مسیر بهروزی از خیابان میگذرد
هژیر پلاسچی
•
ماجرا این نیست که آیا «اعتدالیون» میخواهند جمهوری اسلامی را حفظ کنند یا نه، حتا ماجرا این نیست که آیا اساسن میتوانند چنین کاری را انجام بدهند یا نه. ماجرای اصلی جای دیگری است. کسانی دارند خواب انتقال آرام قدرت را میبینند. کسانی دارند خواب معامله میان بالانشستهها را میبینند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۴ بهمن ۱٣٨٨ -
۲۴ ژانويه ۲۰۱۰
مردم ایران این روزها حسابی «صدا» پیدا کردهاند. فضای سیاست رسمی پر شده است از بیانیهها و پیامها. همه میخواهند بگویند و بنویسند مردم چه میخواهند، مردم چه میگویند، مردم طرفدار چه هستند، مردم مخالف چه هستند. و البته همه هم برای اینکه معادلاتشان درست از کار درآید بخشی از مردم واقعن موجود را حذف میکنند. چون «مردم شعار ساختارشکنانه نمیدهند، مردم رفتارهای غیرقانونی نمیکنند، مردم شعار یا حسین میر حسین نمیدهند، مردم سبز نیستند، مردم طرفدار سران فتنه نیستند، مردم خواهان تغییر نظام نیستند». مردم ایران حالا تعداد زیادی حنجره دارند.
در کنار این اما میخواهند مردم را از صحنه حذف کنند. یک ارکستر هماهنگ در هفتههای اخیر دارد از «تعادل» حرف میزند، از «راه حلهای خروج از بحران»، از «پیشنهاد» و «پسنهاد» و «اتمام حجت». دیگران هم البته باید خفه شوند. چرا؟ چون آقای خاتمی فرمودهاند: «از طرفی مردم را تشویق میکنند که به صحنه بیایند و شعارهای ساختارشکن بدهند و از طرف دیگر میگویند یک قدم عقبنشینی حکومت و قدرت یعنی سرنگونی آن و این یعنی تشویق طرفین به برخوردهای خشن و افزایش التهاب و ناامنی». آقای خاتمی که هشت سال مدیریت دستگاه اجرایی جمهوری اسلامی را بر عهده داشته است البته خیلی بهتر از همهی ما میداند کارشناسان نهادهای امنیتی و نظامی و برنامهریزان سرکوب، سیاستهای خود را بر اساس برنامههای تلویزیونهای لوسآنجلسی و گفتارهای روزانهی محسن سازگارا و بیانیههای سازمانهای چند نفره تنظیم نمیکنند. او به سبب وابستهگیهای سببی و نسبی به گردانندهگان و کارگزاران حکومتی خیلی بهتر از ما میداند دستگاه قدرت در ایران حاضر است انتخابات آزاد که سهل است، هر کاری و به معنای واقعی کلمه هر کاری را انجام دهد اما از وضعیت فعلی رها شود تا امت عزیز همیشه در صحنه یک چندی رضایت بدهند و در صحنه نباشند. منتها به شرط اینکه اصل نظام، همان رانتها و بهرهمندیهای سرشار اقتصادی و سیاسی بر جای خود باقی بماند.
همهی ما و بیش از ما «اعتدالیون»، همانهایی که در سرنای «تعادل» میدمند، میدانند اگر در همان روزهای اول بعد از انتخابات، و فقط در همان یکی دو روز اول، فرصتی برای مصالحه و معانقه و مصافحه باقی بود، حالا دیگر جنبش مردم یا شکست میخورد که همه با هم از زندگی و امید و امروز حذف میشویم یا پیروز میشود.
اما ماجرا این نیست که آیا «اعتدالیون» میخواهند جمهوری اسلامی را حفظ کنند یا نه، حتا ماجرا این نیست که آیا اساسن میتوانند چنین کاری را انجام بدهند یا نه. ماجرای اصلی جای دیگری است. کسانی دارند خواب انتقال آرام قدرت را میبینند. کسانی دارند خواب معامله میان بالانشستهها را میبینند. نه برای حفظ نظام، برای حفظ چیزهای مهمتری. مردم باید از صحنه حذف شوند. این غول که از چراغ جادو بیرون آمده است معلوم نیست مبارزه را تا کجا ادامه دهد. معلوم نیست منافع اقتصادی صاحبان سود را به خطر نیندازد. معلوم نیست «تعادل» خاورمیانه را، همان تعادلی که سود سرشاری روانهی گلوی جهان شمال میکند، در هم نریزد.
ارادهی جمعی مردم اما هفت ماه است در خیابان آبدیده میشود. هفت ماه است مردم دارند به صورت واقعی در سرنوشت خود دخالت میکنند. رمز پیروزی ما همین است. سرنوشت ما، سرنوشت ماست؛ نگذاریم باز هم کسان دیگری آن را رقم بزنند. خیابانهایی را که هفت ماه است تسخیر کردهییم، رها نکنیم.
********
www.deghar.blogfa.com
|