روزنامه های ایران چه می نویسند؟
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲۴ تير ۱٣٨۹ -
۱۵ ژوئيه ۲۰۱۰
وحدت در شعار، تکصدایی در عمل عنوان سرمقاله روزنامه شرق است به قلم صادق زیباکلام که در آن نوشته است: «هیچ حزب، گروه، شخصیت یا جریان سیاسیای را نمیتوان سراغ گرفت که قائل به وحدت نباشد. یا برعکس معتقد باشد که اختلاف، جنگ قدرت، کشمکش، برخورد، رویارویی، درگیری و نزاع سیاسی خیلی بهتر از وحدت و تلاش در ایجاد اتحاد میان جریانات سیاسی مختلف است. طبیعی است که همه شعار وحدت میدهند و صدالبته که واقعاً هم قصد و غرضشان شعار نیست بلکه به وحدت اعتقاد دارند. بنابراین این پرسش پیش میآیدکه پس به رغم آنکه همهمان به دوستی و همدلی و ترجیح آن به تفرقه و خصومت و درگیری سیاسی اعتقاد داریم، پس چرا در عمل جامعه ما هر روز به جای آنکه بیشتر به سمت وحدت و انسجام سیاسی حرکت کند برعکس به سمت لایه لایه شدن، تشتت سیاسی دارد پیش میرود؟ و در یک سطح کلیتر، چرا میزان همکاری و همدلی میان نخبگان سیاسی این همه در جامعه ما پایینتر از کشورهای دیگر است؟ همین چند روز پیش بود که لایحهای پیرامون دانشگاه آزاد در مجلس به تصویب رسید نزدیک به ۱۴۰ نماینده به آن رأی دادند و نزدیک به ٨۰ تن هم با آن مخالفت کردند. فارغ از جزئیات آن لایحه و وارد شدن به کم و کیف مباحث مطروحه که نظر موافقان چه بود و برعکس مخالفان چه میگفتند، لایحه فوق به تصویب رسید. در مرحله بعدی و همانند همه لوایح دیگر، آن لایحه به شورای نگهبان فرستاده شد و شورای نگهبان آن را مغایر با شرع و قانون اساسی دانست، اما چرا باید فردای تصویب آن، چند صد نفر جلوی مجلس جمع شوند و ضمن هتاکی به مجلس، ریاست آن و آن ۱۴۰ نماینده، خواهان پس گرفتن مصوبه از سوی مجلس شوند؟ حتی با این فرض که اساساً طرح آن لایحه در مجلس خطا بود و تصویب آن ارتکاب خطای بیشتر، آیا به مجلس باید تو روز روشن اهانت شود؟ آنچه دردناکتر بود، حضور برخی از نمایندگان مخالف طرح درمیان تظاهرکنندگان جلوی مجلس بود. همه استدلال اصولگرایان در فردای اعلام نتایج آرای انتخابات ۲۲ خرداد سال گذشته آن بود که چرا مخالفان و معترضان به نتایج اعلام شده از سوی دولت به خیابانها و چرا اعتراض خود را از مسیر قانونی تعیین شده پیگیری نمیکنند؟ مگر مملکت قانون ندارد که با حضور در خیابان، جمعی میخواهند نظر و اراده خود را به جمع دیگری تحمیل کنند؟ اگر آن جمع مرتکب قانونشکنی شدند و برخی از چهرههای سیاسی اتفاقاً به دلیل تجمع، تظاهرات و شرکت در آن راهپیماییها، به زندان محکومیت یافتند...
آیا درست است که یک سال بعد چندصد نفر بریزند به خیابان برای نشان دادن اعتراضشان و نه تنها مورد مواخذه و شماتت هم قرار نگیرند، بلکه پاداش هم به آنان داده شود؟ بالاخره آیا برای پیگیری مطالبات سیاسی حضور در خیابان مجاز است یا خیر؟ انجام تظاهرات غیرقانونی، یعنی بدون داشتن مجوز از وزارت کشور، اشکالی ندارد، مشروط بر آنکه حسب دیدگاه و جهت سیاسی یک جریان مشخص باشد. در غیر این صورت، اگر همان عمل را رقبای سیاسی ما انجام دهند میشود خلاف قانون. در جریان رأیگیری به منظور دور دوم نخست وزیری آقای مهندس موسوی جناح راست، محافظهکاران یا اصولگرایان آن روز با تمدید نخست وزیری ایشان مخالف بودند. جناح راست مجلس مهندس موسوی را به چپگرایی، تمایل به اقتصاد دولتی و سوسیالیستی متهم میکرد. کار بالا گرفت و چون شمار نمایندگان مخالف کم نبودند، نظر مرحوم امام خمینی توسط آقای هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس استعلام شد و مشارالیه به دلیل شرایط حساس و بحرانی کشور از جمله جنگ و... نظرشان این بود که به ایشان رأی مخالف داده نشود.
به رغم اعلام نظر صریح امام ۹۹ نفر از نمایندگان با انتصاب مجدد وی مخالفت کرده و رأی کبود به گلدانها ریختند. نه کسی آنان را شماتت کرد، نه به آنان توهین شد و نه متهم به ضدیت با ولی فقیه شدند. نه آنان را مرتد، آمریکایی، صهیونیست، منافق، لیبرال و سازشکار خواندند، نه هیچ یک از اتفاقات دیگری که روزهای پیش شاهدش بودیم به وقوع پیوست باز هم تکرار میکنم که امام صراحتاً خواهان رأی اعتماد شده بودند. چه رفتارهایی که هفته پیش در جریان و بعد از تصویب لایحه به نفع دانشگاه آزاد در مجلس صورت گرفت و چه بسیاری از رفتارهای دیگری که در جامعه ما صورت میگیرد، متأسفانه نشان میدهد که وحدت، اتحاد، همدلی، انسجام و این دست مفاهیم فقط شعاری بیش نیستند. توهینهایی که به مجلس و نمایندگان، هفته پیش صورت گرفت. به عبارت دیگر آنچه از اصولگرایان درباره وحدت، اتحاد و انسجام ملی مطرح میکنند یا این نوع رفتار به شعارهای توخالی میمانند. والا آنچه در عمل صورت میگیرد نه چندصدایی که فقط و فقط تکصدایی است وحدت تازمانی است که اطاعت باشد، در غیر این صورت متحدان و همراهان دیروز میشوند دشمن.»
مهندسی فرهنگ یعنی عدم موازیکاری
یادداشت صفحه اول روزنامه آفتاب یزد اختصاص به مطلبی دارد با عنوان مهندسی فرهنگ یعنی عدم موازیکاری به قلم عماد افروغ که متن آن در پی آمده است: «مقام معظم رهبری متولی اصلی تهیه و تدوین نقشه مهندسی فرهنگی را شورای عالی انقلاب فرهنگی تعیین کردند. حالا اینکه آنها چه تهیه کردهاند و یا به اصطلاح طرحی که تهیه کردهاند مقبول هست یا خیر یا اینکه اصلاً تا چه حد پیش رفتند و آیا این نقشه یا مهندسی به نظرخواهی گذاشته شده است و یک اجماع نظری در خصوص این نقشه بین اصحاب فرهنگ وجود دارد یا خیر، مقولههای دیگری است. معتقدم قبل از اینکه ما سخن از نقشه فرهنگی یا مهندسی فرهنگی و همچنین کوتاهی و کمکاری به میان بیاوریم باید مشخص کنیم مهندسی فرهنگی یعنی چه و مراد اصلی مقام معظم رهبری از این مفهوم چه بوده است.
مفهوم مهندسی فرهنگی هم میتواند نگاه و رویکرد خاصی را تداعی کند که چندان مطلوب نیست و هم میتواند رویکرد دیگری را به یک معنا و تفسیر دیگری که با رویکرد اول فاصله داشته باشد، بیان کند. مهندسی فرهنگی میتواند یک معنا داشته باشد؛ معنای ساماندهی، یعنی که متولیان رسمی فرهنگ در کشور طبق یک نقشه بسامان عمل کنند. کار تکراری نکنند، موازیکاری نکنند، کار متداخل نکنند، کارهایشان طبق یک نقشه و تقسیمکاری انجام شود و مخل یکدیگر عمل نکنند. باعث اتلاف سرمایه انسانی و مالی نشوند، دورنمای فعالیتهایشان مشخص باشد. استراتژی، تاکتیکها و راهبردهایشان مشخص باشد که به نظر من این تعبیر صحیحی است. این مهندسی فرهنگی که میخواهد تنظیم شود در ساحت رسمی فرهنگی مسلم است باید با مشورت و تعامل باشد البته این تعامل را صرفاً به صاحبان قدرت رسمی در فرهنگ تقلیل ندهند بلکه به صاحبان اندیشه فرهنگی هم رجوع کند. طرح خودشان را با آنها در میان بگذارند از مشورت آنها هم استفاده کنند تا یک طرح پخته در خصوص سازمانهای فرهنگی بدست بیاید. در خصوص بخشهای فرهنگی غیررسمی یعنی بخشهای فرهنگی غیرمدنی هم باید دقت کنیم که به نام مهندسی فرهنگی یا به نام ساماندهی فرهنگی جلو شهود و تراوشات و خلاقیتهای آنها را نگیریم. بنده شخصاً عطف به نشستی که با مقام معظم رهبری داشتیم به جرأت میتوانم بگویم که منظور رهبری از مهندسی فرهنگی ایجاد سد در برابر شهود فرهنگی صاحبان فرهنگ و اندیشه و آثار فرهنگی نبوده است. در حال حاضر احساس میکنم یک نگاه مکانیکی به همه چیز میشود نه فقط به فرهنگ بلکه به انقلاب هم نگاه مکانیکی میشود و متأسفانه به جمهوری اسلامی هم نگاه مکانیکی میشود؛ نگاه مکانیکی که ما در مبنا آن را زیر سوال میبریم اما عملاً آن را فریاد میزنیم! اینها سوالات اصلی من است و تأکید دارم که اگر به این سوالات و مفاهیم دقت نکنیم آن وقت از مفهوم مهندسی فرهنگی برخورد مهندسی با فرهنگ میشود و من برخورد مهندسی با فرهنگ را برنمیتابم.»
جسارت تزارها وچشمانخوابآلوده
جسارت تزارها و چشمان خوابآلوده عنوان سرمقاله روزنامه مردمسالاری است به قلم علی ودایع که در آن نوشته است: «مواضع خصمانه کرملین در پرونده اتمی ایران این روزها به یک خبر عادی تبدیل شده است.
مدودف در نخستین گامهای علنی علیه ایران، رفتار کشورمان را غیر مسئولانه خواند و از تحریمهای هوشمند در قبال ایران سخن گفت.
پس از امضای پیمان استارت ۲ و انجام معامله بزرگ میان کرملین و کاخ سفید؛ لحن مسکو در برابر تهران تندتر شد و حتی برخی محافل از فشار این کشور بر شرکای جدید ایران برای تنها گذاشتن تهران به میان آمد.
در طول یکسال گذشته مدودف رئیسجمهور، پوتین نخست وزیر و لاوروف وزیر امور خارجه تا کنون با لحنهای مختلف ایران را تهدید کردند تا آن که روسیه همراه چین دستهایش را برای تحریم ایران بالا برد. حدود یک ماه پیش مدودف همراه با جنگ روانی سیا از وضع غنیسازی اورانیوم در ایران ابراز نگرانی کرد.امروز همبرگر آمریکایی در دهان آقای تزارمزه کرده است تا با جسارت ایران را توبیخ کند.
مدودف در میان دیپلماتهای روس، ایران را در حال نزدیک شدن به سلاح اتمی اعلام کرد.
وی روش عملکرد ایران و اصرار تهران به حق غنی سازی اورانیوم را به باد انتقاد گرفت. دیمیتری که تولید ۲۰ کیلوگرم اورانیوم ۲۰ درصد را در ایران بر نمیتابید پا را فراتر از سخنان کاخ سفید گذاشت و حق داشتن اورانیوم غنی شده را از نقاط ضعف NPT قلمداد کرد. ماه عسل کرملین و کاخ سفید زمانی آشکارتر میشود که واشنگتن با خشنودی تمام از سخنان مدودف حمایت میکند و از آن به عنوان «همکاری و دیدگاه مشترک» یاد میکند. درمیان تمام مواضعی که کرملین در مقابل ایران اتخاذ کرده است، این سخنان مدودف در نوع خود منحصر به فرد است و تا حدی بی سابقه. جایگاه بیان تهدید ایران در میان دیپلماتهای روس را میتوان به دکترین علنی کرملین در مقابل ایران تعبیر کرد. تخریب منافع ایران از جانب تزارهای نوظهور تنها به موضوع هستهای ختم نمیشود آنها در تعیین سهم ایران در دریای خزر به بدترین نحو ممکن کارشکنی کردند. از تحویل پدافند اس ٣۰۰ خودداری کردند، از برق نیروگاه بوشهر هنوز هم خبری نیست و در نهایت مهندسان ایرانی باید نیروگاه بوشهر را به رغم پرداخت هزینههای کلا ن به روسیه راهاندازی کنند. به راستی شعار نه غربی، نه شرقی چه جایگاهی در دستگاه دیپلماسی ایران دارد؟
چه تفاوتی میان روسیه و ایالاتمتحده وجود دارد؟
روسها یکی از همپیمانان اصلی رژیم صهیونیستی به شمار میروند از حکومت یوگسلاوی در قتل عام مسلمانان بوسنی حمایت کردند. در چچن و داغستان مسلمانان را سرکوب
میکنند. مقامات کرملین یک انتقاد ساده محمود احمدی نژاد را بر نمیتابند و فوراً واکنش نشان میدهند در مقابل، ایران در برابر مواضع خصمانه کرملین واکنش مقتدرانهای نشان نمیدهد. دستگاه دیپلماسی ایران با نادیده گرفتن سوابق تزارهای روس در پایمال کردن حق و حقوق ایران اسلامی از آنها به عنوان برادر بزرگتر در معادلات جهانی یاد کردند، مناسبات اقتصادی خود را با آنها گسترش دادهاند تا امروز تزارها با جسارت تمام هر آن چه میخواهند علیه ما بر زبان آورند.»
تبعات اجرایی نشدن قانون
روزنامه آرمان در صفحه اول خود یادداشتی دارد از محمدرضا خباز با عنوان تبعات اجرایینشدن قانون که در آن آمده است: «عدم اجرای قانون علاوه بر تأثیرات فرهنگی از نگاه اقتصادی به ضرر کشور است. زمانی که اعلام میشود قانونی را اجرا نمیکنیم این باعث میشود تا به سطح مدیران کل و رئیس اداره سرایت کند. در آن حالت ایستادگی دربرابر قانون رسم شده و دیگر سنگی روی سنگی بند نمیشود. عیب دوم این رویه این است که قانون اعتبار خود را از دست میدهد و مردم هم به تبع اینکه میشود قانون را زیر پا گذاشت،اعتنایی به قانون ندارند و در نهایت هرج و مرج به وجود میآید. در حالی که امام (ره) و بسیاری از مراجع عظام تقلید صراحتاً اعلام کردند که قانون شکنی خلاف شرع است. اگر این گزاره در جامعه جا بیفتد مملکت ما گلستان میشود. یکی از دلایلی که سرمایه گذاران میترسند اقدام به سرمایهگذاری کنند آن است که کمتر اعتماد به ثابت بودن قانون دارند.درباره عدم توجه به منافع ملی در تصویب قوانین در مجلس هم باید گفت اصل این سخن متاسفانه درست است. حل این مشکل دو راهکار دارد.راهکار درازمدت آن است که احزاب در کشور تقویت شود و فرهنگ حزبی در کشور به وجود بیاید تا براساس آن نماینده سخنگوی حزبی باشد که مردم آن را انتخاب کرده اند. در این صورت دیگر نماینده تنها براساس سلیقه خود عمل نمیکند. از بعد کوتاه مدت هم نظارت هیات رئیسه است. مجلس نباید در برابر قانونشکنیها حالت مدارا کند. در صورتی که وقتی قانون اجرا نشد مجلس باید از ابزارهایی که در اختیار دارد به نحو احسن و با قاطعیت استفاده کند و هیچگونه رودربایستی نداشته باشد.»
شائبههای یک آدرس غلط
روزنامه جهان صنعت در صفحه اول خود یادداشتی دارد با عنوان شائبههای یک آدرس غلط به قلم محمدحسین مهرزاد که متن آن بشرح زیر است: «وزیر محترم نیرو از موفقیتآمیز بودن دو روز تعطیلی گفت و صرفهجویی دو هزار مگاواتی را شاهد مثال آورد.
نگاهی به افزایش تصادفات جادهای، غرقشدگان دریای خزر و کاهش تولید در روزگاری که صنعت کشور چندان حال و روز خوشی ندارد اعلام موفقیت در صرفهجویی را با تردیدهای فراوانی روبهرو میکند.
هدیه تعطیلی دو روزه ۲۱ استان کشور به مردم بستهای بود که فقط ظاهر کادوپیچ شده آن نشان از هدیه داشت در حالی که محتوای این دو روز، عایدی جز پایین آمدن بهرهوری در سال همت مضاعف و کار مضاعف نداشت.
البته اگر مسئولان همچنان معتقدند تعطیلیها به نفع صنعت برق کشور بوده، بهتر است مصوبهای بگذارند و کلاً تعطیل کنند یا دستکم تابستان را تعطیل اعلام کنند تا ناکامیهایشان در تامین برق به چشم نیاید.
زمستان هم که گاز کم میآید باز هم تعطیل کنند تا در مصرف گاز صرفهجویی شود. با این شیوه دیگر مسالهای نمیماند که در حل کردن عاجز شوند تولید هم یک فکری به حال خودش کند، فعلاً اولویت با صرفهجویی است.
نکته دیگر اما آدرس غلط دادن به مردم بود. آنچه ابتدا علت این تعطیلی نامیده شد گرمای هوا و رفاه حال مردم بود در حالی که ۲۴ ساعت بعد، دو وزیر کابینه علت اصلی را صرفهجویی در مصرف انرژی نامیدند.ای کاش دولتمردان کمی صادقانهتر با مردم برخورد و از همان ابتدا علت اصلی را ذکر میکردند چه آنکه وقتی از ابتدا اصل موضوع بهگونهای دیگر بیان میشود طبیعی است که دستاویزی شود تا تعطیلی را به بازار ربط دهند و آسمان و ریسمان ببافند.»
منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی
|