یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

روزنامه های ایران چه می نویسند؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲٨ ارديبهشت ۱٣٨۹ -  ۱٨ می ۲۰۱۰


یادداشت اول روزنامه تهران امروز اختصاص داده شده است به مطلبی با عنوان اهمیت چندگانه نشست تهران به قلم بهمن سعادت که بشرح زیر است: «آغاز اجلاس گروه ۱۵ در تهران در حالی باعث جلب توجه رسانه‌های بین‌المللی شده است که علاوه بر دستور کار اصلی این نشست موضوعاتی در حاشیه جلسات اعضا مطرح خواهد شد که اهمیتی کمتر از دستور اصلی اجلاس ندارند و این بر اهمیت این اجلاس در نزد این تحلیلگران افزوده است.
گروه G۱۵که اکنون تعداد اعضای آن به ۱۹ کشور ارتقا یافته، جمعی از کشورهای در حال توسعه است که عمدتا در مناطق آمریکای جنوبی، لاتین، آفریقا و آسیاقرار گرفته‌اند. سابقه تشکیل این گروه به سال ۱۹٨۹ باز می‌گردد که تعدادی از کشورهای عضو گروه ۷۷ به واسطه موقعیت مشابه اقتصادی و نیز جایگاه نسبتاً همتراز در مناسبات بین المللی که طبعاً باعث شکل‌گیری منافع مشترکی میان اعضا می‌شد، اقدام به ایجاد تشکلی خاص خود کردند.ایران نیز ۱۰ سال بعد از تاریخ تشکیل این سازمان با توجه به مشی غیرمتعهد سیاست خارجی خود و علاقه به همکاری با کشورهای همسان در نظام بین‌المللی به این گروه پیوست.
وجه مشخصه فعالیت‌های کشورهای تشکیل دهنده سازمان دغدغه‌های مشترک مبنی بر شکل دادن به فرایندی از توسعه سریع درون‌زاست. از این منظر عضویت و محوریت یافتن جمهوری اسلامی در این گروه اگر از سویی می‌تواند بستری برای همکاری‌های اقتصادی میان کشورمان با این گروه شود؛ از سویی دیگر می‌توان به این موضوع اشاره کرد که برخی از کشورهای عضو دارای تجربیات قابل توجهی در مسیر توسعه اقتصادی هستند که بستر سازی برای همکاری‌های نزدیکتر از مسیر اجلاس‌ها و نشست‌های مشترک می‌تواند فضای مناسبی برای تبادل تجربیات فراهم آورد.
نکته دوم در تحلیل اهمیت نشست اعضای را می‌توان در اهمیت جی۱۵ کشورهای عضو در مناسبات سیاسی بین المللی دید.ما در جهان امروز با فرایندی از افزایش سهم و نقش گروه‌های منطقه‌ای و تشکل کشورهای دارای منافع مشترک در عرصه بین المللی روبرو هستیم و در این میان گروه جی ۱۵به واسطه اینکه شامل تعدادی از قدرتهای نوظهور و تاثیر گذار بین‌المللی و منطقه‌ای چون ایران،ترکیه،برزیل،هندوستان و مالزی است همگرایی آنها حول دغدغه‌ها و اولویت‌های خاص خود می‌تواند تاثیر و نقش این کشورها را در مناسبات بین‌المللی ارتقا بخشد.
نکته دیگر اینکه نباید از نگاه تکثرگرایانه در عرصه مدیریت جهانی غافل ماند. با توجه به این مسأله می‌توان به این رویکرد اشاره داشت که از چنین منظری تقویت نهاد‌های منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای بین‌المللی می‌توانند در تثبیت چند جانبه گرایی موثر واقع شوند و در مدیریت جهانی ایفای نقش کنند.
بدین ترتیب می‌توان از منظرهای مختلف به تجزیه و تحلیل نقش گروه پانزده پرداخت. چنانچه این گروه بتواند ساختارهای مناسبی را در درون خود ایجاد کنند و مکانیزم‌های همگرایی درونی را تقویت کند می‌تواند به عنوان یک نهاد بین المللی در عرصه جهانی فعالیت کند.
رویه دیگر اینکه، تشکیل گروه پانزده در مقطع کنونی در تهران دارای پیام بسیار مهم و روشن برای قدرت‌های بزرگ و آمریکاست. همانطور که می‌دانیم مدت‌هاست موضوع انزوای ایران در دستور کار جدی آمریکا قرار گرفته است.
ایران نیز با برگزاری این اجلاس مهم نشان داده که انزواپذیر نیست و همچنان مشغول فعالیت در عرصه بین‌المللی است. از سوی دیگر دنیای معاصر نیز ناچار است با ایران در تعامل قرار گیرد.
در نهایت اینکه این نشست می‌تواند با ایجاد ساختار متناسب و تعاملات مثبت نقش مثبتی را به شکل درون گروهی و برون گروهی ایفا کندو درون گروهی از این جهت که می‌تواند موجب حرکت فزاینده اقتصادی می‌شود از لحاظ برون گروهی نیز می‌تواند در نقش مدیریتی کارا موثر واقع شود.»

وجهه شورای همکاری خلیج فارس
سرمقاله روزنامه آرمان مطلبی است با عنوان وجه شورای همکاری خلیج فارس به قلم دکتر حسین علایی که بشرح زیر است: «شورای همکاری خلیج فارس به منظور همکاری با صدام حسین که جنگ را علیه ایران آغاز کرده بود و ایجاد یک موضع واحد میان کشورهای عربی خلیج فارس علیه ایران تشکیل شد و چند ماه پس از آغاز جنگ این شورا شروع به کار کرد. هدف اصلی این شورا ایجاد و حفظ یک جبهه واحد علیه ایران در منطقه بوده و بر این اساس ماهیت ضد ایرانی دارد. این شورا در جهت برنامه‌ریزی‌های دنیای استکباری علیه ایران شکل گرفته است. در زمان شکل گیری این شورا به این دلیل که فشار صدام حسین به ایران در شکل جنگ علیه این کشور نمایان شد، کلیه تصمیمات این شورا به نفع صدام حسین بود. در دوران پس از جنگ نیز این شورا تلاش کرده به صورت سیاسی هویت خود را حفظ کرده و متأسفانه به جای همکاری با کشورهای پیرامون خلیج فارس که مهترین آنها ایران است، بنای ناسازگاری با ایران را گذاشته و گه گاه مسائلی بی ربط و مشخصی را مطرح می‌کند. مساله مالکیت جزایر سه گانه ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ یکی از موضوعات همیشگی این شوراست؛ به طور معمول شورا در هر اجلاس خود پیرامون مالکیت این جزایر موضع‌گیری و دبیرکل این شورا گه گاه مسائلی را که از او خواسته می‌شود، تکرار می‌کند. بر این اساس همچنان که در گذشته اظهارات اعضا و دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس فاقد ارزش حقوقی بوده، اکنون نیز به همین صورت است.چنانچه این شورا بخواهد تبدیل به یک مجموعه همکاری مطابق با عنوانش شود، عضویت ایران و عراق در این شورا می‌تواند شورای همکاری کشورهای پیرامون خلیج فارس را ایجاد کند. این همکاری به ویژه در حوزه‌های اقتصادی و دریانوردی قابلیت پیگیری دارد. با این وجود متاسفانه از ابتدای تشکیل شورای همکاری خلیج فارس تاکنون وجه سیاسی و ضد ایرانی آن بر همکاری‌های اقتصادی میان کشورهای حوزه خلیج فارس غالب بوده است. به‌رغم آنکه کشورهای عضو این شورا عمدتاً نفت خیز هستند اما حتی در مورد مسائل نفت و انرژی هم با یکدیگر همکاری قابل توجهی ندارند و به طور معمول در حوزه سیاسی عربی و ضد ایرانی با یکدیگر همکاری می‌کنند. مناسب است که شورای همکاری خلیج فارس تغییر ماهیت داده و تبدیل به شورای همکاری کشورهای پیرامون خلیج فارس شود و ایران و عراق نیز به آن افزوده شوند تا بتوانند یک همکاری اقتصادی را میان کشورهای همسایه و مسلمان ایجاد کرده از ظرفیت‌های یکدیگر برای توسعه اقتصادی بهره گیرند. هم اکنون چنین رویکردی میان اعضای این شورا دیده نمی‌شود.»

ریشه‌یابی یک مشکل قدیمی
ریشه‌یابی یک مشکل قدیمی عنوان یادداشت صفحه اول روزنامه جهان صنعت است به قلم مریم باستانی که در آن نوشته است: «بهره‌برداری از میادین مشترک نفت و گاز موضوعی است که طی سال‌های اخیر بارها از سوی کارشناسان به دولت هشدار داده شده است. اگرچه کم‌کاری دولت برای سرمایه‌گذاری در میادین مشترک، موضوعی است که به سیاست‌گذاری یک یا چند وزیر بازنمی‌گردد اما تیر پیکان مجلسی‌ها این بار به سوی مسعود میرکاظمی نشان گرفته شده است. ریشه‌یابی مشکلات اخیر حوزه نفت و گاز شامل جذب سرمایه‌گذاری یا توسعه میادین مشترک در کلان موضوع شاید ارتباط مستقیمی با شخص وزیر نفت نداشته باشد اما بی‌تردید با سیاست‌های کلان اقتصادی دولت مرتبط است.
چه آنکه این هیات وزیران و در راس آنها رئیس‌جمهور است که وزرای خود را به تبعیت از قانون مکلف می‌کند. وقتی رئیس‌جمهور برای تکلیف قانون برنامه چهارم که سرمایه‌گذاری در میادین مشترک است اهمیتی قایل نمی‌شود یا در تصمیم‌های هیات دولت، جای خالی توجه دولت در بودجه‌های سنواتی برای توسعه این بخش‌ها به وضوح دیده می‌شود از وزیر نفت چه انتظاری می‌رود؟
هرچند نباید فراموش کرد که سوال ۶۷ نماینده از وزیری که میراث‌دار برنامه چهارم است، پیام دیگری هم دارد و آن یادآور این نکته به رئیس دولت است که این ثروت هر روز از میادین مشترک کم می‌شود.»

آینده دلار و یورو در بازار
روزنامه آرمان یادداشتی دارد به قلم دکتر مهدی تقوی اقتصاددان و استاد دانشگاه با عنوان آینده دلار و یورو در بازار که در آن نوشته است: «افراد فعال در بازار پیش بینی می‌کنند که ارزش یورو کاهش یابد و با توجه به این امر موجودی‌های یورو را به دلار تبدیل می‌کنند. بنابراین تقاضا برای دلار در بازارها افزایش می‌یابد و دلیل عرضه یورو نیز این است که قیمت دلار افزایش و قیمت یورو کاهش می‌یابد.انتظار می‌رود وضعیت اقتصادی آمریکا در کوتاه مدت بهبود یافته و وضعیت اقتصادی اروپا بدتر شود که این پیش‌بینی‌ها نیز بر بازار اثر می‌گذارد. وضعیت آینده نیز بستگی به این موضوع دارد مردمی که وضعیت مذکور را برای اقتصاد امریکا و اروپا پیش بینی کرده بودند، هم اکنون این پیش بینی را چگونه تعدیل می‌کنند.
اگر این پیش بینی را تعدیل نکنند، یعنی همان تفکر را که وضعیت در اروپا وخیم خواهد بود داشته باشند، وضعیت اروپا از هم اکنون نیز بدتر خواهد شد و در آمریکا بهبود خواهد یافت، بنابراین افزایش قیمت دلار نسبت به یورو ادامه خواهد یافت.دلار بین‌المللی‌ترین پول است. به عبارت دیگر حدود دو سوم مبادلات جهانی به دلار و یک سوم آن به سایر ارزها انجام می‌شود. برهمین اساس، تقاضا برای دلار از نظر مقدار همواره بالاتر از سایر ارزهاست. با توجه به اینکه وضعیت صادرات کشور ما چندان مطلوب نیست به نحوی که به طور میانگین رقم صادرات کشور۷ برابر واردات است، بنابراین افزایش قیمت دلار حتی در حد دو یا سه هزار تومان نیز تاثیر چندانی بر صادرات کشور نخواهد گذاشت.دولت به صادرکنندگان سوبسید ارائه کند تا صادرکنندگان به راحتی بتوانند صادرات را انجام دهند، که در این حالت قیمت واردات نیز افزایش نیابد. اگرچه ممکن است این پیشنهاد خوشایند نباشد، اما تنها راه‌حل است. با توجه به واردات ۷۰ میلیارد دلاری، اگر ارزش دلار ۵۰ درصد افزایش یابد، اقتصاد را فلج کرده و تورم بالایی در انتظار کشور خواهد بود.»

پارسایان مددی
سرمقاله روزنامه شرق مطلبی است با عنوان پارسایان مددی به قلم احمد مسجدجامعی وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی و عضو شورای شهر تهران که بشرح زیر است: «فارس همان پارس است؛ میهن فرس‌رانان، مرز و بوم پیامبران، سرزمین پارسایان، کشور پارسیان؛ ایران شهر. در روزگار کهن مردی از این سرزمین شاید از دشت ارژن یا جی یا رامهرمز در جست‌وجوی آیین ودین. شهرها و بادیه‌ها را می‌پیمود. او از نژادگان و اسواران بود. در این پیگیری به سرزمین وحی راه یافت و در کنار باغی در مدینه در سال نخست هجری پس از چند دیدار با پیامبر و با
استفاده از دانسته‌های پیشین خود درباره آخرین فرستاده الهی، اسلام را اختیار کرد و سلمان نامیده شد. او را پیشترها روزبه می‌خواندند. در تاریخ آمده است که او فردی مورد وثوق و محرم اسرار پیامبر بود. سلمان برای همیشه در کنار پیامبر ماند و در غزوات و جنگ‌ها حضور داشت. او پارسایی بود که آداب پهلوانی و دانش نظامی‌گری را در سرزمین پارسیان در ایران آموخته بود. در جنگی که بعدها به نام خندق مشهور شد نحوه دفاع در برابر احزاب دشمن را به مسلمانان آموخت. طراحی و اجرای خندق در مدینه که به ناکامی دشمنان انجامید از او بود. در نبردی دیگر در سال هفتم هجری در طائف منجنیق و کاربرد آن را به مسلمانان آموخت و موجب درهم شکسته شدن قلعه‌های مستحکمی شد که دشمنان پیامبر آن را پناهگاه‌هایی امن تشخیص داده بودند. چهره سلمان در تاریخ همواره در بعد معنوی آن، در هاله‌ای از زهد و پارسایی جلوه‌گر شده است و بعد اجتماعی و عملگرای شخصیت او پنهان مانده است. او صرفاً پارسایی کناره جو از کار و یار عالم نبود. می‌دانست جامعه نوپای اسلامی برای حل مشکلات و معضلات خود به دانش و بینش او نیاز دارد. هنگامی که مدائن، پایتخت امپراتوری ایران، به دست سپاهیان اسلام گشوده شد، به پیشنهاد امام علی(ع) او حاکم مدائن شد و مسئولیت خطیر اداره پایتخت عهد سامانی و برخورد باایرانیان و شناساندن اسلام به آنان را برعهده گرفت. در تاریخ آمده است هنگامی که پسرعموی پیامبر علی امیرالمومنین(ع) از دختر ایشان خواستگاری کرد سلمان هم در جلسه‌ای خصوصی که در حضور پیامبر در این باره تشکیل شده بود حضور داشت و هنگامی که رسول خدا تصمیم به پذیرش این خواستگاری گرفت، سلمان پیک بشارتی بود که این خبر مسرت بخش را به داماد رسانید و پس از آن از جمله کسانی بود که برای تهیه جهیزیه زهرا(س) اقدام کرد. آورده‌اند در شب عروسی زهرا(س) جمع زیادی از مسلمانان شرکت داشتند و پس از پایان مراسم صرف شام پیامبر افسار شهبا را به دست سلمان سپرد. شهبا مرکب اختصاصی پیامبر بود که محمل فاطمه بر روی آن قرار داشت. درحالی که پیامبر و مسلمانان در پشت مرکب در حرکت بودند سلمان پیشاپیش بقیه در میان ترنم و شادی وصف‌ناپذیر پیامبر و سایر مسلمانان مرکب را به سمت و سوی منزل علی هدایت کرد. نقل است که هرگاه پیامبر، پیامی برای تنها یادگار همسر گرانقدرش خدیجه داشت و فاطمه(س) در دسترس نبود از طریق سلمان به منزل او پیام می‌فرستاد. سلمان اذن ورود به این خانه را داشت. در نظر پیامبر او تعلق به خاندانش داشت و جزیی از آن بود. (سلمان منا اهل‌البیت) نقل است که هنگام بیماری پیامبر، سلمان در کنار علی(ع) و زهرا(س) بود و حضرت رسول(ص) درباره مقامات عالیه و فضائل اهل بیت و شهادت امام حسین(ع) مطلبی را برای آنها گفته است. بعد از وفات پیامبر نیز این سلمان بود که برای عرض سلام و تسلیت به خانه فاطمه در رفت و آمد بود و ناظر بی‌واسطه و بیان‌کننده وقایعی شد که بعدها تلخ‌ترین اتفاقات را در تاریخ اسلام رقم زد. جمله کوتاه و نغز او که به فارسی خطاب به مسلمانان گفت، عمق درک او را از واقعیت دین خدا و آسیبی که در شرف تکوین بود نشان می‌دهد! «کراذونا کرداذ» امیرالمومنین نیز همچون پیامبر در دشواری‌ها و تلخی‌ها روزگار همواره با او گفت‌وگو می کرد و در مسائل جزیی و کلی مورد وثوق و محرم اسرارش بود. آورده‌اند که روزی علی(ع) در مسجد نشسته بود؛ ناگهان دو کودک خردسال هراسان به مسجد درآمدند و به دامان او درآویختند و علی شتابان و سراسیمه برخاست و راه افتاد. علی پهلوان صبر و شکیبایی بود و مقاومتی بی‌اندازه در برابر سختی‌ها و تلخی‌ها داشت و مسائل و مصائب بسیاری را تحمل کرده بود. اما این بار قضیه صورتی دیگر داشت با شتاب می‌رفت و دو کودک خردسال به دنبال او می‌دویدند. سرعت حرکت او به حدی بود که نزدیک بود بر زمین بیفتد. مسافت کوتاه بود و علی به زودی به مقصد رسید و وارد اتاقی شد که زنی جوان بر بستری سفید و رو به قبله آرمیده بود و روکشی روی او قرار داشت. او زهرا همسر علی و تنها یادگار پیامبر بود. به زودی حسنین هم با چشمانی اشکبار در کنار پدر و مادر قرار گرفتند دو دختر کوچکتر هم در این جمع حضور داشتند. زینب از برادرانش سن و سال کمتری داشت و با سوز و آه نگاه می‌کرد و ام‌کلثوم که کوچک‌ترین آنها بود خاموش و محزون نشسته بود. گویی احساس می‌کردند مادر جوان و مهربان‌شان در آستانه مرگ قرار گرفته است. علی بی‌تاب شده بود. همه غم‌های عالم را در دل و بر پشت خود احساس می‌کرد. دختر پیامبر دیگر سخن نمی‌گفت.
روزگار در چشم او تیره و تار شد. اینجا علی به یاد کسی افتاد که روزی و روزگاری نه چندان دور افسار شهبا را گرفت و از خانه پیامبر به این منزل آورد. و پس از آن بود که پیامبر دست علی را در دست زهرا نهاد و او را بهترین دوست و برادر و داماد خواند و به او گفت: فاطمه پاره تن من است هرکس او را برنجاند مرا رنجانده و هرکس او را شاد کند مرا شاد کرده است. به این گونه زندگی مشترک این زوج آسمانی آغاز شد. اینک علی(ع) در مقابل خویش خاموش شدن شمع وجود عزیزترین کس‌اش را نظاره می‌کرد.
باری علی(ع) در این وضع دشوار به یاد پارسای کهن ایرانی افتاد، رو به حسنین کرد و گفت: بروید عمویتان سلمان را خبر کنید. بچه‌ها به دنبال سلمان رفتند و دیری نگذشت که با او بازگشتند. سلمان شاهد سخت‌ترین و غمبارترین لحظات زندگی خود بود. تاثر شدید مولایش را می‌دید که برخلاف سنت مرسوم عرب در مرگ همسرش زهرا سخت می‌گریست، بی‌تابی می‌کرد.
در این بلا به جای من از روزگار بود
روز سپید او شب تاریک می‌نمود
علی مظهر اعلای صبرو شکیبایی و خویشتنداری بود. سلمان احساس می‌کرد علت این بی‌شکیبی، این غم ژرف جانسوز را می‌شناسد. شاید به روزهایی فکر می‌کرد که زهرا در غم فقدان پدر و بی‌حرمتی و بی‌پروایی نسبت به علی(ع) رنجور بود و مدام می‌گریست. شاید به شب‌هایی فکر می‌کرد که زهرا سوار بر مرکب همراه با همسرش و حسن و حسین در کوچه‌های مدینه به در خانه یاران قدیم می‌رفتند و از آنها برای احقاق حق خاندان پیامبر کمک می‌خواستند هرچند بسیار کم بودند کسانی که رسم ادب و حق‌گزاری به جای آورند. شاید امشب سلمان، همانند مولایش علی که هنگام غسل دادن همسرش شاهد تن نحیف و بدن آسیب‌دیده او شده بود، اینک می‌فهمید که چرا زهرای جوان همچون فرزندان خردسالش پیاده راه نمی‌سپرد و خود سواره این مسیرها را می‌پیمود. او طاقت راه رفتن نداشت. فاطمه درد و رنج خود را از همسرش و از همه پنهان می کرد و از آسیبی که بر تن نحیف و رنجور او وارد آمده بود با کسی سخن نمی‌گفت و خاموشانه آن را تحمل می‌کرد این تحمل خاموش، این هواداری بی‌امان و این بی‌کسی جانگداز بود که علی را بی‌تاب می‌کرد.
چون صبا با تن بیمار و دل بی‌طاقت
به هواداری آن سرو خرامان بروم
به هواداری او ذره صفت رقص‌کنان
تا لب چشمه خورشید درخشان بروم
در ره او چو قلم گر به سرم باید رفت
با دل زخم‌کش و دیده گریان بروم
تازیان را غم احوال گرانباران نیست
پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم
آفتاب کم کم دامن خودرا برمی‌چید و شهر مدینه تاریک و تاریک‌تر می‌شد. پاسی از شب می‌گذشت. کم کم چراغ خانه‌های مدینه هم یک به یک خاموش می‌شد و شهر در تاریکی و سکوت محض فرومی‌رفت. در نیمه‌های شب بود که صدای گریه بلندی برخاست. غسل فاطمه تمام شده بود و این علی بود که با شیون خود سکوت شب را می‌شکست. آنگاه سلمان نماز میت را به علی اقتدا کرد و در کنار او از خانه بیرون آمد. دستانش گوشه‌ای از تابوت تنها یادگار پیامبر را گرفته بود. علی و اندک یارانش و شاید فرزندانش در مراسمی بسیار کوچک و آرام جسم رنجور و آسیب‌دیده زهرا را به سوی گوری مخفی درمدینه می‌بردند. دقایقی بعد بود که علی در حالی که پیکر رنجور زهرا را وارد گور می کرد خطاب به پیامبر گفت: شکایت خود را به خدا می‌برم و دخترت را به تو می‌سپارم، او خواهد گفت پس از تو با وی چه ستم‌ها کردند. آنچه خواهی از او بجوی و هر چه خواهی به او بگو تا سر دل بر تو گشاید و خونی که خورده است بیرون آید و خدا که بهترین داور است میان او و ستمکاران داوری کند برای سلمان که روزگاری نه چندان دور در جشن عروسی زهرا شاهد آن همه نشاط و شادی پیامبر و اهل مدینه بود، دیدن این شب تاریک و دیجور و این صحنه‌های بی‌کسی و غریبانه طمعی تلخ داشت. از آن روزگار تاکنون این تبار پارسیان و پارسایان هستند که همچون سلمان محبت این خاندان را در دل خود همواره به یادگار دارند و هر ساله با جشن تولد و عزای وفات یاد پرمهر آنان را گرامی می‌دارند. باری؛ فارس همان پارس است؛ میهن پارسایان و پیامبران، وطن سلمان فارسی، کشور پارس‌ها، سرزمین‌ یاس‌ها، مرز و بوم دوستداران زهرا(س)؛ ایران شهر، ایران.

منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست