یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

موقعیت طبقه کارگر ایران در روز جهانی کارگر!


نسان نودینیان



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۹ فروردين ۱٣٨۹ -  ۱٨ آوريل ۲۰۱۰


 
مارش جهانی کارگران در اول ما مه، نماد اعتراض و مقاومت جهانی طبقه کارگر در برابر جهان سرمایه داری، این جهان ستم و استثمار، سرکوب و فریب، جهان زندان، شکنجه و کشتار، جهان بحران، گرانی، بیکاری و گرسنگی، جهان جنگ و تسلیحات اتمی، جهان تروریسم دولتی، جهان آزمایش سلاحهای نظامی، اشغال نظامی و جهان تسلیحات نظامی، جهان اعزام خیل وسیع نظامیان، ارتش و به سلاخی کشاندن مردم، کشتن سربازان، محاصره اقتصادی و جهان گرفتن قربانیان هر چه بیشتر برای اعاده ابر قدرتی، و نیز جهان سروری انگل صفتانی است که سرمایه دار نامیده میشوند.

سرمایه داران از وحشت روزی که پیام اول ماه مه به تحقق بپیوندد بر خود میلرزند. هر ساله پاسداران نظم سرمایه، از دولتهای امپریالیستی تا دیکتاتوری های نظامی و حکومتهای سیاه مذهبی و استبدادی، تمام توان خود را بکار میگیرند تا با مسخ و تحریف معنا و مضمون طبقاتی و حتی تاریخچه و مناسبت این روز، و آنجا که میتوانند با توسل به قهر و سرکوب عریان، از نمایش قدرت طبقاتی کارگران در روز اول ماه مه جلوگیری کنند و یا آن را به مراسمی بی آزار و تزئینی تبدیل نمایند.

تقابل جمهوری اسلامی این نظام سیاسی سیاه مذهبی با کارگران در سه دهه گذشته خود بهترین نشان این هراس و وحشت بورژوازی از قدرت و اراده متحد و یکپارچه طبقه کارگر و بیان فشرده و نمونه گویایی از تمام تلاشها و تمهیداتی است که بورژوازی در سراسر جهان برای مسخ و تحریف اول ماه مه بکار می بندد. اول مه از همان سال ٥٨ با آن تظاهرات چند صد هزاری کارگران، کمونیستها و چپ در تهران، یک کابوس جمهوری اسلامی بوده است. روضه خوانی های خمینی که "خدا هم کارگر" است برای برسمیت نشناختن روز کارگر به جایی نرسید. حتی بعد از قلع و قمع شوراهای واقعی کارگری و سرکوب خونین سال ٦٠، جمهوری اسلامی نتوانست اول مه را انکار کند. به ناچار تاکتیک قبول روز کارگر و بعد تلاش برای کنترل و مسخ کردن آنرا پیش گرفت. در تمام طول سی سال گذشته روز جهانی کارگر صحنه نبرد آشکار و پنهان بین کارگران و حکومت اسلامی بوده است.

در اول ماه مه امسال، طبقه کارگر در شرایطی به استقبال روز جهانی کارگر میرود، که بورژوازی و طبقه حاکم، بیشترین حملات را در قالب هدف مند کردن یارانه ها، تحمیل فقر و فلاکت بی سابقه، بیکارسازی وسیع در سطح میلیونی، و سرکوب و دستگیری و در زندان نگه داشتن تعداد زیادی از رهبران و فعالین کارگری را به سیاست دائمی خود تبدیل کرده است. پایمال کردن حقوق انسانی کارگر و رهبران کارگری با سرکوب مداوم و هر روزه امروز کوی دشمنی و ضدیت جمهوری اسلامی با جنبش کارگری را به اوج خود رسانده است. زنده ترین مورد دست بند و پا بند زدن به رهبر سندیکای کارگران اتوبوسرانی تهران منصور اصالو است.

بار فشار روز افزون گرانی، فلاکت بی شائبه، تعطیلی یکی پس از دیگری کارخانه و مراکز تولیدی، افزایش سرسام آور کرایه خانه، و آنچه تحت عنوان حفاظ امنیتی، اقتصادی و مالی برای کارگران از جمله بیمه های بیکاری، تامین امنیت شغلی، و امکانات پزشکی و درمانی، همه و همه آنچه میتواند زندگی بخور و نمیر طبقه کارگر برای استثمار روزانه و برای باز تولید چرخ تولید داشته باشد، از او سلب شده است.

طبقه کارگر و مزدبگیران جامعه در ایران در شرایطی به استقبال روز جهانی کارگر میروند، که به لحاظ امنیت شغلی و اشتغال، و دستمزد و درآمدها با بیشترین حملات از جانب دولت و بورژوازی مواجه شده اند. اعلام ٣٠٣هزار و ٤٨تومان حداقل دستمزدها توسط شورای عالی کار بر وخامت چند جانبه و سقوط در پایین ترین سطح معیشت افزوده است. و این در حالی است که بقول کارشناسان نقشه فقر در ایران خط فقر با یک میلیون و پانصدهزارتومان در سال جاری ٨٩ تعریف شده است. پر واضح است که در چند سال گذشته با وجود افزایش بیکاری در سطح میلیونی و پایین بودن دستمزد و در آمدها در مملکتی با بیش از ٧٢میلیون جمعیت، طبق آمار و بررسی های تحقیقی بیش از ٤٧میلیون نفر در قالب خانوار ٦نفره دارای درآمدی کمتر از ٧٨٠هزار تومان زندگی میکنند.

رشد بیکاری، مصائب اخراج و بیکارسازی ها در آغاز سال ٨٩ به نسبت سال ٨٨ و سالهای قبل رو به افزایش است. سیاست هدفمند کردن یارانه ها، تاثیر مستقیم و بلافصل در افزایش بیکارسازی را موجب شده است. این سیاست ریسک سرمایه گذاری در بخش صنعت را افزایش داده، کارگران مراکز صنعتی با آغاز سال ٨٩ در صف نیروی بیکار و اخراجی قرار گرفته اند. تعداد کارگران در عسلویه سال ١٣٨٣ بیش از ٤٠هزار بود، در سال ٨٨ این رقم به چیزی در حدود ٤هزار کارگر رسیده است. بیکار سازی های عسلویه خود نمونه گویایی از سطح بیکارسازی و اخراج در دیگر مراکز تولیدی، صنعتی و مراکز کار و اشتغال است. کارگران مراکز صنعتی در اعتراضات و تظاهراتهایی که علیه بیکارسازی و اخراج ها برپا کرده اند، نوشته اند «بیکاری مساوی فقر و گرسنگی». این کیفر خواست طبقاتی خود گویای عمق مصائب فاجعه ای انسانی بنام بیکاری در میان خانواده های کارگری و مزدبگیران جامعه است. در مملکت ثروتمندی که دنیای موجود را برای طبقات حاکم، سرمایه داران و مشتی آخوند، ملا و نماینده مجلس، روسای ادارت، سرداران سپاه پاسداران و مزدوران نظامی به بهشت واقعی، تبدیل کرده. اکثریت عظیم جامعه، طبقه کارگر و خیل وسیع زحمتکشان، جوانان، دانشجویان و خانواده های کارگر و زحمتکش در بدترین شرایط اقتصادی، مادی و معنوی بلحاظ حرمت انسانی، کرامت و شخصیت اجتماعی قرار دارند.

جنبش کارگری اما، در شرایطی به استقبال روز جهانی کارگر میرود، که جامعه ایران در چند ماه گذشته در غلیان اعتراضات توده ای و نارضایتی قرار گرفته. بعد از ١٨تیر سال ١٣٧٨، شش روزی که به قیام توده ای و دانشجویان علیه کل نظام جمهوری اسلامی در تاریخ اعتراضات مردم ثبت شده، نظام حاکم با موج میلیونی تظاهرات توده ای مواجه شد. اعتراضات کوبنده، و تلاش جامعه برای برون رفت از حاکمیت نظام سیاسی ـ نظامی در شکل نارضایتی توده ای، بار دیگر صحنه اعتراضات را به خیابانها کشاند. جنبش مردم برای سرنگونی و رهایی از حاکمیت سیاه نظام جمهوری اسلامی در ابعاد وسیع و ماکرو تنفر و نارضایتی مردم را به جهانیان نشان داد. در شرایطی که دولت اسلامی دوره اضمحلال و فروپاشی و عقب نشینی خود را در مقابله با مردم طی میکند و تا کنون ضربات کاری بر پیکرش وارد آمده و بطور یقین این نظام با این قواره و شکل باقی نخواهد ماند. در چنین شرایطی، اما در دل غلیان و نارضایتی های تاکنونی هنوز جنبش کارگری و طبقه کارگر نتوانسته ابراز وجود و رادیکالیسم طبقاتی خود را برای مهار و رهبری جنبش اعتراضی بکار گیرد، مطالبات سیاسی ـ طبقاتی خود را بر پرچم این نارضایتی ها در جامعه به اهتزاد در آورد. بر خلاف یاوه گویی های موجود در صفوف اپوزیسیون خودی و غیرخودی، بر خلاف آنچه که میخواهند جنبش اعتراضی مردم برای سرنگونی را در چارچوب دو جناح جمهوری اسلامی محدود و زندانی کنند، اعتراضات کنونی مردم ایران برای خلاصی از نظام حاکم و خلاصی از حاکمیت جمهوری اسلامی است. پتانسیل اعتراضات چند ماه گذشته میتوانست با ابراز وجود طبقه کارگر و جنبش کارگری از قدرت و توان بالایی در جامعه برخوردار شود، و تداوم رادیکال و سیاسی جنبش اعتراضی چند ماه گذشته را تامین کند.
سال ٨٩ سال آزمون بزرگ و مهمی برای طبقه کارگر بود. خلا عدم حضور طبقه کارگر و عدم وجود پرچم مطالبات سیاسی ـ طبقاتی این طبقه در شرایطی که طبقه کارگر از حزب رزمنده و تحزب کمونیستی خود رنج میبرد، قابل ارزیابی است. ابراز وجود طبقاتی، بر پایی مارش و مراسم روز کارگر در دل اوضاع پر التهاب کنونی بار دیگر میتواند افق جنبش مردم برای سرنگونی را تقویت بخشد، توان اعتراضات رادیکال در شکل ابراز وجود سیاسی طبقه کارگر را در جامعه به نمایش بگذارد. امکان ابراز وجود طبقه کارگر و پرچم مطالبات سیاسی ـ طبقاتی از هر دوره ای بیشتر مهیا و آماده است.
امر کارگران ایران، امر مشترک همه کارگران در سراسر جهان است. موقعیت همگون کارگران و دردهای مشترک جهانی آنان، هدف و آرمان مشترکی را در برابرشان قرار میدهد: سرنگونی بورژوازی و برپایی سوسیالیسم!

امر کارگران ایران همبستگی با دیگر گردان های طبقه کارگر در سراسر جهان است. به یمن وجود و حضور نهادهای همبستگی کارگری در سطح بین المللی، جنبش کارگری در ایران از حمایتهای بی شائبه و رادیکال از طرف اتحادیه، سندیکاها و نهادهای مدافع کارگران با نفوذ و قدرتمند در کشورهای امریکا، کانادا، اروپا و استرالیا، ژاپن و.... برخوردار شده است. این نقطه قوت همبستگی کارگری را باید ارج گذاشت و به تلاشهای تا کنونی باید افزود. در غیاب حمایتهای بین المللی از جنبش کارگری ایران قربانیان این جنبش در دادگاههای نظام اسلامی بیشتر و بیشتر می شد. در چند دهه گذشته کارزار حمایتهای بین المللی از جنبش کارگری، توان و اعتراض این جنبش را افزایش داده، و این جنبش را در موضع تعرض طبقاتی و بین المللی قرار داده است. پایفشاری جنبش کارگری به امر دامن زدن به حمایتهای بین المللی در روز جهانی کارگر در شکل قطعنامه و فراخوان امر رهبران، تشکل و اتحادیه و سندیکای کارگران، است.

امر کارگران، تشکل، چگونه متشکل شدن و متشکل ماندن است. جنبش کارگری ایران در چند دهه گذشته، آزمونهای بزرگ و پر تجاربی را در ارتباط با سازمانیابی طبقه کارگر در شکل سازماندهی سندیکا و اتحادیه های مستقل کارگری را پشت سر گذاشته است. ایجاد سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، اتحادیه صنعتگر در سنندج، ابراز وجود سندیکای اتوبوسرانی تهران و حومه سازماندهی ده ها مراسم و مارش روز جهانی کارگر، ابراز وجود علنی طبقه کارگر در روز جهانی کارگران در شکل قطعنامه و مطالبات سیاسی ـ طبقاتی، سازماندهی صدها اعتصاب و تظاهرات موفق از جمله دستاوردهای مهم و قابل اتکای جنبش کارگری در راستای تشکل و سازمانیابی جنبش کارگری است. پایفشاری رهبران و سخنگویان جنبش کارگری، تشخیص موانع و طی کردن راه های هموار، با بر پایی مجمع عمومی و مشارکت وسیع کارگران، بیش از هر دوره ای به صدر مشغله و وظایف جنبش کارگری و رهبران این جنبش آمده. برپایی مجمع عمومی و دخالت کارگران در چند دهه گذشته موجود بوده، اول ماه مه امسال میتواند بر این مهم و جایگاه مجمع عمومی برای تامین سازمانیابی کارگران در شکل تشکلهای کارگری تاکید بیشتر و با پتانسیل بالاتری را برای شکل دادن به مرجعیت و تصمیم گیری کارگران و خانواده های کارگری را دامن بزند.

در اول ماه مه روز جهانی کارگر، طبقه کارگر با مشکلات عدیده و موانع سخت و دشواری مواجه است. بار سنگین مبارزه و تلاش برای بقا و زندگی، برای برخورداری از یک زندگی انسانی را بر دوش میکشد. مسئولیت و بار سنگین سازمانیابی جنبش کارگری و مزدبگیران جامعه برای برون رفت از اوضاع کنونی، برایش از هر دوره ای به مساله فوری و امروز تبدیل شده. در سر لوح قطعنامه و مطالباتش زیر و رو کردن این دنیای وارونه، استثمارگر و خونخوار قرار میگیرد. این دنیای وارونه بجز با یک تحول انقلابی، با سرنگونی این نظام حاکم و ایجاد یک جامعه سوسیالیستی که در آن دیگر استثمار و کار مزدی وجود نداشته باشد، قابل تحقق است.

١٦ آوریل ٢٠١٠(اردیبهشت ١٣٨٩)
نسان نودینیان کلن (آلمان)


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست