هشدار نسبت به افزایش درآمدهای نفتی
•
ایران به تدریج به جایی میرسد که تولید هیچ چیز در داخل کشور مقرون به صرفه نیست مانند اقتصاد عربستان. عربستان اصلا برای تولید توجیه اقتصادی ندارد چون هر چیزی را که بخواهد میتواند از خارج وارد کند اما تفاوت ایران با عربستان در این است که عربستان مشکلی به نام بیکاری ندارد. عربستان واردکننده نیروی کار است در حالی که مساله اصلی در ایران پدیده جدی و خطرناک بیکاری است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۲۹ ارديبهشت ۱٣٨۵ -
۱۹ می ۲۰۰۶
ایسنا: هر روز که میگذرد یک گروه از شرکتهای داخلی قدرت رقابت با محصولات مشابه خارجی را از دست میدهند.
دکتر مسعود نیلی ـ اقتصاددان ـ در یک سخنرانی درباره چشمانداز اقتصاد ایران در سال ٨۵ اظهار کرد: ورود محصولات ساخت خارج در سبد مصرفی خانوار ایرانی در حال افزایش است و با گذشت هر یک روز یک گروه از شرکتهای داخلی قدرت رقابت با محصولات مشابه خارجی را از دست میدهند.
به گفته وی وارد شدن چین به عنوان مدعی و خروج کشورهای صنعتی اروپایی و آمریکا از رکود باعث شد که بالاترین رشد اقتصادی به رقم ۷/۴ درصد در سال ۲۰۰۴ اتفاق افتد که به یک باره نیز مقادیر قابل توجهی تقاضای جدید ایجاد میشود و اینها همه از عوامل افزایش قیمت نفت است و اکنون کشورهای صادرکننده نفت با یک انفجار درآمدی مواجه هستند؛ روسیه و مکزیک هم از چنین منبع درآمدی برخوردارند و در این میان بیشترین بهره متعلق به عربستان است. ایران به عنوان دومین کشور برخوردار شونده از نفت است و با انفجار درآمدی مواجه است.
وی افزود: متناسب با شوکهای نفتی درآمد حاصل از صادرات نفت تغییر میکند و آنچه به عنوان معما مطرح میشود این است که چرا در روند اقتصاد کشورهای صادرکننده نفت درآمد سرانه سیری نزولی دارد؟ این درآمد کجا رفته و چرا به رشد و رفاه برای مردم تبدیل نشده است؟ علیرغم این مساله مشاهده میشود که کشورهای در حال توسعه غیر وابسته به نفت در حال طی روند بهبود سطح رفاه مردم هستند و کشورهای غیر وابسته به نفت عملکرد اقتصادی بهتری دارند.
نیلی تصریح کرد: این سوال مطرح میشود که چه مکانیزمهایی در اقتصاد کشورها عمل میکند که باعث میشود عملکرد اقتصاد وابسته به نفت جالب نباشد؟ ساز و کارهایی در این اقتصادها عمل میکند که باعث عملکرد ضعیف اقتصاد میشود. بخشی از این مکانیزمها مربوط به جنبه مثبت افزایش قیمت نفت و بخشی مربوط به جنبه منفی کاهش قیمت نفت است. با افزایش قیمت نفت واردات واسطهای افزایش مییابد در نتیجه تولید زیاد میشود. زمانی که واردات سرمایهای زیاد شد، سرمایهگذاری زیاد میشود. با توجه به اینکه درآمدهای ریالی دولت افزایش مییابد، دولت میتواند خدمات بیشتر ارائه دهد از این بابت میتوان پیشبینی کرد که وقتی قیمت نفت افزایش مییابد دولت میتواند خدمات بیشتری ارائه دهد و رشد تولید ناخالص ملی هم بستگی سنگینی با افزایش قیمت نفت نشان میدهد.
عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف ابراز کرد: وقتی دولت نفت را به فروش میرساند ارزهای حاصل از آن را به حساب دولت واریز میکند و آن را به بانک مرکزی میفروشد تا درآمد ریالی دریافت کند. بخشی از پول وارد اقتصاد کشور میشود و بخشی در بانک مرکزی میماند و تبدیل به پایه پولی اقتصاد میشود پول جدید در جامعه تبدیل به تورم میشود.
وی خاطرنشان کرد: عرضه ارز افزایش و باعث کاهش یا ثبات نرخ ارز میشود. از سال ۷٨ تا امروز پنج درصد نرخ ارز افزایش یافته در حالی که تورم بیشتر از ۱۵ درصد بوده است. پس هر چه میگذرد محصولات ساخت داخل در مقایسه با خارج گرانتر میشود و دلیل اصلی آن افزایش تورم است.
استاد دانشگاه شریف تاکید کرد: افزایش قیمت نفت باعث افزایش درآمد جامعه میشود و در نتیجه تقاضا برای واردات افزایش مییابد. واردات کشور رشد سالانه بالای ٣۰ درصد دارد مردم درآمد دارند و کالای خارجی نیز ارزان است، انتظار میرود نرخ رشد محصول صنعتی کاهش یابد و کالای صادراتی گران شود و در بازار جهانی قدرت رقابت خود را با محصولات مشابه خارجی از دست دهد.
نیلی در خصوص راه حل بروز مشکل اقتصادی در برنامه چهارم توسعه گفت: تنها راه مانع بروز مشکل اقتصادی در برنامه سوم توسعه ایجاد حساب ذخیره ارزی بود. اما امروز هرجا که مصوبهای از برداشت مقداری پول از حساب ذخیره ارزی شنیده میشود به این معناست که نقدینگی در جامعه افزایش مییابد افزایش نقدینگی برابر افزایش واردات و افزایش واردات رقیب تولید داخلی است.
این صاحبنظر اقتصادی اظهار کرد: ایران به تدریج به جایی میرسد که تولید هیچ چیز در داخل کشور مقرون به صرفه نیست مانند اقتصاد عربستان. عربستان اصلا برای تولید توجیه اقتصادی ندارد چون هر چیزی را که بخواهد میتواند از خارج وارد کند اما تفاوت ایران با عربستان در این است که عربستان مشکلی به نام بیکاری ندارد. عربستان واردکننده نیروی کار است در حالی که مساله اصلی در ایران پدیده جدی و خطرناک بیکاری است اگر تراز پرداختهای ایران همچنان وابسته به نفت باشد بنیه تولید صنعتی و کشاورزی تضعیف میشود در چنین شرایطی تورم و بیکاری با هم اتفاق میافتد.
نیلی افزود: با افزایش قیمت نفت و درآمد ارزی دولت، دولت به نهاد قویتر در اقتصاد تبدیل میشود و یکی از پیامدهای معمول افزایش قدرت نسبی دولت در اقتصاد افزایش مخارج دولت است. بودجه شتابانتر نسبت به افزایش قیمت نفت واکنش نشان میدهد تصدی و مداخله دولت در اقتصاد افزایش مییابد مداخله دولت در اقتصاد افزایش مییابد و میتواند به بخش خصوی امر و نهی کند.
این محقق و پژوهشگر اقتصادی یادآور شد: تصدی دولت با شوک مثبت نفتی رابطه مثبت دارد و هرچه دولت در اقتصاد بزرگتر شود شاخص اختلال دولت در بازار کار بیشتر میشود. اقتصاد ایران اصطلاحا به بیماری هلندی مبتلا شده است وابستگی اقتصاد به نفت بزرگتر شدن دولت، افزایش اختلال دولت در اقتصاد و رقابت پذیری بخشهای مدرن اقتصاد به دلیل کاهش نسبی نرخ ارز از علائم این بیماری است.
وی با اشاره به بعد جغرافیایی پیامدهای افزایش قیمت نفت گفت: مخارج دولت با افزایش قیمت نفت در شهرهای بزرگ افزایش مییابد. این درآمد با تاخیر دوباره در شهرهای بزرگ جمع میشود و فاصله درآمدی بین شهرهای بزرگ افزایش مییابد و باعث گسترش مهاجرت و حاشیهنشینی میشود. تهران به عنوان جایگاه مرفهترین و فقیرترین اقشار است. تهران به وسیله فقر محاصره شده است و یک تضاد بزرگ در آن در حال شکلگیری است.
نیلی ادامه داد: نابرابری در شهرهای بزرگ تمایلات باز توزیعی را گسترش میدهد، روانشناسان اجتماعی معتقدند وقتی قیمت نفت افزایش مییابد مردم انتظار دارند سیاستهای باز توزیعی انجام شود، کسانی که نفت را بر سر سفره مردم بیاورند محبوبترند تا کسانی که درآمد حاصل از آن را صرف سرمایهگذاری کنند.
وی اضافه کرد: با افزایش قیمت نفت سرمایهگذاری فیزیکی افزایش مییابد و سرمایهگذاری در سرمایه انسانی اهمیتش را از دست میدهد. وقتی کالایی با بهترین تکنولوژی از خارج وارد میشود آموزش نیروی انسانی کار عبثی است. چرا دانشگاه از بخش صنعت سفارش نمیگیرد؟ ارتباط بین صنعت و دانشگاه ارتباطی مصنوعی است و هزینه دولت در آموزش بین کشورهای دنیا جزو کمترین سرمایهگذاریهاست چون دولت توجیه اقتصادی در این بخش نمیبیند.
نیلی در خصوص اقتصاد سیاسی افزایش قیمت نفت بیان کرد: یک بشکه نفت که با ۵/۱ دلار تولید میشود با ۶۰ دلار فروخته شده و ۵٨ دلار به ازای هر بشکه رانت وارد اقتصاد میشود. دولتهای رانتیه به گونهای اولا حداقل وابستگی به مردم را دارند ثانیا مردم را به خود وابسته میکنند و رشتههایی مردم را به دولت متصل میکند که نتایج آن در اقتصاد سیاسی ایران به این گونه است که دولتها بدون عملکرد مطلوب نمیتوانند مردم را راضی کنند.
نیلی افزود: گروههایی ذینفع در اقتصاد ایجاد میشود و کارآفرینی توجیه خود را از دست میدهد، نکته مهم این است که مردم انگیزههای خود را از دست میدهند. تمرکز اختیارات دولت زیاد میشود و فساد مالی و ناکارآیی نظام اداری گسترش مییابد.
نیلی در خصوص سرمایه اجتماعی گفت: سرمایه اجتماعی به معنی اعتمادی است که میان مردم وجود دارد یکی از مولفههای مهم رشد مردم سرمایه اجتماعی در کشورهای فاقد منابع طبیعی مردم براساس عقلانیت منفعت جویانه به این نتیجه رسیدهاند که حول محور اشتراک منافع با هم کار میکنند در حالی که در ایران افراد حول محور تضاد منافع با هم کار میکنند تا زمانی که سرمایه انسانی و اجتماعی در کشور ضعیف است نمیتوان به رشد اقتصادی مطلوب دست یافت.
|