• می‌خوام دیگه داد بزنم
هرای و فریاد بزنم
تا گرهِ استخونام از سرِ هم جدا بشن
تا رگ و ریشه تنم از گره ها رها بشن ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۶ ارديبهشت ۱٣٨۵ -  ۱۶ می ۲۰۰۶

می‌خوام دیگه داد بزنم
هرای و فریاد بزنم
تا گرهِ استخونام از سرِ هم جدا بشن
تا رگ و ریشه تنم از گره ها رها بشن
باد و بورون غبارمُو به دشت و دریا ببره
فغانِ سرگردونمُو به کوه و صحرا ببره
دریایی ها صدا بدن
این کیه که داد می‌زنه
صحرایی ها ندا بدن
همون ، که فریاد می‌زنه
آسمونا قد بکشن
به قدِّ فریادام بشن
زمین فروکش بکنه
حفره گورا وا بشن
بالایی ها صدا بدن
این کیه که داد می‌زنه
پایینی ها ندا بدن
همون ، که فریاد می‌زنه :
فقط نه دستار به سر ،
کُله گذارِ هر سره
به هوش باش کج کُله
کلاهت از سر نبره
دری به تخته آمده
شلنگ تخته می‌زنه
به هر کجا که می‌زنه
شَل و شلخته می‌زنه
به هرکه استری کند
اگر نه گوش کر کنم
ولی گمان مبَر که من
گوش به هرچه خر کنم
 
ونکوور ، جون ۲۰۰۱