•
گاه خام می شوی به حرف
دوباره نوا می شوی به مهر
واژه به واژه حرف تازه ای
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۲۵ اسفند ۱٣٨٨ -
۱۶ مارس ۲۰۱۰
هرگز نبودم اینگونه مست، اینگونه کنار درد
پشت حرفهای مگو، اشکهای من
افتاده به خاک جان بی جان من
گاه سوز می زند تنبور تو با واژه من
گاه فغان می کند غزلهای تو روی لبهای من
گاه خام می شوی به حرف
دوباره نوا می شوی به مهر
واژه به واژه حرف تازه ای
به نامت کام چه خوش شیرین می کنم.
گاه تیشه به ریشه می زنند
آدم
من و تو وصل، پاره می کنند
پَر، پِر
زخم ما نان موشها، روحمان را هی ی ی می جوند
حرفهایمان آیه های کتاب عشق
گاه پیله بسته، بند می زنند
گاه نیزه بر سینه در دام می برند
گاه آراسته ایم میان ِ تابوت
برایمان چه گورها می کَنَند
و
ما حرف نمی زنیم!
امشب اینجا پیچیده باز بوی مرگ
روی مچهای من، خیالم شکوفه های سرخ می دهد
خون می پرد
نفسهایم بریده بریده
تکّه تکّه بر بال باد می نشیند
چه کسی خوابهایم را دزدید؟
چه کسی آتش به خرمن کشید؟
آه ه ه
دروغ نیست که بگویم
بودنت را می خواهم
حلالت آغوش تنگ، شیرهی جان
مرهم دردهایت عطر ِ یاس
و
لرزه به جانم می زند مهر که آیین ماست
تا بوده وُ هست پَرپَر زدن کار ِ ماست
از مجموعه خواب زیتون
www.bahardoost.org
|