در نقد بیانیه ۷۲ تن: در نزاع اسرائیل و فلسطین، کسی نه حق مطلق است نه باطل مطلق
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲۰ خرداد ۱٣٨۹ -
۱۰ ژوئن ۲۰۱۰
اخبار روز - گزارش دریافتی: جمعی از جوانان و دانشجویان ایرانی در پاسخ به بیانیه ۷۲ فعال سیاسی درباره مسئله غزه نامهای خطاب به آنان منتشر کردهاند. در این نامه نگاه امضاکنندکنندگان بیانیه «ایدئولوژیک، یکسویه و نامنطبق با منافع ملی آنان» خوانده شده و مورد نقد قرار گرفته است. آنان در این نامه همسان فرض کردن جنبش خشونتپرهیز مردم ایران با جنبش فلسطین که از روش های خشونتآمیز چون ترور و انتحار و .. استفاده میکند را نادرست دانستهاند. متن بیانیه به شرح زیر است.
در حالیکه جنبش سبز یک ساله شده است و در یک سالگی خود بیش از پیش در معرض هجوم حکومت جائر است، وارد شدن به جدل با آن ۷۲ تن بر سر نزاع فلسطین و اسرائیل ما را بر سر دوراهی سختی قرار داده بود. اگر نگرانی ما تنها این بود که شما اشتباه میکنید و ابهام ها و پیچیدگی های نزاع فلسطین و اسرائیل را به دلخواه، یکطرفه و جانبدارانه نادیده میگیرید هرگز به این حیطه وارد نمیشدیم، مسئله اما تنها این نیست، بیش از آن، این است که آنچه شما میگویید سخت به زیان حال جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران است.
پیش از هر چیز شما اشتباه می کنید آنجا که بر «کشتار بی رحمانه ی چند تن از سرنشینان صلح طلب و غیر نظامی» انگشت میگذارید. تمامی جهان صحنههای واضحی از آن سرنشینان صلح طلب را دید که چگونه با چماق و میله آهنی و سلاح سرد سربازانی را که هنوز پا بر عرشه کشتی ننهاده بودند به قصد کشت، کتک میزدند. صدالبته می بایست قتل هر انسانی را محکوم کرد و ما نیز حادثه رخداده را محکوم می کنیم اما چگونه میتوان آن صحنه ها را دید و مدعی شد تعدادی صلح طلب بیرحمانه کشتار شدهاند؟ در قاموس شما به کسانی که با میله دیگران را به قصد کشت میزنند صلح طلب میگویند؟
جنبش سبز مردم ایران را «دوشادوش مقاومت تحسین برانگیز آزادی خواهانه و دموکراسی خواهانه و مبارزه ی دلیرانه ی ملت فلسطین علیه اشغال سرزمینشان» دانسته اید. براستی در مورد کدام جنبش سبز سخن میگویید؟ ما به گوش خود شنیده ایم که بخش قابل توجهی از مردم در خیابان ها، زیر سخت ترین فشارها و سرکوب ها «شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» را سر داده اند، شما چطور اینگونه با قطعیت به نمایندگی از جنبش سبز، جنبش سبز را به گونه دیگری تفسیر می کنید؟ جنبش سبز مردم ایران چگونه دوشادوش مردم فلسطین مبارزه میکند و مبارزات آنان را تایید میکند؟ آیا موافقید که از این پس جوانان ایرانی به خود بمب ببندند وخود را منفجر کنند؟ آیا موافقید که جنبش سبز مردم ایران تیم های ترور تشکیل دهد و چهره های شناخته شده سرکوب را ترور کند؟ آیا موافقید که جوانان ایرانی با تهیه راکت و خمپاره مراکز حساس حکومتی و مجتمع های مسکونی که سپاهیان در آن ساکنند را خمپارهباران کنند؟ آیا موافقید جنبش سبز مردم ایران نیروهای سرکوبگر بسیج و پلیس ضدشورش را بدزدد و در مقابل آزادی آنها، از حکومت آزادی اسرای خود را بطلبد؟ آیا موافقید کسانی را که به باور ما عوامل و خبرچینان حکومت خونریز جمهوری اسلامی هستند، در داخل و خارج کشور اعدام انقلابی کنیم؟ شما با یک کاسه کردن اهداف و روشهای مبارزات خشونت پرهیز مردم ایران با روشهای خشونت آمیز مبارزان فلسطینی از قبیل ترور، موشک پرانی، عملیات انتحاری، آدمربایی و اعدام مخالفین به بهانه جاسوسی تصویری بسیار وارونه از جنبش سبز مردم ایران در نظر افکار عمومی مردم جهان ساختهاید.
وقتی از فلسطین سخن میگویید از کدام فلسطین سخن میگویید؟ از حماس سخن میگویید یا از محمود عباس و حکومت خودگردان؟ فراموش کرده اید که این حماس بوده است که ملت فلسطین را تجزیه کرده است؟ هر چه بیشتر در بیانیه شما مینگریم آن را شبیه تر به سخنان احمدی نژاد درباره نابودی اسرائیل مییابیم. منافع ملی ایران در گروی صلح و ثبات در خاورمیانه است و تنها بستر صلح و ثبات هم قبول طرح دو دولت است که پیش شرط آن نیز قبول حق حیات و حق امنیت دو دولت و تلاش صادقانه دو طرف برای همزیستی مسالمت آمیز است. شما آرزوی پیروزی فلسطینیان در نبرد آزادیبخششان را کرده اید، اما سخنی از صلح و آشتی در آن سرزمین نگفتهاید، سخنی از لزوم به رسمیت شناخته شدن حق حیات اسرائیل توسط حماس نگفتهاید، گویا تعمد داشتهاید به مخاطبان بفهمانید که چیزی از این جنس در نظر ندارید؟
اگر «جنبش سبز مردم ایران به اقتضای آزادیخواهی و احترام به حقوق اساسی همه ی مردم با نهضت های رهایی بخش سرتاسر جهان، بخصوص با حرکت آزادی جویانه ی فلسطین همراه و همقدم است» چرا در مسئله اویغورها در چین و جنبش مردم تایلند علیه کودتا و فاجعه انسانی دارفور و موشک پراکنی ها و آدم ربایی های حماس سخنی از شما شنیده نشده است؟ از این چراها بسیار است. از میان تمامی دعواها تنها این نزاع اعراب و اسرائیل است که وجدان حقوق بشری شما را آزرده می سازد و شما را وادار به موضع گیری میکند. چرا؟
پایان سخن آنکه، مسئله فلسطین و اسرائیل مسئله ای سخت پیچیده است. نه یکسو حق مطلق است و نه سوی دیگر باطل مطلق. هر چه هست چیزی میانه آن دو است و نیازمند بررسی ها و موشکافی های بسیار. واقعه ای که در غزه اتفاق افتاده را نباید ساده انگارانه به تقابل میان «قربانی و خبیث» فرو کاست. چه از نظر منافع ملی ما، چه از نظر اصول عدم خشونت، چه از نظر بهروزی مردم فلسطین و سرنوشت مردم غزه... چه جنبش سبز و ... بیانیه ۷۱ روشنفکر بیراهه رفته است. این بیانیه نشان از بازگشت دوباره نویسندگان آن به سنت روشنفکران جهان سومی نیم قرن گذشته دارد. سنتی که در آن مردم جهان را به دو گروه «قربانی» در مقابل «خبیث» تقسیم می کند و به بهانه دفاع از «قربانی» حاضر می شود «آزادی و حقیقت» را فدا کند.. از روشنفکران انتظار می رود که جانب انصاف را نگه دارند، با تامل و تعقل در اوضاع بنگرند و از موضع گیری های یکجانبه و هیجان زده بپرهیزند و این آن نکاتی است که در بیانیه شما به چشم نمیآید.
با احترام و بهترین آرزوها
آرش بهمنی
آرش مهدوی
امیر حسینی
بابک مهرنواز
بردیا پارس
پویا عزیزی
تینا احرامی
حسن زارع زاده اردشیر
حسن نامدار
داریوش دولتشاهی
داریوش صالحی
دامون گلریز
سعید قاسمی نژاد
سمانه فانی
شبنامه انصاری
کاوه قریشی
کیانوش آیلی زاده
مجتبی سمیع نژاد
محمد راد
مرجان مولوی
مریم شفازندی
مورا نامدار
مهرداد معمار
میترا حسینی
ناصح فریدی
وحید شعبانی
یلدا ولی نژاد
|