در مورد شناسائی جناح حاکم
"چپ مذهبی" یا "راست افراطی"؟
بهروز خلیق
•
خطا خواهد بود که به تجربه احزاب کمونیست آلمان و ایتالیا و تجربه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی اسلامی توجه نشود و جریان حاکم بعنوان "چپ مذهبی" قلمداد گردد. شناساندن ماهیت راست افراطی جریان حاکم با توجه سیاستهای پوپولیستی آن در عرصه اقتصادی، امری است ضرور و حائز اهمیت
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
٣۱ ارديبهشت ۱٣٨۵ -
۲۱ می ۲۰۰۶
احمدی نژاد و جریان حاکم هنگام انتخابات ریاست جمهوری و در طی ۹ ماه اخیر کوشیده اند که چهره عدالت خواهانه از خود در بین اقشار فرو دست جامعه ترسیم کنند. احمدی نژاد هنگام انتخابات شعار "آوردن پول نفت بر سر سفره مردم" را مطرح نمود و بعد از قرار گرفتن در مقام ریاست جمهوری با مسافرت به شهرستانها و اتخاذ سیاست اقتصادی پوپولیستی، میخواهد نشان دهد که جامعه فقر را درک و برای کاهش ابعاد فقر و فاصله طبقاتی تلاش میکند.
شعار عدالت اجتماعی همواره از جانب نیروهای چپ مطرح شده است. بهمین خاطر این توهم در بین برخی از فعالین سیاسی بوجود آمده است که گویا جریان حاکم جزو نیروهای "چپ مذهبی" بحساب میآید و یا دولت احمدی نژاد، دولت چپ است.
در گذشته چنین توهمی نسبت به این جریان وجود داشت. در حالیکه تبارشناسی این جریان، بستر شکل گیری، پیوندها و سیاستهای آن نشان میدهد که جریان حاکم "چپ مذهبی" نیست، بلکه جریان راست افراطی است.
به سیاستهای پوپولیستی دولت احمدی نژاد در عرصه اقتصاد، تبار شناسی جریان حاکم و بستر شکل گیری و سیر قدرت گیری آن لازم است جداگانه پرداخت. در این نوشته عمدتا به مسئله نامگذاری پرداخته شده است.
• ضرورت شناخت نیروی حاکم
جناح حاکم در بین نیروهای اپوزیسیون در گذشته چندان شناخته شده نبود. با وجود اینکه این جریان در انتخابات شوراهای شهر در چند شهر بزرگ و در انتخابات مجلس شورا پیروز شده بود، نیروهای اپوزیسیون برای شناخت آن، تلاش چندانی بعمل نیآوردند. اما با پیروزی این جریان در انتخابات ریاست جمهوری، مسئله شناسائی و شناساندن این نیرو اهمیت پیدا کرد.
در گذشته اپوزیسیون تنها جریان محافظه کار را در حکومت می شناخت. در حالیکه جریان محافظه کار از ائتلاف راست سنتی و راست افراطی تشکیل شده بود. راست افراطی از دوره ریاست جمهوری رفسنجانی با راست سنتی وارد ائتلاف نانوشته شده بود. در این ائتلاف ابتدا راست افراطی در موقعیت پائین دست قرار داشت ولی بتدریج موقعیت آن تقویت گردید و در مقام بالا دست قرار گرفت و در سه انتخابات به پیروزی رسید.
راست افراطی سالها در پشت راست سنتی مخفی شده بود و مدتها بدون نام معین فعالیت میکرد. تنها ارگان رسانه ای این جریان (روزنامه کیهان و نشریه صبح) و نیروی ضربتی آن (انصار حزب الله) علنی بودند. ولی عناصر اصلی آن در ارگانهای امنیتی، سپاه پاسداران، قوه قضائیه و . .. جای گرفته بودند. آنها در دوره رفسنجانی و خاتمی به کار سازماندهی نیروهای خود دست زدند و توانستند بیک جریان سراسری تبدیل شوند.
• راست افراطی
نامگذاری جریانهای سیاسی و ارائه آدرس مشخص از آن ها در تعیین هویت و در مبارزه سیاسی، گاه اهمیت زیادی پیدا میکند. این مسئله بویژه در مورد جریانهای سیاسی درون حاکمیت صادق است که هویت خود را در زیر نام هائی که از بار مثبت برخوردارند، می پوشانند. در مواردی با نامگذاری میتوان هویت و جایگاه یک جریان سیاسی را تعیین کرد، پوشش اسمی آن را کنار زد و سیمای واقعی آن را آشکار ساخت. برخی واژه ها از چنین خصوصیتی برخوردارند. واژه هائی نظیر: چپ و راست، رفرمیست و انقلابی، سنتی و مدرن، اقتدارگرا و دمکرات و فاشیست، راست افراطی و بنیاد گرا.... این واژه ها در فرهنگ سیاسی شناخته شده هستند و هویت و سیمای جریانهای سیاسی را نشان میدهند.
جریان حاکم از ابتدا کوشید که هویت و سیمای خود را در زیر نام اصول گرایان یا جناح اصولگرا پنهان کند. مهدی نصیری مدیر مسئول سابق روزنامه کیهان و سردبیر نشریه صبح در مقابل تقسیم بندی و واژه گذاری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، واژه اصول گرایان را ساخت و آن را محور تقسیم بندی جناحهای حکومتی قرار داد. این نامگذاری در بین محافظه کاران پذیرفته شد. آنها با این نامگذاری میخواستند هم پایبندی خود را به اسلام، انقلاب و خمینی را نشان دهند و هم اصلاح طلبان حکومتی را بعنوان جریان تجدید نظر طلب معرفی کنند.
در حالیکه واژه اصولگرایان به هیچوجه هویت و سیمای واقعی جریان حاکم را ترسیم نمیکند. این جریان علیرغم شعارهای عدالت طلبانه اش، جریانی است با ماهیت راست که در بطن راست محافظه کار (راست سنتی) پرورش یافته، در مخالفت با رفسنجانی و اصلاح طلبان با آن وارد ائتلاف شده و از موقعیت و امکانات آن بهره گرفته است.
اگر این نظر را مسامحتا بپذیریم که جناح حاکم، از جنس جریان فاشیستی است، در این صورت هم بقول اکبر گنجی: "فاشیسم دستآورد" راست محافظه کار "یا آنچه در جامعه ما "راست سنتی" خوانده میشود، است." و باز بگفته او: "فاشیسم اصولا فرزند "راست سنتی" یا "راست محافظه کار" است و اساسا جنبشی است که ماهیتش راست است، نه چپ" (مقاله اکبر گنجی با عنوان "اولین فاشیست شیطان است").
جریانهای فاشیستی در چارچوب راست افراطی بررسی میشوند. ولی راست افراطی مفهوم عام تری است که فاشیسم یکی از مصداق های آن است.
جریانهای راست افراطی بجهت طبقاتی ـ اجتماعی جزو جریانهای راست بحساب میآیند. صفت افراطی لزوما به برخورد افراطی به سرمایه و سرمایه داری مرتبط نمیشود، بلکه به دیدگاهها، برنامه و شیوه های عمل این نیرو برمیگردد. راست افراطی در فرهنگ سیاسی مقوله تعریف شده ای است و از جریان "راست نو" که به کاهش شدید نفش دولت در اقتصاد، خصوصی سازی گسترده، کاهش مالیات سرمایه داران و افزایش مالیات حقوق بگیران و کاستن از بودجه تامین اجتماعی و... اعتقاد دارند، متمایز است.
• چپ مذهبی؟
برخی فعالین سیاسی بخطا جریان حاکم را بعنوان جریان "چپ مذهبی" قلمداد میکنند. اما قلمداد کردن جریان راست افراطی بعنوان "چپ مذهبی"، کاری است خطا که ما را به کچ راهه می برد و سئوالات متعددی را پیش میآورد که قادر به پاسخگوئی به آنها نیستیم.
این خطا قبلا هم صورت گرفته است. اولین بار نیروهای چپ در ایتالیا و آلمان دچار خطا شدند. در آنزمان نیروهای چپ بجهت شعارهای تند ضد سرمایه داری جنبش فاشیستی و طرح شعارهای عدالت خواهانه آن و بخاطر اینکه پدیده جدیدی بود، ابتدا نتوانستند ماهیت راست جنبش فاشیست را درک کنند و بهمین خاطر در مراحل اولیه ظهور فاشیسم با آن همکاری کردند. در این زمینه میتوان به مورد "سال وه " اشاره کرد که گویای برخورد جنبش چب ایتالیا با فاشیسم است. "سال وه" از سوسیالیستهای معروف ایتالیا در آن زمان بود. حزب کمونیست ایتالیا و گرامشی میخواستند "سال وه" را کاندیدای مجلس ایتالیا کنند. ولی "سال وه" نپذیرفت و موسولینی را بجای خود پیشنهاد داد. اما او در سالهای بعد متوجه اشتباهش شد و کتاب فاشیسم در ایتالیا در سال ۱۹۲٨ و زیر تبر فاشیسم در سال ۱۹٣۶ را نوشت. آنتونیو گرامشی که یکی از برجسته ترین مارکسیستها بحساب میآمد که بر جنبش چپ تاثیرات جدی گذاشته و هنوز هم نوشته های او در مورد دولت و جامعه مدنی بعنوان یکی از منابع چپ بحساب میآید، در مراحل شکل گیری جنبش فاشیستی دچار اشتباه شد.
اکبر گنجی در نوشته خود با عنوان "اولین فاشیست شیطان است" بهمین نکته اشاره کرده و میگوید: "اولین بار که فاشیسم در آلمان روی کار آمد، با سرمایه داری در حال جنگ است. بطوری که بسیاری از روشنفکران و استثمار شده ها و محرومها و بدبختها، به هوای اینکه فاشیسم علیه سرمایه داری طغیان میکند، به آن گرایش پیدا کردند و توانست در میان توده انعکاسی پیدا کند. ولی با اینکه سرمایه داری از آن میترسید، به هرحال سرمایه داری و فاشیسم ناچار در آخرین تحلیل بهم رسیدند..."
نیروهای چپ این دو کشور بعد از مدتی بخطای خود پی بردند و به مبارزه بی امان علیه فاشیسم برخاستند و حماسه های زیادی آفریدند.
این خطا برای بار دوم توسط سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تکرار شد. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در سال ۱٣۷٣ـ ۱٣۷۴ در نشریه دوهفتگی عصر ما، سلسله مقالاتی در مورد جناحهای حکومتی با عنوان "نگاهی کوتاه به برخی طیف های فکری و سیاسی جامعه" منتشر کرد. در این سلسله مقالات، جناحهای حکومتی به چهار جریان تقسیم شده بود: راست سنتی، راست مدرن، چپ و چپ جدید.
منظور از راست مدرن، کارگزاران سازندگی و چپ جدید همان راست افراطی بود. تحلیل جناحهای حکومتی که در چندین شماره عصر ما منتشر شد، در شناسائی جریانهای درون حکومت و روشنائی انداختن بر دیدگاهها و برنامه آنها گام مثبتی بود. تحلیل مجاهدین بر ادبیات سیاسی ایران در مورد جناحهای حکومتی تاثیر گذاشت. با این وجود از اشکالات عدیده ای برخوردار بود. از جمله در مورد جریان "راست مدرن" و "چپ جدید". آنها بغلط "راست عملگرا" را بعنوان "راست مدرن" قلمداد کردند و "راست افراطی" را بعنوان "چپ جدید".
این خطا موجب شد که مجاهدین انقلاب اسلامی آدرس نادرستی به نیروهای سیاسی بدهند و از شناسائی و شناساندن جریان راست افراطی غافل بمانند. مجاهدین انقلاب اسلامی بخاطر اینکه راست افراطی را از جنس چپ مذهبی، یعنی از جنس خودشان حساب میکردند، مدتی سیاست جلب آن را در پیش گرفتند.
در آنزمان برخی از صاحب نظران از جمله علیرضا علوی تبار و اکبر گنجی انتقادهای خود را با مجاهدین در میان گذاشتند. ولی آنها در مقابل انتقادها ایستادند و سرانجام در اوج انتخابات دوم خرداد که از جانب انصار حزب الله حملات مداومی صورت میگرفت، واژه "چپ جدید" را کنار گذاشته و کلمات "راست شرمنده" (عصر ما شماره ۷۰، ٣۱ اردیبشت ۱٣۷۶) و "رادیکالیسم محافظه کارانه" (عصر ما، شماره ۶۹ یکشنبه ۲٨ اردیبهشت ۱٣۷۶) را بکار بردند.
اکبر گنجی جزو صاحب نظرانی بود که از ابتدا نسبت به تحلیل مجاهدین در رابطه با جریان راست افراطی انتقاد داشت و بارها نظر خودش را با آنها در میان گذاشته بود. او در سخنرانی اش در سمینار بیستمین سالگرد دکتر علی شریعتی در دانشکده علوم پزشکی شیراز بهمین نکته اشاره میکند و میگوید: "معمولا چپ ها موقعی که برخورد تند فاشیستها را با سرمایه داری می بینند، احساس می کنند آنها چپ هستند. چه کسی با سرمایه داری مخالف است؟ چپ. سوسیالیستها با سرمایه داری مخالف هستند، پس هر کسی که بشدت با سرمایه داری مخالف باشد، چپ است. از این جهت بود که در اروپا چپها گرفتار آن اشتباه شدند. و از همین جا بود که چپ سنتی ما گرفتار این اشتباه شد که اینها را چپ یا "چپ جدید" خواند". او اضافه میکند: "... شما بعنوان نمونه میتوانید به هفته نامه عصر ما مراجعه کنید، تا قبل از انتخابات همیشه میبینیم که اینها در تقسیم بندی هائی که جریانهای کشور را طیف بندی میکردند، از جناح "راست سنتی"، "راست مدرن"، جناح "چپ" و "چپ جدید" سخن میگویند. "چپ جدید" در واقع همان جنبش فاشیستی است که در جامعه ما وجود دارد. دوستان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به خاطر عجز نظری و عملی در تبیین این پدیده اینها "چپ جدید" مینامند" (کیان شماره ٣۹، آذر و دی ۱٣۷۶).
در جامعه ما شکاف طبقاتی تعمیق یافته و فقر بطور بیسابقه ای گسترش یافته است. راست افراطی با آگاهی بر چنین واقعیت با شعارهای عدالت طلبانه بمیدان آمده و با سیاستهای اقتصادی پوپولیستی یرای جلب اقشار فرو دست جامعه برنامه ریزی کرده است. راست افراطی که از بطن نهادهای نظامی، امنیتی، جنگ ایران و عراق و مدرسه حقانیه بیرون آمده، فاقد پایگاه اجتماعی در سطح جامعه است. لذا برای حفظ قدرت و پیشبرد برنامه اش، نیازمند داشتن پایگاه اجتماعی است. بهمین خاطر شعارهای عدالت خواهانه را مطرح میکند تا در بین اقشار فرودست جامعه، پایگاه اجتماعی درست کند.
برای راست افراطی طرح شعار عدالت اجتماعی وسیله است نه برنامه. برنامه آنها تشکیل دولت توتالیتر و تسلط بر جامعه است. این جریان مدعی عدالت اجتماعی، نمیتواند تشکل مستقل کارگران و زحمتکشان جامعه را تحمل کند و حق اعتصاب و اعتراض کارگران را برسمیت بشناسد.
خطا خواهد بود که به تجربه احزاب کمونیست آلمان و ایتالیا و تجربه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی اسلامی توجه نشود و جریان حاکم بعنوان "چپ مذهبی" قلمداد گردد. شناساندن ماهیت راست افراطی جریان حاکم با توجه سیاستهای پوپولیستی آن در عرصه اقتصادی، امری است ضرور و حائز اهمیت.
Behruz_k@hotmail.com
|