بیانیه ی دفتر سیاسی حزب دموکرات کردستان ایران به مناسبت ۲۲ خرداد
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۲٣ خرداد ۱٣٨۹ -
۱٣ ژوئن ۲۰۱۰
رژیم جمهوری اسلامی یکسال پیش از این، روز ۲۲ خردادماه سال ۱٣٨٨ خورشیدی، دهمین دورهی انتخابات فرمایشی ریاست جمهوری را برگزار کرد. پیش از آن شورای نگهبان در میان بیش از ۱۴۰۰ نفری که ثبت نام نموده بودند تنها صلاحیت ۴ تن را مورد تأیید قرار داد و مابقی را رد صلاحیت نمود، آن چهار نفر عبارت بودند از: محمود احمدینژاد، رئیس جمهور وقت، میرحسین موسوی که در زمان حیات خمینی و جنگ ایران ـ عراق، ٨ سال ریاست حکومت را عهدهدار بود، مهدی کروبی که در دوران به اصطلاح طلائی!اصلاحطلبان، رئیس پارلمان بود و محسن رضایی نیز بیش از ۱۰ سال فرماندهی کل سپاه پاسداران بود. کسانی که شناخته شدهترین مهرههای رژیم جمهوری اسلامی بودند.
به دلایلی که رژیم به مردم اجازه نمیداد حتی در میان آن چهارتن نیز فرد دلخواه خویش را برگزینند، قبل از انتخابات، ریاست جمهوری آینده را تعیین نموده و رأی مردم هیچگونه ارزشی نداشت و هیچ نشانهای دال بر برگزاری انتخاباتی که با حداقل استانداردهای انتخاباتی آزاد همخوانی داشته باشد، همچون سایر انتخابات مشابهی که در گذشته برگزار شده بود، به چشم نمیخورد، حزب دمکرات کردستان ایران طی اطلاعیهای این انتخابات را تحریم کرد.لیکن رژیم چون همیشه با توطئههای خود و از جمله برگزاری چندین مناظرهی تلویزیونی میان آن به اصطلاح کاندیداتورها توانست شمار کثیری از مردم ایران ـ به غیر از کردستان ـ را به پای صندوقهای رأی بکشاند.
هر چند در ساعات اولیه پس از برگزاری انتخابات، موسوی و طرفدارانش از پیروزی خود سخن میگفتند و تبلیغات چشمگیری را به راه انداختند، اما پس از آن نهادهای ناظر بر این انتخابات فرمایشی به صورت رسمی ـ همچنانکه در تحلیل حزب دمکرات کردستان ایران آمده بود ـ کاندیدای مورد تأیید ولایت فقیه، محمود احمدینژاد را برای یک دورهی دیگر ریاست جمهوری کاندیدای پیروز معرفی کردند.
با اعلام نتایج انتخابات در تهران و چند شهر دیگر معترضان به نتایج انتخابات به خیابان آمده و با حمایت از موسوی علیه نتایج آن انتخابات شعار دادند و از سرنوشت رأیهای خود پرسیدند و خواستار ابطال نتایج انتخابات و برگزاری مجدد آن شدند. به طور کلی کاندیداهای اصلاحطلب این انتخابات را کودتا نامیدند. لیکن پس از چند روز تظاهرات و اعتراضات از جانب مردم و قبل از اعلام رسمی نتایج انتخابات از سوی شورای نگهبان، سرانجام رهبر جمهوری اسلامی طی نشستی عمومی مجدداً از کاندیدای مورد نظر خود محمود احمدینژاد پشتیبانی نمود و انتخابات را پیروزی دیگری برای رژیم برشمرد. پس از این موضعگیری رهبر جمهوری اسلامی ایران، کاندیداهای طرد شدهی اصلاحطلب و هوادارانشان تحت نام جنبش سبز به اعتراضاتشان ادامه دادند. رژیم در مقابل این اعتراضات سیاست سرکوب و فشار را در پیش گرفت و شمار چشمگیری از معترضان را روانهی زندانهای خوفناک نمود که در نهایت سبعیت مورد آزار و شکنجه قرار گرفتند. این سیاست ضد انسانی رژیم در سراسر جهان طنین انداخت و جامعهی بینالمللی و بهویژه مجامع و محافل انساندوست را دچار شوک نمود و به بحث مطرح رسانههای بینالمللی تبدیل و محکومیت رژیم جمهوری اسلامی ایران از سوی این مجامع و محافل بینالمللی را در پی داشت. این اقدامات ضدانسانی که عواطف همهی انسانهای آزادیخواه و حقطلب را جریحهدار نمود سبب گردید که تودههای مردمی با شعارهای ویژهی خویش به صفوف معترضین بپیوندند. با اینکه رهبران جنبش سبز مخالف شعارهای ساختارشکنانه بودند و مطالباتشان را حول مواردی از قبیل کنارهگیری احمدینژاد و مجموعه خواستهای دیگری همچون اجرای قانون اساسی جمهوری اسلامی محدود ساخته بودند، لیکن در ادامهی سلسله تظاهراتها و راهپیماییها و طی ماههای پس از آن، مردم آزادیخواه حاضر در راهپیماییها برخلاف خواست و مطالبات سران جنبش سبز شعارهایشان را متوجه ولیفقیه، قانون اساسی و در نهایت رژیم جمهوری اسلامی در تمامیت خویش نمودند. این شعارهای رادیکال، پیکر جمهوری اسلامی و رهبران آن را به لرزه درآوردند، در نتیجه رژیم که به طوری که به طرزی بیرحمانه تظاهراتکنندگان را مورد یورش قرار داده و اقدام به سرکوب و شهیدنمودن فرزندان آزادیخواه کشورمان کردند که در میان این شهدا چند نفرشان از فرزندان آزادیخواه ملت کرد بودند.
در این مرحله ی حساس، حزب دمکرات کردستان ایران طی بیانیهای رسمی از جنبش آزادیخواهانهی مردم حق پایمال شدهی کشورمان پشتیبانی و با خانوادهی شهدای سرفراز اظهار همدردی نمود و از محافل و مجامع انساندوست تقاضا نمود برای حفظ جان زندانیان سیاسی به یاریشان بشتابند. همچنین اعلام نمود این جنبش زمانی میتواند به اهداف خویش دست یابد که برای سرنگونی رژیم مبارزه نماید و از پیشبردن پروسهی دمکراسی و تأمین حقوق ملی ملتهای ایران طرفداری نماید. زیرا در چارچوب این سیستم هیچگونه تغییری به نفع مردم صورت نخواهد گرفت. در همین راستا، حزب دمکرات کردستان ایران در پلنوم شهریورماه ۱٣٨٨ خورشیدی آخرین تحلیل خویش را در رابطه با اوضاع سیاسی ایران و کردستان ارائه کرد. طی آن تحلیل، سیاست و مواضع رهبران جنبش سبز، در جهت خلاف خواستها و مطالبات جنبش آزادیخواهی کشورمان جهت رهایی از چنگ دیکتاتوری و ارتجاع خوانده شده بود و دلیل عدم همراهی ملتهای حق پایمال شده و مابقی طبقات و اقشار جامعه به حرکات اعتراضی تا آن مقطع را ناشی از ضعفهای مزبور دانسته بود. از همهی اینها مهمتر عدم وجود رهبریتی دمکرات و قاطع در جریان حرکات اعتراضی از جمله ضعفهای بسیار محسوس و چشمگیر جنبش بود.
پس از این تحلیل سیاسی، پلنوم تصویب نمود که بنابر سیاست گذشته خود از جنبش سکولار و مترقی کشورمان پشتیبانی میکنیم، جنبشی که هدفش تغییری بنیادین و سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و بنیانگذار سیستمی دمکرات و فدرال است. اعلام گردید که دوشادوش نیروهای سیاسی ایران به مبارزه و تلاش خویش ادامه داده و برای گسترش و توسعهی این مبارزهی مدنی و تودهای و وسعتبخشیدن به میدان فعالیت بدون هیچ تردید و وسواسی تا دستیابی به اهدافمان استوار خواهیم بود.
پس از گذشت یک سال از انتخابات فرمایشی دورهی دهم ریاست جمهوری، رژیم مست از موفقیت توطئهی خود است و شاید چنین میپندارد که با کشتار، زندانیکردن و شکنجه و ... توانسته است مردم ناراضی را سرکوب کرده و به سکوت بکشاند. لیکن نشانههای بسیاری حاکی از آن است که نیروهای مقاومت مردم در برابر رژیم توطئه و سرکوب، قدرتمندتر از گذشته سربر خواهد آورد، در مقابل نیز رژیم بیش از همه وقت گرفتار بحرانهای داخلی و خارجی است که طی یکسال گذشته و سالهای پیش از آن بوجود آورده است و آیندهای وخیمتر از این نیز در انتظارش است.
این جنبش برای اینکه در خیزش مجددش دچار این ضعف و کمبودها نشود و سریعتر به هدف برسد و هزینهی پیروزی و مدت زمان آن کمتر باشد لازم است همهی مردم ایران و بویژه سازمانهای سیاسی با دقت و با دیدی انتقادی به جنبش یکسال گذشته بنگرند. در این رابطه حزب دمکرات کردستان ایران بر این اعتقاد است که:
۱ـ شرکت مردم در آخرین انتخابات ریاست جمهوری گامی اشتباه بود زیرا به نفع رژیم تمام شد. بیتردید مشارکت چشمگیر مردم در هر انتخاباتی به عنوان یکی از نشانههای مشروعیت رژیم شمرده میشود، به همین جهت از آن روز تاکنون صدها بار زمامداران رژیم جمهوری اسلامی آن مشارکت را در برابر مردم جهان و مردم ناراضی ایران برجسته نموده و به عنوان به نشان مقبولیت حکومتشان در نزد اکثریت مردم نشان دادهاند.
بنابراین ضروری است در انتخابات آینده نیز زمانی که احساس میکنند که آرای آنها تأثیری بر نتیجهی انتخابات ندارد، نمیتوانند به کاندیدای مورد نظر خویش رأی بدهند، به طور خلاصه کمترین معیارهای استاندارد یک انتخابات آزاد فراهم نیست به عنوان مبارزهای مدنی از فرصت استفاده نموده و در انتخابات شرکت نکنند. برای رژیم جمهوری اسلامی بسیار طبیعی است در شرایطی که احساس میکند در هر حالتی مردم به پای صندوقهای رأی خواهند رفت، نمایندهی خود را از صنوقها بیرون بیاورد.
۲ـ تلاش و فعالیت حدوداً ده سالهی اصلاحطلبان، با وجود اعلام وفاداری همهجانبهاشان به رژیم بویژه طی یکسال گذشته، بار دیگر این حقیقت را اثبات کرد که در این رژیم امکان اصلاح وجود ندارد، بنابراین لازم است بیش از این مردم را اغفال نکرده و آنها را به انحراف نکشانند و خون آزادیخواهان ایران را در این راه به هدر ندهند. رژیم طی چند دهه زمامداری ثابت خود در عمل اثبات نموده است که دستیابی به آزادی و دمکراسی که خواست مردم ایران است با وجود این رژیم ممکن نیست و برای دستیابی بدین خواست مشروع لازم است همهی نیروها و توانمندیها در راه سرنگونی این رژیم به حرکت درآید.
٣ـ عدم وجود برنامهای مشخص یکی از نقاط ضعف برجستهی جنبش بود که تاکنون نیز مشهود است. با اینکه رهبران شناختهشدهی این جنبش در هر مناسبتی سخنی گفتهاند و مردم در خیابانها شعاری دادهاند، اما اینها هیچکدام برنامه نیست، هیچ جنبشی نیز بدون برنامه، به پیروزی دست نمییابد.
۴ـ برای تغییر رژیم و روی کار آوردن حکومتی که خواستها و مطالبات طبقات و اقشار جامعه را تأمین نماید، رهبریتی قاطع و دمکرات لازم است. رهبریتی که مسئول و نقدپذیر باشد و بنابر روند پیشروی جنبش بتواند خطمشی متناسب را برای استمرار مبارزه تعیین کند. انتظار رهایی مردم از دست دیکتاتوری رژیم از جانب افرادی که روزانه بر اعتقادشان به جمهوری اسلامی تأکید میورزند، انتظاری بیاساس است. اینهم یکی از نقاط ضعف دیگر جنبش سبز بوده که تاکنون نیز گرفتار آن است.
۵ـ محدود ماندن جنبش در یک فاز مبارزهی مدنی ـ راهپیمایی ـ و عدم بهرهگیری از مابقی متدهای این قبیل مبارزات به غیر از اینکه به تدریج مردم را خسته خواهد کرد نیروهای سرکوبگر رژیم نیز با آمادگی تمام بر این متد مبارزه تمرکز کرده و برای سرکوب کردنش توطئهچینی میکنند. لیکن تغییر مداوم متد مبارزاتی متناسب، نیروهای رژیم را غافلگیر مینماید. به عنوان مثال میتوان به متد اعتصاب، عدم حضور در محل کار در کردستان اشاره نمود که در روز ۲٣ اردیبهشت ۱٣٨۹ خورشیدی به دنبال اعدام پنج فعال سیاسی برگزار گردید.
در خاتمه حزب دمکرات کردستان ایران جهت دستیابیاش به این هدف سیاسی، بار دگر بر همکاری و همبستگی مبارزاتی با همهی نیروهای سیاسی مترقی ایران تأکید نموده و این همکاری را برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی ایران و با استفاده از همهی متدهای مبارزه، ضرورتی سیاسی میداند.
حزب دمکرات کردستان ایران
دفتر سیاسی
خردادماه ۱٣٨۹ خورشیدی
منبع: www.kurdistanmedia.com
|