پیام آقای ابوالحسن بنی صدر به کارگران ایران به مناسبت اول ماه مه
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۱۰ ارديبهشت ۱٣٨۹ -
٣۰ آوريل ۲۰۱۰
جای کارگر در جنبش همگانی
کارگران عزیزم
با واقعیتهای بسیار تلخ رویاروئید: صحبت از رسیدن میزان کارگرانی که کار خود را از دست می دهند، به ۵۰ درصد کارگران شاغل است. مزدها بموقع پرداخت نمی شوند. کم نیستند کارگرانی که چند ماه است مزد دریافت نکرده اند. نه تنها بخش بزرگی از مردم از حق کار محرومند، بلکه شاغلان نیز در حال محروم شدن از این حق هستند. بی ثباتی منزلت کارگر در این خلاصه نمی شود که در معرض بی کاری است و حقوق و مزایای او بموقع پرداخت نمی شود. چرا که از لحاظ سیاسی گرفتار رﮊیم خودکامه ای در اختیار مافیاهای نظامی – مالی است و از لحاظ قضائی سروکارش با دستگاه قضائی است که مأموریت اصلی خود را سرکوب می داند. از لحاظ اجتماعی نیز از امکان تشکیل سازمان کارگری و نقش جستن در سرنوشت بنگاه اقتصادی محروم است و بلحاظ فرهنگی، بی نقش است زیرا فرهنگ تولید است و در ایران امروز، تولید بی ارج.
این واقعیتهای تلخ زندگی کارگر را تهدید می کنند. با وجود این، کارگر نه سازمان کارگری برای اعتراض کردن و حقوق خویش را مطالبه کردن دارد و نه دستگاههائی که کارگر به آنها مراجعه می کند، جز سرکوب کاری می کنند.
اما عاملهای پدید آورنده این وضعیت تحمل نکردنی کدامهایند؟ یکچند از آنها عبارتند از:
عامل اول اقتصاد مصرف محور است که مثل سرطان در حال پیشروی و از میان بردن اقتصاد تولید محوری است که شما کارگران، در آن، نقش اصلی را دارید.
عامل دومی که با عامل اول یکدیگر را ایجاب می کنند، دولت در اختیار گروه بندی هائی است که شکل مافیاهای نظامی – مالی را جسته اند. این گروه بندی ها هم از رانت خواری پدید آمده و هم رانت خواری را گسترش داده اند و می دهند. این دولت و مافیاها، بدون اقتصاد مصرف محوری که امکان رانت خواری را به حداکثر برساند، توانا به ادامه حیات نیستند.
عامل سوم غفلت شما کارگران و جمهور مردم ایران از حقوق ذاتی خویش بمثابه انسان و حقوق همگانی خود بمثابه ملت تحت حاکمیت دولتی استبدادی است که، زمان به زمان، از جامعه ایرانی بیگانه ترو با اقتصاد مسلط، یگانه تر می شود. در نتیجه،
عامل چهارم غفلت همگان از این واقعیت است که رﮊیمی از نوع رﮊیم حاکم بر ایران، علت مرگ خویش را در خود دارد و هرگاه مردم تحت استبداد بر نخیزند، رﮊیم در جریان ویرانی بر ویرانی افزودن، مبانی حیات ملتی را نیز ویران می کند.
عامل پنجم شرکت نکردن قشرهای زحمت کش در اداره جامعه و تصدی حق ولایت جمهور مردم است. نتیجه اینست که مافیاهای نظامی – مالی، با خاطری آسوده به استبداد ویرانگر خود ادامه می دهند.
کارگران ایران!
هرگاه جنبش همگانی روشی بود برای باز یافتن حق کار و حاصل آن، شما می باید در آن نقش اول را می یافتید. در عاملها که تأمل کنید، می بینید که پای حیات شما و دیگر قشرهای جامعه، بمثابه یک ملت در میان است و جنبش همگانی کاری است که به شما امکان می دهد نقش خویش را در ولایت جمهور مردم بازجوئید و، در جریان جنبش، حاکمیت جمهور مردم سازمان بجوید. این بر شما است که، بمثابه بخشی از جامعه که نقش تعیین کننده ای در ادامه حیات ملی، آنهم در رشد، را دارد، حقوق خویش را بشناسید و بکار برید. از آنجا که مردم ایران در بسیاری از حقوق، بخصوص، در حق حاکمیت، اشتراک دارند، شرکت در جنبش همگانی، نه تنها ممکن، بلکه ضرور است و بی تردید به پیروزی می انجامد. این پیروزی کامل می شود هرگاه، در جریان جنبش، حاکمیت مردم سازمان بجوید و دولت حقوقمدار بتواند بر حاکمیت سازمان یافته جمهور مردم متکی و استوار بگردد.
زنهار! شرکت نکردن در جنبش همگانی و، به جای آن، اعتراض کردن ها،در گروههای کوچک، جامعه ایرانی را درگروه های بی ارتباط با یکدیگر متفرق و در چنگال رﮊیم خون ریز، گرفتار و زبون می کند. طی سه دهه، شما و زنان و معلمان و دانشجویان، جدا و تنها اعتراض کردن ها را آزموده اید. از خرداد سال ٨٨ نیز جنبش نسبتا ً همگانی را تجربه کرده اید. مقایسه اثر این دو نوع جنبش می باید شما را مطمئن کرده باشد که جنبش همگانی هم ایران را از تعرضهای قدرتهای خارجی مصون می کند و هم مردم جهان را به حمایت جنبش بر می انگیزد و هم، بشرط هدف شدن استقرار ولایت جمهور مردم و عواملی که هر جنبش پیروزی می باید از آنها برخوردار باشد، پیروزی را تضمین می کند.
برشما است که نقش خویش را بمثابه نیروی محرکه حیات ملی و سازنده ایران در استقلال و آزادی و رشد بر میزان عدالت اجتماعی بازشناسید و بر عهده بگیرید. از هم اکنون، افق آینده را بازهم روشن تر است. بیشتر،سازندگان آینده ای در استقلال و آزادی و رشد بر میزان عدالت اجتماعی بگردید.
شاد و پیروز باشید. ابوالحسن بنی صدر
|