نامه ی سرگشاده ی جمعی از به اصطلاح «نخبگان» مدعو به «دومین همایش بزرگ ایرانیان مقیم خارج»
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۲۶ تير ۱٣٨۹ -
۱۷ ژوئيه ۲۰۱۰
با سلام
ما نویسندگان این نامه جمعی از دوستان شما هستیم که همچون شما به «دومین همایش بزرگ ایرانیان مقیم خارج» دعوت شدهایم . همانطور که از دعوتنامه همایش متوجه شدهاید، این همایش توسط شورایی که خود را «شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور» میداند و با همیاری «بنیاد نخبگان» برگزار میشود. دغدغههای ناشی از برنامه این همایش و اطلاعات رسیده از برگزارکنندگان آن ما را متقاعد ساخته که این دعوت را نپذیریم. انگیزه ما از نوشتن این نامه در میان گذاشتن برخی از این دغدغهها و درخواست از شماست که در این تصمیم با ما همراه باشید.
۱. برگزار کننده اصلی همایش زیر نظر مستقیم دفتر ریاست جمهوری اداره میشود و بنا به روند دیده شده از این گونه نهادها، این همایش هدفی جز تبلیغ و بزرگسازی برنامهها و سیاستهای شخص احمدینژاد و حلقه نزدیکانش نخواهد داشت. از سوی دیگر شناخت ما از مسئولین فعلی «بنیاد نخبگان» جایی برای اعتماد باقی نمیگذارد. مسئولین فعلی این بنیاد (که در یک سال اخیر و با دلایلی نه چندان نامربوط به وقایع یک سال گذشته اخیر کشور جایگزین مسئولین قبلی شدهاند) از هر فرصتی استفاده کردهاند که حمایت خود را از شخص احمدینژاد ابراز کرده و عملکرد یک سال اخیر نیروهای فعال در سرکوب اعتراضات عمومی و شخصیتهای منتقد را توجیه و گاه تقدیر نمایند.
۲. دریافت ما از برنامه این همایش و نحوه برگزاری آن این است که محور اصلی این برنامه سخنرانی و حضور احمدینژاد است و به نظر میرسد که بیشتر از هرچیز قرار بر این است که این همایش نمایشی تبلیغاتی جهت القای مقبولیت ایشان در بین به اصطلاح «نخبگان» باشد.
۳. برگزارکنندگان همایش هیچ تضمینی برای آن که مهمانان بتوانند اعتراضات و نگرانیهای خود را مطرح سازند ندادهاند. هیچ بخشی از برنامه به این عنوان اختصاص ندارد و نگاهی به برنامههای مشابه که با حضور احمدینژاد انجام گرفته نیز نشانهای از وجود چنین امکانی نمیدهد و امیدی نیست که شرکت کنندگان بتوانند از این فرصت هیچ استفادهای برای بیان نگرانیها و انتقادات خود بنمایند.
۴. فهرست دعوتشدگان برای ما ابهامات زیادی ایجاد کرده که تا کنون پاسخ داده نشدهاند. بسیارند دوستانی که از منظر مدارج تخصصی، دانشگاهی و علمی از برترین افراد نسل ما محسوب میشوند و این فهرست به طور معناداری نام ایشان را شامل نمیشود. میدانیم که بنیاد نخبگان نشانی الکترونیکی این دوستان را در اختیار داشته و این نامها نمیتوانستهاند از قلم افتاده باشند. متأسفانه در بعضی موارد این شائبه وجود دارد که مواضع سیاسی این دوستان و یا حتا تصورات برگزار کنندگان از مواضع سیاسی این دوستان دلیل از قلم افتادن نام ایشان بوده است.
۵. برگزار کنندگان قبول کردهاند که هزینه رفت و آمد دعوت شدگان و اقامت ایشان در طول زمانِ همایش را پرداخت کنند. این در شرایطی است که بودجه بسیار محدود و نامتناسبی برای سفرهای کاری اساتید، محققین و دانشجویان داخل کشور موجود است و بیشتر همایشهای علمی کشور از نبود منابع مالی رنج میبرند، تا آنجا که از شرکت کنندگان میخواهند تا حد ممکن هزینه مسافرت و اقامتشان را از منابع دیگر تامین کنند. از نگاه ما وقتی همه شواهد بر بحران اقتصادی کشور گواهی میدهد، مصرف چنین حجمی از سرمایه کشور و برای یک همایش تبلیغاتی اگر غیر اخلاقی نباشد، کج سلیقهگی است.
۶. به نظر ما وقایع یک سال گذشته و برخورد خشن، نامتناسب و غیرانسانی حکومت و نهادهای نظامی و غیرنظامی در برخورد با معترضین، منتقدین و گاه مردم بیگناه کوچه و خیابان، همه امور کشور را تحت تأثیر قرار داده است. پنهان نمیکنیم که نگاه کنونی ما به نهادهایی که به طور مستقیم در این فجایع شریک بودهاند و یا از آن حمایت کردهاند همراه با ظن و بدبینی است. تا به امروز عملکرد این نهادها نشان از آن دارد که تصمیمگیریها و برنامههایشان بیش از هر چیز در راستای سوء استفادههای سیاسی و سرپوش گذاشتن بر جنایات حکومت است. سوالی که بیش از هر چیز ذهن ما را مشغول میکند این است که آیا میتوان پس از ضرب و جرح دانشجویان در خوابگاهها و دانشگاههای تهران، اصفهان، تبریز و شهرهای دیگر کشور و عدم محاکمه عوامل این جنایات، به صداقت مسئولین حکومتی در توجه به «نخبگان» باور داشت؟ شورا و بنیادی که نگران هزینههای مالی ما برای شرکت در این همایش هستند، برای آزادی نخبگان و دوستان بیگناه ما که هنوز به طور غیر قانونی در بازداشتگاههای کشور هستند هم هیچ تلاشی داشتهاند؟
تابستان ۱۳۸۹ ـ جمعی از به اصطلاح «نخبگان» مدعو به همایش
|