یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

یاد منصور خاکسار گرامی باد
کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲ فروردين ۱٣٨۹ -  ۲۲ مارس ۲۰۱۰


در بیست و هفتم اسفند ماه سال ۱٣٨٨، برابر هیجدهم ماه مارس ۲۰۱۰، یار گرانقدر، مبارز سیاسی سالهای دهه چهل، شاعر انسان دوست و پراحساس کشورمان، منصور خاکسار در سن هفتاد یک سالگی سر بر خاک نهاد و با انتخاب مرگی خود خواسته، ما را ناباورانه در اندوهی تلخ و ناگوار فرو برد. منصور چندی پیش خود در باره مرگ محمد حقوقی نوشته بود: « نمی دانم چرا بر مرگ حقوقی ـ ... ـ غبطه خوردم. نه اینکه ارزش زندگی پربار ادبی او را نادیده بگیرم و یا دریغ خوار مرگ او در این شرایط نباشم. نه. تنها به آنی از ذهنم گذشت که دیری است گزارش خوانِ دوستانی شده ام که در پی هم ـ و نه دور و نه دیر ـ می روند. با سنی نزدیک به من و اگر هم بیش، نه به سالیانی چندان. مرگی که با من تاکنون میانه خوبی نداشته است. هر چند به جستن اش زیادی برخاسته ام.»
منصور خاکسار از نویسندگان متعهد و مبارزی بود که در دهه سی به مبارزه فرهنگی و سیاسی روی آورد. او نخستین بار در سال ۱٣۴۶ در ارتباط با گروه نویسندگان جنوب، به دلیل فعالیت های ادبی، که استبداد ستیزی و دفاع از آزادی از مشخصات بارز آن بود، دستگیر و دو سال را در زندان کارون اهواز گذراند. پس از آزادی از زندان، با شدت و اشتیاق بیشتری مبارزه سیاسی خود را پی گرفت و سیاست ورزی ثقل سنگین تری در فعالیت هایش پیدا نمود. در سال ۱٣۵٣ به سازمان چریکهای فدائی خلق ایران پیوست و در اوخر سال ۱٣۵۴ به خارج از کشور اعزام شد. منصور خاکسار در جریان این ماموریت یکی از مسئولان فدائی بود که در سازماندهی و هدایت مبارزه فعالان سیاسی در خارج از ایران، نقش برجسته ای داشت. او در سال ۱٣۵۶ به همراه زنده یادان سعید سلطانپور و مهرداد پاکزاد و چند تن دیگر از فدائیان و فعالان کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در خارج از کشور، کارزار افشاگرانه ای در سراسر اروپا علیه رژیم شاه به راه انداخت. در آستانه انقلاب به کشور بازگشت و به همراه تعدادی دیگر از کادر های سازمان، تشکیلات سازمان فدائی در خوزستان را پایه گذاری نمود. او در ستاد سازمان در آبادان، بعنوان سخنگوی سازمان، با خبرنگاران و دیگر علاقمندان به تاریخ و حیات جنبش سیاسی و کارگری به مصاحبه و گفتگو اقدام می کرد. در جریان حمله به ستاد سازمان در آبادان، بهمراه دیگر اعضا و فعالان سازمان، دستگیر و در همان روزهای نخست انقلاب حدود ۴۰ روز در بازداشتگاه «کمیته انقلاب آبادان» و زندان قصر درتهران زندانی بود. او در زندان در سازماندهی مبارزه، برای آزادی خود و همراهانش نقش موثری داشت.
منصور خاکسار از جمله کادرهائی بود که پس از شروع فعالیت "شاخه خوزستان" سازمان چریکهای فدائی خلق ایران، در رهبری تشکیلات خوزستان قرار گرفت و با شکل‌گیری هیئت سیاسی شاخه خوزستان، از اعضای این ارگان بود. او بر نشریات سازمان که برای "خلق عرب"منتشر می شدند، نظارت داشت. افزون بر این، عضو هیئت تحریریه نشریه "کار جنوب" نیز بود. در جریان انشعاب سال ۱٣۶۰ در صفوف فدائیان خلق ایران، او در صف جریانی که به "۱۶ آذر" شناخته می شد به مبارزه خود ادامه داد و در موقعیت مشاور کمیته مرکزی قرار گرفت. منصور خاکسار عضو هیئت تحریریه نشریه "فدائی" بود که علاوه بر ویراستاری مطالب آن، خود در تدوین مقالات سیاسی و ادبی نشریه نقش داشت. دیری نپائید که منصور مانند بسیاری دیگر از مبارزان، نه تنها از آزادی های فردی و سیاسی کاملا محروم شد، بلکه حیات او نیز در خطر قرار گرفت و ناگزیر به مهاجرت به خارج و تن سپردن به تبعیدی اجباری از وطن شد. او در سال ۶٣ بهمراه خانواده و اطفالش از طریق مرز آستارا به باکو رفت و در آن جا سرپرستی هیات سازمان را بعهده گرفت. چند سال بعد او به اروپا آمد و در آلمان ساکن شد. منصور در سال ۱۹۹۰ به آمریکا عزیمت نمود. او از فعالیت تشکیلاتی کناره گیری نمود و فعالیت سیاسی و ادبی اش را در خارج از کادر تشکیلات سازمان، ادامه داد.
منصور خاکسار در کنار فعالیت سیاسی، کارنامه پربار ادبی نیز داشته است. او در دهه چهل از اعضای سردبیری نشریه "ادبیات و هنر جنوب" بود که هشت شماره آن در شرایط اختناق شاهنشاهی منتشر شد. از او " سیزده مجموعه شعر به نام های کارنامه خون، حیدر و انقلاب، شراره های شب، سرزمین شاعر، با طره دانش عشق، و قصیده سفری در مه، به فارسی و لس آنجلسی ها، تا این نقطه، آنسوی برهنگی، و چند نقطه دیگر، و با آن نقطه، به دو زبان فارسی و انگلیسی منتشر شده است. از جمله کارهای آماده چاپ او کتاب دو جلدی گفتارهای پراکنده پیرامون شعر و ادبیات مهاجرت، گفتگویی بلند با عنوان من هرگز به سکوت نیندیشیده ام و مجموعه شعر از سحرخیزان است که کتاب آخر به چاپ سپرده شده است". او یکی از اعضای کانون نویسندگان ایران بود که مدتی نیز ویراستاری دفترهای کانون نویسندگان ایران (در تبعید) را عهده دار بود. افزون بر این، صفحه شعر نشریه آرش با مسئولیت او و مجید نفیسی منتشر می شد.
منصور خاکسار بیش از پنج دهه در راه آزادی مردم کشورش و برای دستیابی به عدالت و برابری رزمید. او از جمله نویسندگان و شعرای متعهدی بود که به رشد فرهنگ و ادبیات کشور صمیمانه می اندیشید و به ارتقاء آگاهی مردم میهنمان اهمیت زیادی می گذاشت. او از مبارزانی بود که به استقلال و به دموکراسی باوری عمیق داشت و دستیابی به آزادی را بدون عدالت اجتماعی بی چشم انداز می پنداشت.
کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران درگذشت رفیق منصور خاکسار را به خانواده و خویشان او، به کانون نویسندگان ایران، به جامعه ادبی، هنری، به فعالان سیاسی، به همه فدائیان خلق و به ویژه به یار گرامیمان، نسیم خاکسار تسلیت گفته خود را در این اندوه شریک می داند.´

کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
دوم فروردین ۱٣٨۹ برابر با ۲۲ مارس ۲۰۱۰


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست