یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

روزنامه های ایران چه می نویسند؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۱ ارديبهشت ۱٣٨۹ -  ۱۱ می ۲۰۱۰


 روزنامه شرق در سرمقاله خود به قلم عباس عبدی با عنوان ضرورت تقدم وحدت در روش نوشته است: «درباره وضع جاری کشور و راه‌های برون‌رفت از آن، هر چه بحث و گفتگو شود زیاد نخواهد بود. امروز نه تنها کمتر از گذشته نیازمند این گفتگوها نیستیم، قطعاً نیاز بیشتری هم داریم و اولین مرحله نیز گفتگوهای غیرمستقیم در حوزه عمومی و رسانه‌هاست. سخنان منتشره آقایان مرتضی نبوی و علی مطهری در چند روز گذشته، نمونه‌ای از این گفتگوهای غیرمستقیم است، گرچه سخنان آنان دو رویکرد کاملاً متفاوت داشت. اما با استنباط از این سخنان شاهد آن هستیم که همه جناح‌های سیاسی و فعال کشور به طور صریح یا ضمنی و حتی ناخواسته به وجود تغییرات مهمی در جامعه اذعان دارند. اگر آقای مطهری صریح و روشن نظرات خود را بیان می‌کند، در سخنان آقای مرتضی نبوی هم می‌توان جنس واقعیتی را دید، هرچند گوینده محترم می‌کوشد از کنار ‌آن تغییرات و مشکلات رد شود و آنها را نادیده بگیرد یا اینکه اطمینان دهد که این مشکلات قابل حل است با وجود این هنگامی که درمقام راه‌حل برمی‌آید، جز کلیاتی نامعین و حواله به آینده‌ای نامعلوم چیزی از آن درنمی‌آید. در حالیکه در سخنان آقای علی مطهری اذعان به مشکلات نه تنها از وضوح و صراحت بیشتری برخوردار است بلکه راه‌حل آن نیز قابل فهم و عینی‌تر است. بنابراین را‌ه‌حل ایشان به دلیل عینی‌تر بودنش قابل نقدتر هم هست. خلاصه اظهارات آقای علی مطهری (با ادبیات بنده) این است که جناح اصولگرا تاکیدی بر آزادی ندارد و اگر ده‌ها نشریه هم بسته شود، واکنشی نشان نمی‌دهد. در مقابل جناح اصلاح‌طلب هم نسبت به ارزش‌ها حساسیتی ندارد و ضمناً چنین نیست که بتوان با شیوه‌های دستوری، یک جناح از جمله اصلاح‌طلبان را حذف کرد یا نادیده گرفت تا وقتی که هر جناحی دارای پایگاه مردمی است، حذف‌شدنی نیست. همچنین (حتماً به دلیل مشکلات این دو جناح) مردم آمادگی دارند به جریان سومی که اصلاح‌طلب اصولگرا یا اصولگرای اصلاح‌طلب باشد روی موافق نشان‌دهند؛ جریانی که می‌تواند از ترکیب (احتمالاً منتقدان) هر دو جناح اصولگرا و اصلاح‌طلب تشکیل شود. روشن است که رویکرد آقای مطهری در اصل قابل احترام است و برخلاف کسانی که می‌کوشند صورت مسأله را پاک کنند، ایشان از زاویه واقعگرایانه و صادقانه‌ای به مسأله نگاه می‌کند. اما به نظر می‌‌رسد راه‌حل‌های دیگری وجود دارند که قبل از هر چیز باید ابتدا به آنها توجه داشت. تردیدی نیست میان اصلاح‌طلبان و اصولگرایان اختلافات محتوایی و نگرشی زیادی وجود دارد. حتی میان مجموعه اصلاح‌طلبان (و نیز جناح مقابل) این تفاوت‌های نگرشی مشهود و حتی عمیق است. چنین اختلافاتی در تمام جوامع امروزی وجود دارد و از میان بردن آنها ممکن نیست که این امر دلایل خود را دارد. اما وجود این‌گونه اختلافات به معنای آن نیست که جوامع امروزی هر روز با جنگ و جدل داخلی مواجه باشند. وجود دو جناح سرمایه‌دار و سوسیالیست در جوامع غربی نشان‌دهنده وجود دو نگاه نسبتاً متضاد است (گرچه در سال‌های اخیر از شدت این تضاد کاسته شده است)، اما در عین حال آنان در کنار یکدیگر زندگی سیاسی خود را ادامه می‌دهند و مشکل چندانی ندارند. ولی در ایران ممکن است درآینده نزدیک حتی دو گرایش موجود میان اصولگرایان هم نتوانند یکدیگر را تحمل کرده و در یک اقلیم بگنجند چه رسد به اینکه انتظار داشته باشیم با دیگران زندگی سیاسی مسالمت‌آمیزی داشته باشند. این تفاوت وضعیت ناشی از آن است که در آنجا اگر چنانچه گروه‌های سیاسی در محتوای اداره کشور با یکدیگر توافق ندارند اما در شیوه چگونگی حل اختلاف اتفاق نظردارند. آنان با ارجاع به حق رأی مردم و آزادی انتخابات و نیز ارجاع به قانون و ضرورت وجود دستگاه قضایی مستقل و حفظ و احترام آزادی بیان، می‌توانند در کنار یکدیگر زندگی و در واقع با هم رقابت و نه ستیز کنند. اما مشکل اصلی ما این نیست که با یکدیگر تفاوت و حتی اختلاف‌نظر و نگرش داریم بلکه مشکل این است که در شیوه حل اختلاف اتفاق نظر نداریم، شیوه‌ای که امنیت و حیات هر فرد یا گروهی را تامین کند. توجه شود که تعریف و تفسیرهای متفاوتی از آزادی وجود دارد که مورد بحث ما نیست بلکه منظور آزادی مصرح در قانون اساسی و قوانین عادی است. برای رسیدن به این توافق نیاز نیست که وحدت فکری و ارزشی را در دستور چند گروه معدود قرار داد. این توافق در روش سیاسی و حل اختلاف باید مقدم بر هر تفاوت دیگری و میان همه آحاد جامعه محترم شمرده شود. بنابراین وقتی کسی به این ایده متعهد و یک روزنامه تعطیل شد، فارغ از اینکه موافق و مخالف آزادی است باید از زاویه قانونی، اعتبار و درستی و غلطی آن تصمیم را تعیین و موضع‌گیری کند. رسیدن به وحدت در روش نیازمند بحث و گفتگوهای چندانی هم نیست بلکه اصل زندگی اجتماعی بر وجود این وحدت در روش است و همه باید به آن گردن بگذارد. اتفاقاً پس از رعایت موارد این وحدت است که متوجه می‌شویم در امور محتوایی و فکری میان افراد یا گروه‌ها چه تفاوت‌هایی وجود دارد.
بنابراین به جای کوشش برای حذف دیگران که نوعی آب در هاون کوبیدن است که به نتایجی خلاف اهداف مجریان آن می‌انجامد و نیز به جای ایجاد وحدت فکری و محتوایی و ایدئولوژیک، لازم است قبل از هر چیز وحدت روشی را در عالی‌ترین شکل آن تجربه کنیم. وحدت روشی هستند که می‌توانند به عنوان یک چتر همه شهروندان را پوشش دهند. پس از طی این مرحله، وحدت فکری و ارزشی نیز در مسیر طبیعی خود قرار گرفته و در حد ضرورت محقق خواهد شد.»

مطالبات اصلی مردم در خانه ملت
روزنامه مردمسالاری در سرمقاله صفحه اول خود مطلبی دارد با عنوان مطالبات اصلی مردم در خانه ملت به قلم کوروش شرفشاهی که بشرح زیر است: «۱۱۶ نماینده از احمدی نژاد خواستند که جلوی واردات بی رویه را بگیرد. ۱۱۰ نماینده خواهان ایمنی پرواز و ناوگان هوایی کشور شدند. ۱۹۷ نماینده از سخنان احمدی نژاد درسازمان ملل تقدیر کردند و البته از این دست امضاها فراوان است اما یک نکته قابل تامل است و آن، تعداد پایین امضاها در مباحثی که مربوط به مطالبات مردمی می‌شود به عنوان مثال تنها ۱۱۰ نماینده نگران ایمنی پرواز هواپیماها هستند و تنها ۱۱۶ نماینده مردم مشکلات ناشی از واردات بی رویه را قبول داشته و ازتعطیلی کارخانجات و بی کاری کشاورزان و کارگران خبر دارند در حالی که ۱۹۷ نماینده از سخنان احمدی نژاد از اجلا س اخیر قدردانی کرده‌اند اجلا سی که حضور ایران در سطح رئیس‌جمهور بنابر تاکید نماینده اصولگرای عضو کمیسیون امنیت ملی لازم نبود و یکی دیگر از نمایندگان آن را در حد وزرای امور خارجه دانسته و رفتن احمدی نژاد را لازم نمی‌دانست!
پرونده برنج‌های آلوده که از طریق مبادی قانونی وارد کشور شده و بنابر تاکید کمیسیون بهداشت و کشاورزی مجلس برای سلا مت مردم و اشتغال کشاورزان زیان دارد از سوی کمیسیون حقوقی مجلس به دستگاه قضایی ارسال شده است.
پرونده بحران صنایع و کارخانجات که در اثر واردات بی رویه، روی میز مسئولان قرار دارد تعیین تکلیف شده و در حال حاضر صنایع نساجی، لوازم خانگی، کفش، چرم و صدها شغل دیگر در مرز بحران قرار دارد. کارگران این صنایع اخراج می‌شوند و کارخانجات عظیم این صنایع به مغازه و منزل مسکونی تبدیل می‌شود.
نماینده دیگری از انبار شدن ۲۵۰ هزار تنی سیب در سردخانه‌ها گلایه دارد و می‌گوید زمان چیدن این محصول فرا می‌رسد و به دلیل واردات سیب، محصول داخلی فروش نرفته است و نماینده ارومیه نیز فریادش از سیب‌های ارومیه که در انبارها باقی مانده به آسمان رفته و خواهان جلوگیری از واردات است.
از سوی دیگر برخی هواپیماهای توپولف همچون کبوتران غریب که راهشان را گم کرده در مکان غیر از باند فرودگاه نه آن که برزمین بنشینند بلکه با سر به زمین می‌خورند؛ اما از سوی دیگر استیضاح وزیر راه پس از دو ماه هنوز اعلام وصول نمی‌شود.
با توجه به این موارد و بسیاری موارد دیگر که در حوصله بحث نمی‌گنجد جمع آوری امضا و طومار چندان تازگی ندارد و سوال اصلی اینجاست که نمایندگان مردم باید مشکلات اساسی مردم را همچون تورم و اشتغال رصد کرده و در راستای حل آن مشکلات امضا جمع کنند یا این که ۱۹۷ امضا برای قدردانی از احمدی‌نژاد به دلیل حضور در اجلاسی تهیه کنند که اصل اجلاس در حد و اندازه وزرای امور خارجه بوده است. جالب اینجاست که حتی همان امضاهای نمایندگان مردم که مطالبات اصلی آنان را هدف می‌گیرد باز هم به نتیجه نمی‌رسد؛ به عنوان مثال مدت‌هاست که نمایندگان اصولگرا و اصلاح‌طلب در نطق‌ها، تذکرها طرح سوال و حتی تهدید به استیضاح، خواهان جلوگیری از واردات بی‌رویه شده‌اند اما چندان نتیجه نداده است، کما این که نمایندگان بارها خواهان اصلاح راه و راهداری در حوزه‌های هوایی، زمینی و ریلی شده‌اند که آن هم نتیجه نداده است و البته بسیاری موارد دیگر که نشان می‌دهد حتی امضاهای نمایندگان در مورد مطالبات مردم گویا در عملکرد دولت هیچ تاثیری ندارد.
آری امروزه همه چیز وارد کشور می‌شود و گویا دروازه‌های اقتصاد کشور به روی واردات آن هم از نوع چینی باز است. از کفش، کیف، پوشاک، مواد غذایی گرفته تا سنگ قبر از چین وارد می‌شود و هیچ کس نمی‌پرسد راستی سقف واردات تا کجاست؟
به امید آن که مطالبات اصلی مردم از سوی نمایندگانشان هدف‌گیری شود و همان هدف‌گیری‌ها هم از سوی دولت اجرایی گردد.»

ظرفیتی برای گفتگو و اعتمادسازی
روزنامه آفتاب یزد در یادداشت صفحه اول خود با عنوان ظرفیتی برای گفتگو و اعتمادسازی نوشته است: «ایران باید شرکت در کنفرانس بازنگری «ان‌پی‌تی» را به صورت فرصت تلقی کند. حضور آقای احمدی نژاد ‌به عنوان رئیس یک دولت می‌تواند توجهات جهانی را بیشتر به دیدگاه ایران جلب کند چراکه این کنفرانس ‌فضایی مناسب برای طرح و تاکید برحق و حقوق بین‌المللی ایران بوده و بیانگر این نکته است که راهبرد ‌هسته‌ای ایران در درجه اول بر مسأله خلع سلاح عمومی تاکید دارد. حضورهیأت بلندپایه ایران در این کنفرانس ‌همچنین می‌تواند تائیدی بر ماهیت صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای کشور و اطمینان مجدد به جامعه بین‌المللی باشد. ‌یکی از بندهایی که در مجموعه پیشنهادات‌احمدی‌نژاد در کنفرانس بازنگری «ان‌پی‌تی» مطرح شد، مسأله ‌خلع سلاح هسته‌ای در خاورمیانه بود. این مسأله به لحاظ منافع و امنیت ملی ایران بسیار اهمیت دارد؛ چراکه ‌بسیاری از تنش‌های موجود در خاورمیانه مربوط به دسترسی رژیم اسرائیل به کلاهک‌های اتمی است و ‌اینکه غرب و آمریکا قصد دارند همزمان با مستثنی کردن این رژیم، محدودیت‌های هسته‌ای را برای ‌کشورهای دیگر از جمله ایران به کار گیرد. از طرف دیگر، آمریکائیان و غرب با یک استراتژی حساب شده تلاش کردند برنامه هسته‌ای ایران را به ‌شکلی غیرمنصفانه به بحث امنیت بین‌المللی متصل کرده و افکار عمومی جهان را به این موضوع حساس ‌کنند. حضور فعال ایران در کنفرانس بازنگری «ان‌پی‌تی» این امکان را می‌دهد که ایران با طرز تفکر خود مسأله خلع سلاح عمومی را در سطح افکار عمومی جهان مطرح کند. این نکته در سطح بین‌المللی اهمیت ‌دارد چراکه حساس کردن افکار عمومی جهان، خود گامی جدی در مسیر خلع سلاح هسته‌ای است. مسأله خلع ‌سلاح عمومی از زمان تلاش‌های انیشتین و راسل همچنان در حوزه‌های دانشگاهی، تئوریک و روشنفکری ‌اهمیت دارد. این حضور در سطح افکار عمومی داخل کشور نیز اهمیت دارد چراکه مردم ما نیاز دارند نسبت ‌به حق و حقوق بین‌المللی کشورشان آگاه باشند. ‌نکته مهم دیگر این است که حضور ایران در کنفرانس بازنگری «ان‌پی‌تی» آن هم در سطح رئیس دولت نشان‌‌دهنده علاقمندی ایران برای گفتگو با جامعه بین‌المللی است و اینکه ایران تلاش دارد از هر فرصتی برای ‌انجام این گفتگو استفاده کند. از این لحاظ، حضور فعال ایران باید با برنامه، ابتکار، مدیریت، تداوم و ‌سخنی جدی همراه باشد که تاثیرات جهانی موردنظر را داشته باشد. معادلات سیاسی در روابط ایران با ‌بعضی از بازیگران مهم همچون روسیه و مواضع آنها در موضوع خلع سلاح هسته‌ای نیز باید همزمان در ‌نظر گرفته شود. البته پیشنهادات مطرح شده از سوی رئیس‌جمهور در این کنفرانس پیشنهادات مثبتی بود. ‌ظرفیت گفتگوهای سیاسی با حضور فعال در کنفرانس نیویورک در طرف ایرانی به خوبی مشاهده می‌شود و این پیامی برای غرب و به ویژه آمریکاست. ‌در هر حال مسأله خلع سلاح هسته‌ای مانند مسأله عدم اشاعه تسلیحات اتمی نیاز به اعتمادسازی دارد به خصوص که «سیاست قدرت» همچنان در جامعه بین‌المللی حاکم است و موضوع بازدارندگی در دکترین‌های ‌دفاعی کشورها مانع خلع سلاح هسته‌ای در جهان می‌شود. تا زمانی که سیاست قدرت و بی‌اعتمادی در هر دو ‌طرف - ایران و کشورهای حامی دیدگاه ایران- و غرب وجود دارد، طبیعی است که تلاش‌ها برای خلع سلاح ‌هسته‌ای ناکام خواهد ماند. ‌ابتکار عمل در فضاهای بین المللی فرصت ساز است. ایران سال ۲۰۱۰ با ایران سال‌های گذشته بسیار متفاوت ‌است. اکنون برنامه هسته‌ای ایران به یک موضوع مهم بین‌المللی تبدیل شده است و به همان اندازه ایران نیاز ‌دارد که در فضاهای سیاسی و استراتژیک حرف‌های جدی داشته باشد. این کاری است که کلیه کشورهایی که ‌مسائل شان بین‌المللی شده است، انجام می‌دهند. ‌بر این اساس، نقش داشتن، ابتکار و حضور فعال در کنفرانس‌های بین‌المللی از سوی ایران مثبت است. تاریخ ‌روابط بین‌الملل نیز نشان داده است که بسیاری از روسای جمهور با ابتکارهای خود فضاهایی را ایجاد ‌کرده‌اند که منجر به فرصت‌سازی شده است. چنانچه فضایی که ایران در شرایط کنونی دنبال می‌کند بتواند تا ‌حدی بستر گفتگو را باز کرده و اعتمادسازی کند، به لحاظ منافع و امنیت ملی به ‌سود ایران خواهد بود.»

حرکت زیگزاگی در سیاست‌های ارزی
یادداشت اول روزنامه تهران امروز اختصاص داده شده است به مطلبی با عنوان حرکت زیگزاگی در سیاست‌های ارزی به قلم محسن بهرامی ارض اقدس رئیس کمیسیون بازرگانی اتاق بازرگانی تهران که در پی آمده است: «تغییر مداوم سیاست‌های ارزی کشور ناشی از نبود برنامه منسجم و نداشتن مانیفست مشخص در اقتصاد کشور است. زمانی که دولت یک استراتژی تدوین شده و منسجم استدلالی برای سیاست‌های اقتصادی ندارد، برای هر رخداد، برحسب اقتضا تصمیم‌گیری می‌کند. با این شیوه تصمیمات متناقض و مترادف اتخاذ می‌شود و در پی آن اقداماتی با همین مشخصات انجام می‌شود که آثار یکدیگر را خنثی می‌سازند. سیاست حذف دلار از سبد ارزی کشور نیز از جمله این سیاست‌هاست. طی چند سال گذشته بارها بر حذف دلار از سبد ارزی کشور و همچنین از معاملات تجاری، از سوی مقامات دولتی تاکید شده است. در مقطعی این سیاست با جدیت دنبال شد. بر این اساس بخشی از دارایی‌های ارزی کشور از دلار به یورو و بخشی هم به طلا تبدیل شد.
از سوی دیگر دولت با این استدلال که می‌خواهیم در کشور ذخایر ارزی را به یورو تبدیل کنیم و معاملات تجاری را نیز با این سیاست دنبال کنیم، شرایطی را فراهم آورد تا واردکنندگان در کشور برای گشایش اعتبار مجبور شوند یورو خریداری کنند در حالی که باید از کشور مبدا اجناس مورد نظر خود را به دلار خریداری می‌کردند. این موضوع نیز مشکلات زیادی را برای فعالان اقتصادی به‌وجود آورده و زیان‌های فراوانی را برای آنان به بار آورد. فعالان اقتصادی برای استفاده از سهم اختصاص داده شده از صندوق ذخیره ارزی به بخش‌خصوصی با مشکلات زیادی برای بازپرداخت یورو مواجه شدند. تغییر نرخ برابری یورو در برابر دلار گرفتاری‌های زیادی را برای بازرگانان به‌وجود آورد.
در حال حاضر نیز با توجه به نبود راهبرد مشخص در سیاست‌های اقتصادی به‌خصوص سیاست‌های ارزی کشور در حرکتی زیگزاگی دولت این سیاست را تغییر داده است و قصد دارد شیوه‌ای دیگر را برگزیند. به دلیل تلاش‌هایی که آمریکا پس از پایان یافتن بحران اقتصادی جهان برای پایین نگاه داشتن نرخ برابری دلار با پول کشورهای نوظهور در اقتصاد نظیر چین انجام داد، حالا دلار ارزان‌تر تمام می‌شود. سامان یافتن شرایط دلار مصادف شد با بحرانی که هم‌اکنون در اقتصاد یونان پدیدار شده است.
با گرفتاری یونان که واحد پولی یورو در آن رواج دارد، ارزش یورو به خطر افتاده است و این موضوع موجب شده تا دولت حرکت جدیدی را پایه‌ریزی کند. این حرکت اما طبق معمول با تاخیر طولانی در حال انجام است. این تاخیر می‌تواند عوارض زیادی را متوجه ذخایر ارزی کشور کند. دولت زمانی این تصمیم را اتخاذ کرده و برای تبدیل ذخایر ارزی از دلار به یورو وارد عمل می‌شود که احتمالا اتحادیه اروپا مشکل یونان را حل می‌کند و از سرایت آن به سایر کشورهای عضو اتحادیه اروپا و کشورهایی که یورو در آن‌ها رواج دارد، جلوگیری می‌کند. با این شرایط ، این اقدام دولت نیز حکم نوشدارو بعد از مرگ سهراب را پیدا خواهد کرد. در این حالت دولت بار دیگر تبدیل ذخایر ارزی به دلار را پیش خواهد گرفت اما آن زمان بار دیگر ممکن است که آهنگ نرخ برابری به سمت افزایش ارزش یورو و کاهش ارزش دلار سوق پیدا خواهد کرد. به همین دلیل است که عنوان می‌شود که اینگونه تغییر در سیاست‌های ارزی هم برای فعالان اقتصادی زیان‌بار است و هم این تبدیل‌ها موجب از بین رفتن بخشی از منابع ارزی کشور می‌شود. در این شرایط به دولت توصیه می‌شود تا با چنین موضوع مهمی برخورد اقتضاعی نداشته باشد. پذیرفته نیست که سیاست‌های ارزی یک کشور هر چند وقت یک بار با سلیقه‌ای جدید مواجه شود و آهنگی تازه بنوازد. تدوین سندی مشخص برای اقتصاد کشور و تعیین راهبردی منطقی برای اتخاذ سیاست‌های ارزی، راهکاری مناسب برای مقابله با تصمیمات خلق‌الساعه به شمار می‌رود از این رو فعالان اقتصادی انتظار دارند تا دولت آنها را به چنین رویکردهایی غافلگیر نکند با این رویه هم فعالان اقتصادی می‌توانند نقشه راه مشخصی برای فعالیت خود ترسیم کنند و هم کشور با زیان‌های جبران‌ناپذیر در ذخایر ارزی خود مواجه می‌شود.»

عمل به جای وعده
سرمقاله روزنامه آرمان به قلم مجید نصیرپور عضو فراکسیون خط امام(ره) مجلس با عنوان عمل به جای وعده بشرح زیر است: «حداقل توقع این است که قبل از دادن هر وعده‌ای به مردم محاسبات لازم را انجام دهیم و این وعده‌ها از پایه علمی برخوردار باشد،زیرا مردم بعد از دادن این وعده‌ها سطح مطالباتشان افزایش می‌یابد و انتظار دارند که به وعده‌هایی که داده شده عمل شود. باید با مدنظر قرار دادن ظرفیت‌ها و امکانات به مردم وعده داد زیرکار از ایجاد فضایی تبلیغاتی گذشته و باید تمام تلاش‌ها را به کار گرفت تا کشور در مسیر توسعه قرار گیرد نه اینکه با طرح شعارهای آرمانی، کشور را از قرار گرفتن در مسیر پیشرفت بازدارد. دراین زمینه دولت باید در مسیر تحقق برنامه پنج ساله و سند چشم انداز حرکت کند و در این راستا استراتژی میان مدت را به کار گیرد زیرا بر طبق این سند قرار است ایران قدرت اول منطقه شود و رشد اقتصادی کشور به هشت در صد بالغ شود در حالی که امروز رشد اقتصاد کمتر از سه درصد است.اگر قوانین مورد توجه قرار نگیرد کشور از اهداف سند چشم انداز دور می‌شود. بخصوص اینکه مقام معظم رهبری بر ضرورت قانونمندی دولت تاکید کردند. بنابراین دولت باید تمام تلاش خود را به کار گیرد تا به این هدف نایل شود و این مهم با مدنظر قرار دادن واقعیات اجتماعی به‌دست می‌آید. کشور در شرایط موجود محتاج ارائه راهکاری برای حل معضلات بیکاری و تعطیلی صنایع و افزایش طلاق و... است. بنابراین باید در این زمینه تلاش نمود تا کشور به اهداف سند چشم‌انداز نایل شود.»

به خون جگر
یادداشت کوتاه صفحه اول روزنامه جهان صنعت به قلم اردلان عطارپور با عنوان به خون جگر بشرح زیر است: «رئیس کل (بانک مرکزی) در همایش تهدیدات صادرات و واردات ضمن بیان مطالب بسیاری گفت که تا یک‌سال پس از اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها قیمت‌ها افزایش خواهد یافت و پس از سپری شدن این مدت، کاهش قیمت‌ها را خواهیم داشت.
در حاشیه فرمایشات رئیس کل (بانک مرکزی) عرض کنم اینجانب یک‌بار گذرم به لونا پارک افتاد. آنجا بازی‌های مهیجی دارد. نام بعضی‌هایشان رودخانه‌وحشی، موج‌خروشان و سفینه است. نمی‌دانم سوار کدامشان شدم فقط می‌دانم به طرفه‌العینی با سرعت از زمین کنده شدم. یکهو دیدم در ۱۵- ۱۰ متری زمین هستم در آن ارتفاع دور خودم چرخی زدم، وارو شدم. پاهایم بالا رفت. سرم رو به پایین بود و همان جوری هم یک چرخ دیگر زدم. حالم داشت به هم می‌خورد. داد می‌زدم با این همه در همان حال به خودم امیدواری می‌دادم که این لحظات تمام می‌شود. آخر سر هم تمام شد و پای من به زمین رسید اما بعد از آن دیگر طرف بازی‌هایی از آن دست نرفتم، هرچند که می‌دانم بالاخره تمام می‌شود.»

منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست