یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

دیدار


امیر مومبینی


• کلیسای تنها
از قطار خیس می‌گذرد
صلیب‌های اندوه
دست تکان می‌دهند
انگشت بر اشک شیشه می‌کشم و
برایشان دست تکان می‌دهم. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۰ مرداد ۱٣٨۹ -  ۱۱ اوت ۲۰۱۰


 
کلیسای تنها
از قطار خیس می‌گذرد
صلیب‌های اندوه
دست تکان می‌دهند
انگشت بر اشک شیشه می‌کشم و
برایشان دست تکان می‌دهم.

فاصله
      پرشتاب
             از قطار خسته می‌گذرد.
***
ایستگاه
به قطار می رسد
دیدار او
به من

- سلام!
- تو کیستی؟
- من؟
- تو!
- پارسال! تابستان . . .
­ تابستان؟
- پیش از آن . . .
             قصر. . .
                   زندان . . .
                              بند. . .
                                  با هم ...
- با هم؟
- تو و من . . .
- آه . . . ها

نگاهش می‌پرد از پنجره بیرون
تا صف سار‌ها
بر سر سیم‌های سرد

دیدار
از فرصت بی‌زمان می‌گذرد
خاطره‌های خاکستری
دست تکان می‌دهند
انگشت بر اشک گونه‌‌ی عمر می‌کشم و
برایشان دست تکان می‌دهم.

پرستار
می‌برد او را
مثل وقتی که پاسبان.

***

ایستگاه به من می‌رسد
کلیسا به قطار و
صلیب‌ها به آخر دیدار
­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­
اکتوبر 2009
amir.mombini@gmail.com

 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست