یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

کرد کشی خامنه‌ای و همدلی شایسته‌ مردم ایران


فیصل ایراندوست


• کردستانی ها از رهبران جنبش سبز که‌ تنها در کردستان، رای اول را آورده‌ اند انتظار داشتند که ، بیش از یک بیانیه‌ نیم بند، کردکشی سحرگاه‌ ۱۹ اردیبهشت را محکوم کنند و با این کار همراه‌ با احزاب و سازمانها و شخصیت های ایرانی، همبستگی و اتحاد و همدلی بزرگ همه‌ ایرانیان را، برای رسیدن به‌ آزادی و دموکراسی، پایه‌ گزاری کنند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲٣ ارديبهشت ۱٣٨۹ -  ۱٣ می ۲۰۱۰


در پی اعدام سحرگاه‌ ۱۹ اردیبهشت ،موج عظیمی از همدلی و و هم دردی با خانواده‌ شهدا و مردم کردستان از سراسر ایران وهر گوشه‌ این جهان پهناور ، از سوی ایرانی ها، به‌ سوی کردستان روان شد. موضع گیریهای صادقانه‌ و ابراز هم دردیهای صمیمانه‌، که‌ از سوی سازمانها و جریانات سیاسی، شخصیت های ادبی و هنری و همبندهای فرزاد، شیرین، فرهاد، مهدی و علی صورت گرفت، بدون تردید به‌ تحمل غم از دست دادن این انسانهای والا، هم از سوی خانواده‌ آنان و هم از سوی همرزمان و مردم کردستان، کمک خواهد کرد. این موج عظیم همبستگی، از یکسو اتحاد مبارزاتی مردم ایران را افزایش خواهد داد و از سوی دیگر، طرح رذیلانه‌ رژیم را که‌ با کردکشی خود به‌ اجرا گذاشته‌ بود خنثی خواهد نمود.
در ٣۱ سال گذشته‌ سهم مردم کردستان از حکومت اسلامی جز یورش، سرکوب، اعدام و آوارگی چیز دیگری نبوده‌ است و به‌ همین خاطر فرزندان این آب و خاک چاره‌ ای جز مبارزه،‌ پیش روی خود ندیده‌ اند و برای دفاع از موجودیت و کرامت انسانی خود و مردمشان، دست به‌ مبارزه‌ای سخت و طولانی زده‌اند. مردم کردستان در این راه،‌ با مشقات فراوانی روبرو گشته‌ و شایسته‌ترین فرزندان خود را به‌ بارگاه‌ آزادی و زندگی انسانی خود تقدیم کرده‌اند. بدون تردید برای رسیدن به‌ آرمانهای انسانی، شیرین، فرزاد، علی، فرهاد و فرزند شایسته‌ مردم شیراز، مهدی، با تاسف فراوان، آخرین شهدای کردستان و جنبش دمکراسی خواهی مردم ایران نخواهند بود. آگاهی مردم نسبت به‌ حقوق خود، اتحاد و همبستگی، سازماندهی و رهبری درست، بدون تردید راه‌ ما را برای رسیدن به‌ آزادی هموار‌ و صف شهدای ما را کوتاهتر خواهد کرد. همبستگی و اتحادی که‌ پس از کشتار سحرگاه‌ ۱۹ اردیبهشت، در میان سازمان ها و مبارزین مردم ایران دیده‌ شد، جای بسی امیدواری و تامل می باشد. رژیم آخوندی در آستانه‌ ۲۲ خرداد، با انتخاب مبارزین کرد و مهدی اسلامیان، که‌ به‌ همه‌ آنها تهمت بمب گذاری زده‌ است، قصد تفرقه‌ اندازی در میان صفوف مردم مبارز را داشت که‌ موج عظیم همدلی و همدردی سراسری ایرانیان با مردم کردستان، در داخل و خارج، به‌ یکباره‌ سیاست ضدانسانی رژیم را خنثی و روبه‌ خود آخوندها برگرداند. آخوندها در وحشت از پیامد های شکست طرح تفرقه‌ اندازانه‌ی خود، و برای پیشگیری از همبستگی بیشتر مردم، از بازگرداندن پیکر پاک شهدای مردم، به‌ خانواده‌ی آنان خود داری می نماید.
در ٣۱ سال گذشته، نگاه‌ رژیم به‌ کردستان نگاهی امنیتی بوده‌ و به‌ همین خاطر تمامی دست اندرکاران رژیم درا ین منطقه‌ از صافی های دستگاهای امنیتی عبور کرده‌ و در مناطق کردنشین دست به‌ کار کنترل کردن و خنثی نمودن جنبش مقاومت مردم کرد، در برابر سیاست های ارتجاعی و سرکوبگرانه‌ آخوندها شده‌ اند. این نگاه، تنها به‌ مناطق سنی نشین کردستان محدود نبوده‌ بلکه‌ نگاهی به‌ مسئولین معمم و غیره‌ معمم در ٣۰ سال گذشته‌، همچون عطالله‌ اشرفی اصفهانی، زرندی کرمانی، یا ترک نژاد و مازندرانی در کرمانشاه و ایلام که‌ عمدتا پیرو مذهب تشیع هستند، به‌ خوبی این سیاست رژیم جمهوری اسلامی مشاهده‌ می شود. در سفری که‌ آقای خامنه‌ای در سال گذشته‌ با جلال و جبروت به‌ استان کردستان داشت، پس از کوهنوردی و بیابانگردی شاهانه‌، در جمع مردمی که‌ برای رای جمع کردن برای احمدین ژاد، دور او گرد آورده‌ بودند گفت، کردستان یک استان فرهنگی است و عده‌ای می خواهند آن را به‌ استانی امنیتی تبدیل کنند. در آن هنگام هیچ کس از این سخن آقای خامنه‌ای دچار تعجب نشد چرا که‌ همه‌ می دانستند که‌ رهبر معظم که‌ در جریان همه‌ امور قرار دارند می دانند چه‌ کسانی و چرا کردستان را به‌ منطقه‌ امنیتی تبدیل کرده‌اند. نزدیک به‌ تمام کسانی که‌ در آن جمع به‌ حضور جناب ایشان آورده‌ شده‌ بودند، به‌ دستور مستقیم سران رژیم، به‌ نحوی در امنیتی کردن کردستان در ٣۰ سال گذشته‌ دست داشتند. و در برابر، تمامی کسانی که‌ مظاهر فرهنگ و ادب و هنر این سرزمین بودند، یا آواره‌ شدند و یا از کار و فعالیت رانده‌ شده‌ و جمع کثیری از آنان نیز برای فرهنگی باقی ماندن این استان و سایر مناطق کردستان، به‌ صفوف مبارزین راه‌ آزادی پیوستند و در زندان ها، یا در پیچ و خم کوه های کردستان و یا در شهرهای مختلف اروپا به‌ شهادت رسیدند. چه‌ کسانی خلخالی را برای کشتار کردها به‌ کردستان فرستادند. شهدای سرفراز ما، دکتر قاسملو، دکتر شرفکندی، صدیق کمانگر، دوست داشتند در یکی از دانشگاههای کرمانشاه یا سنندج به‌ تدریس بپردازند، چه‌ کسانی فرزاد و شیرین را ناچار کردند که‌ به‌ خاطر گرفتن حق خود، جان بدهند. بدون تردید آن هنگام و امروز و پس از کردکشی ۱۹ اردیبهشت هم، آقای خامنه‌ای جواب پرسشی را که‌ خود مطرح کرده‌ است می داند. او می داند که‌ ماموران رژیم در کردستان دست به‌ چه‌ جنایتی زده‌ و می زنند. و او می داند که‌ همچون ٣۱ سا ل گذشته‌ مردم کردستان نه‌ در برابر زور و نه‌ در برابر حیله‌ و نیرنگ، میلیمتری عقب نخواهند نشست و راههای مبارزه‌ با این نظام را پیدا کرده و ادامه‌ خواهند داد. این کشتار، مردم کردستان را در ادامه‌ راه ‌فرزندان شهیدشان، مصمم تر خواهد کرد.
آنچه‌ اینبار درد و الم ناشی از فقدان عزیزان مارا قبل تحملتر می کند، بدون تردید، افق مبارزات مردم کردستان به‌ عنوان بخشی از جنبش دمکراسی خواهی سراسری است که‌ با موضعگیری ها و اظهار همدردی و همدلی بخشهای وسیعی از سازمانها و افراد مستقل، روشنتر از گذشته‌ خود را می نمایاند و این مژده‌ را می دهد که‌ خون شهدای ما به‌ هدر نخواهد رفت و امید به‌ استقرار دمکراسی و آزادی، در سایه‌ این همبستگی و همدلی ها، تقویت خواهد شد. جنایت سبعانه‌ رژیم، از سوی همه‌ احزاب و سازمانهای سیاسی، سندیکاها، اتحادیه‌ ها و شخصیت های مختلف ایرانی به‌ شدت محکوم گردیده‌ است. در بعد داخلی و در رابطه‌ با جنبش سبز، چنانچه‌ انتظار می رفت، هم از سوی آقای موسوی و هم از سوی آقای کروبی در مورد اعدام ها اظهار نظر شد. به‌ جنبه‌ هایی از این جنایت ایراد گرفته‌ شده‌ است و بیشتر به‌ نحوه‌ و چگونگی دادرسی محاکمات این شهدا، اعتراض شده‌ است. مردم کردستان، از رهبران جنبش انتظار بیشتری در رابطه‌ با محکوم کردن اعدام فرزندان خود داشتند. فرزاد کمانگر سمبل مقاومت در زندان های رژیم بود و در حالی که‌ دیگران تن به‌ مصاحبه‌ و تمکین با بازجویان می دادند او راه‌ مبارزه‌ با استبداد را به‌ همرزمان همبندش نشان می داد. او یک ملت بود. اینرا مجید توکلی، فعال دانشجویی و هم زندانی فرزاد، می گوید. او بی گناه‌ بود. او یکی از افراد فهیم و با شخصیت ایران بود. اینرا، خلیل بهرامیان، وکیل باشرف او می گوید. همبندهای فرهاد وکیلی در بند ٣۵۰ در سوگ او نشته‌اند. شیرین سراپا عشق و شور احساس بود. این را جلوه‌ جواهری، سیلوا هارتونیان، دلارام علی، عشا مومنی و نگین شیخ السلام و مهدیه‌ گلرو، همبندهای او در اوین می گویند. آنان شور و امید و شادی را یکجا دار زدند. کردستانی ها از رهبران جنبش سبز که‌ تنها در کردستان، رای اول را آورده‌ اند انتظار داشتند که ، بیش از یک بیانیه‌ نیم بند، کردکشی سحرگاه‌ ۱۹ اردیبهشت را محکوم کنند و با این کار همراه‌ با احزاب و سازمانها و شخصیت های ایرانی، همبستگی و اتحاد و همدلی بزرگ همه‌ ایرانیان را، برای رسیدن به‌ آزادی و دموکراسی، پایه‌ گزاری کنند. با این وجود همدردی بی نظیر مردم ایران با خانواده‌ شهدا، و مردم کردستان ، در نوع خود ، گام پر ارزشی در راستای تحکیم هرچه‌ بیشتر مبارزات سراسری مردم ایران خواهد بود که‌ سرانجام به‌ پیروزی خواهد انجامید.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست