چه کسی «آزادی» را تسخیر خواهد کرد؟
•
اینکه در روز ۲۲ بهمن میدان آزادی زیر باران گاز اشک آور و فلفل، باتوم و شوکر، زنجیر و چماق، تیرهوائی و تیر زمینی قرار گیرد، این کمتر از سقوط رژیم خودکامه نخواهد بود و به همین دلیل سبزهای معترض باید بیشترین فشار و نقطه ی ثقل هدف خود را میدان آزادی قرار دهند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱٨ بهمن ۱٣٨٨ -
۷ فوريه ۲۰۱۰
اخبار روز: تحلیل زیر توسط یکی از رونامه نگاران مقیم ایران که با نام روزنامه نگار معترض (جان شیفته) می نویسد در مورد حوادث و احتمالات روز ۲۲ بهمن نوشته شده است. نام اصلی این مقاله «روزی برای کیش و مات حکومت استبدادی» بوده است که توسط اخبار روز به «چه کسی «آزادی» را تسخیر خواهد کرد»، تبدیل شده است:
روز ۲۲ بهمن در شرایطی دارد از راه می رسد که اکثریت سبزهای معترض از یک طرف و حاکمیت غیرمشروع از طرف دیگر با تمام قدرت در خیابان به مصاف هم خواهند رفت. شکاف دولت – ملت که بعد از ۲۲ خرداد به مسیر زایش یک جنبش فراگیر برای تغییرات بنیادین سوق یافته است در این روز بهترین تجلی خود را در اراده ی مصمم دو طرف برای "بود" و "نبود" در معرض نگاه و داوری عمومی قرار خواهد داد. از هم اکنون هر دو طرف در وضعیت روحی – روانی بسیار سختی قرار گرفته اند و هر کدام دیگری را به بر هم زدن بازی و یا چینش یک میدان باب میل خود که در آن برنده و بازنده از قبل مشخص شده است، متهم می کنند و این موضوع با توجه به تجربه ی ٨ ماه گذشته تا حدودی می تواند ناشی از بروز یک واقعیت هم باشد. از آنجا که حاکمیت کودتائی با توجه به ریزش پایگاه توده یی خود متکی به یک اقلیت جمعیتی در کنار قدرت بلامنازع نیروهای سرکوب می باشد در صدد استفاده از ابزارها و امکانات بی شمار سازماندهی و استفاده ی کانونی از حوزه های پادگانی – اداری برای گام گذاشتن در میدان این بازی سرنوشت ساز شده است. جبهه متحد ضددیکتاتوری نیز در قالب جنبش سبز با فراخوان یکپارچه ی مردم معترض امیدوار است تا هم چون دیگر مناسبت های ماه های اخیر با به میدان آوردن میلیون ها اراده ی مصمم برای اعتراض و تغییر، روز ۲۲ بهمن را به نقطه عطفی در مبارزات خویش تبدیل کرده و موقعیت برتر ملی خود را بر حریف تحمیل کند. با توجه به اهمیت تهران برای رژیم و جنبش اعتراضی از هم اکنون همه ی نگاه ها به پایتخت دوخته شده است و مسیر امام حسین تا آزادی، به خصوص میدان آزادی، نقش حساس و تاثیرگذاری در این مورد داشته و از هم اکنون موضوع گمانه زنی های زیادی می باشد. به جهت تجارب قبلی معمولا حاکمیت با استفاده از ابزارهای سازماندهی پادگانی، هزینه کردن، نقل و انتقال جمعیت بیرونی به نقطه مورد نظر، قدرت چینش نیرو، تطمیع حامیان و رعب وحشت مخالفان، استقرار خبرنگاران خارجی و دوربین های تلویزیونی در نقطه ثقل نیروهای خودی و هم چنین اخلال در نظم جمعیت معترض، هم چنان تلاش خواهد کرد تا آرایش میدان منازعه را به نفع خویش رقم بزند. این پارامترهای حکومتی از آنجا که بسیار پرهزینه و بر محور یک اقلیت دور می زند در وضعیتی که جنبش معترضان، مصمم به خیابان برای نشان دادن اراده اعتراضی خود قدم بگذارد، تا حدود زیادی هرز می رود و توازن قدرت در عرصه عمومی و خیابان در این روز به سود سبزها دگرگون خواهد شد. در شرایط کنونی به همان اندازه که حکومت نگران هجوم معترضان به خیابان و سردادن شعارهای مخالف وضع موجود و حتی ساختارشکنانه می باشد، معترضان هم نگران تمهیدات خاص دولتی، جلوگیری از تجمع گسترده ی سبزها، سرکوب خیابانی و تسخیر سرپل های مسیر راهپیمائی ۲۲ بهمن خواهند بود. نتیجه ی این کشمکش و طناب کشی سیاسی در روز ۲۲ بهمن چنانچه برای هر کدام از دو طرف قابل ملاحظه باشد قادر است مسیر آینده حرکت آنان را هموار کرده و در عوض رقیب را در وضعیت فروتری قرار دهد. به همین دلیل حاکمیت و ملت هر کدام در حالی که اهداف ایجابی خود را در این روز دنبال می کنند گوشه چشمی هم به این خواهند داشت که حرکات رقیب خود را خنثی کرده و بازی آنان را به هم بزنند. آن چه که به نهاد قدرت مربوط می شود هیچ ربطی به ما ندارد چرا که حاکمیت برای ما و اکثریت مردم ایران هیچ مشروعیت و مقبولیتی نداشته و به همین دلیل آنان کار خود را خوب بلد هستند، هر چند که برگ های خود را در این مدت سوزانده اند و بازی نخ نما شده یی را عرضه می کنند. موضوعی که در حوزه ملت و جنبش اعتراضی قرار دارد دقیقا همان چیزی است که مطلوب و مقصود همه ی معترضان به وضع موجود است و در همین راستا با شناخت از موقعیت کنونی تاکتیک های ایجابی و سلبی جهت تعمیق جنبش و راه موفقیت آن در دستور کار و تحلیل ما، البته این بار به صورت میدانی، می تواند واقع شود. جنبش سبز اعتراضی در روز ۲۲ بهمن و در بطن راهپیمائی بزرگ این روز می بایست پل بین مطالبات سیاسی و مطالبات اقتصادی عموم مردم کشور باشد. به همان میزان که سرکوب، جنایت، زندان، تجاوز، شکنجه، نقض حقوق شهروندی، نبود آزادی بیان، انتخابات فرمایشی، عدم وجود دمکراسی و تهدید نهادهای مدنی در شعارهای ۲۲ بهمن مورد توجه قرار می گیرد، می بایست اعتراض به عملکرد اقتصادی دولت، طرح هدفمند کردن یارانه ها، خوشه بندی های محمودی، سرکوب شوراها و سندیکاهای صنفی، رشد درصد بیکاری، بیمه های همگانی و تامین اجتماعی، قانون کار، حقوق های معوقه ی کارگران و حیف و میل اموال عمومی توسط نهادهای شبه نظامی و رانت خواران چسبیده به حلقه قدرت نیز در متن شعارهای اعتراضی بیان شود.
در روزهای اخیر گمانه زنی های متعددی در خصوص چینش نیروهای بسیج شده توسط حکومت و جلوگیری از حضور پر رنگ میلیونی معترضان سبز به عمق و متن راهپیمائی ۲۲ بهمن به گوش می رسد که هر چند چندان نمی تواند بعید باشد ولی به طور مسلم تبعات منفی آن برای حاکمیت به جهت برخوردهای خیابانی وسیعی که پیامد آن است، می تواند مهم ترین روز تاریخ جمهوری اسلامی را برای آنان به یک کابوس دهشتناک تبدیل کند. از آنجا که اغلب نیروهائی که دولت برای این راهپیمائی بسیج می کند فاقد اراده ی آزاد و اعتقاد قلبی به راه دیکته شده از سوی رهبرانشان می باشند و هم چنین تا به حال در موقعیت هزینه پرداختن برای ایستادگی بر مطالبات خویش نبوده اند به یقین در مصاف با معترضانی که در طی ٨ ماه گذشته از گردنه های سخت سرکوب و مبارزه عبور کرده و آب دیده شده اند یا ریزش می کنند یا خیلی زود میدان را خالی کرده و تنها نیروهای تعلیم دیده نظامی – شبه نظامی حاکمیت در میدان باقی می مانند. البته این موازنه ی میدانی در شرایطی به نفع جنبش اعتراضی دستخوش تغییر می شود که روز ۲۲ بهمن اراده ی اعتراضی در صفوف میلیونی به خیابان آمده و مصممانه مطالبات خویش را فریاد بزنند. اصلا قرار بر درگیر شدن جنبش سبز با نیروهای بسیج شده ی حکومتی نیست چرا که این درگیری می تواند مردم را در مقابل هم قرار دهد بلکه آنچه مدنظر قرار دارد مصاف معترضان با حاکمیت خودکامه به صورت مسالمت آمیز است. در راهپیمائی روز ۲۲ بهمن چند فرض را می توان مدنظر قرار داد و برای هر کدام راهکاری جست که هم جنبش سبز را در موقعیت اکتیوتری قرار دهد و هم اینکه هزینه های حاکمیت را برای اتخاذ تاکتیک های خویش به میزان زیادی افزایش دهد.
فرض اول : یک موضوع اساسی را هرگز نباید از یاد برد و فراموش کرد و آن اینکه برای جنبش سبز همین حضور میلیونی معترضان در ۲۲ بهمن و در خیابان، خود می تواند مرکز ثقل وقایع و یک هدف باشد که همین ابراز اراده ی اعتراضی در هر وضعیتی که پیش آید، مترادف با موفقیت و ماندگاری جنبش تلقی خواهد شد. در صورتی که برای حاکمیت به دلیل قدرت سازماندهی حکومتی صرف گسیل نیرو و جمعیت بسیج شده به خیابان، دلیل موفقیت نمی تواند به حساب آید و تازه اینکه حوادث حاشیه یی که می تواند در موقعیت سبزهای معترض و سرکوب فرضی آنان اتفاق افتد هرگونه نمایش دولتی را در این روز نقش بر آب خواهد کرد. در این روز به عکس بعضی توصیه های محافظه کارانه، جنبش سبز با قدرت تمام باید با نمادها و شعارهای اعتراضی حضور داشته باشد تا جمعیت میلیونی و حضور قدرتمند آنان تحت هیچ شرایطی نتواند توسط حاکمیت مصادره شود. سبزها برای ایزوله کردن نمایش حکومتی و راهپیمایان بسیجی می توانند به محض مشاهده این کانون ها و دستجات از آنان فاصله گرفته و بعد از اینکه در موقعیت دسته بندی مطلوب و اعتراضی قرار گرفتند شعارها و نمادهای سبز را به نمایش بگذارند.
فرض دوم : فرض کنیم روز ۲۲ بهمن حاکمیت به عکس گمانه زنی های بدبینانه اجازه می دهد که همه مردم دسترسی آزادانه به خیابان انقلاب - آزادی و حتی میدان آزادی را داشته باشند و بدون هیچ مزاحمتی در این راهپیمائی شرکت کنند. این ترکیب با توجه به حضور عمومی دو طرف ماجرا یک ترکیب رنگین کمانی سبز و سیاه خواهد بود که اکثریت موقعیت خود را بر اقلیت تحمیل کرده و در صورتی که هر کدام با نمادهای خویش حضور داشته باشند با توجه به کانون ذره بین دوربین ها که همیشه بر روی نقاط خلاف وضعیت موجود زوم می کنند، سبزها می توانند با نمادها و شعارهای خود ۲۲ بهمن سبز را رقم بزنند. در شرایطی که همه چیز در کمال آرامش و بدون هیچ عکس العمل منفی توسط حاکمیت انجام گیرد دقیقا مشابه ی راهپیمائی روز قدس جنبش سبز برتری و حقانیت خود را بدون پرداخت هیچ هزینه یی بر طرف مقابل دیکته کرده و بار دیگر اثبات می کند که روش های سرکوب نتوانسته است جنبش اعتراضی را به سکوت و شکست بکشاند. اما امکان دارد که حاکمیت در حالی که امکان حضور را داده است ولی نسبت به نمادها و شعارهای سبز عکس العمل منفی نشان دهد که در این صورت بزرگترین رسوائی و شکست برای آنان رقم می خورد. چرا که از یک طرف آنان برای اولین بار در طی ٣۱ سال اخیر راهپیمائی ۲۲ بهمن که تاکنون هویت نظام جمهوری اسلامی بوده است را سرکوب کرده اند و از طرف دیگر به جهت در هم تنیدگی عمومی راهپیمایان هزینه ی سرکوب دامان نیروهای خودی را هم خواهد گرفت. این "سرکوب از درون" در شرایطی که سبزها فقط به نمادها و شعارهای خود بسنده کرده و با مسالمت مطالبات خود را بیان می کنند، می تواند بسیاری را در بدنه ی اجتماعی حامی نظام با تردیدهای فراوانی روبرو کند. البته معترضان با توجه به عدم سازماندهی در کانون های تجمع و هم چنین موقعیت ضیعف تر خویش در خصوص تدارکات میدانی باید از ابتکارات لحظه یی که در طی ٨ ماه گذشته به خوبی توانائی خود را در این خصوص نشان داده اند، استفاده کرده و بعضی اقلام تدارکاتی حریف را مصادره به مطلوب کنند. چنانچه بلندگوهای نصب شده در مسیر راهپیمائی در راستای شعارهای توهین آمیز و یک طرفه به کار گرفته شوند این حق جنبش سبز است که با تمهیدات خویش بدون مبادرت به درگیری و تنها با ذهن مبتکر خود، قدرت صوتی رقیب را از کار بیاندازند. به یقین راهپیمایان دولتی عکس ها و پوسترهای بی شماری از شخصیت های نامطلوب را به همراه خواهند آورد تا فضای راهپیمائی را تحت تاثیر خود قرار دهند که بهترین وسیله در اینجا وجود "ماژیک قرمز" برای کشیدن خط باطل بر این پوسترها خواهد بود. هم چنین سبزها می توانند بدون هیچ هزینه یی با دردست داشتن شاخه های کوچک سبز درختان و "بوته های مورد" به عنوان یک نماد مشخص برای سبز کردن مسیر راهپیمائی استفاده کنند.
فرض سوم : به گمان بسیاری روز ۲۲ بهمن حکومت اجازه ی شرکت فعال و مسالمت آمیز را در مسیر امام حسین به آزادی از جنبش سبز سلب کرده و هم چون روز ۱٣ آبان راهپیمایان دست چین شده و حکومتی را در حصار محافظت شده امنیتی برای نمایش در معرض دوربین رسانه های بین المللی قرار می دهد. این گمان بر این فرض محتمل استوار شده است که تدارکات وسیعی که از حدود یک ماه پیش برای این روز از سوی حکومت انجام گرفته است حداقل میدان آزادی را که ظاهرا محل استقرار دوربین های تلویزیونی داخلی و خارجی است از دسترس سبزها خارج خواهد کرد. در چنین وضعیت و چینش نیروئی، چند امکان برای جنبش اعتراضی سبز وجود دارد که هر چند مستلزم پرداخت هزینه است اما در نهایت نمایش حکومتی ۲۲ بهمن را بر هم خواهد زد. اول اینکه در چنین موقعیتی سبزها با توجه به وسعت جمعیتی خود قادر می باشند که با اتخاذ تاکتیک روز عاشورا، از فرعی های مسیر راهپیمائی آن چنان بر سناریوی نمایشی استبداد فشار وارد کنند که یا سدهای موجود و قراردادی آن را در هم بشکنند یا اینکه صحنه بازی را برخلاف میل نظام بر هم بزنند. روز عاشورا نشان داد که تلنگرهای ملت سخت بر پیکر حاکمیت تا بن دندان مسلح گران آمده است و تکرار این تجربه می تواند هزینه های سرکوب را در بزنگاه ها و مناسبت های ملی از جمله روز ۲۲ بهمن برای نظام بسیار سنگین کند. دوم اینکه حاکمیت چون روز عاشورا نمی تواند افکارعمومی قشر سنتی را با سناریوهای تکراری حرمت شکنی مناسبت مذهبی توسط سبزها تحریک کند و به همین دلیل هزینه ی سرکوب به مراتب گران تر تمام خواهد شد. بدنه اجتماعی حداقلی حاکمیت با توجه به اینکه بسیاری از آنان از شهرهای کوچک و حاشیه یی جمع شده اند، به جهت سادگی و عنصر ناآگاهی بین آنان، در صورت ایجاد فضای عاشورائی در ۲۲ بهمن و مشاهده ی سرکوب توسط چماقدران لباس شخصی و نیروهای ضدشورش توسط این اقشار، هم اینکه به حقایق تاکنون پنهان مانده واقف می شوند و هم اینکه هراس از درگیری های این چنینی برای همیشه توان نهاد قدرت را برای بسیج اجتماعی در منازعات آینده به هرز می برد. سوم اینکه اگر این فرض را حتمی بگیریم که دولت میدان آزادی را از جمعیت پادگانی و بسیج شده پر خواهد کرد باز هم از دو حال خارج نیست یا اینکه تمام ورودی های میدان آزادی را باید مسدود کنند که این خود در مقابل دوربین رسانه های خارجی موجب حدس و گمان خواهد بود و دیگر اینکه به هر حال با فشار اکتیو گروه های جوان سبز برای ورود به میدان مواجه می شوند که یا باید سرکوب کنند یا حضور آنان را تحمل کرده که با نمادهای سبزشان نمایش را به هم خواهند زد. حالا تصور کنید شاخه ها و گروه های اکتیو سبز و معترض به میدان آزادی وارد شوند و حاکمیت بخواهد در مقابل شعارها و نمادهای آنان به زور متوسل شود، آنچه اتفاق خواهد افتاد اینکه تمام نظم نمایشی تدارک دیده چون حباب خواهد ترکید و برای حاکمیت آن چیزی رقم خواهد خورد که به شدت از همان وحشت دارد. تصور اینکه در روز ۲۲ بهمن میدان آزادی زیر باران گاز اشک آور و فلفل، باتوم و شوکر، زنجیر و چماق، تیرهوائی و تیر زمینی قرار گیرد، این کمتر از سقوط رژیم خودکامه نخواهد بود و به همین دلیل سبزهای معترض باید بیشترین فشار و نقطه ی ثقل هدف خود را میدان آزادی قرار دهند. در صورت فشار سبزها بر میدان آزادی و ورود وسیع آنان به این میدان عرصه بازی ۲۲ بهمن در هر وضعیتی که اتفاق افتد، سندی انکارناپذیر برای پیروزی جنبش اعتراضی سبز بوده و باید حداقل پایان کار دولت کودتائی احمدی نژاد را قریب الوقوع پنداشت. بدون شک روز ۲۲ بهمن یک موقعیت تاریخی در عرصه تحولات اجتماعی و جنبش آزادیخواهانه – عدالت طلبانه ی ملت ایران خواهد و به همان نسبت نیز حکومت کنونی را تحت تاثیر خود قرار می دهد. نمایش قدرت برتر معترضان در این روز تتمه مقاومت دولت کودتائی احمدی نژاد را حداقل در مقابل معتدلان جناح راست در هم خواهد شکست و بیش از همیشه واقعیت نوشیدن جام زهر را به کسانی که تا به امروز در مقابل خواست های به حق این مردم مقاومت کرده و در ستیز با عقل و حق جانب باطل و دروغ را گرفته اند، هر چند که باید دید که آیا این ملت به این جام زهر قانع خواهند شد یا مطالبات مشروع خویش را تداوم می بخشند، حتمی خواهد کرد.
روزنامه نگار معترض "جان شیفته"
۱٨/۱۱/٨٨
|