صف آرایی قدرتهای خارجی در قفقاز
نگاهی کوتاه برتحولات منطقه قفقاز - قسمت آخر
هادی صوفی زاده
•
نزدیکی ایران با روسیه و ارمنستان به ایجاد اتحاد در دو محور آمریکایی باکو – تفلیس آنکارا در مقابل محور روسیه – ارمنستان – ایران در منطقه منجر شده است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۱ اسفند ۱٣٨٨ -
۲۰ فوريه ۲۰۱۰
نقش ترکیه
اجرای پروژه نابوکو هزینهای برای ترکیه در بر ندارد، اما بیشترین سود پروژه نصیب آن کشور می شود. از یک جهت درآمد حاصل ازآن در کوتاه مدت اقتصاد ترکیه را رونق می بخشد و از جهت دیگر به عنوان اهرمی از آن برای مسئله عضویت خود در اتحادیه اروپا استفاده می نماید. اما همچنانکه در مطلب قبل به اجمال اشاره گردید پروژه گاز نابوکو به لحاظ اقتصادی برای ترکیه درآمدزا، ولی به لحاظ سیاسی و تاریخی دشواریهای زیادی را سر راه ترکیه قرار داده است. در این قسمت تلاش براین است که جزئیات پیچیدگیهای آن مورد بررسی قرار گیرد.
مشکلی که ترکیه با پروژه ناباکو دارد، تصمیم کشورهای امضاکننده و صاحب پروژه در انتخاب خرید گاز از کشورهای منطقه است، تصمیمی که کاملا" سیاسی بنظر می آید. ابتدا به نظر می رسید بخشی از مسیر سرمایهگذاری از طریق گرجستان و بر شالوده خط لوله گازی باکو ـ تفلیس ـ جیحان انجام پذیرد، اما پس لرزههای جنگ روسیه و گرجستان همچون حرکتی را ناممکن ساخت. بنابر این آذربایجان، ترکمنستان و عراق انتخاب آنان است، کشورهایی که ترکیه برای هموار نمودن مسیر ترانزیت گاز با هر کدام مشکلات جدی دارد.
ناگفته مشخص است نحوه رفتار روسیه در قبال مسائل منطقه به واسطه نفوذ سنتی خود، مسیر قبلی باکو ـ تفلیس ـ جیحان را ناممکن نموده و گرجستان را به کشوری ناامن برای اجرای پروژه نابوکو درآورده است. گزینههای دیگر ترکیه برای دسترسی به گاز حوزه خزر در گرو عادی سازی روابط با ارمنستان و همچنین تلاش برای حل مشکلات چندین ساله کشورهای آذربایجان و ارمنستان است، تا در صورت موفقیت، باحذف گرجستان به اهداف موردنظرشان (انرژی آذربایجان و ترکمنستان) دست یابند. ترکیه برای ترانزیت گاز کشورهای مورد قبول غرب راهکارهایی مختلفی را در پیش گرفته اما موفقیتی نیافته است، البته این احتمال نیز وجود دارد که ترکیه مایل به حل مشکلات موجود نیست و منتظر است با ادامه روند مشکلات جاری در نهایت امریکا را متقاعد نماید تا میزان گاز مورد بحث را از ایران خریداری نماید و از شر مشکلات تاریخی با ارمنستان و عراق و کردها نجات یابد، بی جهت نیست که ترکیه چندین مورد خواستار میانجیگری میان امریکا با ایران بوده است و در آخرین سفر وزیر خارجه ترکیه به تهران بار دیگر ترکیه آمادگی خود را برای میانجیگری میان امریکا و ایران اعلام نموده است.
آنچه که مربوط به استفاده و خرید انرژی عراق است، با کشف میادین گازی در کردستان عراق طی سال گذشته شرکت بوتاش ترکیه تصمیم به شرکت در استخراج و تولید گاز کردستان گرفت و بنابه نظر کارشناسی مقامات بوتاش میادین کشف شده می تواند در فاز نخست روزانه ۵/۱ میلیارد فوت مکعب گاز به خط لوله ناباکو تزریق کند. ترکیه قصد دارد علاوه بر استفاده از ذخایر نفت و گاز عراق، نقش مهمی در ترانزیت آن به اروپا داشته باشد. این امر باعث گردید مقامات ترکیه بطور آهسته سیاستهای خصمانه خود نسبت به منطقه اقلیم کردستان را تعدیل نمایند تاجاییکه قصد دارند با افتتاح کنسولگری در اربیل پایتخت منطقه خودمختار کردستان سرفصل جدیدی را در روابط خودبا حکومت کردستان بگشایند. اما خواستههای دیرینه کردهای ترکیه و چند دهه سرکوب شدید و آسمیلاسیون بزرگترین پاشنه آشیل آن کشور محسوب می شود. دراین اواخر دولت ترکیه گامهایی را جهت بهبود وضعیت کردهای ترکیه تحت نام توسعه دموکراسی برداشت که بهدلایل مختلف از ادامه آن سرباز زد. بنظر می رسد بدون چارهیابی مسئله کردها در ترکیه و گردن نهادن به حقوق ملی آنان و اعتراف شفاف به منطقه کردستان فدرال، ترکیه قادر به تامین گاز نابوکو از عراق نخواهد شد.
در اقدامی دیگر دولت ترکیه، با توجه به مشکلات ترانزیتی ارمنستان و نیاز مبرم آن کشور به بازگشایی مرزهای فی مابین که تقریبا" با جنگ میان آذربایجان و ارمنستان بر سر قرهباغ مسدود و جنگ اخیر میان گرجستان و روسیه عملا ارتباط زمینی میان ارمنستان و روسیه را از هم گسست تا جائیکه ارمنستان مجبور شد برای تامین گاز مورد نیاز خود از ایران گاز خریداری نماید و از جهتی دیگر برنامه اتحادیه اروپا برای ارمنستان تحت عنوان "مشارکت شرقی" که عملا" ارمنستان را به اروپا وصل می کند، برای دولتمردان ترکیه فرصتی پدید آورد تا ابتکار عمل بهخرج داده و موضوع عادیسازی روابط با ارمنستان را در دستور کار خود قرار دهند،امری که اگر محقق شود می تواند ترکیه را به انرژی حوزه خزر نزدیک سازد. بدین منظور رئیس جمهور ترکیه اقای عبدالله گل در مسابقه فوتبال میان آن دو کشور در ایروان شرکت نمود که حضور ایشان در ارمنستان دیپلماسی فوتبال نام گرفت و متعاقب آن موارد دیگری برای عادی سازی روابط در برخی کشورهای اروپایی انجام گرفت. با گشایش فضای عادی سازی روابط میان ترکیه و ارمنستان، آذربایجان بلافاصله اعلام نمود که هرگونه عادی سازی روابط باید مشروط به خروج نیروهای ارمنستان از قرهباغ باشد و ترکیه نیز پیش شرط بازگشایی مرزها را حل وفصل مسئله قرهباغ عنوان کرد. اما رهبران ارمنستان اعلام کردهاند که هیچ ارتباطی میان این دو مسئله وجود ندارد. در طیف اپوزسیون حکومتها نیز موضوع عادی سازی روابط حساسیت برانگیز بود. علیرغم زمزمههایی که از نتایج ملاقاتهای اول بهچشم می خورد اما به دلیل مخالفت اوپوزسیون هیئت حاکم در هر دو کشور تقریبا" امیدی به پیشرفت آن نمانده است چرا که از یکطرف ارمنیان داخل و خارج موضوع نسل کشی ارامنه در سال ۱۹۱۵ به وسیله ترکان عثمانی و پیامدهای آن برای ارمنیان را به موضوعی فراموش نشدنی تبدیل نمودهاند و از طرف دیگر احزاب ملی گرای ترک، ارمنستان را بزرگترین دشمن ترکیه می پندارند و در ضمن بر خروج نیروهای ارمنستان از قرهباغ تاکید دارند. ترکیه که اوایل امیدوار بود بهآسانی بر اوضاع مسلط شود، برای حل منازعه میان آن دو کشور نیز طرحی ارائه داد که براساس آن ارمنستان بخشی از شهرهای اطراف قرهباغ کوهستانی (ناگور نو- قرهباغ) را به جمهوری آذربایجان پس داده و آذریهایی که از این مناطق رانده شدهاند به زادگاهشان برگردند. همچنین اداره قرهباغ کوهستانی به یک نهاد استانی واگذار شود و پس از آنکه وضعیت این منطقه مشخص شد «کلیجار» نیز به آذربایجان برگردانده شود. بر همین اساس، خطوط هوایی و ریلی میان ارمنستان و آذربایجان باز شود و در مرز ارمنستان با قرهباغ کوهستانی، نیروهای بینالمللی مستقر شوند. ترکیه در حالی این پیشنهادها را بهعنوان یک راهحل ارائه کرد که افکار عمومی ارمنستان واکنش خشمگینانهای نسبت به این طرح نشان داد. مخالفان عادیسازی روابط ارمنستان با ترکیه با برپایی راهپیمایی گسترده در اطراف وزارت خارجه ارمنستان خواستار کنارهگیری دیوید نعلبندیان وزیر امور خارجه شدند. تظاهرکنندگان اعلام کردند دولت با اعلام از سرگیری روابط با ترکیه امنیت ملی کشور را به خطر انداخته است. دراین میان بنابر گزارش سایت ایراس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان امریکا در ماه اینده میلادی درباره قطعنامه ای که بر اساس ان کشتار ارامنه به دست ترک های عثمانی در زمان جنگ جهانی اول نسل کشی خوانده شده است رای گیری خواهد کرد که آگاهان آنرا نتیجه تلاش های لابی های ارمنی در دنیا می دانند. مقامات ترکیه هشدار داده اند هر گونه تلاش جدید کنگره امریکا برای "نسل کشی" توصیف کردن حادثه کشتار ارامنه می تواند بر روابط انکارا با واشنگتن تاثیر منفی بگذارد.
امریکا
در این میان امریکا با تغییراتی در هیئت دیپلماسی خود سعی در حضور موثر خود بر اوضاع نموده است. خانم "نونا سوواریانی" از هفته نامه "ائتلاف جدید" تفلیس نوشته انتصاب خانم "تینا کئیدانائو" به جای "متیئو برایزا" به سمت معاون وزیر امور خارجه آمریکا در امور یوروآسیا و ریاست گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا که قبلاٌ "متیو برایزا" عهدهدار این سمت بود را میتوان به آغاز دور جدیدی از سیاست آمریکا در این جغرافیا تعبیر کرد. ازنظر ایشان تلاشهای گروه برایزا "طی چندین سال اخیر جهت حل و فصل مناقشه قرهباغ نتایجی ببار نیاورده است. بنظر میرسد انتصاب کئیدانائو به این سمت بیانگر اراده آمریکا برای سرعت بخشیدن به این روند است. سینان اوگان کارشناس سیاسی و رئیس مرکز روابط بین المللی و تحقیقات استراتژیکی ترکیه معتقد است انتصاب تینا کئیدانائو بخاطرجلوگیری از نزدیک شدن باکو به روسیه و آن هم تهدید آذربایجان به به رسمیت شناختن استقلال قرهباغ است. الکساندر دوگین کارشناس سیاسی روسی نیز معتقد است آمریکا از مناقشه قرهباغ بمنظور اخراج نهایی روسیه از منطقه استفاده میکند. هم اکنون آذربایجان و ارمنستان هرچه بیشتر به واشنگتن چشم دوختهاند، آذربایجان از ترس تکرار مورد کوزوو و ارمنستان در انتظار هدیه ای از آمریکا. لذا انتظار رویداد های خیلی مهمی در منطقه وجود دارد.
روسیه
در مقابل روس ها نیز به حضور دیپلماسی خود شدت بخشیده و دیمیتری مدودف رئیسجمهور روسیه با الهام علیاف و سرژ سرکیسیان همتایان آذری و ارمنی خود در تاریخ ۲۵ ژانویه سال ۲۰۱۰ در سوچی ملاقات کرد. در این بین محور اصلی دیدار مقامات سه کشور روسیه، آذربایجان و ارمنستان، حل و فصل مناقشه ناگورنو ـ قرهباغ بود. بر این اساس تسریع در حل و فصل مناقشه قرهباغ، این امکان را به روسیه میدهد تا از یک سو روابط راهبردی خویش را با ارمنستان به عنوان متحد خویش تقویت کند و از سوی دیگر به تسهیل دستیابی روسیه به ذخایر انرژی آذربایجان منجر شود. اقدام مدودف رئیسجمهوری روسیه برای میزبانی از روسای جمهور ارمنستان و آذربایجان، نشاندهنده تلاش گسترده قدرتهای جهانی به ویژه روسیه برای کسب نفوذ در منطقه قفقاز است و همین امر سیاست خارجی کشورهای منطقه را تا حد زیادی به خود وابسته کرده است.
ارمنستان
مقامات ارمنستان که بهلحاظ نظامی متحد روسیه، بهلحاظ سیاسی متحد غرب هستند موقعیت برتر خود را می بیند و برای پیشبرد سرنوشت حساس خود دیپلماسی خود را شدت بخشیده و در همچون شرایطی بطور غیرمستقیم به موضوع استقلال قرهباغ دامن زده است، موضوعی که اوضاع منطقه را بهحالت انفجاری درآورده است. ناگفته نماند از بدو موضوع عادی سازی روابط ترکیه با ارمنستان تاکنون چندین مورد تیراندازی میان سربازان آذری و ارمنی بوقوع پیوسته که منجر بهکشتهشدن چندین نظامی طرفین گردیده است. در ضمن وضعیت فوق العاده و جنگی میان دو کشور متخاصم در سخنان رسمی نظامیان رده بالای هر دو کشور انعکاس یافته است. حدود دوماه پیش وزیر دفاع ارمنستان اعلام نمود نیروهای مسلح این کشور آمادگی کامل دارند تا هر نوع تلاش برای تجاوز نظامی به این جمهوری را دفع کنند. به گزارش فارس به نقل از خبرگزاری «اینترفکس»؛ "سیران اوگانیان" وزیر دفاع ارمنستان اعلام کرد که نیروهای مسلح این کشور آمادگی آن را دارند تا در مقابل هر نوع تلاش برای تجاوز نظامی به این جمهوری ایستادگی کرده و آن را دفع کنند. در مقابل مقامات جمهوری آذربایجان، از جمله "الهام علی اف" رئیس جمهوری این کشور بارها هشدار داده اند که در صورت نتیجه بخش نبودن مذاکرات باکو- ایروان در خصوص حل و فصل مناقشه قره باغ کوهستانی، آمادگی آن را دارند تا این مشکل را از طریق نظامی خاتمه دهند.
انتظار می رود با انتخابات پارلمانی ماه مه ۲۰۱۰ که مقامات قرهباغ تصمیم به برگزاری آن نمودهاند که واکنش شدید مقامات آذربایجان را بهمراه داشت بار دیگر اوضاع متشنج گردد. قابل ذکر است دو و نیم سال پیش نیز در منطقه قره باغ کوهستانی انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد که نتایج آن بجز ارمنستان از سوی هیچ کشور دیگری به رسمیت شناخته نشد. و اینک قرار است در بیست و سوم ماه مه ۲۰۱۰ انتخابات پارلمانی در قرهباغ انجام گیرد.
قره باغ کوهستانی به مرکزیت "خان کندی" که از سوی ارامنه "استپاناکرت" عنوان می شود، استان خودمختاری با ساکنان ارمنی و آذری و اقلیت کرد در قلمرو جمهوری آذربایجان است که از سال ۱۹۹٣ در پی وقوع جنگ میان ارمنستان و آذربایجان و ورود نیروهای ارمنستان به منطقه قره باغ، اعلام استقلال کرد. مناقشه میان جمهوریهای ارمنستان و آذربایجان هنگامی شروع شد که در سال ۱۹٨٨، ناگورنو ـ قرهباغ تصمیم گرفت از آذربایجان شوروی جدا و به ارمنستان بپیوندد. این امر به نبرد مسلحانه میان دو کشور در سالهای ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۴ انجامید و به کشته، زخمی و آواره شدن گروه زیادی از مردم منجر شد. گفتوگو به منظور دستیابی به صلح و راهحلی برای پایان بخشیدن به مناقشه، از ۲٣ سپتامبرسال ۱۹۹٣ با حضور روسیه، قزاقستان، آذربایجان و ارمنستان آغاز شد. در ماه مارس سال ۱۹۹۲، روسیه نخستین گام را برای ایجاد گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا با مشارکت ۱۲ کشور برداشت. گروه مینسک به طراحی برنامهای پرداخت که دنبال حل و فصل تدریجی مناقشه بود. در سال ۱۹۹۹، باکو و ایروان گفتوگوهای مستقیم میان خود را آغاز کردند. در دوم نوامبر سال ۲۰۰٨، مدودف یک دیدار سهجانبه میان روسای جمهور روسیه، آذربایجان و ارمنستان ترتیب داد که نتیجه آن صدور اعلامیه اصول حل و فصل مناقشه بود. این بیانیه مشترک، نخستین سند امضاء شده توسط نمایندگان سه کشور پس از ۱۵ سال محسوب میشد. به هر حال هم اکنون دو طرف موافق طرح پیشنویس توافقنامهای درباره حل و فصل مناقشه بر مبنای اصول مادرید هستند که در نوامبر سال ۲۰۰۷ در پایتخت اسپانیا مورد توافق قرار گرفته بود. اصول مادرید شامل بازگشت کنترل آذربایجان به مناطقی که توسط ارمنستان اشغال شده، ایجاد یک وضعیت حائل در ناگورنو ـ قرهباغ و تضمین امنیت و خودمختاری منطقه میشود.
ایران
نگرش ایران درارتباط با منطقه ی قفقازحول محور نگرانی از اندیشههای ناسیونالیستی ترک ها وتلاش های ناتو برای ورود به این منطقه است. تمایل گرجستان به برقراری روابط نزدیک با غرب و آرزوی ورود این کشور به جمع ناتو بدون شک، یکی از منابع نگرانی ایران محسوب می گردد. فروپاشی اتحاد شوروی در ارتباط با سیاست های منطقه ای ایران در قفقاز، یک معادله فرصت و در عین حال تهدید ایجاد کرده بود. بقول اقای عارف کسکین روزنامه نگار ترک اگر چه روسیه کوچک شده و ایدئولوژی های انقلابی آن از بین رفته است، اما قفقاز هنوز در بعد امنیتی، اهمیت خود را برای ایران حفظ کرده است. درمورد نگرانی های ژئوپلتیک ایران، یادآوری یک نکته ی دیگر ضروری است و آن فعالیت و نفوذ ترکیه در منطقه است. ایران از حضورفعال ترکیه در قفقاز ناخشنود است، چون به ترکیه به عنوان اسب تروای ناتو و آمریکا در منطقه نگاه می کند. آذربایجان در میان سیاست های ایران در منطقه ی قفقاز دارای نقش تعیین کننده ای است. می توان ادعا نمود که رقابت میان ایران و ترکیه در حوزه قفقاز از دوران جنگ آذربایجان و ارمنستان بر سر ناگورنو قرهباغ تجلی و در جریان جنگ روسیه و گرجستان بر سر مسئله اوسیتیای جنوبی و آبخازیا دوباره هویدا شد. همچنین به عقیده ی عده ای، بی طرفی ایران در قضیه ی آذربایجان و ارمنستان با ماهیت یک دولت شیعه در تضاد بود. بی طرف ماندن در درگیری که یک طرف آن مسیحی و طرف دیگر آن مسلمانِ شیعه است و حتی به نظر بعضی ها در مواقعی حمایت از ارمنستان، نشانگر آن است که ایران به نگرانی های ژئوپلتیک خود در مقابل آرزو های ایدئولوژیک، اولویت و اهمیت بیشتری می دهد. نزدیکی ایران با روسیه و ارمنستان به ایجاد اتحاد در دو محور آمریکایی باکو – تفلیس آنکارا در مقابل محور روسیه – ارمنستان – ایران در منطقه منجر شده است. در عمل نیز ایران در جریان جنگ روسیه و گرجستان ترکیه بهدفاع از تمامیت ارضی گرجستان پرداخت، اما ایران گرچه حاضر به اعتراف استقلال آن جمهوری ها نگردیده اما در واقع ایران همچون ترکیه مخالفتی با تجزیه خاک گرجستان ننمود و همواره نگرانی از پدیده انقلاب های رنگی در منطقه ایران را بهسوی روسیه سوق داده است. شایان توجه است ایران بیش از همه از ناکامی انقلاب های رنگی خشنود است و اخیرا" بیشترین توجه رسانههای دولتی ایران حول شکست انقلاب نارنجی در اکراین بوده است.
ایران بهلحاظ منابع گاز و انرژی خود سیاست های مختلفی درپیش گرفته است گزینه فعلی ایران برای سرمایهگذاری در بخش صدور گاز پاکستان و هندوستان است. براساس توافق های صورت گرفته میان ایران و روسیه، شرکت گاز پروم هزینه های مالی احداث و راه اندازی خط لوله گازی به پاکستان و هند را راهاندازی نماید، ایران معتقداست آنچه از همکاری با روسیه به دست می آورد ظاهراً بسیار بیش از عواید طرح ناباکوست اما کماکان می خواهد با حضور در پروژه نابوکو بهعنوان اهرمی سیاسی از آن علیه غرب استفاده نماید. اما رسانه ها از قول مقام های روسی نوشته اند روسیه با شرکت در احداث خط لوله گاز ایران- پاکستان، در پی آن است که ایران را از شرکت در پروژه ناباکو دور نگاه دارد. منابع گاز ایران با روسیه تقریباً قابل مقایسه است. جمهوری اسلامی ایران صاحب ۱۶% ذخایر گاز جهان است ولی ایران به علت تحریمهای اعمال شده از سوی کشورهای غربی به ویژه ایالات متحده که این کشور را به طراحی برنامه هستهای نظامی متهم میکنند، امکان زیادی برای صدور گاز خود ندارد و افزون بر این، به تدریج همه شرکتهای مهم نفت و گاز در حال خروج از این کشور هستند. ایران میتواند صادرکننده ایدهآلی محسوب شود، اما همان طورکه اشاره شد تحریمها و موضعگیری ایالات متحده مانع از آن میشود که قبل از تغییر حکومت در تهران یا امتناع از طراحی برنامه هستهای، مشارکت آن در خط لوله ناباکو صورت عملی به خود بگیرد.
منابع: موسسه مطالعات ایران و اورآسیا
http://www.iraneurasia.ir
|