میگویند هوا پس است
آیا ایران در شرف یک دگرگونی اساسی است؟
م. چشمه
•
شاید بتوان حقیقتاً باین نتیجه رسید که آتش زیر خاکستر در ایران واقعیتی است انکار ناپذیر که هر آن میتواند با هر جرقه ای مجدداً شعله ور گردد. ایران پس از ۳۱ سال حاکمیت جمهوری اسلامی بنظر میرسد با تقارن یکسری عوامل مساعد هم اکنون در آستانه دگرگونیهای سیاسی بزرگ قرار گرفته است. بدین معنی که ادامه وضع موجود بسیار بعید مینماید؛ و یا از زاویه دیگر، تأییدی است بر این نظریه که جنبش سبز آغازیست بر فرایند پایان رژیم
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۲۱ تير ۱٣٨۹ -
۱۲ ژوئيه ۲۰۱۰
۱. در پیآمد چهارمین قطعنامه (۱۹۲۹) شورای امنیت سازمان ملل آقای میرحسین موسوی نخست وزیر اسبق جمهوری اسلامی و یکی از رهبران نمادین جنبش سبز میگوید: "بسیاری از ملت ما نمیدانند مسیری که با ندانم کاری و گزافه گوئیهای بی مورد در آن افتاده ایم تا چه حد خطرناک است" (۱).
۲. درپاسخ باین سوال که آیا "این تحریمها واقعاً برای اقتصاد و ایران فلج کننده هستند" آقای محمدرضا بهزادیان رئیس سابق اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران میگوید: "من فکر میکنم اقتصاد ایران همین الان هم فلج شده است." (۲)
٣. آقای عباس عبدی یکی از تحلیل گران سیاسی صاحب نام اصلاح طلب در مصاحبه با دویچه وله در مورد بحرانهای گریبانگیر رژیم میگوید: "...آنها خودشان الآن یک بحران جدی با روحانیت دارند، بحران بسیار بسیار جدی در سیاست خارجی دارند و یک بحران خیلی جدی تر هم در حوزه اقتصاد دیر یا زود با آن درگیر میشوند." (٣)
۴. بدنبال تعطیل روزهای یکشنبه و دوشنبه اینهفته بخاطر گرمی هوا و جلوگیری از سقوط شبکه برق بزعم دولت، که بسیاری از صاحبنظران آنرا ناشی از وحشت رژیم از گسترش اعتصابات و بویژه اعتصاب بازاریان میدانند، آقای نصرالله ترابی نماینده شهرکرد گفت: "این تعطیلی و اینگونه اعلام کردن نه از نظر اقتصادی و نه از نظر عمومی بنفع مردم است."(۴) وی از دولت خواست دلیل واقعی تعطیلی های اعلام شده را به مردم بگوید!
۵. شاید بهتر از همه تصویری است که مهدی کروبی در دیدار با خانواده های زندانیان سیاسی در روز مبعث از وضعیت فعلی ایران نشان داده است. به فراز هائی از گفتگوی وی توجه کنیم: "خودکامگی کار را بدانجا رسانده که شخص اول اجرایی کشور هیچ اعتنایی به مجلس شورای اسلامی و مصوبات آن ندارد...
دوره بسیار سخت و طاقت فرسایی است. از طرفی ادعای مدیریت جهانی دارند و از طرف دیگر کشور را با چماق بدستان و ایجاد رعب و وحشت اداره می کنند...
خروج فوج فوج نخبگان علمی، اقتصادی، سیاسی و فکری از کشور، آثار و لطمات جبران ناپذیری را بر کشور تحمیل کرده است. عدم سرمایه گذاری منابع داخلی و خارجی در صنایع مختلف کشور بخصوص در صنعت نفت و گاز ایران، خروج ارز از کشور و ورود کالاهای بنجل و جایگزینی آن با کالاهای ایرانی و در نتیجه زمین گیر شدن تولیدکنندگان داخلی، کمبود متخصص در صنایع مهم و … از جمله آثار و تبعات مشهود و ملموس رفتارهای غلط است...
نباید با ندانم کاری ها و سخنان سخیف، به دیگران بهانه و اجازه دهیم براحتی ایران را تحریم کنند! البته من معتقدم بخشی از حاکمیت وسپاه پاسداران بدنبال تحریم هستند چون در تحریم به سودهای کلان ونجومی دست پیدا میکنند و این مردمند که متضرر میشوند...
افزایش ناگهانی مالیاتها بدون فرهنگ سازی و در نظر گرفتن وضعیت اقتصادی کشور موجب واکنش بازار و عدم پذیرش و نهایتا عقب نشینی دولت از آن گردید. در بعد فرهنگی نیز شاهد هستیم که آقایان ظاهرا تمام مسائل کشور را حل کردند، و حال مدل موی مردم را باید حل کنند." (۵)
موارد نقل شده فوق (مشتی از خروار) که بازتاب موقعیت کنونی و شرایط ایران در یکمین سالگرد جنبش سبز در ذهن صاحب نظران تیزبین جامعه اند را اگر در کنار هم بگذاریم آنوقت شاید بتوان حقیقتاً باین نتیجه رسید که آتش زیر خاکستر در ایران واقعیتی است انکار ناپذیر که هر آن میتواند با هر جرقه ای مجدداً شعله ور گردد. ایران پس از ٣۱ سال حاکمیت جمهوری اسلامی بنظر میرسد با تقارن یکسری عوامل مساعد هم اکنون در آستانه دگرگونیهای سیاسی بزرگ قرار گرفته است. بدین معنی که ادامه وضع موجود بسیار بعید مینماید؛ و یا از زاویه دیگر، تأییدی است بر این نظریه که جنبش سبز آغازیست بر فرایند پایان رژیم.
در مواجهه با چنین بحرانهای همه جانبه ای (داخلی و خارجی) بنظر میآید جناح "دوراندیش" حاکمیت همپا با برخی محافل سازشکار اصلاح طلب حکومتی درون جنبش سبز از قماش آقای مهاجرانی وزیر اسبق آقای خاتمی، تکاپوی خود را برای شکاف انداختن میان صفوف جنبش سبز و تحقق سازش میان "خودیها" تشدید کرده باشند. تأکید همه روزه بر لزوم فعالیت در چارچوب قانون اساسی (با مرکزیت ولایت فقیه) و بزرگداشت راه و روش و سنت فاجعه بار خمینی از جانب سخنگویان رده دوم اصلاح طلب حکومتی با هدف هژمونی طلبی بر این جنبش و کشاندن آن به سازش با حاکمیت اسلامی طرح ریزی شده اند.
اما از دید فعالان مترقی و آزادیخواه جنبش سبز مشگل و یا تضاد اصلی جامعه ما حاکمیت سیاسی و در عین حال استثنائی باند مافیائی آخوندی - نظامی با ماهیت توتالیتر - فاشیستی است که تحت لوای اسلام دمار از روزگار مردم این سرزمین در آورده است. جنبش سبز بمثابه رنگین کمان سیاسی در بر گیرنده اصلاح طلبان مذهبی و غیر مذهبی (بخشاً سکولار)، تحول طلبان لیبرال - دمکرات و یا سوسیال - دمکرات، چپ ها و دیگر جریانات سیاسی اکنون باین درک رسیده است که پس از ٣۱ سال بیدادگری حاکمیت مذهبی اکنون تقارن مجموعه ای از شرایط داخلی و بین المللی شرایط را برای ایجاد تغییرات سیاسی اساسی در ایران فراهم آورده است. در مقابل جامعه ایران و جنبش سبز اکنون یک دریچه استثنائی تاریخی گشوده گردیده که جنبش سبز میتواند با شکل دادن بیک جنبش آزادیبخش ملی سرتاسری جامعه را از درون آن بسمت آزادی هدایت کند. انسجام وحدت ملی در این مرحله طبیعتاً نه ایدئولوژیک، فلسفی و یا آرمانی، بلکه ائتلافی است سیاسی میان افراد و نحله های سیاسی جامعه بدور مطالبات حداقلی مشترک که جنبش سبز در یکسال گذشته در فرایند مبارزه با پرداخت هزینه های سنگین بدان رسیده است. در رأس این مطالبات خواست کسب حاکمیت ملی (رأی من کو؟) و ضدیت با استبداد (مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر ولایت فقیه)، استقرار آزادیهای اجتماعی، برکناری احمدی نژاد و آزادی زندانیان سیاسی قرار دارد. افراد و جریانهای سیاسی شرکت کننده در جنبش سبز آزادند و حق دارند مواضع حداکثری، ایدئولوژیک، مذهبی و یا آرمانی خود را تبلیغ کنند، لیکن نه در چارچوب و یا تحت لوای جنبش سبز، چرا که اینکار جنبش سبز را دچار تشتت و تفرقه خواهد کرد. یک تجربه تلخ تاریخ ما در اوایل ریاست جمهوری آقای خاتمی یک دو راهی سرنوشت ساز یعنی انتخاب میان مردم و ولایت فقیه را در مقابل ایشان قرار داد. متأسفانه آقای خاتمی با پشت کردن به مطالبات آزادیخواهانه مردم، حفظ نظام و ولایت فقیه را انتخاب کرد. اصلاح طلبان حکومتی از جمله آقایان کدیور و مهاجرانی نبایست این اشتباه را دوباره تکرار کنند. بخش مدرن و شهری جامعه ایران که نیروی عظیمی را در ایران شامل میشود بهیچ وجه خواهان ادامه و یا استقرار مجدد یک حکومت مذهبی، با یا بدون ولایت فقیه، نیست. رژیم سیاسی آینده ایران بدون پشتیبانی و حمایت این بخش از جامعه ره بجائی نخواهد برد. با پس زدن استبداد ولایت فقیه توسط جنبش سبز، و در شرایط آزادی رسانه ها، احزاب و سازمانهای مدنی، مردم ایران ساختار قانون اساسی و نوع رژیم دلخواه آینده خود را در پای صندوقهای رأی انتخاب خواهند نمود. لحظه را در یابیم.
م. چشمه
۲۰ تیر ٨۹
زیرنویس:
۱. "مردم حق دارند از عواقب تحریم ها آگاه شوند"، ایران امروز، ۱۶ تیر ٨۹
۲. "اقتصاد ایران فلج شده است"، گفتگو با محمد رضا بهزادیان، ایران امروز ۱۶ تیر ٨۹.
٣. "عباس عبدی: تصمیم اصلی را مردم میگیرند." مصاحبه گر نیلوفر خسروی، ایران گلوبال، ۲۰ تیر ٨۹.
۴. "ترابی: دولت دلیل واقعی تعطیلی های اعلام شده را به مردم بگوید."، پیک ایران، ۱۹ تیر ٨۹
۵. "کروبی:سپاه بدنبال تحریم است"، اخبار روز، ۲۰ تیر ٨۹
|