گسترش بالهای فکری موسوی در آستانه ۲۲ بهمن
یونس شاملی
•
آیا سخنان موسوی آنهم برای یک بار و بویژه سه روز مانده به اعتراضات ۲۲ بهمن، برای قانع کردن مردمان غیرفارس کافی است؟ آیا این سخنان موسوی چند روز قبل از ۲۲ بهمن خواهد توانست خلقهای غیرفارس ایران را به صحنه بکشاند؟ بایستی منتظر بود و نتیجه این حرکت موسوی را ارزیابی کرد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۲۰ بهمن ۱٣٨٨ -
۹ فوريه ۲۰۱۰
در آستانه تلاش برای آمادگی جنبش ضد استبدادی برای اعتراضات وسیع در 22 بهمن آقای موسوی روز دوشنبه در جمع گروهی از دانشجویان، بالهای جنبش اعتراضی را بیشتر گشود و عمده ترین مسائل جامعه که همانا حقوق ملیتهای غیرفارس (بقول ایشان اقوام)، جنبش زنان و دوستی با کارگران و معلمان است، را در سخنانش برجسته کرد.
موسوی در این سخنرانی ضمن دعوت دوباره از مردم برای شرکت در تظاهرات 22 بهمن، به اصول معوقه قانون اساسی و از آنجمله قانون شوراها برای تمرکز زدایی در کشور اشاره کرد.
آقای موسوی همچنین در این سخنرانی، چهار بار و حدود یک چهاردهم (13 سطر از سخنان 190 سطری) از سخنانش را به مسئله ملیت های غیرفارس ایران و بی حقوقی زبانی آنها اختصاص داد و تنها سه سطر از سخنانش مربوط به جنبش زنان، کارمندان و کارگران بود.
موسوی در این سخنرانی، در ارتباط با بی توجهی به حقوق ملیتهای غیرفارس و زنان، زبان به اعتراض می گشاید و میگوید؛
"قانون اساسی وقتی به مسئله اقوام، زنان، حقوق مردم باز میگردد، فکر میکنم معدل نتایج و چالشهایی است که در دهههای قبل از انقلاب اسلامی در کشور ایجاد شده و به این دلیل، هیچ دلیلی ندارد که ما را قانع کند، که ما از بخشی از این اصول صرفنظر کنیم. به نظر من یکی از قوانین خوب ما همین قانون شوراها است. ولی چرا به این اصول نمیپردازیم، محل سوال است."
وی در ادامه می گوید؛ " هیچ کشوری به پیشرفت نرسیده مگر اینکه در دورههایی از این مسائل را داشته و بسیار خوشبین هستم که خداوند نتیجه این تلاشها را به ثمر میرساند و ما وضعیت بهتری را برای ملت خواهیم داشت تا از اندیشهها، از اقوام و از گویشهای مختلف نترسیم.
هند با صدها زبان و مذهب و تنوع قومیتی به عنوان بزرگترین دموکراسی ایستاده است و این تجارب وجود دارد. آیا زبان برای این کشور مشکلی ایجاد کرده که ما اینقدر برای این موضوع مسئله ساختهایم. در انتخابات هر جا میرفتیم، میگفتند، اینجا با موضوع زبان اینگونه برخورد کردند."
موسوی در این سخنرانی خود از یک سیاست پشت پرده در آغاز حاکمیت جمهوری اسلامی پرده برمیدارد و در سخنانش یادآور می شود که؛ "اول انقلاب بحث بود که کشور ما با توجه به تنوع اقوام و قومیتها و فرهنگها نمیتواند به سمت یک حکومت فدرالی پیش برود ولی عدم تمرکز را در اصول مربوط به شوراها در نظر گرفته شد واقعاً چنین ظرفیتی در این اصول وجود دارد."
واقعا تعجب آور است که در کشوری که تنوع ملی (تنوع قومی) و ملیت (قومیت) و فرهنگ های مختلف وجود دارد قاعدتا رهبران سیاسی اگر پروژه ضدیت با تنوع ملی و قومی را نداشته باشند بایستی بسوی تشکیل یک حاکمیت فدرال حرکت کنند. اما سخنان موسوی و تجربه از برآورد افکار رهبران دوره اول جمهوری اسلامی در ضدیت با تاسیس یک حاکمیت فدرال بوده است! این در حالی است که به زعم موسوی عدم تمرکز در اصول مربوط به شوراها، برای حل مشکلات مربوط به مسئله ملیتها و فرهنگ و زبان آنان کافی بوده است! همچنانکه از سخنان موسوی و افکار اولین دوره رهبران جمهوری اسلامی بر می آید که، تک فرهنگی و تک زبانه پروراندن ایران یکی از فاکتورهای مهم رهبران اولیه جمهوری اسلامی نیز بوده است. در عین حال همین رهبران حتی با ارائه حقوق اولیه به ملیتهای غیرفارس نیز مخالف بوده اند.
و بالاخره آقای موسوی نگاه خود را هرچند کوتاه به سوی جنبش زنان افکنده است و مسائل کارگران و کارمندان را در محور مطالبات خود قرار داد و می گوید؛ "جنبش سبز با همه دوست است. با کارگران، معلمان، جنبش زنان دوست است حتی با کسانی که عقاید ما را ندارند، دوست است. چون بخشی از ملت ما هستند و آنان برادران و خانواده ما هستند. جزو ملت ما هستند و ما با همه آنها دوست هستیم."
تنیجه اینکه؛ اگر چه طرح مطالبات عمده جنبش ضد استبدادی در سخنان آقای موسوی بصورت ضعیف مطرح شده است. اما بایستی عنوان کرد که موسوی در این سخنرانی گامی بیشتر بالهای فکری خود را نسبت به مسلئه ملیتهای غیرفارس در ایران گشوده است. موسوی نیک به ضدیت با ملتیهای غیرفارس در نظام جمهوری اسلامی آگاهی دارد و تاکیدات چندباره (چهار با در این سخنرانی) به مسئله ملی جدا از بیان ماهیت فکری رهبران جمهوری اسلامی در هر دو دوره خمینی و خامنه ایی، اما می خواهد با بیان بی حقوقی ملیتها غیرفارس بالهای اعتراضی علیه حاکمیت جمهوری اسلامی را بیشتر بگشاید.
آنچنانکه میدانیم مسئله ملیتهای غیرفارس(ترک، کرد، بلوچ، عرب و...) ایران در دوره تبلیغات انتخاباتی یکی از محوری ترین بحثها برای جلب نظر آنان جهت دادن رای به کاندیداهای ریاست جمهوری بود. اما با بروز اعتراضات علیه نتیجه انتخابات، حقوق ملیتهای غیرفارس به محاق رفت و بشدت فروکش کرد. عدم حضور میدانی ملیتهای غیرفارس در اعتراضات هفت ماهه اخیر به یکی از داغترین بحثهای مطبوعات فارس زبان تبدیل شد. اینک موسوی با یک دیرکرد هفت ماهه، به سخن گفتن از مسئله حقوق ملیتها، حقوق زبانی آنان و عدم تمرکز سیاسی در ایران پرداخته و می خواهد بالهای فکری خود و بالهای اعتراضی جنبش ضداستبدادی را بیشتر بگشاید.
آیا سخنان موسوی آنهم برای یک بار و بویژه سه روز مانده به اعتراضات 22 بهمن، برای قانع کردن مردمان غیرفارس کافی است؟ آیا این سخنان موسوی چند روز قبل از 22 بهمن خواهد توانست خلقهای غیرفارس ایران را به صحنه بکشاند؟ بایستی منتظر بود و نتیجه این حرکت موسوی را ارزیابی کرد.
2010-02-09
Yunes.shameli@gmail.com
منبع: سایت کلمه
www.kaleme.org
|