یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

نگاه یک جهان بر آن دیاران ماند و من ماندم
به استقبال غزل فتح اله شکیبایی


دکتر منوچهر سعادت نوری


• فضای بغض و خشم باد و توفان ماند و من ماندم
سکوت سرد وحشت در زمستان ماند و من ماندم

به شوق کوی آزادی روان گشتند مرد و زن
ولی طوق اسارت بر گریبان ماند و من ماندم ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۵ فروردين ۱٣٨۹ -  ۴ آوريل ۲۰۱۰


 
 
ابیات زیر پاسخی کوتاه بر غزل شیوای شاعرتوانا و آگاه جناب فتح الله شکیبایی است که چند روز پیش در بخش ادبیات تارنمای وزین وگرانمایه ی اخبار روز چاپ و پدیدار گشت. باشد همانگونه که دفتر تاریخ گواه است ، بار دیگر خورشیدی جانبخش و فروزان با انوار گرم و زرین آزادی و شکوه و عظمت ، بر آسمان جاودانه سرزمین ایران بتابد و سالیان سال، همچنان درخشنده و پاینده بماند.



فضای بغض و خشم باد و توفان ماند و من ماندم
سکوت سرد وحشت در زمستان ماند و من ماندم

به شوق کوی آزادی روان گشتند مرد و زن
ولی طوق اسارت بر گریبان ماند و من ماندم

چه بی سامان شد و ویران ، سرای بابک و ساسان
شبیخون خزان ها در بهاران ماند و من ماندم

به خاموشی فتاد آن شیهه ی اسبان اسکندر
و تازی رفت و اما باز ایران ماند و من ماندم

شکیبایی غزل سر داد و بس نیکو پیام آورد
کنار نعش خسرو ، آسیابان ماند و من ماندم

بسا آزادگان نابود و یا در چنگ استبداد
فضای بغض و خشم باد و توفان ماند و من ماندم

طلوع صبح زرین رهایی را خلافی نیست
نگاه یک جهان بر آن دیاران ماند و من ماندم


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست