برای سرکوب جنبش، دارند به استقبال جنگ می روند!
محمدعلی اصفهانی
•
ساعاتی پیش از تصویب طرح مجلس در مورد «مقابله به مثل»، روزنامه ی رسالت، سرمقاله یی نوشته بود که به سرعت از صفحات اینترنتی روزنامه حذف شد. در این سرمقاله، نماینده ی جریان مرموز و مشکوک موتلفه، سخن یک هفته پیش «دبیر کل» این جریان را نقل می کند و می پروراند و به عنوان یک رهنمود، فراراه «نظام» بی نظام و پاره پاره قرار می دهد: حمله ی پیشدستانه!
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۲۹ تير ۱٣٨۹ -
۲۰ ژوئيه ۲۰۱۰
در حال حاضر، و در صحنه ی موجود، بیش از اندازه ی لازم بر خطر تجاوز نظامی به ایران بها دادن، کار درستی نیست؛ اما چشم بر واقعیت وجود بالقوه ی این خطر بستن نیز به همان اندازه، نادرست است.
بسیار می توان در این باره نوشت. و همین «بسیار می توان در این باره نوشت» است که گاه باعث می شود که نوشتن در این باره، در انتظار فراهم آمدن وقت و حوصله و امکان بیشتر، به تأخیر بیافتد. کسی چه می داند؟ شاید تا هنگام فرود آمدن اولین بمب های اتمی «هوشمند» و «کم خطر»، و «تاکتیکی» بر چند گوشه ی میهن ما از سوی «تنها دموکراسی خاورمیانه» ـ که نه غزه، نه لبنان، نه ایران/جان بعضی ها فدای آن!
اما گاه، یک یادداشت کوتاه و شتابزده (شاید داخل پرانتز) ضرورتی است که نمی توان از آن گریخت.
و یکی از این «گاه» ها، همین یکشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۹ بود. با دو «مورد» با اهمیت، که نمی دانم چرا آنگونه که باید، توجه اهل فن را به خود جلب نکرده اند:
ـ تصویب کلیات و قسمتی از جزییات «طرح مقابله با توطئه های آمریکا و انگلیس به منظور صیانت از دستاوردهای صلح آمیز هسته یی»، در مجلس ملایان.
ـ سرمقاله ی روزنامه ی رسالت، ارگان بخشی از مافیای بسیار سازمان یافته و بانفوذی که یکی از عناصر عمده و تأثیرگذار آن را «هیأت موتلفه» تشکیل می دهد.
«طرح مقابله با توطئه های آمریکا و انگلیس به منظور صیانت از دستاوردهای صلح آمیز هسته یی» می تواند ـ بر خلاف روال معمول و عادی شده ـ این بار، چیزی به مراتب جدی تر و حساب شده تر از یک دهن کجی احمقانه به مسأله ی تشدید تحریم ها باشد. مخصوصاً این که حسین شریعتمداری هم خیلی از آن خوشش آمده است.
طبق دو ماده ی تصویب شده ی طرح، دولت موظف شده است که با «سرمایه گذاری» در تمامی زمینه های مرتبط، «چرخه ی سوخت کشور را به خود اتکایی و استقلال کامل هسته یی نایل نماید»؛ و نیز تأکید شده است که «اجابت درخواست های فراتر از مقررات عمومی ان پی تی توسط دولت ممنوع است.».
ماده ی سوم و جهارم طرح، بی پرده تر و صریح ترند، و دو ماده ی نخست نیز، در اصل برای رسیدن به همین دو ماده، تنظیم شده اند.
مطابق ماده ی سوم، «دولت موظف است با عنایت به فریبکاری دنیای غرب در خصوص تحویل سوخت رآکتور آموزشی درمانی تهران [کذا فی الاصل]، غنی سازی ۲۰ در صد را به منظور تحویل سوخت رآکتور مذکور، استمرار بخشیده و صفحه های سوخت را تهیه نماید».
و اما ماده ی چهارم، به لحاظی شاید جالب تر و تأمل بر انگیز تر از سه ماده ی قبلی هم باشد:
«دولت باید نسبت به کشور هایی که به بازرسی کشتی های ایرانی و یا محموله های باری کشورمان مبادرت می ورزند عمل مقابله به مثل را به هر صورت ممکن انجام دهد.»
دو ماده ی تصویب شده ی طرح، فقط با ۱۷۱ رأی موافق، و ۳ رأی مخالف، تصویب شده اند؛ و این در حالی است که مجلس ملایان ۲۹۰ عضو دارد، و در خبر ها اشاره یی نشده است که ۱۱۶ عضو دیگر این مجلس کجا بوده اند و چه می کرده اند و چه خواهند کرد.
ساعاتی پیش از ارائه ی این طرح، و ماده ی چهارم آن، و ـ در ظاهر ـ بدون ارتباط با این ماجرا، محمد کاظم انبارلویی، سردبیر روزنامه ی رسالت، سرمقاله یی در روزنامه ی خود نوشته بود که گرچه به دلیل بد جوری آب دادن بند، به سرعت از صفحات اینترنتی روزنامه حذف شد، به وسیله ی منابع خبری متعدد دیگر حکومتی پخش و تکثیر شده است.
در این سرمقاله، نماینده ی جریان مرموز و مشکوک موتلفه، سخن یک هفته پیش «دبیر کل» این جریان را نقل می کند و می پروراند و به عنوان یک رهنمود، فراراه «نظام» بی نظام و پاره پاره قرار می دهد: حمله ی پیشدستانه!
در جریان جنگ هشت ساله ی ایران و عراق، روزنامه ی رسالت، به شدت سنگ آن جنگ را به سینه می زد و بر آتش آن می دمید و بر ادامه ی آن اصرار داشت.
و می دانیم که آن جنگ، به همان اندازه که برای مردم ما فاجعه آفرین بود، برای دار و دسته ی تبهکاری که به کارچاق کنی های ویژه، و قاچاق سلاح و کلیه ی مواد وارداتی تحریم شده با آن لیست بلندبالا، و احتکار، و دزدی اموال عمومی (و نیز شغل شریف جاسوسی) مشغول بودند، و بسیاری از آنان، با واسطه یا بی واسطه، سر در آخور همین باند موتلفه داشتند، و یا باند موتلفه، سر در آخور آن ها داشت، «پر برکت» و سودآور بود.
انبارلویی، اول در سرمقاله ی بعداً غیب شده ی خود، با اشاره به همتایان اسراییلی ملایان (که در تب و تاب حمله به ایران می سوزند و قرار از کف داده اند و چون فعلاً از راه مستقیم با محدودیت هایی روبرو هستند به راه های میانبُر می اندیشند) می نویسد:
ـ چندی پیش عوزی آراد مشاور امنیت ملی رژیم صهیونیستی گفته بود «حمله نظامی پیشدستانه به ایران بهتر از تحریم جواب می دهد». وی گفته بود «تحریم های جدید مانع پیشرفت های هسته ای ایران نیست. اگر حمله پیشدستانه صورت گیرد جامعه بین المللی از این تصمیم حمایت می کند.».
و بعد به سخن همدست خود در باند موتلفه می پردازد:
ــ آقای حبیبی دبیر کل حزب موتلفه اسلامی با اشاره به تحرکات آمریکا و انگلیس و اظهارات بی حساب و کتاب مقامات رژیم صهیونیستی موضع گیری معقولی داشتند. وی در موضع گیری هفتگی هفته گذشته خود صریحا گفت: «این طور نیست که ما بنشینیم و منتظر بمانیم که آمریکایی ها و اسرائیلی ها کی به ایران حمله می کنند. اگر غرب و رژیم صهیونیستی علی رغم همه داده های عقلانی بخواهند بد مستی کرده و به ایران حمله کنند زمانی که احتمال این حمله قطعیت یافت، ایران در حمله پیشدستانه ذره ای نباید تردید کند.».
«روزنامه نگار» تبهکار، که قاعدتاً روزنامه نگاری (از نوع رسالتی آن) را باید در حجره های بازار سنتی غارت و چپاول آموخته باشد، و در دفاتر واسطه گری (در معنای قوادی) میان بازار سنتی و «مدرن»، و شاید هم در محافل زیرزمنی همان «از ما بهتران»ی که ظاهراً می خواهد به جنگشان برود، تمرین کرده باشد، به یاد ایام خوش جنگ «حق علیه باطل»، و «فتح قدس از طریق کربلا» با سلاح های تقدیمی اشغالگران قدس، و برادر ارزشی مشترک میان آن ها و ملایان: رونالد ریگان (ره) می افتد و آب از لب و لوچه اش جاری می شود و اضافه می کند:
ـ ملت ایران در ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ در حالی که هیچ احتمال نمی داد وارد یک جنگ خانمانسوز شود گرفتار یک تهدید شد که بعدها به صورت یک فرصت از آن استفاده کرد [و البته کلی معنا دارد این کلام «بعد ها به صورت یک فرصت از آن استفاده کرد]... اما اینها دلیل بر این نیست که دشمن در اتاق جنگ خود به فکر حمله به ایران نباشد. ممکن است ما در تحلیل خود به این نتیجه برسیم که هیچ دلیل عقلانی برای حمله به ایران وجود ندارد... آیا این مفروضات کافی است و دیگر کسی به ما حمله نخواهد کرد؟... ما در آزمون جنگ تحمیلی به این نتیجه رسیدیم که نمی توان به انتظار نشست تا دشمن حمله کند و ما از فعل خود در جنگ به عنوان «دفاع مقدس» یاد کنیم.
و سر انجام هم بعد از مقداری «استدلال»، و مقداری استناد به «فرموده های مقام معظم رهبری» در دیدار اخیرش با فرماندهان سپاه پاسداران [به منظور صدور رهنمود؟ یا کسب رهنمود؟] و مقداری کوفت و زهر مار دیگر، حرف اصلی خود را می زند. حرفی که تردید بردار هم نیست:
ـ بدون تردید یکی از شرایطی که باید به آن فکر کنیم، حمله پیشدستانه است. ایران با قدرت فوق العاده ای که در زمین، هوا و دریا دارد توسط جان بر کفان ارتش و سپاه و بسیج می تواند در حمله پیشدستانه درسی به دشمن بدهد که فجایع نخستین روزهای جنگ تحمیلی هرگز تکرار نشود.
درست گفته است میر حسین موسوی در «یادداشتی پیرامون قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت» که:
«همه توجه داشته باشیم که قصد از تحریم ها صرف به زانو درآوردن دولت نیست. تجربه ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سرنوشت تلخ عراق و افغانستان در زمان معاصر، پیشاروی ماست و هشیاری مضاعف آنکه چه بسا بخشی از دولتیان شانس بقای خود را در ادامه این بحران و تشدید مخاصمات و حتی تشویق دشمنان برای تعرض نظامی ببینند...
«... یک دولت نامشروع و سرکوبگر و در حال جنگ با ملت خود نمی تواند در مقابل تهدیدات بیگانه مقاومت نماید. در چنین حالتی یا باید به بیگانگان باج دهد و یا کشور را در آستانه خطرات مهلک افکند...
«... جنبش سبز باید از تمام توان بین المللی خود استفاده کند تا به قدرتهای خارجی نشان دهد به آنها اجازه نمی دهد از ضعف و عدم مشروعیت دولت کنونی استفاده و به استقلال، تمامیت ارضی و منافع عالی کشور آسیب رسانند...
«... جنبش سبز همچنین از طریق آگاه سازی همه جانبه اقشار اجتماعی و نخبگان به سرکوبگران اجازه نخواهد داد با ایجاد وضعیت اضطراری در کشور و استقبال از درگیری های نظامی، از پاسخگویی و مسوولیت پذیری فرار کنند و به تشدید سرکوب و ارعاب مخالفان بپردازند و یا در خفا برای تامین منافع کوتاه مدت خود بر سر منافع عالی ملی تن به سازش های خفت بار دهند.».
۲۹ تیر ۱۳۸۹
٭ در همین حول و حوش، و از منظری دیگر: «مراقب جنبش باشیم» ـ از راقم این سطور:
www.ghoghnoos.org
|