بحران هسته ای، عقب نشینی جمهوری اسلامی و جنبش سبز
م. چشمه
•
در درون جنبش سبز هستند کسان دیگری که عقب نشینی و چرخش تاکتیکی رژیم در زمینه هسته ای را نه ناشی از سیاست وقت کشی و یا درماندگی رژیم بلکه آنرا ناشی از بسر عقل آمدن زمامداران ایران میدانند. اینان معتقدند این مسأله را میبایست به فال نیک گرفت چرا که میتواند سر آغاز عصر جدیدی در اصلاحات در ایران باشد. البته هیچ ناظر تیز بینی بر امور ایران نمیتواند با این تحلیل موافق باشد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
٣۰ ارديبهشت ۱٣٨۹ -
۲۰ می ۲۰۱۰
۱. عقب نشینی رژیم، در غلتان و آب نبات
در طی چند روز گذشته جامعه جهانی شاهد اعلام دو خبر مهم در زمینه بحران هسته ای ایران بود. با اعلام سفر غیر منتظره رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه به ایران در پایان هفته گذشته همزمان با سفر رئیس جمهور برزیل به تهران شواهد حاکی از عقب نشینی نسبتاً مهم حاکمیت اسلامی در زمینه هسته ای از مواضع قبلی خود بود. ظاهراً رژِیم ایران توافق کرده است ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم کم غنی شده را در ازای دریافت ۱۲۰ کیلوگرم اورانیوم ۲۰ درصد غنی شده برای رآکتور اتمی دانشگاه تهران جهت مصارف طبی به ترکیه تحویل دهد؛ کاری را که در طی هفت ماه گذشته پس از نشست وین موکداً از آن سر باز زده بود. رژیم ایران در این دوره همواره بر لزوم نگهداری اورانیوم غنی شده در خاک ایران تأکید میکرد. هنوز مرکب توافق سه جانبه ایران، ترکیه و برزیل خشک نشده بود که دولت آمریکا از زبان وزیر امور خارجه خود خانم کلینتون اعلام کرد که در زمینه اعمال تحریمهای جدید توافق چین و روسیه را بدست آورده و آنرا به شورای امنیت سازمان ملل ارائه خواهد کرد. از قرار بنا به گزارش واشنگتن پست (گلن کسلر، ۱۹ مه ۲۰۱۰) این عکس العمل آمریکا خشم دولت های ترکیه و برزیل را که اکنون مدتیست زمینه را برای باج گیری بیشتر از مافیای آخوندی-نظامی حاکم بر ایران فراهم دیده اند، دامن زده است. در همین زمان اعلام شد که ۲٣۴ تن از راه یافتگان به مجلس شورای اسلامی و از جمله علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی که مدتی پیش توافقهای مشابه را به دادن "در غلتان و گرفتن آب نبات" تشبیه کرده بود، از این توافق حمایت کرده و خواستار پایان دادن به مشاجرات درونی جبهه ارتجاع و به نمایش گذاشتن صف واحد در مقابل مخالفین و جامعه بین المللی شده اند.
لازم به تذکر است که قرارداد سه جانبه فعلی در اصل شبیه توافق اکتبر گذشته در وین است که دولت ایران پس از موافقت اولیه در نتیجه اختلافات درونی بدان پشت نمود. تفاوت دو توافق در اینست که در اکتبر سال گذشته میزان اورانیوم غنی شده که قرار بود تحویل روسیه شود (۱۲۰۰ کیلوگرم) معادل ٨۰ در صد کل موجودی ایران و اکنون حدود ۵۰ در صد آنست. علاوه بر این در توافق فعلی دولت ایران اعلام نموده که کماکان حاضر نیست از غنی سازی اورانیوم تا میزان ۲۰ در صد صرفنظر کند. محتملاً از نقطه نظر دولت آمریکا و غرب توافق سه جانبه فعلی بیشتر تاکتیکی از جانب رژیم برای وقت کشی و ایجاد تفرقه میان دول غربی، چین و روسیه تلقی می شود. درعین حال بنظر می آید که دولت آمریکا چرخش جدید رژیم را کاملاً منفی ارزیابی نمیکند. اما از آنجا که حکومت اسلامی ایران اصولاً اعتماد بین المللی را از دست داده و اساساً تنها زبان زور و فشار را درک میکند، لذا حرکت غیر مترقبه دیروز دولت آمریکا یعنی پیگیری تحریمهای جدید (روند چهارم در شورای امنیت سازمان ملل) نمیتواند زیاد تعجب بر انگیز باشد، و احتمالاً بقصد گرفتن امتیازهای بیشتری از رژیم ایران تنظیم شده است. تحریمهای احتمالی سازمان ملل باحتمال زیاد تأثیر اقتصادی زیادی نخواهد داشت، ولی در عرصه سیاسی رژیم را هر چه بیشتر بانزوا خواهد کشانید. تحریمهای خارج از چارچوب سازمان ملل توسط دول غربی احتمالاً دارای تأثیر اقتصادی بیشتری بر جامعه ایران خواهند بود.
پیچ و تابها و چرخشهای رژیم اسلامی در زمینه بحران اتمی یادآور سیاستهای رژیم در دوران جنگ ایران و عراق است که پس از فتح خرمشهر، علیرغم پیشنهاد امتیازهای هنگفت از جانب دول همسایه عربی حاضر به پایان جنگ نگردید؛ تا بالاخره نیز با قبول هزینه های مرگبار برای ایران مجبور به سرکشدن جام زهر توسط خمینی گردید. اکنون نیز رژِیم که کسب دانش ساخت بمب اتمی و یا تولید آنرا بمثابه تضمین و بیمه نامه برای تثبیت قدرت سیاسی خود ارزیابی میکند، با مواجهه با جبهه مشترک جهانی از جمله چین و روسیه و بحران اقتصادی و اجتماعی در داخل و تهدید جنبش سبز دچار سرگیجه و تشتت درونی گردیده جامعه ایران و جامعه بین المللی را به بازی گرفته است. نتیجه چنین سیاستی وارد آوردن خسارات عظیم به اقتصاد ایران، انزوای شدید بین المللی و قرار دادن ایران در معرض خطر یک جنگ ویرانگر بوده است. اگر بخوهیم به عمق سردرگمی و تشتت رژیم پی ببریم کافیست به فرایند سفر اردوغان به تهران نظر افکنیم. وی که بنا به گزارش خبرگزاریها قرار بود در ابتدا همزمان با لولا دا سیلوا رئیس جمهوری برزیل به ایران سفر کرده تا توافق قبلاً تدارک دیده شده را امضاء کند در روز جمعه گذشته ناگهان اعلام کرد که بایران سفر نخواهد کرد. سپس در نتیجه عقب نشینی ایران، در طی دو روز این تصمیم را تغییر داده به ایران سفر کرد.
۲. جنبش سبز و بحران هسته ای
بر آزادیخواهان ایران پوشیده نیست که سلامت مردم و منافع ملی ایران ایجاب میکند که حاکمان فاسد، تبهکار و مرتجع ایران به سلاح هسته ای مجهز نگردند. در نتیجه تحویل اورانیوم کم غنی شده بخارج کشور برای دریافت اورانیوم مورد نیاز مصارف طبی اگر همراه با توقف غنی سازی بیشتر (بمنظور جلوگیری از ایجاد اورانیوم بیشتر غنی شده که دارای مصرف نظامی است) باشد، میبایست مورد پشتیبانی اپوزیسیون و جنبش سبز قرار گیرد. رژیم ایران بنا شواهد زیاد از جمله لو رفتن تأسیسات اتمی طبس و پایگاه مخفی نزدیک قم و عدم همکاری با آژانس بین المللی اتمی در مورد فعالیتهای اتمی خود دست به پنهانکاری زده و اعتماد جامعه جهانی را کاملاً از دست داده است. لذا جنبش سبز میبایست با اتخاذ مواضع صحیح صلح آمیز در مورد بحران هسته ای سعی کند تا اعتماد جامعه جهانی را بخود جلب نماید. متأسفانه رهبران نمادین جنبش سبز از جمله آقای موسوی در مورد توافق وین در اکتبر گذشته مواضح صحیح اتخاذ نکرده و به موضع ناسیونالبسم کاذب، پوپولیستی و غرب ستیزانه در غلطیدند. هم اکنون نیز گردانندگان سایت جرس با درج مقالاتی در مورد بحران هسته ای که تفاوت چندانی با مواضع بزعم آنان "اصولگران" حاکم بر ایران ندارد، حقیقتاً آب را گل آلود کرده و حمایت بین المللی را به جنبش سبز تضعیف میکنند. بطور مثال ماه گذشته در مقاله ای بقلم هدی یگانه تحت عنوان "نشست واشنگتن؛ خلع سلاح جهانی یا دشمن جدید هسته ای"(۱) به باراک اوباما در پی نشست دو روزه کنترل سلاحهای هسته ای با شرکت سران بسیاری از کشورهای جهان خرده گرفته میشود که وی در عوض توجه به فعالیتهای هسته ای اسرائیل بیجهت در مورد فعالیتهای هسته ای جمهوری اسلامی شبهه ایجاد میکند. در این زمینه میخوانیم: "آمریکا تلاش دارد که کشورهای جهان را متقاعد کند که ایران یکی از کشورهائی است که باید فعالیتهای هسته ای اش کنترل شود و در حالی که هنوز هیچ مدرکی دال بر فعالیتهای نظامی ایران از سوی سازمانهای بین المللی منتشر نشده است و حاکمان ایران بر این باورند که فعالیتهای هسته ای ایران زیر نظر مانیتورینگ ۲۴ ساعته دوربین های آژانس صورت میگیرد."(همانجا) آقای یگانه در مقاله خود هدف اصلی دولت اوباما را در مبارزه با گسترش سلاحهای هسته ای و جلوگیری از افتادن آنها بدست سازمانهای تروریستی را در واقع بهانه ای برای گسترش حضور آمریکا در منطقه میداند. وی مینویسد: "در هر حال آمریکا بار دیگر برای توجیه سیاستهای برون مرزی و حفظ هژمونی خود، در صدد یافتن هم پیمان است. اینک سران کاخ سفید با طرح نگرانی تازه برای امنیت آمریکا –"سازمانهای تروریستی اتمی"— میخواهند مقدمات حضور پر رنگتر خود در افغانستان و خاورمیانه را فراهم کنند."
در درون جنبش سبز هستند کسان دیگری که عقب نشینی و چرخش تاکتیکی رژیم در زمینه هسته ای را نه ناشی از سیاست وقت کشی و یا درماندگی رژیم بلکه آنرا ناشی از بسر عقل آمدن زمامداران ایران میدانند. اینان معتقدند این مسأله را میبایست به فال نیک گرفت چرا که میتواند سر آغاز عصر جدیدی در اصلاحات در ایران باشد. البته هیچ ناظر تیز بینی بر امور ایران نمیتواند با این تحلیل موافق باشد.
منافع ملی ایران و عقل سلیم ایجاب میکند که فعالین، رهبران نمادین و سایر مبارزین جنبش سبز در مناقشه جمهوری اسلامی با جامعه جهانی و در تحلیل نهائی با مردم ایران دسایس رژیم و ماهیت خدعه گر آنرا افشاء کرده و بدیل دیگری را به جامعه جهانی عرضه کنند.
م. چشمه، ۲۹ اردیبهشت ٨۹
زیرنویس:
۱. " نشست واشنگتن؛ خلع سلاح جهانی یا دشمن جدید هسته ای"، جرس، ۲۵ فروردین ٨۹.
|