روزنامه های ایران چه می نویسند؟
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۹ ارديبهشت ۱٣٨۹ -
۱۹ می ۲۰۱۰
روزنامه شرق سرمقاله خود را اختصاص داده است به مطلبی با عنوان بیانیه تهران و لزوم هوشیاری به قلم سیدمحمدصادق خرازی که در آن نوشته است: «سرانجام بعد از ماهها مذاکره، صبح روز قبل در جلسه سهجانبه سران ایران، ترکیه و برزیل بیانیه تهران در خصوص تبادل سوخت هستهای به امضای وزرای خارجه سه کشور رسید. براساس مفاد این بیانیه ایران موافقت کرده است طی یک ماه ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۵,٣درصدی را به ترکیه ارسال کند و ظرف یک سال اورانیوم با غنای ۲۰ درصد را برای رآکتور هستهای تهران دریافت کند. البته این توافق مستلزم موافقت گروه وین شامل آمریکا، روسیه، فرانسه و آژانس بینالمللی انرژی اتمی است که تأمینکننده سوخت ۲۰ درصدی هستند. امضای این بیانیه قدم اول در جهت کاستن از تنش میان ایران و شورای امنیت محسوب میشود. آمریکا و شرکای اروپاییاش چند ماه است که فعالیتهای سیاسی و تبلیغاتی خود را علیه جمهوری اسلامی ایران و در جهت تصویب قطعنامه جدید تحریم، تشدید کردهاند. همین چند روز پیش بود که وزیرخارجه آمریکا سفر جاری رئیسجمهور برزیل به ایران را بینتیجه پیشبینی کرده و اعلام کرد ایران بعد از تصویب قطعنامه تحریم پاسخ جدی خواهد داد. در این میان رئیس جمهور روسیه اعلام کرد سفر رئیسجمهور برزیل به تهران حدود ٣۰درصد شانس موفقیت خواهد داشت و آن را به عنوان آخرین شانس قبل از تصویب قطعنامه تحریم قلمداد کرد. هدف آمریکا و دوستان و همپیمانانش این بود که مذاکرات جاری نتیجهای دربرنداشته باشد تا زمینه تصویب قطعنامه در شورا فراهمتر شود. بعد از امضای بیانیه تهران اولین واکنش از سوی یکی از مسئولان رژیم صهیونیستی اعلام شد که جمهوری اسلامی ایران را متهم به بازی دادن ترکیه و برزیل کرد. روشن است که این رژیم منافع خود را در ادامه بحران هستهای ایران در صحنه بینالمللی میبیند و از دید صهیونیستها هرگونه کاهش تنش در این زمینه به ضرر منافع درازمدت آنها خواهد بود. این امکان وجود دارد که کشورهای غربی نیز خواستار تغییر در مفاد بیانیه تهران شوند. گفته میشد قبل از این آمریکا بر تبادل حدود ۱۵۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۵,٣ درصدی تاکید داشت. در شرایط فعلی لازم است نکات ذیل مورد توجه قرار گیرد.
ـ ضروری است کلیت بیانیه تهران مورد حمایت همه گروهها و افکار سیاسی در جامعه قرار گیرد. اگرچه عدهای اعتقاد دارند تبادل سوخت براساس فرمول بیانیه تهران میتوانست قبل از این عملی شود تا فشارهای سیاسی و اقتصادی کمتری به کشور وارد آید ولی در شرایط حساس کنونی به مصلحت نیست که بحثهای اختلافانگیز در مورد این موضوع حساس که با امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ارتباط مستقیم دارد، مطرح شود. لذا همه گروههای سیاسی در عین اینکه ممکن است نسبت به عملکرد دولت در زمینه هستهای اتفاق نظرنداشته باشند، باید از مذاکرات و توافقات جاری حمایت کرده و مسئولان ذیربط را در این برهه حساس یاری کنند. تغییر سیاست یا انعطافپذیری در استراتژی و ضرورت بهرهگیری از تاکتیک و مانورهای حساس در راستای منافع ملی که به رأی ولایت توشیح شده باشد بیانگر و نشانگر هوشیاری دستاندرکاران است. بلوغ سیاسی و اخلاق سیاسی حکم میکند در باب مسائل ملی برای جدولبندیهای سیاسی نسبت به تصمیمات ملی بیتفاوت نباشند و همچنین ضرورت دارد دستاندرکاران و دولتمردان در جهت تنویر ذهن مردم به روشنگری و در زمینهها و ابعاد سیاسی، تکنیکی و حقوقی این موافقتنامه جامعه مطبوعاتی و سیاسی را توجیه و مطلع کنند.
ـ در بیانیه تهران خواسته شده از هرگونه تقابل اعم از اقدامات، رفتار یا بیانیههای تهدیدآمیزی که به حقوق ایران تحت انپیتی لطمه زند اجتناب شود. ضروری است در توافقات آینده بر این نکته قویاً تأکید شود که بیانیه تهران در صورت عدم پرداختن به موضوع تحریمهای جدید در شورای امنیت معتبر خواهد بود. در غیر این صورت چنانچه بعد از اجرای توافق اخیر، آمریکا و شرکایش دوباره فرآینده تصویب قطعنامه را در شورای امنیت فعال کنند، روشن نیست چه بهرهای از این موضوع نصیب جمهوری اسلامی ایران خواهد شد. لذا ضروری است در بیانیهای که با گروه وین به امضا میرسد موضوع عدم اقدام علیه جمهوری اسلامی ایران در شورای امنیت به صراحت مورد تأکید قرار گیرد.
ـ بیانیه تهران بر تعامل هستهای در مقابل تقابل هستهای تأکید دارد. مناسب است دستگاه دیپلماسی کشور با بهرهگیری از کلیه ظرفیتهای موجود در کشور باب گفتگو با کشورهای ۱+۵ را در ابعاد مختلف موضوع باز کرده و در تعاملی سازنده و با در نظر گرفتن منافع ملی کشور از جمله با تأکید بر حق هستهای در جهت حذف کلیه تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران و پاک شدن پرونده هستهای ایران در شورای امنیت قدم بردارد.
پرونده ایران که مدتهاست با رفتار دوگانه و پارادوکسیکال کشورهای اروپایی و آمریکا حالت امنیتی و سیاسی هدفدار به آن تحمیل شده بود، هماینک وقت آن رسیده است چون گذشته ماهیت حقوقی و تکنیکی داشته باشد و مرجع رسیدگی و بررسیکننده آن آژانس انرژی اتمی است، لذا کشورهای عضو شورای امنیت باید در مقابل رفتار مثبت جمهوری اسلامی ایران در اصلاح دید و نگاه خود و افکار عمومی خود تلاش جدی انجام دهند.
ـ در شرایط فعلی اجتناب از سخنان تند و تحریکآمیز نتیجهای جز قویتر شدن موضع طرف مقابل در مخالفت با مواضع جمهوری اسلامی ایران دربرنخواهد داشت، لذا باید از هرگونه اظهارنظر عجولانه و نسنجیده اجتناب شود.
ـ اکنون که ترکیه و برزیل در صحنه هستهای ایران فعالانه وارد کار شدهاند، مناسب به نظر میرسد این دو کشور نیز در مذاکرات آتی با مجموعه ۱+۵ حضور داشته باشند. مذاکرات هستهای کشور به مقطع حساسی رسیده است. لزوم هوشیاری همه اقشار از جمله مسئولان اجرایی کشور بر ادامه مذاکرات تا دستیابی کامل به حقوق جمهوری اسلامی ایران در فضایی تعاملی، به دور از هیاهو و جنجال، و با تکیه بر تمامی ظرفیتها و امکانات ملی ضروری است.»
نگاهی به بیانیه تهران
یادداشت روز روزنامه کیهان مطلبی است با عنوان نگاهی به بیانیه تهران به قلم حسین شریعتمداری که بشرح زیر است: «بیانیه مشترک و ۱۰ مادهای ایران، ترکیه و برزیل که دیروز -دوشنبه- در حاشیه اجلاس سران گروه ۱۵ در تهران صادر شد بلافاصله پس از صدور واکنش گستردهای را در مجامع سیاسی و محافل خبری جهان به خود اختصاص داد تا آنجا که این رخداد- به ظاهر حاشیه ای- اخبار مربوط به اجلاس را تحتالشعاع قرار داده و از متن به حاشیه برد.
این بیانیه حاوی نکاتی است که از هوشمندی طرف ایرانی در چالش هستهای پیش روی حکایت میکند، اگرچه در نگاه اول و بدون توجه به متن بیانیه و با ابعاد حقوقی و فنی آن، بعید نیست که موافقت مشروط جمهوری اسلامی ایران با تبادل سوخت در یک کشور ثالث - ترکیه- به مفهوم عقب نشینی از تاکید قبلی بر انجام تبادل در خاک ایران تلقی شود. درباره این بیانیه اشاره به چند نکته ضروری به نظر میرسد.
۱- برخلاف برداشت غلط- و یا احیاناً مغرضانه- برخی از رسانههای داخلی و خارجی، آنچه که دیروز به امضای سران سه کشور ایران و ترکیه و برزیل رسیده یک بیانیه- DECLARATION- است که به تنهایی فاقد هرگونه الزام حقوقی است و نه توافقنامه -AGREEMENT- که با الزامات و تعهدات حقوقی همراه باشد. توضیح این نکته از آن روی ضروری است که در بیانیه مورد اشاره، الزام آور شدن مفاد آن به توافق گروه وین موکول شده است که نکتهای حساب شده است و شرح آن خواهد آمد. نکتهای که متأسفانه مورد توجه برخی از خبرگزاریهای خودی نیز قرار نگرفته است.
۲- پیش از این- ژوئن ۲۰۰۹- کشورهای گروه ۱+۵ و اختصاصاً آمریکا و روسیه در اجلاس سال گذشته وین پیشنهاد کرده بودند که جمهوری اسلامی ایران محموله ۱۲۰۰ کیلو گرمی اورانیوم کمتر غنی شده -LEU- خود را به فرانسه تحویل دهد و در مقابل به میزان متداول یک دهم، یعنی ۱۲۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۲۰ درصد برای استفاده در راکتور اتمی تهران دریافت کند. رآکتور اتمی تهران به تولید رادیوایزوتوپها برای مصارف دارویی اختصاص دارد. جمهوری اسلامی ایران با این پیشنهاد تبادل موافق بود ولی از آنجا که به هیچیک از کشورهای ۱+۵ اعتمادی نداشت احتمال دریافت محموله ۱۲۰۰ کیلویی اورانیوم ۵,٣ درصدی ایران و بازپس ندادن آن از سوی کشورهای مورد اشاره را دور از انتظار نمیدید و دقیقاً به همین علت
خواستار تضمین عینی
- OBJECTIVE GUARANTEE- بود که آژانس بینالمللی انرژی اتمی و کشورهای ۱+۵ به آن تن نمیدادند.
در بند پنجم از بیانیه دیروز تهران، آمده است که «جمهوری اسلامی ایران با امانتگذاری ۱۲۰۰کیلوگرم اورانیوم کم غنیشده -LEU- در ترکیه موافقت میکند» و در ادامه همان بند تاکید شده است که «این مواد در مالکیت ایران در ترکیه قرار خواهد داشت و ایران و آژانس، نظارت بر حفظ ایمنی این مواد را در ترکیه برعهده دارند» بنابراین محموله ۱۲۰۰کیلویی اورانیوم ۵,٣درصدی برای تسهیل در انجام تبادل و با قید «امانت» به ترکیه منتقل میشود. این بند از بیانیه - در صورتی که مورد توافق گروه وین- قرار گیرد، به منزله همان «تضمین عینی» خواهد بود که جمهوری اسلامی ایران روی آن تاکید داشت.
و اما، از سوی دیگر در بند ٨ از بیانیه سه جانبه تهران، تاکید شده است «در صورتی که مفاد این بیانیه مورد توجه و احترام قرار نگیرد- از سوی گروه وین پذیرفته نشود- ترکیه به درخواست ایران، محموله ۱۲۰۰ کیلوگرمی اورانیوم ٣.۵درصدی را بدون هیچگونه قید و شرط و با سرعت - یعنی بلافاصله پس از درخواست- به ایران بازمی گرداند».
همانگونه که در مفاد بندهای ۵ و ٨ بیانیه تصریح شده است، جمهوری اسلامی ایران از پیشنهاد قبلی خود مبنی بر تبادل در خاک ایران عقب نشینی نکرده است بلکه با انتقال محل تبادل مواد از کشورهای ۱+۵ به کشور ترکیه، تضمین عینی مورد درخواست خود را به دست آورده است. یعنی دقیقاً همان خواستهای که ۱+۵ حاضر به پذیرش آن نبود و جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان «تضمین عینی» برای پیشگیری از مصادره احتمالی محموله ۱۲۰۰ کیلوگرمی خود، این تبادل را تنها در خاک ایران میپذیرفت و اکنون این تضمین عینی به دست آمده است.
٣- یکی از نکات برجسته بیانیه سه جانبه تهران که به نظر میرسد با هوشمندی طرف ایرانی در بیانیه گنجانده شده است، مشروط کردن اجرای آن به
پاسخ مثبت گروه وین است. گروه وین متشکل از سه کشور آمریکا، روسیه، فرانسه و آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. در ماده ۶ بیانیه آمده است «ایران ظرف ۷ روز پس از صدور این بیانیه موافقت خود با موارد آن را به آژانس اعلام میکند» و در ادامه همین بند تاکید شده است تبدیل بیانیه به توافقنامه و عملیاتی شدن آن مشروط به پذیرش مفاد بیانیه از سوی گروه وین است و ایران متناسب با چگونگی پذیرش گروه وین، نظر نهایی و اجرایی خود را درباره تعامل با این گروه و به طور مشخص تعهد گروه وین مبنی بر تحویل ۱۲۰ کیلوگرم سوخت لازم برای راکتور تحقیقاتی تهران، اعلام میکند.
در این بند اگرچه قید اعلام موافقت ایران به آژانس «ظرف ۷ روز پس از صدور بیانیه» ضرورتی نداشت و میتواند ابهامآفرین باشد ولی تاکید بر تعامل اجرایی متناسب با چگونگی پذیرش بیانیه از سوی گروه وین، هوشمندانه است و ابهام احتمالی را برطرف میکند.
و اما، اگر «گروه وین» مفاد بیانیه سه جانبه تهران را بپذیرد- که بعید به نظر میرسد- میتوان به چند دستاورد بزرگ و درخور توجه این بیانیه امیدوار بود.
الف: در بند اول بیانیه حق برخورداری همه کشورهای عضو NPT و از جمله جمهوری اسلامی ایران از استفاده صلحآمیز فعالیت هستهای و بهره مندی بدون تبعیض در تحقیق و توسعه و تولید انرژی هستهای مورد تاکید قرار گرفته است که این بخش برجستگی چندانی ندارد و آمریکا و متحدانش جز در مواردی نادر و کم شمار، این حق را برای جمهوری اسلامی ایران انکار نکردهاند، بلکه با این بهانه غیرمنطقی و بی اساس که ایران در فعالیت هستهای خود قابل اعتماد نیست، سعی در کارشکنی و نهایتاً محروم کردن جمهوری اسلامی ایران از تمامی فعالیتهای هستهای داشته و دارند. اما در ادامه همین بند به حق برخورداری ایران اسلامی از «چرخه سوخت
هسته ای، شامل فعالیتهای غنیسازی» اشاره شده است بنابراین در صورتی که گروه وین مفاد بیانیه تهران را بپذیرد، دیگر بهانهای برای کارشکنی نخواهد داشت و چنانچه به کارشکنیها ادامه بدهد - که میدهد- اقدامات کارشکنانه و باجخواهانه آنها با پذیرش مفاد بیانیه در تعارض بوده و نزد افکار عمومی جهانیان توجیهی ندارد.
ب: در بند ۴ بیانیه سه جانبه «هرگونه تقابل، اعم از اقدامات، رفتار و یا بیانیههای تهدیدآمیزی که به حقوق و تعهدات هستهای ایران تحت معاهده NPT آسیب برساند» منع شده است.
بدیهی است که حریف در صورت پذیرش مفاد این بند از بیانیه، دیگر برای ادامه اقدامات خصمانه خود علیه فعالیت هستهای ایران توجیهی ندارد.
۴ـ ممکن است گفته شود که کشورهای آمریکا، فرانسه و روسیه ـ روسیه کمتر- بارها نشان دادهاند که به هیچیک از تعهدات خویش و معاهدات بینالمللی پایبند نیستند، بنابراین، بر فرض پذیرش مفاد بیانیه سه جانبه تهران، احتمال نادیده گرفتن آن از سوی کشورهای یاد شده دور از انتظار نخواهد بود. که در پاسخ باید گفت؛ در صورت عدم پایبندی آنها، اولاً؛ چیزی از دست ندادهایم- زیرا بیانیه فاقد الزام اجرایی است و الزام اجرایی نیز مطابق همین بیانیه موکول به توافق طرفین است- و ثانیاً؛ سند دیگری از قانون شکنی حریف را در مجامع بینالمللی و افکار عمومی جهانیان به ثبت رساندهایم. ضمن آن که...
۵ ـ «گروه وین» منحصر به سه کشور آمریکا، فرانسه و روسیه نیست، بلکه «آژانس بینالمللی انرژی اتمی» نیز یکی از ۴ ضلع گروه وین است و قید و شرط تاکید شده در بندهای ۶ و ۷ بیانیه مبنی بر پذیرش مفاد آن از سوی گروه وین، شامل پذیرش آژانس بینالمللی هم میشود و این نکته را میتوان و باید از نکته سنجیهای بیانیه تلقی کرد. چرا که طرف اصلی و رسمی جمهوری اسلامی ایران در چالش هستهای چند ساله، آژانس بینالمللی انرژی اتمی است، بنابراین موافقت آژانس با مفاد بیانیه تهران به مفهوم آن است که از بسیاری ادعاهای قبلی خود درباره پرونده هستهای کشورمان دست کشیده است. از سوی دیگر، مطابق اساسنامه آژانس، تصمیمها و اعلام نظرهای موافق یا مخالف این نهاد بینالمللی، قبل از آن که در شورای حکام به تصویب برسد فاقد ارزش قانونی بوده و رسمیت ندارد. بنابراین، آژانس بینالمللی انرژی اتمی به عنوان یکی از ۴ ضلع گروه وین، در صورتی میتواند با مفاد بیانیه سه جانبه تهران موافقت کند که این تصمیم در شورای حکام آژانس مطرح گردیده و با آن موافقت شده باشد. در این حالت -بر فرض موافقت شورای حکام- مفاد بیانیه تهران از سوی اعضای اصلی و دایمی این شورا که آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین و روسیه از جمله آنها هستند و نیز بسیاری از کشورهای مطرح دیگر -که اعضای دورهای شورای حکام را تشکیل میدهند- مورد موافقت قرار گرفته و به تصویب رسیده است و این سند - در صورت تصویب که بعید به نظر میرسد- یکی از بزرگترین دستاوردهای بیانیه تهران در طول چالش هستهای چند سال اخیر خواهد بود.
۶ - در بند ۹ بیانیه به آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای گفت وگو با کشورهای ۵+۱ اشاره شده است که این آمادگی نکته جدیدی نیست و از مدتها قبل وجود داشته و اعلام شده بود. اما، در ادامه همین بند حوزه و میدان گفتوگو مشخص شده و آمده است که این گفت وگوها «حول نگرانیهای مشترک بر مبنای تعهدات دستجمعی و براساس مشترکات دو بسته پیشنهادی» خواهد بود. تاکید بیانیه بر «مشترکات دو بسته پیشنهادی» درخور توجه است. چرا که بسته پیشنهادی جمهوری اسلامی ایران، فاقد موضوعات هستهای است، بنابراین آن بخش از بسته پیشنهادی ۵+۱ که شامل مسائل هستهای است به طور طبیعی با بسته پیشنهادی ایران مشترک نبوده و نمیتواند در دستور کار گفتگوهای بعدی ایران و کشورهای ۵+۱ قرار داشته باشد. این همان نکتهای است که جمهوری اسلامی ایران بارها بر آن تاکید ورزیده و چرخه غنی سازی اورانیوم و تولید سوخت خود را غیرقابل
چانه زنی و گفتگو اعلام کرده بود.
۷ـ برخی از رسانهها و محافل سیاسی غرب در اولین واکنش نسبت به بیانیه تهران، این بیانیه را نشانه عقبنشینی! جمهوری اسلامی ایران از موضع قبلی خود مبنی بر انجام تبادل در خاک ایران ارزیابی کردند اما بسیاری از محافل و مجامع دیگر با تحلیل محتوای بیانیه، از آن به عنوان یک پیروزی برای جمهوری اسلامی ایران یاد کردند، این مجامع به ویژه مشروط کردن مفاد بیانیه به پذیرش گروه وین را، نشانه هوشمندی طرف ایرانی دانستهاند. رژیم صهیونیستی اعلام کرد که ایران دو کشور ترکیه و برزیل را به بازی گرفته است! نیویورک تایمز از بیانیه تهران با عنوان یک حرکت تاکتیکی یاد کرد. خبرگزاری رویترز اعلام کرد که ایران با صدور بیانیه سه جانبه تهران، توجیهی برای تحریمهای غرب علیه این کشور باقی نگذاشته است. شبکه الجزیره به نقل از مقامات فرانسوی گفت؛ بیانیه تهران، گروه ۵+۱ را برای اعمال تحریم بر سر دوراهی قرار داده است و...
٨ ـ و بالاخره این نکته نیز گفتنی است که با توجه به آنچه شرح آن گذشت، احتمال چندانی برای پذیرش مفاد بیانیه از سوی «گروه وین» وجود ندارد ولی جمهوری اسلامی ایران در هر دو حالت پذیرش یا عدم پذیرش گروه وین، برنده این میدان خواهد بود، چرا که پذیرش بیانیه به مفهوم نفی ادعاهای قبلی است و عدم پذیرش بیانیه به معنای آن خواهد بود که برنامه هستهای ایران برای حریف فقط یک بهانه جویی بیرون از بستر فنی و حقوقی است- که هست- و حاکمیت اسلام ناب محمدی(ص) و الگو شدن آن برای سایر ملتهای مسلمان کانون اصلی نگرانی و اضطراب غرب است و این، کم دستاوردی نیست.»
توافق تهران وصفآرایی جدید هستهای
سرمقاله روزنامه آرمان به قلم علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس است با عنوان توافق تهران وصفآرایی جدید هستهای که در آن نوشته است: «با اقدامی که جمهوری اسلامی ایران در عرصه دیپلماسی هستهای که امروز به یکی از مسائل مهم جهانی مبدل شده انجام داده، گام مهمی در جهت حل مشکل برداشته شده است. آمریکا سعی میکرد با تحریک افکار عمومی جهان از یک طرف و تحریک ذهنیت مسئولان کشورها و شورای امنیت سازمان ملل از سوی دیگر زمینه تحریم بیشتر علیه ایران را فراهم کند. اما تفاهم میان ایران، ترکیه و برزیل و بیانیه تهران خنثی کننده طراحی آمریکا برای پیچیدهتر کردن مسائل هستهای بود و اینک گروه ۵+۱ باید در مقابل این گام پاسخگو باشند. این توافق صرفاً با تلاش جمهوری اسلامی ایران صورت نگرفت؛ بلکه با تلاش هر سه کشور بود و در واقع یک صف آرایی سیاسی جدیدی در عرصه هستهای به نفع ایران ایجاد شده است. اگر آمریکا و همپیمانان غربی این کشور در گفتمان خود صادق باشند، با عنایت به پیشنهاد مطرح شده توسط گروه وین که پیشنهاددهنده این تبادل بودند و در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران این پاسخ را ارائه کرد؛ بنابراین نقطه پایانی بر مشکلاتی که آنها برخلاف واقعیت فعالیت صلح آمیز هستهای ایران ایجاد کردند، باشد. این مطالبه از طرف نمایندگان مجلس به طور جدی مطرح است که شورای امنیت سازمان ملل باید قطعنامههای صادر شده علیه ایران درخصوص تحریم را ملغی کند و با این تفاهم زمینه برای مشارکت بسیاری از شرکتها جهت راهاندازی نیروگاههای هستهای آماده میشود.
بیانیه تهران یک آزمون بزرگی برای گروه ۵+۱ است تا نسبت به مسئولیت خود عمل کنند و هرگونه تخلف در این مسئولیتها و عدم اجرای این تفاهم به عهده آمریکا خواهد بود. علیالاصول اگر غربیها صداقتی داشته باشند باید از این توافق استقبال کنند و با توجه به این که آنها بارها در این زمینه تاکید میکردند اکنون باید از این توافق به خوبی استقبال کنند.»
پیروزی یا عقبنشینی؟
پیروزی یا عقبنشینی؟ عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که بشرح زیر میباشد: «دیروز، در پی انجام مذاکرات سهجانبه ترکیه، برزیل و جمهوری اسلامی ایران در تهران درباره چگونگی تبادل سوخت هستهای، بیانیهای منتشر شد که مهمترین فراز آن، اعلام موافقت جمهوری اسلامی ایران با مبادله سوخت در خارج از ایران است. ماده ۵ این بیانیه مقرر میدارد جمهوری اسلامی ایران ۱۲۰۰ کیلوگرم سوخت اورانیوم کمتر غنی شده را در ترکیه به امانت میگذارد که در مالکیت ایران خواهد بود و ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی امکان نظارت بر آن را خواهند داشت. در ماده ۶ این بیانیه آمده است: جمهوری اسلامی ایران موافقت خود را با موارد فوق (موافقت با تبادل سوخت هستهای در خاک ترکیه، به امانت گذاشته شدن ۱۲۰۰ کیلوگرم سوخت اورانیوم کمتر غنی شده در ترکیه و اینکه تبادل سوخت یک گام مثبت و رو به جلو تلقی شود و همکاری صلحآمیز هستهای جایگزین هرگونه تقابل و تهدید گردد) به آژانس بینالمللی انرژی اتمی ظرف ۷ روز اعلام میکند و متناسب با درخواست گروه وین (روسیه، فرانسه، آمریکا و آژانس بینالمللی انرژی اتمی) جزئیات بیشتری درباره تبادل سوخت از طریق توافقنامه خطی و ترتیبات مربوط به توافقنامه ایران و وین که متعهد به تحویل ۱۲۰ کیلوگرم سوخت اورانیوم مورد نیاز راکتور میباشند، شرح داده خواهد شد.
براساس ماده ۷ این توافقنامه، از زمانی که گروه وین توافق خود را اعلام کند. طرفین خود را ملزم به اجرای ماده ۶ میدانند و ایران نیز موافقت خود را با انتقال ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم کمتر غنی شده (LEU) اعلام میکند و گروه وین نیز متعهد میشود ۱۲۰ کیلوگرم سوخت مورد نیاز رآکتور تهران را به ایران تحویل دهد.
این پیشبینی نیز در بیانیه تهران گنجانده شده است که درصورتی که مفاد این توافقنامه مورد توجه قرار نگیرد حسب درخواست ایران، دولت ترکیه سوخت به امانت گذاشته شده را بدون معطلی به ایران برگشت دهد.
درباره توافق سهجانبه تهران برای مبادله سوخت اتمی چند نکته قابل تأمل است که از اینقرارند:
۱ - مهمترین نکته اینست که تا قبل از اجلاس گروه ۱۵ در تهران و اجلاس سه جانبه ترکیه، برزیل و ایران، سیاست محوری نظام جمهوری اسلامی ایران این بود که «مبادله سوخت اتمی فقط در ایران». این نکته را آقای منوچهر متکی وزیرامورخارجه کشورمان هفته گذشته برای چندمین بار مورد تأکید قرار داد و نکتهایست که با سیاست اعلام شده توسط رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای منطبق است. ایشان، سال گذشته تبادل سوخت با کشورهای گروه ۵+۱ را مشروط به سه شرط دانستند که عبارت بودند از:
۱ - تبادل همزمان سوخت ۲۰ درصد در برابر اورانیوم ٣,۵درصد
۲ - انجام مبادله فقط در خاک ایران
٣ - تعیین میزان اورانیومی که مبادله میشود براساس نیاز ایران
متأسانه در بیانیه دیروز تهران، هیچیک از این سه شرط رعایت نشده و ایران پذیرفته است ۱۲۰۰ کیلوگرم سوخت ٣,۵درصدی اورانیوم خود را قبل از آنکه چیزی تحویل بگیرد از کشور خارج نماید وظرف یکسال بعد مقدار ۱۲۰ کیلوگرم سوخت ۲۰ درصد غنی شده تحویل بگیرد. این، نه تنها رعایت شرطهای مذکور نیست، بلکه یک عقبنشینی آشکار در همه زمینههای اعلام شده قبلی میباشد.
۲ - در تاریخ ۱۷,۲/٨۹ یعنی فقط ۱۰ روز قبل از صدور بیانیه تهران، سخنگوی وزارت امورخارجه در بیان جزئیات مورد نظر جمهوری اسلامی ایران برای مبادله سوخت اتمی، برروی تناسب مقدار مورد نظر برای مبادله تأکید کرد. در این زمینه، گروه ۵+۱ در تاریخ ۲۷ مهر سال ٨٨ خواستار ارسال۷۵ درصد اورانیوم ایران با غنای ٣,۵ درصد به روسیه و سپس فرانسه برای تبدیل شدن به میلههای سوخت با غنای ۲۰ درصد شد. این پیشنهاد گروه ۵+۱ مورد پذیرش ایران قرار نگرفت زیرا ایران معتقد بود درصورتی که شرایطی مانند همزمانی و سایر تضمینها داده شوند، در آنصورت نیز باید جانب احتیاط رعایت گردد و ایران ابتدا مقدار کمی از اورانیوم ٣,۵ درصد خود را با سوخت ۲۰ درصد مبادله نماید و در صورت انجام بدون مشکل آن، در مراحل بعدی برای مبادله بقیه اورانیوم تا ۷۵ درصد نیز اقدام نماید. اما در توافقنامه دیروز تهران صحبت از اینست که ایران ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم ٣,۵درصد خود را به ترکیه ارسال نماید که این مقدار حدود ٨۰ درصد موجودی ایران را شامل میشود.
٣ - در گذشته، در برابر ۷۵ درصد اورانیوم ٣,۵درصد غنی شده ایران قرار بود ۲۰۰ کیلوگرم سوخت ۲۰درصد تحویل ایران شود، ولی در توافق دیروز صحبت از اینست که در مقابل همان مقدار، فقط ۱۲۰ کیلوگرم سوخت ۲۰ درصد به ایران تحویل شود. معلوم نیست این کاهش ٨۰ کیلویی چرا؟
۴ - در اظهارات سخنگوی وزارت امورخارجه در تاریخ ۱۷ اردیبهشت، علاوه بر ضرورت همزمانی مبادله، درباره مکان مبادله نیز اظهارنظر شده و وی در همین اظهارات تاکید نمود از نظر ایران هیچ مکانی غیر از ایران برای مبادله قابل پذیرش نیست. این نکته و سایر نکاتی که در اظهارات سخنگوی وزارت خارجه مورد تاکید قرار گرفته، همگی بر سیاست اعلام شده توسط رهبر معظم انقلاب در زمینه مبادله سوخت اتمی منطبق است درحالی که در توافقنامه دیروز تهران هیچیک ازآنها رعایت نشدهاند.
۵ - در بهمن ماه سال گذشته بعد از آنکه آمریکا و بعضی اعضای گروه ۵+۱ بر نقطه نظر زیادهخواهانه خود مبنی بر عقبنشینی ایران در موضوع هستهای اصرار ورزیدند و ایران را به تحریمهای بیشتر تهدید کردند، رئیسجمهور کشورمان اعلام کرد دستور غنی سازی ۲۰ درصدی را توسط ایران صادر کرده تا نیازی به مبادله سوخت نداشته باشیم. بلافاصله بعد از صدور این دستور، رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان نیز اعلام کرد غنیسازی ۲۰ درصدی در تاسیسات هستهای ایران شروع شده است. با توجه به این اعلام و این اقدام، ایران چه نیازی به امضای توافقنامهای دارد که در آن اینهمه عقبنشینی وجود دارد؟ اگر اخبار مربوط به توان ایران برای غنیسازی ۲۰درصد صحت داشته باشد، تازمانی که سوخت رآکتور تهران به پایان برسد ما میتوانیم سوخت جایگزین را تأمین نمائیم و نیازی به ارسال ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم خود به خارج از خاک ایران و دریافت سوخت ۲۰ درصد غنی شده تا یکسال دیگر نداریم. با توجه به این واقعیت، این سوال مطرح است که توافقنامه تهران چرا؟ جالب است که رئیس سازمان انرژی اتمی در تاریخ۱٨ فروردین سال جاری گفت: «ایران، اورانیوم ۲۰ درصدی تولید کرده است»
و در اول اردیبهشت همین امسال نیز گفته است: «تولید سوخت ۲۰ درصدی به خوبی پیش میرود» با اینحال، ما
چه نیازی به چنین توافقنامهای داریم؟
۶ - میان ترکیه و سایر کشورها چه تفاوتی وجود دارد که آقایان مبادله در خاک ترکیه را بیاشکال میدانند؟ اگر آمریکا و سایر اعضای گروه ۵+۱ درصدد خیانت به ایران باشند و نخواهند به تعهدات خود در توافقنامه عمل کنند، میتوانند در خاک ترکیه نیز چنین کنند. بنابر این، تأکید بر مبادله در خاک ایران، سیاست درستی است که باید بر آن پای فشرد.
این واقعیتهای آشکار، بر این نکته تأکید میکنند که برخلاف آنچه در تبلیغات رسمی اعلام میشود، توافق دیروز تهران نباید یک پیروزی قلمداد شود، زیرا یک عقبنشینی در برابر زیادهخواهیهای غرب است و جمهوری اسلامی ایران نباید به آن تن دهد.»
پیامهای بیانیه مشترک
روزنامه جام جم در صفحه اول خود یادداشتی دارد با عنوان پیامهای بیانیه مشترک به قلم مهدی فضائیلی که بشرح زیر است: «این روزها، ایران کانون خبرهای مهم بینالمللی است اما «بیانیه» مشترک ۱۰ مادهای ایران، ترکیه و برزیل، بیش از دیگر موارد خبرساز شد؛ بیانیهای که حاوی پیامها و نکات مهمی است.
این نوشتار صرفاً به برخی از این پیامها میپردازد و نکات متعددی را که در مواد این بیانیه است، به فرصت دیگری وامیگذارد.
۱ـ بیانیه مشترک ٣ کشور ایران، برزیل و ترکیه در وهله نخست این پیام را دارد که دوران بازیگری صرف چند کشور محدود غربی و غیرغربی برای ورود به موضوعات مهم بینالمللی و به نتیجه رساندن آنها پایان یافته است و جهان امروز شاهد ورود بازیگران جدیدی است، بازیگرانی در نقاط مختلف دنیا که ضمن برخورداری از توانمندیهای بالا، این واقعیت را درک کردهاند که میتوانند بهجای در حاشیه ماندن وارد متن شوند و به جای تماشای بازی، بازیگر و حتی بازیساز باشند.
این توان اختصاص به برزیل و ترکیه ندارد و کشورهای متعدد دیگری نیز این ظرفیت را دارند که به ایفای نقش بپردازند مشروط بر این که درک صحیحی از شرایط امروز دنیا داشته باشند و به این باور برسند که آنها نیز میتوانند.
۲ـ پیام دیگر این بیانیه آن است که هر گاه کشورهای مستقل، توانمند و اهل تعامل وارد عرصه شوند و کشورهایی زیادهخواه مانند آمریکا و برخی متحدانش غایب باشند، دستیابی به توافق چقدر امکانپذیر میشود.
واقعیت این است که هر گاه کشورهایی همچون آمریکا، انگلیس و فرانسه خواستهاند با واسطهگری، مشکلی را حل کنند، یا نتوانستهاند یا این که در نهایت با تضییع حقوق حداقل یک طرف قضیه، موضوع خاتمه یافته است.
ماجرای چند دهه مساله غمانگیز فلسطین، پرونده هستهای ۲۰ساله و موضوع هستهای ٨ ساله ایران از جمله این موارد است.
٣ ـ بیانیه ۲۷ اردیبهشت تهران همچنین ثابت کرد جمهوری اسلامی ایران همواره برای حل و فصل مسائل مربوط به فعالیتهای هستهای خود با حسننیت برخورد کرده و برای هر گونه تعامل مثبت همکاریهای سازندهای داشته است.در این مورد نیز چنانچه از قبل بارها مطرح شده بود، جمهوری اسلامی ایران برای رسیدن به این نقطه به دنبال «تضمینهای عینی» بود که نهایتا با توجه به مفاد این بیانیه و شرایط دو کشور ترکیه و برزیل این تضمین حاصل شده است. لذا بخصوص کشورهای آمریکا، انگلیس و فرانسه باید به این پرسش پاسخ دهند که چرا طی این سالها رفتاری داشتهاند که جمهوری اسلامی ایران نتواند به آنها اعتماد کند. به هر حال بیانیه مشترک ایران، ترکیه و برزیل به امضا رسید و «آمادگی» ایران براساس شرایط مندرج در بیانیه برای تبادل سوخت رسماً اعلام شد. حال این گروه وین (آمریکا، روسیه، فرانسه و آژانس بینالمللی انرژی اتمی) است که باید موضع خود را مشخص سازد و برای جلوگیری از سوختن فرصتها و زمان، ضمن موافقت با این بیانیه اقدامات عملی لازم را آغاز کند.البته کاملاً روشن است که جمهوری اسلامی ایران کماکان و طبق برنامهریزیهای انجام شده از حقوق خود برای تداوم فعالیتهای صلحآمیز هستهای استفاده خواهد کرد؛ نکتهای که در ماده یک این بیانیه نیز به آن تصریح شده است.»
منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی
|