نوزدهمین سالگرد ترور دکتر عبدالرحمن برومند
اعلامیه ی نهضت مقاومت ملی ایران
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۲٨ فروردين ۱٣٨۹ -
۱۷ آوريل ۲۰۱۰
نوزده سال پیش
قتل فجیع و ناجوانمردانه ی عبدالرحمن برومند
رئیس هیئت اجرائی نهضت مقاومت ملی ایران
دکتر عبدالرحمن برومند رئیس هیئت اجرائی نهضت مقاومت ملی ایران روز پنجشنبه بیست و نهم فروردین ماه هزار و سیصد و هفتاد - ۱۸ آوریل ۱۹۹۱- در مقابل آسانسور ساختمانی که آپارتمان مسکونی وی در آن قرار داشت، به فرمان حکام جنایتکار جمهوری اسلامی با ضربه های کارد کشته شد.
عبدالرحمن برومند در سال ۱۳۰۶ شمسی در قریه گز از قراء بُرخار اصفهان تولد یافت. بعد از دوره ی متوسطه و مدتی پس از دریافت لیسانس از دانشکده ی حقوق به سوئیس رفت و در سال ۱۹۵۶ موفق به اخذ دکترای حقوق شد. این بخش از تحصیل او مصادف بود با دوران دولت ملّی مصدق و برومند که از زمان جوانی از هواداران رهبر نهضت ملّی ایران بود موفقیت های دولت ملّی را از راه دور با علاقه و شعف بسیار دنبال می کرد.
هر چند رشته ی تخصصی او حقوق بود اما او بر همه ی ابعاد فرهنگ ایرانی احاطه ای کم نظیر داشت. اطلاعات وسیع و دقیق او از تاریخ ایران ( علاوه بر اطلاعات او از فرهنگ و تاریخ جهان ) یکی دیگر از نشانه های عشق او به وطن و فرهنگ آن بود. او به عنوان یکی از ملیون دوران مبارزات و دولت مصدق و یکی از قدیمی ترین اعضاء جبهه ی ملّی ایران ( کاندیدای جبهه ی ملی در انتخابات مجلس شورای میلی در دوران دیکتاتوری؛ عضو علی البدل هیئت اجرائی آن در آستانه ی انقلاب )از فرهیختگان تراز اوّل این نهضت و کشور بشمار میرفت. با اینهمه، دانش و خرد او مانع از آن نبود که عواطف لطیف انسانی در زندگی او جایگاهی حساس داشته باشد. عشق او نسبت به مصدق چندان عمیق بود که هر گاه در جرگه ی کوچک یاران نزدیک سخن از مصدق به میان می آمد به ندرت ممکن بود که سرشک اندوه از دیدگان بر رخانش نغلتد.
در ایام انقلاب اسلامی برومند به محض ورود بختیار به پاریس، آپارتمانی در پاریس در اختیار او گذاشت. همان آپارتمانی که انیس نقّاش، سرکرده ی کوماندوی مأمور قتل بختیار در روز ۲۵ تیر ماه ۱۳۵۹ آن را به گلوله بست وهمان مکانی که در روز ۱۴ مرداد ۱۳۵۹ ، یک ماه بعد از اولین سوء قصد بجان شاپور بختیار، نهضت مقاومت ملی ایران توسط او وبا شرکت برومند و عده ای از یاران دیگرش درآن پایه گذاری شد.
نقشه ی قتل برومند مقدمه ی قتل دکتر شاپور بختیار بود که در روز پنجم اوت همان سال اجرا شد. به زعم سران جمهوری اسلامی، این دو جنایت، به عنوان بخشی مهم از یک برنامه ی حساب شده به منظور نابودی مخالفین جدّی دستگاه استبداد، می بایستی موثرترین و سر سخت ترین مخالفان رژیم را از میان بردارد و فعالیت نهضت مقاومت ملّی ایران در نتیجه ی این ضربات مهلک تعطیل شود.
اگرچه طبیعت خودکامگی و ماهیت استبداد به اهمیت مقام ملّت و بهروزی او توجّهی ندارد و دیکتاتورها و مستبدین نیز در تقلای حفظ قدرت ننگین خود از هیچ جنایتی شرم و اباء ندارند، امّا تاریخ بشر گویای این واقعیت است که دیکتاتورها منفور ملّت اند و سرانجام مطرود.
کارنامه ی سیاه سی ساله ی جمهوری اسلامی این واقعیت را نشان می دهد که دستگاه ولایت و فقاهت تاب تحمل کوچکترین مخالفت با اساس و نماد استبداد دینی را نداشته و درصورت بروز چنین امری همواره با سبعیت تمام با مخا لفین خود مقابله کرده است.
در نظام دموکراسی، بر خلاف طبیعت عنصر خودکامگی در متن رژیم استبدادی، ملّت مختار است و در تعیین سرنوشت خود آزاد، و از این رو بود که عبدالرحمن برومند تمام سعی خود را از اوان جوانی تا واپسین دقایق حیات پرافتخارش وقف و صرف ایجاد محیط اتحاد میان نیروهای اپوزیسیون ملی و حصول آزادی ملت و استقلال مملکت نمود. خاطره ی این کوشش بی دریغ وخستگی ناپذیر اوست که همچون ستاره ای تابناک بر سر راه عاشقان یکرنگ و واقعی دموکراسی برای ایران همچنان می درخشد.
نهضت مقاومت ملّی ایران همه ساله به مناسبت سالروز قتل برومند، یاد آن راد مرد آزاده و عاشق ایران را که در مقام ریاست هیئت اجرائی نهضت جان در کف نهاد گرامی می دارد. امسال ، بزرگداشت نام برومند و تجدید عهد با او دراوضاع کنونی کشور از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
هرچند که نسل جوان متولّد سالهای اواخر دهه ی شصت و اوایل دهه ی هفتاد شمسی به دلیل فضای سانسور و اختناق ِ مملو از جعل، ، دروغ و کتمانی که حاکمیت ایجاد کرده است، شاید از برومند ، بختیار و دهها تن از رهبران و اعضای اپوزیسیون ملی و دموکرات و همچنین صدها نفر از سایر مخالفین جانباخته ی نظام استبداد دینی جمهوری اسلامی، اطلاع چندانی نداشته باشد امّا با ورود خود به صحنه مبارزه و برداشتن فریاد اعتراض به دیکتاتور و مستبد و رهبر دروغین نشان داد که قدم در راهی نهاده است که برومند از آن بنام سرراه رسیدن ملّت به دموکراسی یاد می کرد.
ملّت شریف و با فرهنگ ایران، بالاخص نسل جوان ایرانی در مسیر تحوّل ازِمرحله ی مقاومت در خانه به مرحله ی انتقال صحنه ی مبارزه به خیابان ثابت کرد که شکست سیاست قتل و حبس و شکنجه و تهدید به نابودی و ایجاد فضای رعب و وحشت محتوم است و غاصبین قدرت بالا خره چاره ای جز تسلیم در مقابل اراده ی ملّتی مصمم به گسستن زنجیر های اسارت و رسیدن به هدف آزادی و دموکراسی نخواهند داشت.
ایران هرگز نخواهد مرد
بیست و نهم فروردین ۱۳۸۹ برابر با هجدهم آوریل ۲۰۱۰
نهضت مقاومت ملی ایران
|