یادواره قربانیان راه آزادی؛ استقلال، عدالت اجتماعی و دمکراسی
خلیل مومنی
•
همه ما متاسفانه شاهد ویران کردن گلستان خاوران که جایگاه ابدی مبارزین عدالت خواه میهنمان است، بودیم و چنانچه این ایده سنگفرش بتواند عملی شود، مستبدین زین پس نخواهند توانست به چنین خیره سری هایی دست یازند، مگر اینکه تمام شهرها، خیابانها ، کوچه ها یا احیانا، خانه ها را ویران کنند تا سند جنایاتشان را از حافظه شهر و نه از حافظه مردم، پاک کنند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲۹ بهمن ۱٣٨٨ -
۱٨ فوريه ۲۰۱۰
در طی سالهای گذشته، گونتا دمنیگ، هنرمند آلمانی، در آلمان و کشورهای دیگر سفرهایی را داشت تا یاد یهودیانی که توسط نازی ها، کشته و یا ترور شدند را جاودانه کند، به همین روی اکنون در ٣۰۰ محله و منطقه آلمان، اتریش، مجارستان و هلند بیش از ۲۰۰۰۰ سنگ یادبود در لایلای سنگ فرشهای شهر و در مقابل خانه هایی که یهودیان زندگی می کردند و از آنجا ربوده و به کام مرگ فرستاده شدند را جا داده اند تا بدین وسیله، هم یاد آنان را زنده نگه دارند و هم تصویری تاریخی از جنایات نازی ها را همه روزه در معرض نمایش هم مردم این کشورها و هم توریستها و کسانی که به آنجا سفر میکنند، بگذارند.
این سنگهای گرانیت، که بر آنها لایه مسی بسیار قوی تعبیه شده، نام و نام خانوادگی، تاریخ تولد، تاریخ دستگیری، انتقال به گتوها، کمپ های مرگ و ....بر آنها کنده کاری شده است.
در بالا نمونه هایی از انها آورده شده است.
در ادامه این حرکت، در بعضی از شهرهاهم انند هامبورگ به این بسنده نشده و کتابی با مشخصات کامل جان باختگان انتشار یافت.
توضیحات فوق صرفا برای وارد شدن به بحث زیر است:
در رژیم ستمشاهی، مبارزین را به جرمهای غیرواقعی و نه به جرم مبارزه برای آزادی و دمکراسی و عدالت، نه مبارزه علیه نطام سرسپرده پهلوی، نه مبارزه علیه سیاست های منفور و ضد مردمی شاه و ساواک و سی آی آ، به جوخه های اعدام سپرده میشدند و در گوشه ای از خاک میهن به خاک سپرده میشدند، بدون اینکه خانواده های این مبارزین و شهدای را آزادی، اجازه برگزاری مراسم یادبودی را داشته باشند.
با پیروزی انقلاب ضد استبدادی، ضد سلطنتی سال ۵۷ و امکان نفس کشیدنی کوتاه در فضایی آزادتر، مردم ایران، به پاس احترام به مبارزان، سنگ نوشته ای را مزین به نام ونشان این عزیزان، بر مزارشان نهادند و در ارج گذاری به کار سترگشان که با پرداخت بهای سنگینی که همانا جانشان بود، گریستند.
اما متاسفانه در طی ٣۰ سال حیاط ننگین این نظام، جمهوری اسلامی که به شیوه خشن تری، همانا ادامه سیاست نظام سلطتنی را پیشه کرد، و به پیروی از رژیم پیشین و یا به پیروی از مستبدین تاریخ، در گام اول، به دستگیری مبارزین و
دگراندیشان دست یازید و با همان اتهامات دروغین، اعدام ها را شروع و همانند پیشینیان خود، اجازه برگزاری مراسم را نداد.
از انجاییکه قوانین اسلامی هیچ همخوانی با قوانین حقوق بشر نداشته و ندارد، لذا ابتدا با نام دفاع از اسلام و در یک دهه هم با نام دفاع از میهن و مسئله جنگ و در ادامه هم به دلایلی دیگر، دست به کشتار آرادیخواهان یازید و از آنجاییکه کشورهای غربی و به اصطلاح مدافعین حقوق بشر هم سر گرم بده بستانهای سیاسی بودند، رژیم جنایت پیشه نیز با استفاده از شرایطی خاص، به اعدامهای دسته جمعی زندانیانی که حتی برخا دوره محکومیت زندانشان نیز تمام شده ولی کماکان در اسارتگاه نظام اسلامی بودند، دست یازید.
در طی این سالها، سازمانها، احزاب، تشکلهای صنفی و سیاسی، همه و همه یا ممنوع شدند و یا فعالین آنها دستگیر و زندانی شدند و نیز به علت پیگردهای غیرقانونی فعالین سیاسی و عدم امکان فعالیت، خیل عظیمی از آنان مجبور به تبعیدی ناخواسته شدند و به تلاشگرانی برای تحقق حقوق بشر، همراه با فعالیت های سیاسی / تشکیلاتی خود شدند و از جمله خواسته های آنها، همانا آزادی زندانیان سیاسی بوده و هست.
امروزاما باید مبارزین، جدا از اینکه یکی از خواسته های خود را آزادی زندانیان سیاسی میدانند، روی این مسئله تاکید کنند که هر نیرو و هر جریانی، هرآنگاهی که مسئولیت کشور را به عهده گیرد، باید در برنامه ریزی شهرسازی و با تامین بودجه به شهرداری ها، به عنوان ارج گذاری به کار مبارزین این میهن و جان فشانی های آنان و برای ثبت ننگ انسان کشی ها و جنایات نظام شاهنشاهی و رژیم جمهوری اسلامی و نقض خشن حقوق بشر، باید همان کاری را که گونتا دمنیگ، هنرمند آلمانی برای جاودانه کردن یاد قربانیان یهودی به دست نازی ها کرده را به صورت جدی پیگیر باشند و یاد و نام مبارزین قربانی دو رژیم شاه و شیخ را در سنگ فرش خیابانها جاودانه کنند.
همه ما متاسفانه شاهد ویران کردن گلستان خاوران که جایگاه ابدی مبارزین عدالت خواه میهنمان است، بودیم و چنانچه این ایده سنگفرش بتواند عملی شود، مستبدین زین پس نخواهند توانست به چنین خیره سری هایی دست یازند، مگر اینکه تمام شهرها، خیابانها ، کوچه ها یا احیانا، خانه ها را ویران کنند تا سند جنایاتشان را از حافظه شهر و نه از حافظه مردم، پاک کنند.
در میهن ما، از آنچاییکه متاسفانه استبداد و ظلم همیشگی بوده و نظامهای خودکامه و بی مسئولیتی که ناقضان حقوق انسانی و شهروندی بوده اند بر اریکه قدرت جا داشته و هیچگاه هم مجبور به جوابگویی نبوده اند، لذا مبارزانی پرچم مبارزه را به دست گرفته و جانشان را در راه آزادی و استقلال میهن فدا کردند، به همین دلیل میتوان در هر کوی و برزنی نام و نشانی از سربازان گمنام این راه را یافت.
شاعر کُرد، عبدالله پشیو ترسیمی بسیار زیبا، واقعی و دردآور را از گور سرباز گُمنام ارائه میدهد و مینویسد:
وقتی سفیری به سرزمینی می رود
دسته گُلی
برای گور سرباز گُمنام می برد
اگر فردا
فرستاده ای به سرزمین من بیاید
و از من بپرسد
گور سرباز گُمنام کجاست؟
میگویم: آقا
کنار هر جدول
بر سکوی هر مسجد
در درگاه هر خانه ای
هر کلیسایی، هر غاری
روی درخت هر باغ.
در این سرزمین
زیر هر تکه آسمان
بر هر وجب زمین
نترس!!
فقط کمی خم شو
و دسته گُلت را بگذار
----
آری چنین است وضعیت میهن ما و سرزمین همیشه غمگینش که با خون مبارزان آزادیخواه رنگین شده است.
شیرکو بیکس، شاعر دیگرکُرد، در رسای آزادی چنین می نویسد:
اگر گل را از شعرم جداکنند
از چهار فصلم
یکی کی می میرد
اگر یار را
دو فصلم می میرند
اگر نان را
سه فصلم
و اگر آزادی رااز شعرم جدا کنند
همه سالم می میرد
...... و من هم
باری، این سنگ فرش و اقدام به این کار، شاید کاربردی دوگانه را همزمان به نمایش گذارد و آن اینکه دولتهای آتی بدانند که جنایات شان نه تنها در تاریخ و در کتب، بلکه هر روز و هر لحظه پیش چشم مردم و بخصوص آیندگان به نمایش گذاشته خواهد شد.
امید که هم میهنان دمکرات، ازادی خواه و هر آنکس که حقوق بشر و دفاع از حرمت انسانی دغدغه اش است و تلاشگر برچیده شده حکم اعدام است، با خواندن این نوشته، ایده را آز آن خود دانسته و از امروز در هر کجا که امکان دارد، مبلغ آن باشد.
خلیل مومنی
شنبه ۲۴ بهمن ۱٣٨٨- ۱٣ فوریه ۲۰۱۰
کپنهاگ / دانمارک
|