرمان «شورش و آشوب» زده شد و «اهالی خانههای تیمی» سر از پا نشناختند و به «جنبش سبز» پیوستند. بانک آتش زدند، به ناموس ملت هجوم بردند، مغازه آتش زدند، به خانه خدا بیحرمتی کردند، مادر و دختری را به گلوله بستند، دختری را در خیابانی خلوت «ترور رسانهای» کرده هدف قرار دادند و سپس از آن فیلم گرفته و برای شبکههای ماهوارهای فرستادند و... ملت که این صحنهها را دیدند، صفشان را از «جنبش سبز» جدا کردند و کار به دست «منافقین محارب» افتاد. در این فضا کار به جایی رسید که مسعود و مریم رجوی- دوقلوهای دوستداشتنی آمریکا و اسرائیل- پیام دادند که «بله! ما نیروهایمان را فرستادهایم به ایران برای براندازی جمهوریاسلامی». چه شده بود که این منافقین بزدل و ترسو که روزگاری سرکردهشان مسعود رجوی و اربابشان بنیصدر به رنگ و لعاب و لباس زنانه پناه بردند و از کشور گریختند،این روزها ژست چریکی میگیرند و برای ملت ایران خط و نشان میکشند. چه کسانی پای اینان را به «خانه» ملت ایران باز کرده بودند؟ روز عاشورا اما به خیال خودشان میخواستند کار انقلاب را یکسره کنند، به خیمههای امام حسین (ع) حمله کردند، قرآن آتش زدند، نمازگزاران ظهر عاشورا را سنگباران کردند و... آنگاه سران فتنه برایشان بیانیه صادر کردند و «خداجویشان» خطاب کردند، آیا از این بهتر میشد این «خداجویان محارب!» را شارژ کرد و تازه در بیانیهای اعلام کرد که «شبکههای اجتماعی سبز از این به بعد منتظر بیانیههای من نباشید». خودتان هروقت مصلحت دیدید به خیابانها بیایید، بعد معلوم میشود بیشتر آشوبطلبان روز عاشورا از منافقین و بهائیان آن هم خارج از تهران آمده بودهاند؛ ملت پس از «حرمتشکنی روز عاشورا» در قیام میلیونی ۹دی خروشیدند و تومار سران فتنه سبز را برای همیشه پیچیدند. فتنهانگیزان که این قیام میلیونی را دیدند، فاز عملیات را از سطح خیابان به نخبهها کشیدهاند، «ترور» نخبگان علمی و در آخرین آن، شهادت «دانشمند هستهای» آغاز فاز جدید عملیات «خانههای تیمی» است که چندی است در سایه «فتنه سبز» شروع شده است. زمینهسازان و ایجادکنندگان زمینه و بهای «ترور» «دانشمند هستهای» چه کسانی هستند، منافقین، بهائیان یا... براستی متهم اصلی این ترورها چه کسانی هستند؟ ملت پاسخ را میدانند.
|