• شما نوشته‌اید که "با کمال تاسف باید گفت از سال ۱۳۷۰ اقای جنتی و همکارانش نظارت بر انتخابات را استصوابی تفسیر کردند که عملا به معنای دخالت مطلقه و غیرپاسخگوی نهاد انتصابی در انتخابات است." اما ایا از همان سال ۱۳۵۸ و از اولین انتخابات ریاست جمهوری این نظارت استصوابی اعمال نشد؟ ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۵ خرداد ۱٣٨۹ -  ۱۵ ژوئن ۲۰۱۰

بدون مقدمه عرض می‌کنم که شهامت شما در انتقاد از عملکرد دهه ۶۰ جمهوری اسلامی تا کنون بی مانند بوده است. هیچ کدام از مسئولین جمهوری اسلامی که در ان دوره نقشی داشته اند، تا به امروز چنین به صراحت به حذف مهندس بازرگان و ایت الله شریعتمداری و کشتارهای سال ۶۷ اعتراف نکرده اند. این نقطه عطفی در نقد جمهوری اسلامی در درون خواهد بود. به عنوان فردی که علاقه‌مند به پژوهش در رویدادهای اوائل انقلاب می باشم و با توجه به ان که نوشته اید که این نقد باید ادامه یابد چند سوال را مطرح می کنم:

۱- در مورد اعدام مسئولین حکومت پهلوی، ایا رای واحدی دارید؟ به عنوان نمونه در مورد اعدام اقای امیرعباس هویدا که خود را به نیروهای انقلاب تحویل داده بود چه فکر می کنید؟ حتما میدانید یکی از اتهامات ایشان قاچاق مواد مخدر بود، ایا این اتهام درست بود؟ اصولا صرفنظر از عملکرد سیاسی، شخصیت ایشان با قاچاق و مال‌اندوزی و مواد مخدر سنخیتی داشت؟

۲- شما در نوشته خود چندین بار به دوران ترورهای کور و اعمال خشونت اشاره کرده اید، چریکهای فدائی خلق سالها در مبارزه علیه حکومت پهلویی خصوصا در رویدادهای منتهی به انقلاب (اعتصابهای کارگری، تظاهرات خیابانی و به ویژه تسخیر رادیو و تلویزیون) نقش داشتند. انان که در جمهوری اسلامی مرتکب ترور نشده بودند. چرا از همان فردای انقلاب در حاکمیت جدید نادیده گرفته شدند و حتی در مدیریت میانی تلویزیون هم که برای ان جانفشانی کرده بودند، تحمل نشدند؟

٣- در خرداد ۱٣۵٨ که قرار بود اعضای شورای انقلاب به ۱۵ نفر افزایش یابد ایت الله‌طالقانی پیشنهاد کرده بودند که اقای مسعود رجوی به عضویت شورای انقلاب دراید و استدلال هم کرده بود که این کار سبب می شود سازمان مجاهدین خلق، خود را جزو پیکر جمهوری اسلامی بداند و تاثیر چندانی هم در ترکیب شورا نخواهد داشت. این پیشنهاد قبول نشد و در پی مرگ ایت الله طالقانی روز به روز مجاهدین بیشتر به سوی اپوزسیون رانده شدند تا به خرداد ۶۰ رسید، هنوز هم تنها انها ر اعامل ترور کور می دانید؟

۴- در بهار ۱٣۵٨ در انتخاباتی که برای تدوین قانون اساسی در سراسر کشور برگزار گردید، دکتر عبدالرحمن قاسملو از سوی مردم اذربایجان غربی انتخاب شد اما هنوز اجلاس افتتاح نشده بود که نقشه دستگیری او را چیدند و بعدا به تحمیل جنگی خونین بر کردستان منتهی شد، مسئولین جمهوری اسلامی را تا چه اندازه در اغاز این جنگ مقصر می‌دانید؟

۵- شما نوشته‌اید که "با کمال تاسف باید گفت از سال ۱٣۷۰ اقای جنتی و همکارانش نظارت بر انتخابات را استصوابی تفسیر کردند که عملا به معنای دخالت مطلقه و غیرپاسخگوی نهاد انتصابی در انتخابات است." اما ایا از همان سال ۱٣۵٨ و از اولین انتخابات ریاست جمهوری این نظارت استصوابی اعمال نشد؟ لیست دوازده نفره کاندیداها چرا به یازده نفر کاهش یافت؟ ایا در ان برهه هم مجاهدین ترورهای کور را انجام می‌دادند؟

می دانم که شما بسیار بیش از هم ترازهای خود، دینتان را به تاریخ ادا کرده‌اید و اگر حتی به هیچکدام از سوالات فوق هم جوابی ندهید، باز هم اغازگر راهی شده اید که به کدگشائی از اول انقلاب منتهی خواهد شد. لحظه هائی هستند به سنگینی تاریخ و شما هم به خلق یکی از این لحظه‌های سنگین کمک کرده‌اید، اینده این نقش را می ستاید.

همن سیدی