یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

نقشه راه سبز
طرح پیشنهادی راهپیمائی بزرگ ایرانیان خارج از کشور


ن. نوری زاده


• نگارنده که خود را یک شهروند ساده این شهر (ایران) میداند و بیست زمستان زندگی اش در تبعید و غربت گذشته است، طرح یک راهپیمائی بزرگ همگانی را پیشنهاد میکند. این راهپیمائی که اگر به همت یکایک ایرانیان انجام گیرد از مرکز اروپا (برلین) آغاز میگردد و در گذر از شهر و روستا حدودا ۱۰ کشور به ایران ختم میگردد. بدیهی است که نقش یکایک حامیان جنبش سبز، احزاب رهبران و فعالان سیاسی با هر طرز تفکر و بینش سیاسی در این راهپیمائی بسیار با اهمیت میباشد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۵ فروردين ۱٣٨۹ -  ۱۴ آوريل ۲۰۱۰


جنبش راه سبز بعنوان یک نماد ماندگار آزادیخواهانه و عدالت طلبانه آن هنگامی نمایان شد و چشمان جهانیان را خیره ساخت که مردم ایران بعد از سه دهه سلطه استبداد دینی گام های خود را با یکدیگر هماهنگ ساختند و در یک پیوند همگانی و ناگسستنی خیابان های شهرها را در راهپیمائی های روزهای 24 و 25 خرداد 1388 فتح کردند. بدیهی است هنگامیکه کارد به استخوان رسد و کاسه صبر مردم از جور و جهل دولتمردان رژیم لبریز گردد قیام و جنبش اجتماعی که یگانه راه مقاومت و پایداری است، اجتناب ناپذیر میگردد.
این نوشتار قبل از اینکه به طرح پیشنهادی "نقشه راه سبز" بپردازد، ابتدا به نقش حماسه آفرینی چند راهپیمائی بزرگ اعتراضی که در فرایند تغییرو تحولات مسالمت آمیز جوامع نقش بسزائی داشتند اشاره میکند و آنگاه مختصرا طرح "ناتمام" مورد بحث را توضیح میدهد. در پایان از یکایک ایرانیان خارج از کشور درخواست مینماید که در تکمیل و اجرای این طرح پیشنهادی یاری رسانند.
اگر به تاریخ مبارزات آزادیخواهانه ملل جهان نیم نگاهی اندازیم درخواهیم یافت که راهپیمائی های توده ای در سرگذشت و سرنوشت ملت ها نقش بسزائی ایفاء کرده اند. برای مثال در 11 مارس 1930 گاندی همگام با مردم عاصی از استعمار ابر قدرتی که آفتاب در سرزمین مستعمراتش غروب نمیکرد راهپیمائی مدنی و غیر خشونت آمیز (Satyagraha) موسوم به راهپیمائی نمک (Salt March) را از احمد آباد تا کناره بحر عرب (Arabian Sea) که مسیری معادل 400 کیلومتر میباشد آغاز کرد. نمک در آنزمان بمثابه نان و یکی از ضروریات زندگی مردم فقیر هند بود که در انحصار انگلستان قرار داشت. بنا بر قانون استعمار مالکیت و خرید و فروش آن اعم از نمک طبیعی و یا معدنی بدون اجازه دولت جرم محسوب میشد. بنابراین هرکس که نمکی داشت و یا حتی از نمک رسوبات ساحلی برداشت میکرد دستگیر و به اشد مجازات میرسید. گاندی با همراهان خود در یک راهپیمائی مسالمت آمیز اعتراضی بسوی ساحل اقیانوس هند یک مشت نمک را از روسوبات ساحلی به نشانه نافرمانی مدنی (Civil disobedience) برداشت و به احمد آباد بازگشت. در این راهپیمائی پلیس دولت استعمار بیش از 50 هزار هندی را دستگیر کرد و از دستگیری انبوه بیشمار دیگر عاجز و درمانده شد.(1)
راهپیمائی نمک به دنیا نشان داد که برای دستیابی به استقلال راه دیگری به جزء خشونت هم وجود دارد و آن مبارزه مسالمت آمیز از طریق یک راهپیمائی همگانی صلح جویانه است.
همچنین در اول ماه مه 1886 35 هزار کارگر ساده و حرفه ای روستاها و شهرهای کوچک اطراف شیکاکو همراه با اعضاء اتحادیه های کارگری در میدان های مارکت (Haymarket Square ) تجمع کردند تا در
یک راهپیمائی مسالمت آمیز کارگری شرکت کنند و 8 ساعت کار روزانه را از مقامات دولتی خواستار شوند. در این راهپیمائی که لحظه به لحظه بر تعداد آنان افزوده شده بود، رود خروشانی از 250000 کارگری که بر روی پلاکارد هایشان نوشته شده بود "نابود باد قوانین ضد کارگری" را تشکیل داد. پلیس "ضد شورش" هراسناک از چنین راهپیمائی کارگری در خیابان دپلین (Des Plaines) از فرصت استفاده کرد و به صف متحد آنان حمله ور شد و عده ای را کشته و مجروح ساخت و صدها نفر را بازداشت کرد. اما قادر به سرکوب جنبش مسالمت آمیز کارگران نشد زیرا این جنبش به عنوان نماد اعتراضی دفاع از حقوق کارگران در سراسر جهان مبدل شد و در تاریخ مبارزاتی آنان ثبت گردید.(2)
همچنین بین سالهای 35- 1934 بیش از صدهزار دهقان تهیدست چینی به تصور درهم شکستن غل و زنجیرهای نظام فئودالی و آرزوی دستیابی به آزادی و آینده ای بهتر در یک راهپیمائی تاریخی و مخاطره آمیز مسافتی در حدود 12500 کیلومتر را به رهبری مائو تسه تونگ از فراز کوهستانها و فرود باتلاق ها و دشتها از جنوب تا شمال چین را در نوردیدند. هرچند که آمال و آرزوهای خیل عظیم دهقانان از پیمودن چنین راه دشوار و طاقت فرسا با تصورات رهبری آن متفاوت بود اما تلاش آنان سبب شد که انقلاب اجتماعی چین پیروز شود و بار دیگر این حقیقت را اثبات نماید که یک راهپیمائی منسجم و متحد مردمی قادر است نه تنها بانگ اعتراض علیه حکومت خودکامگان را به گوش همگان رساند بلکه میتواند با حرکت پویای خود نظم مطرود ایستا را برهم زند.(3)
دیگر راهپیمائی که در تاریخ مبارزات مردم جهان تحسین برانگیز است راهپیمائی صلح آمیز دکتر مارتین لوتر کینگ میباشد. مارتین لوتر کینگ در 28 اوت 1963 همراه با انبوه سیاهان ایالات دیگر آمریکا راهپیمائی مسالمت آمیز خود را برای دستیابی به آزادی، لغو تبعیض نژادی و حق رای، از ایالت آلاباما به سوی واشنگتن آغاز نمود تا از این طریق دولت جان اف کندی را مجبور سازد تا لایحه حقوق مدنی فدرال را در کنگره امضاء کند.
لوتر کینگ در این راهپیمائی 200000 نفری و خاطره انگیز رویاهایش را برزبان آورد. او در سخنرانی خود بعد از بیان داستان شرم آور بردگی سیاهان و اشاره به قوانین تبعیض نژادی که بعد از گذشت یکصد سال از اعلامیه آزادی بردگان اجرا میگشت زیرا هنوز سیاهان "می سی سی پی" از حق رای برخوردار نبودند و سیاهان ایالات دیگر همه روزه در مقابل تابلوهای "ویژه سفید پوستان" خرد میشدند، رویاهای خود را چنین بیان نمود:
رویای من اینست روزی فرا رسد که فرزندان بردگان و برده داران بر فراز تپه های سرخ جورجیا به مساوات کنار یکدیگر بنشینند.
رویای من اینست که فرزندان من در سرزمینی زندگی کنند که آنها را نه به سبب رنگ پوستشان بلکه بخاطر شخصیتی که دارند داوری کنند.
رویای من اینست که "انصاف مثل آب و عدالت مانند نهر جاودانه جاری گردد" (4)
رویای من اینست که "هر دره برافراشته و هر کوه و تلی پست شود و کجیها راست و ناهمواریها هموار گردد."(5)
رویای من اینست که ...
در خاتمه دکتر لوتر کینگ رو به انبوه راهپیمایان خسته نمود و گفت که: "من این باور را با خود به جنوب میبرم زیرا ما با این باور خواهیم توانست که به یاس و ناامیدی چیره شویم و... با این باور خواهیم توانست که همگام و همراه با یکدیگر متحد شویم، با هم مبارزه کنیم، باهم به زندان رویم، باهم از آزادی و عدالت دفاع کنیم و مطمئن شویم که سرانجام روزی آزادی فرا خواهد رسید." (6)
رویاهای مارتین لوتر کینگ سرانجام در سال 1965 به حقیقت پیوست و قانون حقوق مدنی و حق رای و رفع تبعیض نژادی در کنگره بتصویب رسید.
اینک اگر به تاریخ معاصر مبارزاتی خود بازگردیم مشاهده خواهیم کرد که یکی از مهمترین عوامل پیروزی هر جنبشی از جنبش تنباکو گرفته تا جنبش سبز خرداد 88 همگی به حضور گسترده مردم در راهپیمائیها بستگی داشت. برای مثال، راهپیمائیهای میلیونی، منسجم و متحد مردم عاصی از ستم شاهی باعث پیروزی انقلاب بهمن 57 شد تا جائیکه محمدرضا پهلوی با مشاهده چنین راهپیمائی هائی اذعان نمود که: "من نیز پیام انقلاب شما ملت ایران را شنیدم." (7) همچنین اگر مردم حماسه راهپیمائی اعتراضی 30 در 1357 (اربعین) و 19 و 20 آذر 57 (تاسوعا و عاشورا) را خلق نمیکردند، روح اله خمینی هیچگاه جرئت نمیکرد که بگوید: "من تو دهن این دولت میزنم، من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم." (8)
جفری رابرتسون گزارشگر رادیو بی بی سی راهپیمائی مردم را چنین توصیف کرد که: "اقیانوس خروشانی از مردم که تمام طول و عرض خیابان های انقلاب (شاهرضا) و آزادی (آیزنهاور) را پوشانده است... تا آنجا که چشم کار میکند دریای مواج انسانها را میبیند که... دو میلیون به هر حسابی رقم عظیمی است." (9)
انقلاب پیروز گشت و امید میرفت مردمی که قرنها برای دستیابی به آزادی تلاش کرده اند این بار به آمال و آرزوهای خود برسند. اما دریغ و درد که از فردای بعد از انقلاب ارابه های مرگ به حرکت درآمد و چوبه های دار برپا گشت و زندانها گشوده شد. آبادیها گورستان و گورستانها آباد گشت و گورهای دستجمعی بی نام و نشان در اطراف و اکناف مملکت یافت شد. به انقلابی که قرار بود آزادی، عدالت، رحمت و رافت به ارمغان آورد خیانت شد زیرا دستاوردی به جزء مرگ به همراه نداشت. استبداد دینی که عطش قدرت سیراب ناشدنی دارد در اولین گام و با تصویب ولایت فقیه دگر بار بر سرنوشت این ملت چیره گردید و هزار هزار جوان آرمانخواه و آزادی طلب در بند و اسیر را با فتوائی حلق آویز کرد.
ولایت فقیه و سپاه ولایت مدارآن بعد از قتل زنجیره وار آزادیخواهان و سرکوب وحشیانه دانشگاه ها از طرفی و فساد، رشوه، دروغ، تزویر، فقر و فحشا از طرف دیگر برای حفظ قدرت تا آنجا پیش رفتند که در روز روشن در خرداد امسال (1388) دست به تقلب فاحش انتخاباتی زدند که به قیمت کشته شدن جوانان وطن تمام شد.
مردم که اینبار قدرت شگرف خود را در اتحاد با یکدیگر باز یافته بودند با گامهائی استوار و هماهنگ در راهپیمائی های میلیونی 24 و 24 خرداد 1388 شرکت کردند و عزم خود را برای تغییر و تحولی عمیق در ساختار نظام جمهوری اسلامی جزم نمودند. در این دو روز بیاد ماندنی و تاریخی سیل خروشان راهپیمایان از شمال، از جنوب، جوادیه، میدان توپخانه، میدان امام حسین، فردوسی، تجریش، صادقیه و... خیابان انقلاب، خیابان آزادی بسوی میعادگاه آزادی سرازیر شد و جنبش راه سبز جوانه زد تا بتواند بزودی زود تنه متعفن و پوسیده استبداد دینی را از ریشه بدر آورد.
بدنبال حماسه قیام سبز مردم ایران، ایرانیان خارج از کشور نیز همگام و همراه با آنان شهر های پنچ قاره جهان را در راهپیمائی های باشکوه خود در نوردیدند و فریاد آزادیخواهی مردم ایران زمین را به گوش جهانیان رساندند.
اینک ایرانیان خارج از کشور که تاکنون در انتظار کنشی از سوی مردم درون ایران بودند تا واکنشی از خود نشان دهند مصمم اند که در این شرایط بغرنج و حساس معادله را دگرگون سازند و اینبار خود دست بکار شوند.
نگارنده که خود را یک شهروند ساده این شهر (ایران) میداند و بیست زمستان زندگی اش در تبعید و غربت گذشته است، طرح یک راهپیمائی بزرگ همگانی را پیشنهاد میکند. این راهپیمائی که اگر به همت یکایک ایرانیان انجام گیرد از مرکز اروپا (برلین) آغاز میگردد و در گذر از شهر و روستا حدودا 10 کشور به ایران ختم میگردد. بدیهی است که نقش یکایک حامیان جنبش سبز، احزاب رهبران و فعالان سیاسی با هر طرز تفکر و بینش سیاسی در این راهپیمائی بسیار با اهمیت میباشد.لازم به یادآوری است که در این حرکت بی همتا که در تاریخ جهان بی نظیر میباشد القاب و عناوینی چون وزیر و وکیل و رهبر و تئوریسین و حتی رئیس جمهور و وارث تاج و تخت بی معنا میباشد و همگان شایسته است خود را در سطح یک شهروند ساده پائین آورند و یکدل و یک زبان در راه آزادی که بنیان تمام تغییر و تحولات اجتماعی است گامی فرا پیش نهند.
به سخنی دیگر اگر جمهوری خواهی، سوسیالیست و یا مصدقی هستی، مشروطه طلب و یا حتی مشروعه خواهی، سکولار و یا لائیک میباشی اما بر این باوری که آزادی وطن شرط اول ابراز عقیده و نظر در راه ساختن فردای ایران است پس چه نشسته ای. 30 سال سخن گفته ایم که هر سخنش در جای خود در خور اهمیت بوده است اما امروز و در چنین شرایط خطیر از تاریخ مملکت وقت آن رسیده است که "صد گفتار" را به "نیم کردار" تبدیل سازیم و همه باهم برای فتح قله آزادی به ایران بازگردیم زیرا:
ما به طیب خاطر جلای وطن نکرده ائیم
تا وطن دیگری برگزینیم
به سرزمینی نیامده ائیم که همواره ماندگار شویم
بلکه پناهندگانیم، گریخته گانیم و خانه سوختگان
و این سرزمین که ما را بخود راه داده است
سرزمین ما نیست، تبعید گاه است
اما هیچکدام از ما اینجا نخواهد ماند

ن.نوری زاده
Nourizadeh.n@gmail.com
12 آوریل 2010


1- The Essential Gandhi: An Anthology of His Writings on His Life, Work, and Ideas by Mahatma Gandhi, Louis Fischer, and Mohandas Karamchand Gandhi, Nov, 2002
2- Mao and Maoists by Keith Windschuttle. New Crriterion 2005.
Anthony Aveni, "May Day: A Collision of Forces," The Book of the Year: A Brief History of Our Seasonal Holidays (Oxford: Oxford University Press, 2004), 79-89
3- Shuyun, Sun (2006). The Long March. Harper Collins
4-Amos 5:24 (King James Version of the Holy Bible).
5-Isaiah 40:4-5 (King James Version of the Holy Bible).
6- www.americanrhetoric.com
7- محمد رضا پهلوی- 15 آبان 1358- تهران
8- روح اله خمینی 12 بهمن 1357 – بهشت زهرا
9- جفری رابرتسون- بی بی سی – 20 آذر 1357


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست