یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

تکرار تاریخ: نمایشی مضحک


فیروز نجومی


• تصاویر دیدار خامنه ای با فرماندهان ارتش شاید بیش از هزاران هزار دلیل و برهان، صاف و روشن، به ما توضیح میدهند که چرا دوران ولایت و امامت، پیامبری و خداوندی، بسر آمده است. تنهایی و دوری او نمیتواند بیانگر چیزی جز جدایی و بیگانگی ولایت از ملت باشد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۱ بهمن ۱٣٨٨ -  ۱۰ فوريه ۲۰۱۰


گوش دین و قدرت که علی خامنه ای تبلور آن است، در اثر کهولت سن، سنگین شده و شنوایی خود را از دست داده است. فریاد "مرگ بر دیکتاتور" بکوش او نرسیده است. او صدای وحی آسمانی را میشنود اما توانایی شنیدن ناقوس مرگ حکومت دین را از دست داده است. ولی فقیه برای تجدید خاطره 19 بهمن سال 57، روز دیدار فریب خورد گان همافر نیروی هوایی با خمینی
که نوید رهایی و آزادی از بند و اسارت در نظام طاغوت میداد، با جمعی از فرماندهان، افسران، خلبانان و کارکنان نیروی هوایی ارتش، سی سال بعد در 19 بهمن 88 یعنی سه روز قبل از قیام بزرگ مردم ایران علیه حکومت دین، دیدار نمود. اما این بار همانند خداوندی که بر فراز آسمان قرار دارد با بندگان خود مستقیما و بدون واسطه، سخن گفت. در این دیدار تنها گفتمان او نیست که الهی ست، بلکه صحنه ای که وی بر ان جلوس میابد چنان آراسته شده است که خامنه ای نماد خداوند جلوه گرشود و فرماندهان نیروهای هوایی و ارتش همچون گوسفندانی سر بزیر و مطیع. علی خامنه ای را با قد و قواره ی کج و معوج بالاتر و بلندتر (حداقل 2 تا 3 متر) و دورتر (به فاصله 4 تا 6 متر) از همه حضار بر تک صندلی، در فضای بسیار وسیعی می نشانند. در اطراف او هیچکس دیده نمیشود. او در آن فضای وسیع، تنها ست و بجز او کسی دیگری نیست. اگر به تصاویری که سایت خبرگزاری فارس از این دیدار به چاپ راسانده است،
www.farsnews.net
نظر افکنیم، خامنه ای را می بینم که از بالا به بندگان خود که در زیر پای او قرار گرفته اند مینگرند. فرماندهان و سپاهیان او نیز دیده میشوند که برای نظاره او مجبورند گردن خود را به عقب بر گردانند تا بتوانند وی را مشاهده کنند و به سخنان الهی وی گوش فرا دهند.

این تصاویر شاید بیش از هزاران هزار دلیل و برهان، صاف و روشن، به ما توضیح میدهند که چرا دوران ولایت و امامت، پیامبری و خداوندی، بسر آمده است. تنهایی و دوری او نمیتواند بیانگر چیزی جز جدایی و بیگانگی ولایت از ملت باشد. درست است که تصاویر نشان میدهند که بندگان برای نظاره او باید در بیخ آسمانها بنگرند، که فرماندهان را نشان میدهند که با یال و کوپال تزئین شده کلاه های خود را بر زمین نهاده و چهار زانو در کمال تسلیم و اطاعت در برابر خامنه ای نشسته اند، اما این چیزی نیست مگر آرامش قبل از طوفان. چرا که از آن بلندی ها و آن فاصله دور، چیزی جز دروغ بگوش نمیرسد. در حالیکه زمین زیر پای خداوند به لرزه درآمده و فروپاشی حکومت دین آغاز گردیده است، ولی فقیه از رمز و رازهای ماندگاری رژیم، از الهی بودن و مقدس بودن آن سخن میراند. سی سال است که شریعت را بزور شمشیر بر جامعه تحمیل کرده است، آنگاه از دشمنان بیرونی و توطئه صیهونیست ها برای براندازی مدینه فاضله ی ولایت، روضه ی شهادت میخواند. که رژیم ولایت مانده است علیرغم تلاش دائمی دشمنان و تبلیغات آنان. او امیدوار است که با بکارگیری گفتمان فریب و ریاکاری، سی سال دیگر شریعت را به ضرب شمشیر بر ملت تحمیل کند.

مارکس در آغاز 18 برمر لوئی بناپارت، میگوید که "هگل در جایی گفته است که وقایع و شجصیت های بزرگ و با اهمیت در تاریخ جهان دو بار ظهور میکنند. مارکس خاطر نشان میسازد که " گویا هگل فراموش کرده بوده است که بگوید نخستین بار بشکل تراژدی ظاهر میشود و دومین بار بصورت نمایشی مضحک."

آیا میتوان دیدار خمینی را با همافران نیروی هوایی در 19 بهمن 57، چیزی کمتر از یک تراژدی در تاریخ بشر، بویژه تاریخ ایران خواند؟ او با خود شمشیر و شریعت آورد که مدینه فاضله بنا کند. آیا بجز سیه روزی و سیه بختی، بجز خفت و خواری، گروگان گیری و هشت سال جنگ و خونریزی، تخریب و ویرانی بر علیه کفر و باطل و تبدیل دانشگاه ها به حوزه های علمیه، و خیانت و جنایت چیز دیگری به بار آورده است؟ از آن پس نیز ملت شریعت را پذیرفت که شمشیر بر گردنش فرود نیاید.

آیا دیدار خامنه ای با فرماندهان نیروی هوایی و ارتش را در 19 بهمن 88 میتوان چیزی جز تکرار تاریخ و یا نمایشنامه ای مضحک خواند؟ خداوند خامنه ای بیش از یک ماه است که شب و روز به تیز کردن شمشیر شریعت اشتغال داشته است که در 22 بهمن بر گردن معترضین فرود آورد. گارد های ضد شورش، مجهز به زره و کلاه خود، سوار بر دوش موتور سیکلت ها، بسیحی های قمه کش از همه نقاط ایران به تهران آورده است. سپاه پاسداران، سپاه خود فروش و دست نشانده خود را مامور سرکوب معترضین از زمین و هوا ساخته است. بعضی از امنیتی ها را برای عکس برداری از منافقین و کافرین و مشرکین، آماده نموده است. بودجه ی عظیمی را برای انتقال مردم با اتوبوس از شهرستانها به تهران و اغذیه و نوشیدنی و دستمزدهای نقدی برای شعار گویی تخصیص داده است. دستگاه های ارتباطاتی را به حال نیمه تعطیل درآورده و بلندگو هایی را به فاصله 50 متر در تمام مسیر راه پیمایی از میدان امام حسین تا میدان آزادی برای رساندن وحی الهی بگوش مردم و خاموش نمودن شعارهای آزار دهنده "مرگ بر ولی فقیه"، نصب نموده است. مسلم است که خداوند خامنه ای تاریخ را تکرار میکند اما بشکل نمایشی مضحک و خنده آور. این است رمز شکست ولایت.

فیروز نجومی

fmonjm@gmail.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست