یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

آن گمشده پشت نقابم
(غزل)


عسگر آهنین


• بر جاده ی خونین ِ شرابم
بیدارم وُ هم رفته به خوابم

شب تا به سحر، با تو همآغوش
در عالـم ِ اوهام وُ سـرابـم ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۴ ارديبهشت ۱٣٨۹ -  ۴ می ۲۰۱۰


 
 
بر جاده ی خونین ِ شرابم
بیدارم وُ هم رفته به خوابم

شب تا به سحر، با تو همآغوش
در عالـم ِ اوهام وُ سـرابـم

من تشنه ام ای دوست، کجایی
ای تشنگی و ُ چشمه ی آبم؟

آن ماهی ی افتاده به خاکم
پرپر زنم و ُ در تب و ُ تابم

خورشید صفت سوزم و ُ دانم
در ذهن ِ تو ردّی ز شهابم

هم صورت وُ هم صورتکم، من
آن گمشـده ی پشت ِ نقابـم

از مرکز ِ هر دایره دورم
وامانـده ِ دنیای ِ حبابـم

در کشف گلی مه زده در شب
ره برده به حزن و غم ِ نابم

از هیچ کسی شکوه ندارم
بی هوده چه نالم، چه خرابم؟


آلمان، سوم ماه مه ۲۰۱۰


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست