( گلسنگ / مراسم / برزخ )
یوسف صدیق (گیلراد)
•
امشب
آسمان شهابی را میسراید
و شعری بر سنگی
گلسنگ میشود.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۲۲ فروردين ۱٣٨۹ -
۱۱ آوريل ۲۰۱۰
• گلسنگ
سنگی
رها شده در شعرهای من.
سنگی که ناگفتههایم را
در خود نهان کرده است.
امشب
آسمان شهابی را میسراید
و شعری بر سنگی
گلسنگ میشود.
۱۳۸۷
• مراسم
کنار نردهی ایوان
از جرعههای چای تا لرزههای دست،
واژهها
در بی تابی اندوه
تب کردهاند.
مرگ
چترش را بسته است و
سوگواران
در اتاق میگریند.
۱۳۸۷
• برزخ
یخبادی
از گذرگاه جهان میگذرد
و کسی
دروازههای دوزخ و پردیس را میبندد.
سرمازده
نشانی برزخ را
از رهگذران میپرسم .
صدایم بخود بازمیگردد
و پارههای دلم را یخباد میبرد.
۱۳۸۵
|