بیانیهی PAK بمناسبت سالگرد قیام علیه کودتای انتخاباتی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲۷ خرداد ۱٣٨۹ -
۱۷ ژوئن ۲۰۱۰
روز سهشنبه ۲۵ ام خرداد ماه جاری، یهک سال از آغاز قیام مردم تهران و چند کلان شهر دیگر ایران علیه کودتای انتخاباتی خامنهای- احمدی نژاد، گذشت.
سال گذشته در ساعت ۴ بعد از ظهر، میلیونها تن از شهروندان تهران و دیگر شهرها به خیابانها ریختند و خواهان پس گرفتن آرای خود و انحلال نتایج رسمی انتخابات و برگزاری انتخابات آزاد گردیدند.
راهپیمایی عظیم چند میلیونی مردم حق طلب، لرزه بر پیکر ولی فقیه جمهوری اسلامی و بلوک حامی اش انداخت. این راهپیمایی تاریخی علیرغم آنکه به آرامی در جریان بود، مورد حملهی نیروهای سرکوبگر رژیم قرار گرفت و بر اثر تیراندازی مستقیم و دیگر اقدامات وحشیانه، حداقل ۲۰ نفر شهید و دهها تن مجروح شدند. همچنین هزاران تن دستگیر و روانهی شکنجهگاههای جمهوری اسلامی گردیدند. شماری از بازداشت شدگان بر اثر شکنجهههای وحشیانه در زندانها جان باختند.
راهپیمایی ۲۵ خرداد، خیزش و قیام مردمی بود که اراده و آرا اشان در انتخابات ۲۲ خرداد، پایمال شده بود. در آن انتخابات مردم از میان کاندیدای رسمی خامنهای و سپاه پاسداران و کاندیداهای "اصلاح طلب نظام"، فرصتی یافتند تا دست رد به سینهی کاندیدای رسمی خامنهای و سپاه پاسداران زده و به رقیب اصلی او رأی دهند. اما خامنهای رهبر رژیم با حمایت سپاه پاسداران، علیه رأی مردم دست به کودتا زد و بار دیگر احمدی نژاد را بر کرسی ریاست جمهوری ایران نشاند.
۲۵ خرداد آغاز جنبشی بود که در یک سال گذشته به هر بهانه و مناسبتی تاریخی، دینی و سیاسی وجود خود را نمایان ساخت. تهران روزهای ٣۰ خرداد، ۱٨ تیر، "روز قدس"، ۱٣ آبان، ۱۶ آذر، عاشورا و ۲۲ بهمن عرصه نبرد میان جنبش سبز و باند حاکم رژیم بود.
جنبش سبز از درون انتخابات ۲۲ خرداد شکل گرفت، اما نه مطالبات آن و نه علل و نیروی محرکهی آن به این رویداد محدود نگردیده است. این قیام انفجار نارضایتیهای انباشته شدهی دهها سالهء مردم از دیکتاتوری و جنایت و فساد و بی عدالتی حاکمان بود.
جنبش سبز در ۲۵ خرداد از شعار "رأی من کو؟" و خواست انحلال نتایج انتخابات و برگزاری انتخابات آزاد شروع شد. اما بسرعت به سطح بالاتری ارتفاء یافت و با شعارهای مرگ بر دیکتاتوری و مرگ بر خامنهای، تمامیت رژیم را هدف قرار داد.
جنبش سبز، از طرفی به دلیل خشونت عریان ٣۰ سالهی جمهوری اسلامی و سرکوب هر فرد و گروه و نیروی اپوزیسیون آزادیخواه و از جانب دیگر به دلیل اینکه از درون این انتخابات شکل گرفت، با طیفی از شخصیتها و بدنهء ناراضی "نظام" گره خورد و رهبری آن بدست کاندیداهای ناراضی از نتایج اعلام شده انتخابات افتاد. اما از چارچوبهای ایدئولوژیکی و اهداف و خواست آنها، عبور کرد.
دریک سال گذشته صدها داستان و حماسهی شجاعت و فداکاری در خیابانها و زندگی و مرگ در شکنجهگاههای رژیم، برای زنان و مردان آزادیخواه و صدها داستان و روایت توحش و جنایت علیه آزادیخواهان، به نام گروه حاکم و مقامات قضایی، امنیتی و نظامی و انتظامی رژیم، ثبت گردیدند.
پارت آزادی کوردستان PAK، همزمان با آغاز این قیام مردمی، قاطعانه پشتیبانی خود را از خیزش مردم و مطالبات برحقاشان اعلام نمود، جنایات جمهوری اسلامی را محکوم کرد و خود را در اندوه همهء خانوادههایی که عزیزان خود را از دست داده بودند، سهیم شمرد. امروز در سالروز این قیام، باردیگر همان موضع را اعلام میدارد.
از ۲۵ خرداد سال گذشته تا کنون، جنبش آزادیخواهی در فراز و فرود بوده است. اما علیرغم سرکوب شدید آن، رژیم از حذف آن عاجز بوده و همچنان بعنوان مولفهای از معادلات سیاسی در صحنه باقی مانده است.
ازنظر پارت آزادی کوردستان، نقاط ذیل، دلایل فروکش نسبی جنبش می باشند:
۱- بکارگیری قوهء قهریه و سرکوب عریان و کشتار مردم بپا خواسته ، بدون آنکه هیچ سازمان و قدرت جهانی قادر باشد فشار موثری بر رژیم ایجاد کند و حد و مرزی برای سرکوبگریهای آن ترسیم کرده و مداخلهای بشر دوستانه بنماید.
۲- عدم وجود استراتژی و برنامهای شفاف برای سازماندهی اعتراضات و کار کردن از این ستون به آن ستون.
٣- عدم توسع جغرافیای جنبش و محدود ماندن آن به مرکز و چند شهر دیگر. این وضعیت از سویی قدرت و امکان سرکوب را از افزایش داده و از طرف دیگر،فشار طاقت فرسایی به مردم تحمیل کرده است.
۴- ایران کشوری کثیرالمله است. آثار و تبعات ستم ملی در این کشور به شیوهای مختلف غیر قابل انکار می باشد. از بعد از تشکیل مدل دولت- ملت در ایران، شکل و محتوای قدرت سیاسی تاکنون منطبق با ترکیب متنوع اتنیکی این کشور نبوده است. از این رو پاسخ به مسئله ملی و پایان دادن به این مدل از دولت، یکی از عوامل اصلی ثبات و توسعهسیاسی می باشد. عدم پیوستن ملتهای تحت ستم به جنبش سبز به این دلیل بوده است که جنبش سبز تاکنون برنامه و هدف اعلام شدهای، در این راستا و در جهت پاسخگویی به حل مسئلهی ملی ملتهای تحت ستم ایران نداشته است.
۵- محدود ماندن اجتماعی قیام به طبقهء متوسط جامعه و عدم گسترش به درون صفوف کارگران، زحمتکشان و تهیدستان، بدلیل عدم وجود اهداف و مصالح مشخص این طبقات در گفتمان جنبش سبز.
میر حسین موسوی و مهدی کروبی هر چند نقش عمدهای در شکل گیری جنبش و افشای جنایات رژیم ایفا کردند، اما از نظام جمهوری اسلامی و زیربنای فکری سیاستهای این رژیم نگسستند و راهبردها و راهکارهایشان متناسب پتانسل عظیم جنبش نبود. آنها از اتخاذ تصمیم قاطعانه برای حضور مداوم مردم در صحنه و رویارویی کامل با رژیم خودداری کردند، هیچ استراتژی و الگوی تازهای پس از گذشت ٣۰ سال از " انقلاب اسلامی" ارائه ندادند و به بازگشت به اصول انقلاب اسلامی و مشی خمینی تاکید ورزیدند، به امید اصلاح امور و چاره یابی رهبر فرصتها را از کف دادند، هیچ اقدامی در راستای ارگانیزه کردن سازماندهی پایدار جنبش و عبور از محدودیتهای اجتماعی و ملی آن و تنها شیوهی اتخاذ شده مبارزه / تجمع های خیابانی/ نورزیدند. ریشهی این نواقص و نارساییها هم در این حقیقت نهفته است که آنها خود را از ارزشها و هنجارهای جمهوری اسلامی بطور کامل نرهانیده و تغییر نظام سیاسی را هدف قرار ندادهاند. آنها در صددند تا در چارچوب جمهوری اسلامی و با وجود ولایت فقیه و عمل به اصول معوق ماندهی قانون اساسی " بحران کنونی" را حل نمایند. و البته این راه بنبستی است که قبلا آزموده شده است.
و اما آنچه به ملت کورد و مصالح آن و رابطهاش با جنبش سبز مربوط می شود، پارت آزادی کوردستان بر موارد زیر تاکید میورزد:
۱- هر بحران و مسئلهای که ثبات سیاسی رژیم را بهم بزند، جبههء رژیم و حاکمان مستبد را شق نموده و قدرت مرکزی را تضعیف نماید، می تواند فرصتی برای ملت کورد پدید آورد که تصمیم دلخواه خود را اتخاذ نماید. شرط استفاده از هر فرصتی منوط به سطح آگاهی سیاسی و آمادگی و قدرت و سازمان یابی صفوف ملت کورد است. ظهور جنبش سبز بزرگترین بحران سیاسی و حکمرانی ٣۰ سال گذشته است برای جمهوری اسلامی. " نظام " با همهء ارگانها و سازمان سیاسی آن از بالا به پائین دو نیم شده است، گروه حاکم به دلیل کودتا و جنایاتش در بعد داخلی و خارجی دچار رسوایی بزرگی شده است، فضای جامعه رکود سالهای گذشته را پشت سر گذاشته و جنب و جوش سیاسی در سطح ایران احیا شده و افق تحولات سیاسی روش تر می نمایاند.
۲- کوردستان در قبال جنبش سبز سکوت برگزید؛ فرزندانش نظارهگر بودند و از ریختن به خیابانها امتناع ورزیدند. علت اصلی این موضع، سکوت رهبران جبش سبز در قبال مسئلهی کورد و حقوق و آزادیهایش است. برای فرزندان ملت کورد مخالفت با جمهوری اسلامی مهم است، اما همه چیز نیست. آنچه برای آنها در درجهی نخست اهمیت قرار دارد، نگرش و موضع نیروهای اپوزسیون در بارهی مسئلهی ملی کورد و امروز و آیندهی آن در ایران است. سکوت کوردستان در این خصوص پیام روشن و شفافی به رهبران جنبش سبز و همهی نیروهای اپوزسیون ایرانی است.
٣- ههر چند شکل گیری جنبش سبز و بحرانی که ایران را فرا گرفته است، فضا و فرصتی بوجود آورده است که احزاب و سازمانهای سیاسی جنبش رهایی بخش کوردستان خود و ملت کورد را برای رویارویی با احتمالات سیاسی آتی آماده کنند و بمثابه بازیگری قدرتمند در صحنه سیاسی حضور یابند، اما کاملا بلعکس، پراکندگی صفوف نیروهای سیاسی بیشتر شده و مواضع و اقدامات تاکروانه در برخورد با جنبش سبز و در رابطه با نیروهای اپوزسیون ایرانی سیری سعودی پیموده است. و این هم احتمال درگیر شدن احزاب کوردستانی در رقابتهای سیاسی با همدیگر و عدول از مواضع ملی و یار گیری و" مزایده" روی هم و به حساب حقوق ملت کورد را به امری واقعی تبدیل می کند. ما بر این باوریم که چنین راهی برای ملت کورد مخاطره آمیز است و نیروهای سیاسی کوردستان باید متحدا، با گفتمان و پلاتفورمی مشترک وارد معادلات سیاسی ایران گردند.
۴- یاد آوری مینمائیم که ملت کورد در همراهی بی قید و شرط با جنبش های سیاسی ایران، از زمان انقلاب مشروطه تا قیام سال ۱٣۵۷، هیچ نفعی نبرده است و توش و توان آن در جهت مقاصد دیگران بکار رفته است. و این تجارب تاریخی به ما حکم می کنند که بر هویت و آرمانهای ملتمان استوار بوده و همواره در نظر داشته باشیم که مسئله کورد مسئلهء اشغال میهن و سلب حق تعیین سرنوشت سیاسی و نیل به قدرت و حاکمیت ملی است. از این رو اتحاد و ائتلاف کورد با نیروهای اپوزسیون ایرانی و مشارکت آن در معادلات سیاسی باید مشروط به قبول اصل برابری حقوقی- سیاسی میان همهء ملیتها و حق ملت کورد برای برخورداری از قدرت سیاسی و حاکمیت ملی در سرزمین خود، باشد.
۵- پارت آزادی کوردستان، بعنوان یک نیروی آزادیخواه ملی بر این اعتقاد است که نباید زیر نقاب " همه با هم" و جنبشی همگانی به نام " ملت ایران" یا تحت لوای مفاهیم و عبارات متداول و عامه پسند معاصر، مسئله کورد به فراموشی سپرده شود، و یا تا سطح پارهای حقوق و آزادیهای فرهنگی تنزل یابد. ما همواره و در هر شرایطی به تحقق برابری حقوقی – سیاسی میان ملت کورد با دیگر ملتها و تقسیم قدرت میان آنها بعنوان حقی غیر قابل عدول، پای می فشاریم.
پارت آزادی کوردستانPAK
کمیتهء مرکزی
۲۷ خرداد ۱٣٨۹
۱۷ ژوئن ۲۰۱۰
|