چالش برقراری مردم سالاری و حقوق بشر در ایران
سخنرانی رضا پهلوی در انجمن بین المللی حقوق بشر
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱۱ فروردين ۱٣٨۹ -
٣۱ مارس ۲۰۱۰
آقای رضا پهلوی اخیرا در شهر بن در یک کنفرانس پیرامون حقوق بشر در ایران سخنرانی کرد. متن خلاصه شده ی این سخنرانی که توسط آقای مهرداد احسانی پور در اختیار اخبار روز قرار گرفته است را در زیر می خوانید:
آقای رضا پهلوی سخنرانی خود را با تاکید بر این نکته آغاز کردند که اولین و اصولیترین دیدگاه ایشان برای آینده ایران پیگیری بی امان حقوق بشر است که برآیند مردم سالاری بوده و بدون مردم سالاری، حقوق بشر به معنای اخص ممکن نمیباشد و این دو آرمان را برگرفته ازهم و جدایی ناپذیر خواندند. ایشان پیش از پرداختن به چگونگی دستیابی به این هدف به نکاتی چند پیرامون اوضاع کنونی ایران اشاره کردند.
به اعتقاد سخنران از بدو پیدایش جمهوری ملایان مردم سالاری و حقوق بشر دچار اضمحلال فاحش شده و انقلاب اسلامی نه تنها آزادی سیاسی به همراه نداشته که حتی آزادیهای اجتماعی و دست آوردهای ملت ایران از صدر مشروطیت تا کنون را نیز از عرصه زندگی مردم دور ساخته، سپس ایشان به نقش مذهب در جامعه خاور میانه ای ایران با اکثریت مسلمان پرداختند که در لوای دیکتاتوری تمامیت گرا و آگاهی ستیز همچنان در پی دستیابی به آزادی و حاکمیت ملی میباشد و اذعان کردند که مشکل زمانی آغاز میشود که دین سیاسی شده و تبدیل به یک ایدئولوژی افراطی گردیده.
مهمان انجمن بین المللی حقوق بشر سپس گفت که دیدگاه خمینی در زمینه دولت اسلامی با تفکر سنتی شیعه گری کمترین وجوه مشترک را دارا میباشد و اصل ولایت فقیه ناقض حداقل دو مورد از اصول پایه ای مذهب شیعه بوده، یکی اعتقاد به حکومت الهی که تنها توسط امام دوازدهم معصوم قابل تصور است و دیگری اصل تکثر مراجع در شیعه را نیز خدشه دار نموده، لذا بخش وسیعی از علمای سنتی از این سیستم دوری ورزیدند، جامعه به خودی و غیر خودی تقسیم گردیده است و اکثریت جامعه با اتهام محارب و کافر از بخش خودی جدا و متمایز شده . حاصل این سیاست چیزی جزء تبعیضات جنسی ، قومی، مذهبی و غیره نمیباشد.
به اعتقاد آقای رضا پهلوی این سیاست تنها در ایران اعمال نگردیده بلکه خمینی ایران را به عنوان سکوی پرتاب برای صدور نظریه های خود قرار داده و حکومت خود را در جایگاه ناشر و توزیع کننده این ایدئولوژی زهرآگین می دیده و به هزینه مردم ایران در پی بست و توسعه اندیشه افراطی خود در منطقه بوده و از این جهت اهمیت خطر دست یابی چنین رژیم تروریست پروری به سلاح اتمی در سالهای اخیر از نگاه دنیای آزاد قابل درک میباشد.
در انتهای این بخش از گفتار گوینده به نقض فاحش حقوق بشر در ایران و وضعیت تعداد زیاد پناهندگان ایرانی که در شرایط طاقت فرسا در کشورهای همسایه یا دیگر نقاط جهان سکونت دارند اشاره کرد و اینکه سال ۲۰۰۹ چالش برانگیزترین سالها برای میلیونها هموطن ایرانی بوده. این بار نیز زمانی که مردم در پی ایجاد نرمش در روش رژیم بودند با سرکوبی بی امان و شقاوت رژیم مواجه شدند و امروز کمتر کسی است که بر این باور نباشد که انگیزه بازسازی رژیم چه از داخل و چه از طریق انتظار خارجی امریست بی ثمر، چونکه طبیعت بالفطره این رژیم با آزادی و مردم سالاری و حقوق بشر در تناقض است و بقای این رژیم مبتنی بر نفی خواسته های مردم ایران است و روش و جهت رژیم تغییر ناپذیر است اما رژیم قابل تغییر است و این تغییر مستلزم زمان بوده، لیکن هدف این است که این واقعه در کوتاه ترین زمان و با حمل کمترین هزینه برای شهروندان اتفاق بیافتد.
در بخش بعدی ایشان دیدگاه های خود را درباره آینده ایران و طرق دسترسی به این آرمانها را با طرح سه پرسش مطرح کرد، یکم : در قالب ساختار سیاسی جایگزین این رژیم چه میباشد؟
دوم: حقوق شهروندان در چنین سیستمی چگونه تثبیت و پاسداری خواهد شد؟
سوم : آیا این ساختار نوین با باورهای دینی شهروندان در تضاد خواهد بود؟
در پاسخ پرسش اول سخنران ابتدا به داشتن یک هویت سکولار در نظام دمکراتیک آینده و تدوین و پایه ریزی قانون اساسی این رژیم دمکراتیک بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر تاکید کرد اما اضافه نمود که رسیدن به این هدف مستلزم تعهد و قبول هزینه از طرف فرد فرد شهروندان میباشد. در رابطه با پرسش دوم که آیا چنین تعهد و قبول هزینه ای سیستمی را که قطعا ضامن حقوق مردم باشد را به ارمغان خواهد آورد توضیح داد که ایرانیان به لحاظ چند قومیتی و چند فرهنگی بودنشان دارای دو هویت میباشند یکی هویت قومی و دیگری هویت ملی و در طول قرنها هویت ملی ایرانیان ضامن حفظ فرهنگ و تمدن بوده است اما به اعتقاد ایشان برشمردن ایرانیان در زمره یک ملت یک پارچه اشتباهی ژرف است و ایران کشوری است که در آن طی قرنها قومیت ها و فرهنگهای مختلف صلح آمیزانه همزیستی کرده اند و تمامیت ارضی ایران بدین طریق بر مبنای خواست و اراده مردم حفظ شده است لذا ماورای سرکوب سیاسی و تبعیض مستمر علیه گروه های مختلف، این رژیم باعث نگرانی و عصیان مضاعف نیز شده و این عامل به تنهایی میتواند باعث به خطر افتادن تمامیت ارضی کشور در صورت ادامه وضع کنونی گردد. تا زمانیکه یک کرد یا بلوچ یا سنی یا کلیمی و یا بهایی و یا یک زن مورد تبعیض واقع میشود نه به آزادی و نه به مساوات و عدالت دست یافته ایم لذا برخورداری از تساوی حقوق و برابری حقوق شهروندان از اصول یگانه در کلیه جوامع بشری است و حق آزادی در انتخاب دیدگاه سیاسی و باور زندگی حقی است فراتر از تفاوتهای جنسیتی، قومی، دینی و فرهنگی از اهمیت خاصی برخوردار است. به سادگی باید گفت که در غیاب چنین حقوق و فرا یافتی چه الزامی است که یک شهروند تلاش خود را در راه خدمت به کشور و جامعه خود به کار گیرد؟
سخنران با تاکید بر این باور که ایران امروز این بار گهواره دوران رنسانس ما در انگیزیسیون اسلامی است به پرسش سوم پرداخت و این سوال را مطرح کرد که آیا این مبارزه ایست بر علیه دین؟ آیا تغییر ساختار حکومت قابلیت همپایی و همزیستی با دین را دارد؟ با توجه به اینکه ملایان حاکم مدام به طرفداران یک جایگزین سکولار تهمت دین ستیزی را که قطعا حقیقت ندارد زده اند پاسخ داد بالعکس من معتقدم که جدایی دین از حکومت در واقع هم به نفع دین و هم به نفع روحانیت میباشد و روحانیت سنتی اعتقاد دارند که بزرگترین لطمات از صدر اسلام تا کنون به دین وارد شده و مساجد و تکایا خالی شده اند.
ملت ایران دیگر تحت تاثیر شعارهای رژیمی که صلاحیت سیاسی و دینی خود را از دست داده قرار نمیگیرد و در اصل چون من بر این باورم که برای رسیدن به سکولاریسم و مردم سالاری و دیگر آرمانها جهت یک زندگی انسانی تنها راه، عبور از کلیت این رژیم می باشد. آقای رضا پهلوی سپس به نافرمانی مدنی به دور از خشونت و نتایج موفقیت آمیز آن در دیگر کشورها و پشتیبانی جوامع دمکراتیک از رویکردهای مسالمت آمیز و مدنی اشاره کرد که انتظار دارد که جهانیان به این امر پی ببرند که مسئله اساسی برای ما ایرانیان مسئله جنبی اتمی نمی باشد بلکه فقدان حقوق بشر و آزادی های سیاسی در کشوراست.
ایشان در ادامه به اهمیت جلب حمایت های بین المللی و سامان دادن ساختارهای گوناگون برای ایجاد همگامی جهت کسب حمایت های دنیای آزاد و دفاع از مبارزات مردم ایران و افشای شرکت های سودجو که به هزینه ملت ایران با تجهیزات و تکنولوژی خود دست همکاری به سوی استبداد دراز میکنند را مورد تاکید قرار داد و اضافه نمود که نباید جای شک و تردید باقی گذاشت که موفقیت نهایی توسط ایرانیان بدست خواهد آمد، اما در صورت مشارکت عملی جامعه بین المللی هزینه آن بسیار تقلیل خواهد یافت و یادآور این گفته دکتر مارتین لوتر کینگ شدند که ما در پایان راه گفتار دشمنانمان را فراموش خواهیم کرد ولی سکوت دوستانمان را به خاطر خواهیم سپرد.
در بخش پایانی این سخنرانی ایشان اذعان داشتند که تائید بر دمکراسی و حقوق بشر برای ایران فقط یک شعار نیست بلکه اولویتی است اخص از برای رهایی و ایجاد زمینه ای بنیادی برای استقرار و بازگرداندن کشور به مسیر نوگرائی، پیشرفت و سعادت.
ایشان در آخر بر استواری باورش بر نسل جوان امروز ایران تاکید کرد، نسل جوانی که مفاهیم آزادی، ارج بشری و مرم سالاری را نه تنها درک کرده بلکه متقبل هزینه آن نیز میباشد. نسلی که تفاوت ها را تشخیص داده و به آنها احترام میگذارد و تحمل کثرت گرایی را در موازات حفظ حقوق اقلیت و عموم مردم را، بسان حقوق فردی خود حراست میکند.
آقای رضا پهلوی سخنان خود را با این گفتار به پایان برد که اولین انقلاب سده بیست و یکم که به انقلاب توئیتر شهرت یافته قیامی است حماسه ای برای روح بشر و ارج انسانی که به توسط هموطنانم ارائه شده. این نبردی است در دفاع از حقوق یک ملت، ملتی که اولین حقوق منشور حقوق بشر را به جهان ارمغان داده. این نبرد با پیروزی ایرانیان و احقاق موضع راستین آنان در جهان به پایان خواهد رسید. به مصداق این شعر فارسی که میگوید: پایان شب سیه سپید است.
|