یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

دوستان و دشمنان کورش کبیر


علی سالاری



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۹ ارديبهشت ۱٣٨۵ -  ۱۹ می ۲۰۰۶


داوری در مورد کورش، مانند قضاوت در مورد هر رهبر و یا پدیده تاریخی دیگر، بسته به معیارهای قضاوت کننده دارد. بدیهی است که آنان که همه چیز و همه کس را فقط از دریچهً تنگ و تاریک و تبعیض آلود قومی، مذهبی و یا ایدئولوژیک خاص خود می بینند، در قضاوت جایگاه کورش دچار اشتباه و افراط و تفریط می شوند. آنان که معیارشان برتری نژادی و قومی است کورش را احتمالا دوست دارند اگر آریایی، و دشمن دارند اگر غیر آریایی باشند. آنان که فقط از آینهً مذهب به تاریخ می نگرند، کورش را دوست دارند اگر زرتشتی، و دشمن دارند اگر مسلمان متحجر، از طیف خلخالی باشند. آنها که با معیارهای ایدئولوژیک به قضاوت تاریخ می نشینند، کورش را دوست دارند اگر ناسیونالیست، و دشمن دارند اگر چپ افراطی و باصطلاح انترناسیونالیست باشند. بدیهی است که هیچ کدام از این نوع قضاوت های جانبدارانه، نمی توانند منصفانه باشند. کورش را صرفاً بدلیل اینکه شاه سابق دم از گرامیداشت او می زد و یا از اینکه شاه اللهی های امروزی او را می ستایند، نیز نمی توان تخطئه نمود. دیشب وقتی در یک جمع آکادمیک گفتم که آزادی مذهبی، احترام به حقوق ملیت ها و خودگردانی استانی (فدرالیسم) و جدایی دین از دولت یادگار کورش هستند، برایشان خیلی جالب بود. دوستی داشتم که یادش بخیر، از مبارزین سابق حزب توده بود و سه چهار سال قبل فوت کرد. ایشان بشدت با کورش ضدیت داشت و می گفت که کورش داسها را از دهقانان گرفت و بدستشان شمشیر داد. یکبار که لجم گرفته بود در پاسخ گفتم: خوب لابد کلاشینکف نبوده دیگه! مگر انقلابیون مارکسیست قرن بیستم چکار می کردند؟
متحجرین مذهبی هم که به خلخالی استناد می کنند، از اینکه کورش در کودکی (لابد بلانسبت خودشان!) بر اساس موازین شرعی رفتار نکرده و یا شیر سگ خورده، پس گناه کبیره مرتکب شده و باید مجازات گردد! یادم آمد که شهروندان کرهً جنوبی گوشت سگ می خورند و یا ملیون ها آدمی که مثل خودم سگ را دوست دارند، این خزعبلات شرعی را به پشیزی نمی گیرند. لابد سگی که به کورش شیر داده (فرضا که راست باشد)، از جنس سگ اصحاب کهف بوده است!... این امر حکایتی را بیادم آورد که داستانی از فراست سگ هاست... در سال ۱٣۶۲ بایکی از دوستان که حالا در ایران زندگی می کند، ( و با این نوشته مشکلی متوجه او نیست) در شروع زندگی مخفی، قبل از اینکه جایی برای استقرار پیدا کنیم، سر به بیابانها نهاده، در اطرف روستاهای نزدیک مشهد، روزها را بالای کوه و شبها را برای برداشتن آذوقه و خواب پایین آمده و داخل یک شیار عمیق، کنار رودخانه ای، وسط کشتزارهای گندم، اطراق می کردیم. یک شب خواب مانده و صبح دیرتر از معمول از خواب بیدار شدیم. وقتی به اطراف نگاه کردیم متوجه شدیم که آنطرف گندمزارها، گله های اهالی، ما را احاطه کرده اند. بمحض سربرآوردن، سگ گله متوجه ما شده و بسرعت بسوی ما شروع به دویدن کرد، جالب اینکه در این حرکت سریعش بسوی ما فقط یکبار واق واق کرد. بعد از طی مسافتی، شاید حدود ۵۰۰ متر، بما رسید. ما دو نفر داخل همان شیله یا شیار نشسته و فقط نگاهش کردیم، وسیلهً دفاعی خاصی هم نداشتیم. سگ بزرگ و سیاه رنگ برای چند لحظه ای رو بروی ما ایستاد، بدون اینکه سر و صدایی کند، و بعد از چند لحظه راه خودش را گرفت و بطرف گله برگشت. بعد ها که به روستای مربوطه رفتیم و در آنجا ساکن شدیم، دریافتیم که سگ مذکور، در واقع از خطر ناکترین سگهای روستا بود، بطوری که چوپانها، بمحض رسیدن گله به روستا، او را زنجیر کرده و می بستند. آن سگ خطرناک، در آنروز با دیدن ما دو نفر، در حالیکه که ژاندارمری و پاسداران در منطقه در بدر بدنبال ما بودند، و در صورت سر و صدا کردن می توانست کاری کارستان بدستمان دهد ، با دیدن ما ساکت ماند، حال فرض کنید اگر بجای آن سگ سیاه با معرفت، خلخالی و پاسدارانش بما دست یافته بودند، چه اتفاقی افتاده بود؟
 
کیک زرد یا شیرینی تشویقی اروپا
در امر مبارزه با رژیم، بسیار مهم است که مرزها را بدرستی تشخیص داده و باصطلاح چپ و راست نزنیم. بعبارتی، ترسیم کردن مرز بندی صد در صدی قومی، مذهبی، و ایدئولوژیک، نه تنها سنتی غیر دموکراتیک است بلکه حتا غیر انسانی است و به عواقب خونبارو فلاکتباری می انجامد. فجایع نسل کشی، قتل عام ها و کوره های آدم سوزی، همه وهمه حاصل عملکرد اتخاذ مرزبندی های صد در صدی قومی، مذهبی و ایدئولوژیک در سراسر تاریخ، منجمله در کشور خودمان ایران، بوده و باید مایهً عبرت ما باشند. بنابراین، نا گفته پیداست که علیرغم مخالفت و مبارزه با رژیم، مجاز نیستیم که منافع ملی و مصالح عمومی مردم ایران را یکجا در ترازوی رژیم حاکم ریخته و آنگاه خود را مجاز از بکار گیری هر ابزاری علیه رژیم بدانیم. درخواست قطع حمایت های سیاسی و اقتصادی غرب از رژیم حاکم البته مطالبه ای برحق و قابل توجیه است؛ چرا که می تواند رژیم را تحت فشار قرار داده و وادار کند تا به خواستهای برحق مردم ایران برای تحقق آزادی و دموکراسی گردن نهد. ولی متقابلا، دفاع از دخالت نظامی خارجی، که منجر به وارد آمدن ضایعات غیر قابل پیش بینی جانی و مالی می گردد، قابل دفاع نیست.
وانگهی، خواست مشترک جامعهً بین المللی، مبنی بر جلوگیری از دستیابی رژیم به بمب اتم، با خواست جنبش آزادی خواهی و دموکراسی طلبی مردم ایران منطبق است. بنابراین بدیهی است که تن دادن رژیم به پذیرش خواست جامعهً بین المللی، و بطور مشخص پذیرش شیرینی تشویقی اروپا، که ای بسا ممکن است آخرین در نوع خود باشد، قابل استقبال کردن است. چرا که گردن نهادن به خواست جامعهً بین المللی، ضمن اینکه امکان حملهً نظامی را از بین می برد، بستر کوتاه آمدن رژیم در سایر زمینه ها، و بطور مشخص تن دادن رژیم به خواست مردم ایران، برای تحقق آزادی و دموکراسی، بومی و نه وارداتی را، نیز هموارتر می کند. متقابلاً چنین بنظر می رسد که چنانچه رژیم کوتاه نیاید، اپوزیسیون آزادیخواه و دموکراسی طلب آن نیز همگام با جامعهً جهانی از اقدامات تنبیهی علیه رژیم حمایت خواهد کرد. بعبارت روشنتر، مواضع نیروهای دموکراسی خواه، تنها در کادر حفظ منافع ملی و مصالح عمومی مردم ایران می تواند مشروع و قابل توجیه باشد.
بعبارتی دیگر، از آنجا که اصلا فلسفهً وجودی این رژیم با قواعد حاکم بر زندگی مدرن و دنیای امروز در تعارض جدی قراردارد، و مهمتر اینکه چون عمر مفید آخوندها برای غرب و آمریکا بسر آمده است، تحقق در خواست های جامعهً بین المللی، از مطالبات آزادیخواهانه و دموکراسی طلبانهً مردم ایران جدایی نا پذیرند. براین سیاق، صلح و ثبات منطقه ای و امنیت بین المللی نیز از استقرار دموکراسی در ایران می گذرند. شعار اولویت دادن صلح بر دموکراسی در داخل کشور، توسط اصلاح طلبان حکومتی، که از هر شعاری جز دغدغهً ادامهً حیات رژیم، سودایی در سر ندارند، نظریه ای بی پایه در داخل، و بی مایه در خارج است. صلح و دموکراسی در ایران از هم جدایی نا پذیرند و منادیان حقیقی صلح، همان کوشندگان واقعی راه آزادی و دموکراسیند.
 
G_alisalari@hotmail.com
(قابل توجه دوستان، می توانید یاد داشت های مرا در وبلاگ "گذار به دموکراسی"
http://www.gozarbedemocracy.blogspot.com دنبال کنید.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست