چگونه دولت ایران ذخائر ملی نفتی را تلف میکند
دلیل واقعی نیاز به سهمیه بندی بنزین چیست؟
بازاریاب
•
عملکرد آماتوری و غیر حرفه ای که از خصوصیات دولت در رسیدگی به این موضوع و رویاروئی با چالشهای گوناگون دیگر میباشد، باعث شده که سرمایه گذاری ایران در ۱۸ ماه اخیر بین پروژه های زیاده از حد پراکنده شود، پیشرفت برخی پروژه ها کاملاً متوقف گردیده و سرعت پیشرفت بخش دیگر کاهش چشمگیری داشته باشد. بهر حال این پروژه ها توانائی پاسخگوئی به نیازهای فوری و یا افزایش چشمگیر درآمد کشور را ندارند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
٨ فروردين ۱٣٨۹ -
۲٨ مارس ۲۰۱۰
ایران دارای ذخائر انرژی عظیمی است، اما سوالی که مطرح میباشد، این است که آیا دولت کنونی ایران قادر است که درآمد حاصله از این ذخائر را به بازار اقتصادی تشنه ایران سرازیر ساخته و از آن برای اجرای برنامه های عمرانی که عموم ملت ایران خواستار آن میباشد، بهره برداری نماید؟ آیا این واقعیت که ایران دارای دومین ذخائر عظیم گاز در جهان میباشد، دردی از دردهای مردم ایران را دوا میکند؟ اینطور که پیدا است این امر چاره ساز مردم ایران نبوده و دولت ایران در رابطه با امور مطروحه در پرسشهای فوق الذکر، وامانده است.
تجزیه و تحلیل متخصصین مسئله انرژی در ایران، که در ماه ژانویه اخیر به رهبر جمهوری اسلامی ایران ارائه شد و فوراً دور از چشم عموم در محلی بایگانی شد، حاکی از اوضاع وخیم بازار انرژی در ایران بود ، در آن هشدار داده شده که اقدامات دولت احمدی نژاد در رویاروئی با مشکلات این بخش نه تنها کارساز نبوده، بلکه ممکن است که اوضاع را از این هم وخیم تر سازد و باعث گردد که درآمد کشور به طرز فاحشی تنزل یافته، که این امر به نوبه خود روی توانائی دولت در رابطه با پیشبرد پروژه های ملی کشور تأثیر منفی داشته و به رفاه مردم لطمه وارد خواهد ساخت.
به کسانی که گزارش فوق الذکر را به رشته تحریر درآورده اند، هشدار داده شد که پس از بایگانی آن دور از انظار عمومی، از پخش آن جداً خودداری بعمل آورند. بر اساس این گزارش، ایران در جلب سرمایه برای توسعه و عمران بخش انرژی، که درآمد حاصله از آن پایه و اساس بودجه ملی ایران را تشکیل میدهد، ناموفق بوده است. طبق این گزارش دلایل عدم موفقیت ایران در این امر، انزوای روز افزون ایران، یارانه های اعطائی به انواع فرآورده های انرژی و سیاست اقتصادی عوام پسند دولت، میباشد.
در این گزارش آمده است که در زمینه انرژی، دولت ایران بایستی در دو بعد به رویاروئی با این امر بپردازد که هر کدام از آنها مستلزم سرمایه گذاری بسیار کلانی میباشد. از یک سو دولت سعی دارد که از تهی شدن میدانهای نفتی قدیمی ممانعت کند و از سوی دیگر صادرات گاز را توسعه دهد. اکثر میدانهای نفتی ایران در دهه بیست و دهه پنجاه قرن بیستم راه اندازی شده اند، که برای رویاروئی با کاهش بازدهی آنها که بر پنج تا شش درصد بالغ میگردد، نیاز به تکنولوژی پیشرفته میباشد، لاکن بدلیل تحریمات اقتصادی که علیه ایران اعمال گردیده است و نیز بدلیل هزیه هنگفتی که خرید و تولید آنها در بر دارد، ایران برای وارد کردن این محصولات به کشور با مشکل مواجه شده است.
به عنوان جایگزین، ایران از شیوه های قدیمی با تأکید بر تزریق گاز به چاه های نفت استفاده میکند (تا فشار استخراج را افزایش بخشد) در حالی که برای استخراج گازی که جوابگوی نیازهای صنایع و مصرف کنندگان در فصل زمستان باشد، ایران با مشکل مواجه است. تاوان این اشتباهات را میلیونها مصرف کننده بیگناه پرداخته اند که زمستان سال ۱٣٨٨ را بدون تأمین مرتب و منظم گاز سر کرده اند. استخراج نفت در اولویت اول میباشد، ایران لوله های گاز گران قیمتی را احداث نموده تا مقادیر عظیم گاز را برای افزایش اندک استخراج نفت، تزریق نماید (برای عرض مثال در این مورد میتوان از پروژه اغاری نام برد).
در عین حال ایران تاکنون در توسعه کافی استخراج گاز ناموفق بوده و بنظر میرسد که امسال فقط تکمیل لوله جدید گاز از ترکمنستان، از بروز کمبودی گاز (مانند سالهای قبل) جلوگیری خواهد کرد.
تلاشهای دراز مدت و غیر واقعی برای صدور LNG به خصوص از میدان گاز پارس جنوب، در حالی که تحریمات بین المللی مانع خریداری تکنولوژی LNG میباشند، باعث بهدر رفتن پول و زمان گرانقیمتی هستند که لازمه پاسخگوئی به نیازهای فوری بازار داخلی میباشند، و باعث کمبود تأسیسات شیرین سازی گاز گردیده، که امکان تزریق بخشی از گاز استخراجی به شبکه توزیع گاز داخلی را، مهیا میسازد.
عملکرد آماتوری و غیر حرفه ای که از خصوصیات دولت در رسیدگی به این موضوع و رویاروئی با چالشهای گوناگون دیگر میباشد، باعث شده که سرمایه گذاری ایران در ۱٨ ماه اخیر بین پروژه های زیاده از حد پراکنده شود، پیشرفت برخی پروژه ها کاملاً متوقف گردیده و سرعت پیشرفت بخش دیگر کاهش چشمگیری داشته باشد. بهر حال این پروژه ها توانائی پاسخگوئی به نیازهای فوری و یا افزایش چشمگیر درآمد کشور را ندارند.
در تلاش برای رویاروئی با این مسئله غامض، معاون وزیر نفت ایران اعلام داشت که به ٣۶۲ پروژه در زمینه نفت و گاز، با تأکید بر توسعه فازهای ۱۲ و ۱٨-۱۵ میدان گازی پارس جنوب، تأسیاست شیرین سازی گاز برای فازهای ٨-۶ پارس جنوب، و میدانهای هنگام، رسالت، ی، شانگوله، کیش و غیره - اولویت داده خواهد شد.
این گزارش به برنامه دولت اشاره نموده و اینگونه برآورد کرده است که با توجه به سرمایه گذاری عظیم لازمه برای پروژه های برنامه ریزی شده در سراسر کشور، در زمینه های صنایع و زیربنائی، که هدف آنها جلب حمایت ساکنین مناطق روستائی از دولت میباشد، این برنامه را نمیتوان پیاده کرد. در همین رابطه، در این گزارش ذکر گردیده است که برنامه دولت در رابطه با کاهش نرخ بالای یارانه ها، امکان تخصیص بودجه برای رسیدگی به امر انرژی را امکان پذیر نخواهد ساخت، ضمن اینکه با توجه به بی ثباتی سیاسی و اپوزیسیون متشکل از احزاب محافظه کار رژیم که تمامی هدفشان فقط جلب حمایت عموم، حتی به قیمت دوام اوضاع اقتصادی و اجتماعی نابسامان جاری که تضمین کننده بقای حمایتشان از اپوزیسیون میباشد - اجرای برنامه حذف یارانه های اعطائی به بنزین و برق نیز صد در صد نمیاشد.
این گزارش هشدار میدهد که اولویت دولت در زمینه انرژی که بجای پروژه های downstream تصفیه و توزیع upstream استخراج، داده میشود، باعث خواهد شد که برنامه های ایران برای توسعه ظرفیت تصفیه خود بیش از این به تأخیر بیافتد. ایران امید داشت که تا سال ۱٣۹۲ و یا ۱٣۹٣ به توانائی استقلال در امر تصفیه دست یابد، اما در حال حاضر، تحقق این امر بیش از پیش بعید بنظر میرسد و ناتوانی در امر واردات تکنولوژی های مدرن فقط و فقط به مشکلات موجود در این بخش می افزاید.
جمع بندی این گزارش نشان دهنده آن است که تعیین اولویت در پروژه های انرژی ایران به قدری دیر انجام گرفته که تأثیر چندانی نخواهد داشت. مشکلات ایران در تأمین مالی باعث شده که دولت برای افزایش درآمد از صادرات به استخراج نفت اولویت دهد و برای جبران کمبود داخلی، گاز وارد کند، در حالیکه میبایست روی موضوع استخراح گاز برای مصرف داخلی و انسجام یک برنامه فوری برای توسعه ظرفیت تصفیه متمرکز شود.
در سطر هشدار، نویسندگان گزارش خاطر نشان میسازند که دولت و متخصصین مجربی که در خدمت آن میباشند بخوبی میدانند چه اقداماتی برای رهائی بازار ملی انرژی ایران از مشکلات کنونی خود میبایست انجام دهند. ایشان در ادامه قید نموده اند که در صورتی که به مسائل بخش انرژی رسیدگی نشود، ممکن است که در زمستان ۱٣٨۹ مردم ایران از کمبود شدید فرآورده های انرژی و در رأس آن، از کمبود گاز رنج ببرند. دلیل عمده بایگانی کردن این گزارش بدور از چشم عموم این بوده که دفتر رهبری جمهوری اسلامی مایل به انتشار یافته ها و توصیه هائی نیست که معنای آن وارد شدن لطمه دیگری به وجهه دولت احمدی نژاد باشد.
دلیل وخیم دیگری که حائز اهمیت میباشد، اشاره نویسندگان گزارش به رویاروئی با جهان غرب است که باعث اعمال تحریمات اقتصادی علیه ایران گردیده و بطور مستقیم به بخش انرژی لطمه میزند. نویسندگان گزارش توصیه میکنند که باید بشدت کوشش کرد تا اوضاع جاری با جهان غرب بطور اساسی تغییر یابد، مخصوصاً بدلیل اینکه این کشورها دارای پیشرفته ترین تکنولوژی هستند که بکارگیری آنها درآمد ایران از نفت و گاز را به بیش از دو برابر افزایش خواهد داد.
طبق این گزارش، شرکتهای بین المللی فعال در زمینه انرژی، از ورود به بازار ایران و توسعهی بخش انرژی آن امتناع میکنند، در حالی که خاتم الانبیاء بخش ساخت و ساز و مهندسی سپاه پاسداران که تحت تحریمات بین المللی قرار گرفته است، بر پروژه های انرژی، بالاخص بر توسعه فاز ۱۵ و ۱۶ پروژه گاز پارس جنوبی، تسلط یافته.
در بین این شرکتها میتوان از شرکتهای بین المللی بزرگی نام برد مانند: Vitol, Trafigura هلندی- سویسی، Shell هلندی - انگلیسی، Glencor سویسی، Reliance هندی و BP انگلیسی.
قابل ذکر است که حتی سرمایه گذاری برخی از این شرکتها میتوانست بازار انرژی ایران را از مرداب و باطلاقی که دولت درونش انداخته در آورد و نجات دهد.
|