یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

خجسته زنی کو ز مادر نزاد!


طاهره شیخ الاسلام


• یکی از بارزترین شاخصه های جوامع غیر پیشرفته تبعیض و یکی از فراگیر ترین آنان تبعیض جنسی است. تبعیضی که چهره‍ی شنیع خود را از اوان کودکی با تفاوتی که والدین نسبت به فرزندان پسر و دختر خود می‏گذارند به نیمی از مردم این جوامع یعنی زنان نشان می‏دهد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۲ ارديبهشت ۱٣٨۵ -  ۲ می ۲۰۰۶


یکی از بارزترین شاخصه های جوامع غیر پیشرفته تبعیض و یکی از   فراگیر ترین آنان تبعیض جنسی است. تبعیضی که چهره‍ی شنیع خود را از اوان کودکی با تفاوتی که والدین نسبت به فرزندان پسر و دختر خود می‏گذارند به نیمی از مردم این جوامع یعنی زنان نشان می‏دهد. پرچمداران فرهنگ و ادب ما نیز که داعیه اصلاح جامعه را دارند نه تنها مخالفتی با اینگونه بیعدالتی ها نکردند بلکه بر آتش آن دامن زدند و در قالب شعر و نثر با صراحت تمام زنان را مورد تحقیر قرار دادند و دیگران را توصیه باین کار کردند.
در این جا نگاهی گذرا می‏افکنیم بر سروده‏های تعدادی از شاعرانمان تا ببینیم در مورد نیمی از جمعیت جامعه، یعنی خواهران، همسران، دختران و بالاخره مادران خویش که در دامان آنها قدم به جهان گذاشته‏اند چه گفته اند.
اطلاع واثق دارم که بعضی از این اشعار در متن موضوع یا داستانی خاص بیان شده‏اند، اما شاعر نیز که محصول فرهنگ حاکم بر جامعه‍ی زمان خویش است ، فرهنگی که متاسفانه تاکنون تغییر چندانی نیز نکرده، در داستان خود خطا یا نادانی یک زن را   به تمام زنان جامعه تعمیم داده و درباره‍ی همه آنها حکم کلی صادر می‏کند، در حالی که چنین احکام کلی در مورد مردان با تمامی جنایاتی که در دنیا و در طول تاریخ مرتکب شده و می‏شوند صادر نشده است. در شاهنامه فردوسی چنین آمده است:
  کسی کو   بود   مهتر     انجمن‏         کفن بهتر او را ز فرمانِ زن‏
  سیاوش ز گفتار زن شد به باد         خجسته زنی کو ز مادر نزاد
  چو این داستان سربه‏سر بشنوی‏       به آید تو را گر به زن نگروی‏
زن و اژدها هر دو در خاک به        جهان پاک از این هر دو ناپاک به
 
  و سعدی، معلم اخلاق این‏چنین به مردان جامعه رهنمود می‏دهد:
  تو زن نو کن ای خواجه هر نوبهار    که تقویم پارینه ناید به کار
و در جایی دیگر به مردان چنین توصیه می کند که: مشورت با زنان تباه است و سخاوت با مفسدان گناه.
  و سنایی چنین می‏فرماید:
  حمله با شیرمرد همراه است       حیله کار زن است و روباه است

در اینجا ممکن است عده‏ای از آقایان در رابطه با مکر زنان شاهد مثال از تاریخ بیاورند. باید گفت که مکر نتیجه غیرقابل اجتناب عجز است، بدین معنی که وقتی موجودی در تنگنا و فشار قرار گرفت و عاجز شد، در راستای تنازع بقای خویش   به مکر و فریب روی می آورد.
پس از سنائی نوبت ناصر خسرو می رسد. ایشان چنین می سرایند:
به گفتار زنان هرگز مکن کار         زنان را تا توانی مرده انگار
 
  و بالاخره در دفتر دوم مثنوی چنین می‏خوانیم:
  گفت گر   کودک   در آید   یا     زنی‏   -   کو ندارد عقل و رای روشنی‏
  گفت با او مشورت کن وآن‏چه گفت‏   -   تو خلاف آن کن و در راه افت‏
  نفس خود را زن شناس از زن   بَتر-   زان‏که زن جزوست، نَفَست کُل شَرّ
 
طبیعی است که ذهن و فکر و اندیشه در شرایط مساعد رشد می‏کند. هنگامی که زن فقط اجازه داشته باشد بچه بزاید و به کارهای خانه بپردازد و از وقت آزادش نیز نتواند به کاری غیر از نشستن و غیبت کردن بپردازد، ذهن و فکرش راکد می‏ماند و بدیهی است که مشورت با دارنده‍ی مغز راکد، خواه مرد باشد و یا زن خطا خواهد بود.
 
در این‏جا فرصت را مغتنم شمرده و این سوال را از تمامی خوانندگان این سطور می نمایم که چگونه از مادرانی که زخم تحقیری این‏چنین به گناه جنسیتشان دارند انتظار می‏رود ملتی با اعتماد به نفس، سربلند و پیشرو در دامن خویش بپرورانند؟  
شکی نیست که این شاعران از افتخارات ادبی کشور ما و جهان هستند، اما   کسانی که کارشان بررسی آثار این بزرگان است، بایستی همچنان که به جنبه‏های مثبت کار این ادیبان می‏پردازند، توجه مردم را به وجوه منفی کار آنان چون زن‏ستیزی که با معیارهای انسان‏سالاری در جهان امروز در تضاد است، نیز جلب نمایند. متأسفانه مطلق‏نگری و بت‏سازی که دو ویژگی اخلاقی مخرب دیگر در میان ما هستند باعث می شوند که از برخی از شاعرانمان بت بسازیم و آنقدر آنها را بزرگ کنیم که شهامت نقد کردن آنها را از دست بدهیم. علاوه بر آن ترس از مورد حمله قرار گرفتن از جانب مردمی که از این شاعران مراد ساخته اند نیز باعث می شود حتی کسانی نیز که این کژی وکاستی ها را در آثار این بزرگان یافته اند در مورد آنها سکوت پیشه کنند.
 
اولین قدم برای رهایی از اسارت این دایره‍ی بسته‍ی،   آگاه شدن از نقاط ضعف فرهنگی مان و تلاش در جهت تعدیل و به نحو اولی حذف آنها در خودمان است.
 
  اگر ما از همین امروز تمرین عدالت را از درون خانواده‍ی خود با قایل شدن حقوق انسانی مساوی برای خود و همسرمان و داشتن نگاهِ برابر به فرزندان دختر و پسر خود شروع کنیم، بطور حتم این رفتارهای عادلانه‍ی در آینده ای نه چندان دور به داشتن سیستم اجتماعی عدالتمندانه‏تری منجر خواهد گردید*.
 
*بر گرفته شده از کتاب "ما چرا چنین شدیم" بقلم همین نویسنده.
tshey47@yahoo.com.au


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست