تغییر روابط سنتی در خانواده مدرن
اردشیر زارعی قنواتی
•
خانواده های سنتی دیر زمانی می باشد که جای خود را به خانواده و روابط مستقل و مدرن سپرده است، ضرورت درک این شرایط دیر یا زود برادران آنگلوساکسون را هم مجبور به پذیرش این قاعده ی زندگی می کند. افول قدرت بریتانیا در طی چند دهه اخیر و ایجاد یک توازن نسبی در جهان بعد از جنگ سرد و یکجانبه گرایی آمریکایی، واشینگتن و لندن را در تعیین و تبیین اولویت ها از فضای بسته کنونی خارج خواهد کرد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۷ مرداد ۱٣٨۹ -
۲۹ ژوئيه ۲۰۱۰
این گفته که روابط بین ایالات متحده آمریکا و بریتانیا بسیار فراتر از مناسبات بین این دو کشور با دنیای غرب مفهوم می یابد و معمولا از آن به عنوان "روابط ویژه آنگلوساکسونی" یاد می شود، تا به امروز یک واقعیت انکارناپذیر بوده است. این رابطه درهم تنیده و نزدیک، محصول یک تمدن و سابقه تاریخی مشترک می باشد که در جهان معاصر نیز تابعی از یک نظام لیبرال دمکراسی چند فرهنگی و مبتنی بر تعامل ذهنی – عینی با پدیده مهاجرت تلقی می شود. نخوت بریتانیایی در مقابل همبستگی اروپایی که تا به امروز آنان را در جزیره تا حدودی از قاره سبز جدا ساخته است زمانی که به آن سوی آب های آتلانتیک می رسد، آب می شود و تا جایی که به حوزه سیاست مربوط است به سطح دنباله روی از برادر قدرتمندتر تنزل می یابد. خط ترانزیت بین خانه شماره ۱۰ داونینگ استریت با کاخ سفید معمولا نزدیک تر از فاصله بین دفتر احزاب جمهوریخواه – دمکرات در واشینگتن و احزاب محافظه کار – کارگر در لندن بوده است. چنانچه در تاریخ روابط بین دو کشور همبستگی و همگراهی این برادران آنگلوساکسون حتی زمانی که جناح های متفاوت در لندن – واشینگتن زمام امور قدرت را در دست داشته اند نیز از این قاعده پیروی کرده است. این واقعیت تا به امروز آن چنان ثبات مند بوده است که حتی وقتی نئوکان های آمریکایی در دوران "جورج بوش" تندترین و یکجانبه ترین سیاست های بین المللی را اعمال کرده اند، توانسته است همراهی جناح حاکم چپ میانه ی کارگری در دوره زمامداری "تونی بلر" و "گوردون براون" نخست وزیران سابق بریتانیایی را به همراه داشته باشد. این در حالی است که جناح کارگری در همان زمان در طیف مقابل سوسیال دمکرات های حاکم بر فرانسه و آلمان که به نوعی از لحاظ سیاسی به دولت کارگری نزدیک بودند، توسط لندن مورد بی مهری آشکار قرار می گرفتند. اوج روابط نزدیک واشینگتن – لندن اتفاقا در دوران زمامداری دو گرایش سیاسی متفاوت در این کشورها رخ داد و موجب شد تا در جنگ عراق ائتلاف بین تونی بلر و جورج بوش در مقابل اتحادیه اروپایی و جامعه جهانی قرار گیرد. این موضوع آن چنان برای اروپا ناخوشایند تلقی شد که زنگ انزوای بریتانیا در این قاره بیش از هر زمان دیگری به صدا در آمد و در بین افکارعمومی انگلیسی ها هم نخست وزیر به سگ دست آموز بوش تشبیه گردید. جدا از توجیهات دولت بلر برای مشارکت در این جنگ که بعدا اثبات شد هیچ پایه و اساس درستی نداشته است، آنان به روابط ویژه و سنتی بین واشینگتن – لندن استناد کرده و معتقد بودند که چسبندگی آنگلوساکسونی حافظ منافع راهبردی بریتانیا در محیط بین المللی و ایجاد توازن در روابط رقابت آمیز با دیگر قدرت های اروپایی خواهد بود.
در آستانه دیدار تاریخی باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا با "دیوید کامرون" نخست وزیر بریتانیا در واشینگتن که روز سه شنبه انجام می گیرد، گمانه زنی در خصوص مباحث مورد مذاکره این بار تا حدودی نسبت به گذشته متفاوت به نظر می رسد. بحران افغانستان، پرونده هسته یی ایران، فاجعه محیط زیستی خلیج مکزیک و نقش شرکت نفتی بریتانیایی بریتیش پترولیوم در این قضیه و هم چنین نقش این شرکت نفتی در آزادی "عبدالباسط المقراحی" عامل لیبایی بمب گذاری در هواپیمای آمریکایی بر فراز لاکربی اسکاتلند، محور مذاکرات رهبران دو کشور خواهد بود. در نامه یی که توسط ۴ سناتور از ایالت های نیوجرسی و نیویورک برای "هیلاری کلینتون" وزیر امور خارجه آمریکا نوشته شده است آمده که شرکت بی پی در میانجیگری برای آزادی مقراحی نقش اساسی داشته است. کلینتون در جواب می گوید که نسبت به اسناد و شواهد این دخالت آگاه بوده و در مذاکره با کامرون این مساله مطرح خواهد شد. هم چنین شرکت بی پی نیز ضمن رد دخالت و لابی گری مستقیم خود در جریان آزادی مقراحی پذیرفته است که تنها نگرانی خویش را در باره پیشرفت کند مبادله این زندانی در روابط بین دو کشور با دولت در میان گذاشته بود. روابط سیاسی واشینگتن – لندن با توجه به تغییرات نوین در مناسبات بین المللی به خصوص بعد از پیروزی باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و همچنین اختلافات پیدا و پنهان دو کشور در خصوص مباحث حول شرکت نفتی بی پی در خلیج مکزیک و آزادی مقراحی تا حدود زیادی در مسیر یک دگرگونی کمی و کیفی قرار گرفته است. از یک طرف تغییرات جدید در محیط بین المللی هرگونه نگرش سنتی به سطح روابط دوجانبه بین دولت ها را بر اساس کسب منافع در فضای باز و تعامل چند سویه دگرگون کرده است. از طرف دیگر سود و زیان هر رابطه ی بین دولی در موقعیت همکاری – رقابت در یک جهان بدون مرز، فراتر از تاریخ، سنت ها را به نفع قراردادهای اجتماعی مدرن به حاشیه رانده است. به یقین مذاکرات بین رهبران دو کشور فارغ از هر تنش و اختلاف قابل ذکری انجام می گیرد ولی زیر پوسته ی این لبخندها، الزامات خاص روابط مدرن در جهان مدرن خود را به هر دو طرف تحمیل خواهد کرد. خانواده های سنتی دیر زمانی می باشد که جای خود را به خانواده و روابط مستقل و مدرن سپرده است، ضرورت درک این شرایط دیر یا زود برادران آنگلوساکسون را هم مجبور به پذیرش این قاعده ی زندگی می کند. افول قدرت بریتانیا در طی چند دهه اخیر و ایجاد یک توازن نسبی در جهان بعد از جنگ سرد و یکجانبه گرایی آمریکایی، واشینگتن و لندن را در تعیین و تبیین اولویت ها از فضای بسته کنونی خارج خواهد کرد. از این پس برای آمریکا چندان به صرفه نخواهد بود که با نادیده گرفتن اتحادیه اروپایی تنها به لندن تکیه کند و هم چنین برای بریتانیا نیز به مصلحت نیست که برای خوشایند واشینگتن خود را در جزیره حبس کرده و بروکسل را نادیده بگیرد. این تازه قسمت شفاف و زاویه نزدیک داستان است و چنانچه اهمیت روابط با قدرت های نوظهوری چون چین، هند و روسیه برای رهبران دو کشور لحاظ شود، طنین صدای فرمان زمان جهت تغییر در مناسبات سنتی بین واشینگتن – لندن بیشتر به گوش می رسد.
|