یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

روزنامه های ایران چه می نویسند؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱ شهريور ۱٣٨۹ -  ۲٣ اوت ۲۰۱۰


 روزنامه شرق در سرمقاله خود مطلبی دارد با عنوان نیروگاه بوشهر آغازی مبارک به قلم سیدعلی خرم‌ سفیر اسبق ایران در سازمان ملل متحد که در آن نوشته است: «نیروگاه انرژی هسته‌ای بوشهر بالاخره پس از سی و چند سال آغاز به کار کرد و با شروع خود فصلی نوین در تاریخ انرژی منطقه خلیج‌فارس که مشحون ازمواد رو به انقراض نفت و گاز است، گشوده می‌شود؛ اقدامی که به تدریج در این منطقه تکرار می‌شود تا مواد حیاتی نفت و گاز به جای سوختن تبدیل به موادی با ارزش افزوده شده و محیط زیست نیز بهتر و بیشتر حفظ شود. برخی در منطقه تحت تأثیر تبلیغات جهت‌دار قرار گرفته بودند و از راه‌اندازی آن ابراز نگرانی می‌کردند. این قبیل افراد و جناح‌ها ممکن است در اثر بی‌اطلاعی ازنحوه کارکرد نیروگاه بوشهر و نظارت دقیق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بر آن چنین اظهارنظرهایی کرده باشند. و لیکن تمام منطقه تردید نداشته باشد که نیروگاه بوشهر قدم به قدم با نظارت کامل آژانس تکمیل و راه‌اندازی شده و از این پس هم با نظارت مستقیم آژانس کلیه نقل و انتقالات مواد رادیواکتیو، صحت انجام کار و تولید انرژی و کلیه الزامات سلامتی نیروگاه صورت می‌گیرد. بخش دیگری از تبلیغات جهت‌دار درباره نیروگاه بوشهر حاکی از ورود به پروسه تسلیحاتی شدن ایران است که عمدتاً توسط جناح‌های اسرائیلی که خواهان حفظ برتری تکنولوژیک خود هستند، دامن زده می‌شود. آنها که می‌دانند و از طرز کار نیروگاه مطلع هستند به خوبی می‌فهمند که نیروگاه تولید انرژی، از جمله موارد اصلی بهره‌برداری صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای است که امروزه چند صد نمونه آن در سرتاسر جهان مشغول به کار است و با تسلیحاتی شدن یک کشور متفاوت است. روسیه تأمین‌کننده اورانیوم غنی شده ۵,٣درصد نیروگاه بوشهر است و مشترکاً با آژانس برمیله‌های سوخت و نحوه تعویض آنها در آینده نظارت خواهد داشت. لذا تبلیغات تسلیحاتی شدن ایران ازاین منظر فاقد هرگونه وجاهت فنی و حقوقی است. اما هیاهوی تبلیغاتی ٣۰ ساله نیروگاه بوشهر ناشی از کاربردهای خاص سیاسی است که با اهداف مشخصی صورت گرفته و می‌گیرد. ورود یک کشور نظیر جمهوری اسلامی ایران به جرگه کشورهای دارنده نیروگاه هسته‌ای حاکی و نشان از گذر این کشور از یک سطح تکنولوژیک است که قطعاً رقبا و مغرضان طالب آن نیستند. تلاش ٣۰ ساله اسرائیل برای قرار گرفتن نیروگاه بوشهر در دستور کار مجامع بین‌المللی و سران کشورهای ذی‌نفوذ از آن جهت بوده که به اندازه کافی نگرانی و حساسیت به وجود آورده و ایران از این سطح تکنولوژیک عبور کند. این عبور مبارک است ولی باید در بقیه موارد صنعت جهشی همگون صورت گیرد تا مجموعه بتواند ایران را به سرمنزل مقصود برساند. در دهه اخیر بارها اسرائیل تهدید کرد که نیروگاه ناتمام بوشهر را بمباران می‌کند و هرچه به راه‌اندازی آن نزدیک شد، این تبلیغات شدت بیشتری یافت. اسرائیل خود می‌داند حرکت علمی تکنولوژیک ایران به اینجا ختم نمی‌شود و دامنه وسیع‌تر و گسترده‌تری دارد. لذا بر فرض حمله به این نیروگاه، جهت‌گیری علمی تکنولوژیک ایران متوقف نمی‌شود. تا آنجا که به نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران مربوط می‌شد، به خوبی از موجودیت کشور و از جمله این نیروگاه دفاع کردند و می‌کنند. از این‌رو نیروگاه بوشهر، نیروگاه عراق ۱۹٨۲ نیست که فاقد سپر دفاعی باشد اما از این پس نیروگاه بوشهر یک سپر دفاعی جدیدتر هم خواهد داشت و آن وجود مواد رادیواکتیو در درون نیروگاه است که هرگونه تعدی به آن می‌تواند فاجعه محیط زیستی به بار آورد که دامنه آن اسرائیل و اروپا را نیز دربرخواهد گرفت بی‌مسما نبود که آقای جان‌بولتون سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل متحد، اسرائیل را تشویق می‌کرد که فقط هشت روز فرصت دارد تا معترض نیروگاه بوشهر شود وگرنه پس از راه‌اندازی دیگر این فرصت از دست می‌رود. آقای بولتون به عنوان یک دایه دلسوزتر از مادر برای اسرائیل، در حقیقت اهداف شخصی و حزبی خود را دنبال می‌کند تا بتواند در انتخابات نوامبر جاری حمایت طرفداران اسرائیل را برای حزب جمهوریخواه کسب کند. اما روسیه هم با هدف نوعی توازن بین ایران و غرب، مصمم به راه‌اندازی واقعی این نیروگاه شد تا از یک سو تعهد خود را به ایران نشان دهد و از سوی دیگر با حمایت از تصویب و بعضاً اجرای قطعنامه ۱۹۲۹ و قطعنامه‌های قبلی شورای امنیت، تعهد خود را به آمریکا و مجموعه غرب نشان دهد. نیروگاه بوشهر پس از تعلل‌های فراوان گذشته به تدریج تبدیل به یک مثل در جامعه بین‌المللی نسبت به نقض قول و عدم کارایی تکنولوژیک روسیه شده بود که همه اهداف تجاری این کشور مبنی بر فروش نیروگاه به کشورهای درحال توسعه را زیر سوال جدی برده بود.
روسیه در این زمینه متوجه شد این تأخیرها چه آثار زیانبار تاریخی بر وجهه این کشور گذاشته و فرصت را به سایر رقبا چگونه باخته است. شاید راه‌اندازی نیروگاه بوشهر بتواند تا حدودی برخی سردی‌هایی را که در سه ماه گذشته بین دو کشور به وجود آمد، جبران کند ولی قطعاً روسیه می‌تواند اقدامات بیشتری در چارچوب و خارج از چارچوب قطعنامه ۱۹۲۹ انجام دهد تا گرمی بیشتری به روابط نوین دو کشور دهد. از قضا این نیروگاه سمبل تکنولوژی غرب و شرق است؛ از تکنولوژی زیمنس و همکاری‌هایی که قرار بود آمریکا، فرانسه و انگلیس انجام دهد تا افزوده شدن تکنولوژی روسیه که به راه‌اندازی آن منجر شد. لذا به خوبی مشاهده می‌شود سهمی که غرب از راه‌اندازی و تولید انرژی نیروگاه بوشهر به ارمغان آورده، «عدم همکاری» است. بی‌مسما نخواهد بود اگر روسیه را برنده و غرب را بازنده این ماجرای ٣۰ ساله بدانیم.»

جذب حداکثری و طرد حداقلی
روزنامه آرمان در صفحه اول خود یادداشتی دارد با عنوان جذب حداکثری و طرد حداقلی به قلم عماد افروغ که در آن نوشته است: «نظر رهبر معظم انقلاب درباره التزام به ولایت فقیه، می‌تواند حلال بسیاری از مشکلات و کج سلیقه گی‌ها باشد. یک نظام را با حداقل‌هایش تعریف می‌کنند و در جامعه‌شناسی سیاسی این مساله جا افتاده که مشروعیت لزوماً التزام داشتن افراد از روی پذیرش قلبی نیست. افراد مختلف ممکن است حساب گری‌های متفاوت داشته باشند و بر حسب آن حساب گری‌ها، اطاعت کند و التزام داشته باشند. اما آنچه مهم است نتیجه عملی آن است. التزام یک فرد ممکن است از روی اعتقاد قلبی یا از روی مصلحت باشد یا از روی منفعت‌های سود و زیانی باشد یا حتی از روی ترس باشد. مهم بازده است.‏
بهتر و شایسته آن است که با فرایندهای اقناعی و فرهنگ سازی مبتنی بر استدلال، پذیرش قلبی را گسترش دهیم. این که باید اعتقاد و پذیرش قلبی را گسترش داد صحیح است، اما به هر حال در اداره کشور با رفتار افراد سروکار داریم که مکن است دیدگاه‌های متفاوتی داشته باشند. دستورات حکومتی که رهبر انقلاب در پاسخ خود به آن اشاره کرده‌اند، یا تأکید بر دستوراتی است که از آن تعبیر به حکم حکومتی می‌شود و خیلی کم اتفاق می‌افتد یا تاکید بر مطلق مصوبات و قوانین کشور است. از آنجا که حکم حکومتی بسیار کم پیش می‌آید تأکید رهبر انقلاب بر مطلق قوانین کشور است. یعنی هر کس به قوانین موجود پایبند بود به ولی فقیه هم التزام دارد. نظر رهبر معظم انقلاب می‌تواند حلال بسیاری از مشکلات و کج‌سلیقگی‌ها باشد. می‌تواند جلو مواجهات غلط رقبا با یکدیگر را بگیرد. از نیت‌خوانی و تفتیش عقیده‌های همدیگر جلوگیری کند. با این نظر باید شاهد یک تحول در سیاست‌ها و رفتارهای مسئولان و کسانی که مصدر امور گزینشی و تعیین و تائید صلاحیت‌ها هستند باشیم. همچنین گروه‌هایی که می‌خواهند عطف به حقوقشان در عرصه سیاسی- اجتماعی مشارکت داشته باشند. آنها باید با خیال آسوده و با توجه و رعایت قواعد رسمی تعریف شده به میدان بیایند. نگاه غلط به ولایت فقیه منجر به نوعی سطحی نگری می‌شود کما اینکه چنین اتفاقی هم افتاده بود. اما نظر رهبر معظم انقلاب، جا را برای تفاوت سلیقه و دیدگاه باز می‌کند. بر این اساس وقتی که حکمی از طرف ایشان صادر می‌شود افراد باید اطاعت کنند، ولی این به معنای آن نیست که لزوماً با نظرات و دیدگاه‌های ایشان هم موافق باشند. ممکن است افراد ضمن التزام به ولایت فقیه با برخی دیدگاه‌های ایشان مخالف هم باشند. مهم عمل به قانون و احکام حکومتی است. درباره قرابت این نظر و استراتژی «جذب حداکثری و طرد حداقلی» باید در نظر داشت که نظر رهبر انقلاب مقوم استراتژی جذب حداکثری و طرد حداقلی است. اگر این دیدگاه مورد توجه قرار گیرد «جذب حداکثری» به حداکثر خود می‌رسد و «طرد حداقلی» هم به حداقل خود می‌رسد. در چنین شرایطی طرد شدگان، محدود می‌شوند به حداقلی از اپوزیسیون که عملاً با دستورات حکومتی و قوانین مخالفت می‌کنند و آن را اجرا نمی‌کنند. اما تعداد جذب شده‌ها به حداکثر خود می‌رسد.»

٣۰ مرداد و نیروگاه بوشهر
روزنامه تهران امروز در یادداشت اول خود مطلبی دارد با عنوان ٣۰ مرداد و نیروگاه بوشهر به قلم حسن وزینی که متن آن در پی آمده است: «سی‌ام مرداد در آخرین سال دهه ٨۰، در پی آغاز سوخت‌گذاری نیروگاه اتمی بوشهر شانه به شانه روزهایی چون ۱٣ آبان (روز دانش‌آموز) ۱۶ آذر (روز دانشجو) ۲۲ بهمن (سالروز پیروزی انقلاب)، ۱۲ فروردین (روز جمهوری اسلامی)، ۲۷ تیر (سالروز پذیرش قطعنامه ۱۵۹٨) نقطه عطفی در تاریخ شد. وجه تشابه ٣۰ مرداد با سایر روزهای پرافتخار آن است که این روز مانند آن روزها به نماد پیروزی مقاومت ملی در برابر تهدیدات و فشارهای خارجی تبدیل شده است. ٣۰ مرداد ٨۹ در تورق تقویم دو روز پس از ۲٨ مرداد جای گرفته است. روزی که یادآور شکست جبهه مردمی و داخلی در برابر دخالت کودتاگرانه نیروهای خارجی بود. اما ٣۰ مرداد روایتگر استقامت و سرانجام پیروزی ملت و حاکمیتی است که ۱۵ سال در برابر مشقات و فشارها و تهدیدها علیه ساخت نیروگاه اتمی بوشهر ایستادگی کردند. در این پیروزی ۵ دولت از دولت سازندگی تا دولت عدالت‌محور سهم ویژه‌ای دارند و نمی‌توان این دستاورد بزرگ را به یک دولت اختصاص داد.
آغاز سوخت‌گذاری در قلب نیروگاه بوشهر که اوایل هفته آینده به پایان خواهد رسید با لفاظی‌ها و تهدیدهای برخی دولت‌ها و مقامات غربی مصادف شده است. علت آن است که اراده ملی ایرانیان با وجود عهدشکنی چینی‌ها در ابتدای امر و قصور روس‌ها در مراحل ساخت، هیچ‌گاه در برابر فشارهای سیاسی و اقتصادی نشکست، تا با نزدیک شدن نیروگاه بوشهر به فاز نهایی تولید برق (دو ماه دیگر) یکی از آرزوهای دیرینه مسئولان دلسوز جمهوری اسلامی برآورده شود. اکنون با برداشته شدن گام بزرگ و سخت راه‌اندازی نیروگاه اتمی بوشهر، ایران در کنار سایر توانمندی‌های هسته‌ای از قبیل استخراج اورانیوم، خالص‌سازی اورانیوم و غنی‌سازی آن در تاسیسات مختلف خود در یزد، اصفهان و نطنز هم‌اکنون به امکان تولید نیروی برق از انرژی هسته‌ای رسیده است.
آن هم در شرایطی که هنوز جوهر قطعنامه‌های ۱۹۲۹ با هدف ناتوان ساختن ایران از پیشرفت‌های هسته‌ای خشک نشده است نه تنها قطعنامه شورای امنیت، بلکه تهدیدهای آمریکا و اسرائیل سرنوشتی جز نظاره تحقق یکی از گام‌های هسته‌ای ایران نیافتند.
با وجود اهمیت ویژه نیروگاه اتمی برای ایران، کامل ساختن چرخه هسته‌ای، مزایای اقتصادی و اعتبار بین‌المللی به چند واقعیت دیگر نیز باید توجه داشت از جمله اینکه:
۱ - با نزدیک شدن زمان افتتاح رسمی نیروگاه بوشهر، سایر فعالیت‌های هسته‌ای کشور به خصوص غنی‌سازی اورانیوم اهمیت بیشتری می‌یابد. طبیعی است گرچه روسیه متعهد به تامین سوخت بوشهر است اما نباید خلف وعده آنها به دلایل فنی و سیاسی و تحت فشار غرب را به مدت ۱۰ سال نادیده گرفت. بنابراین کامل کردن توانمندی در این زمینه، تضمین‌کننده فعالیت مداوم نیروگاه بوشهر و سایر نیروگاه‌هایی خواهد بود که قرار است در آینده ساخته شود.
۲ - نیروگاه بوشهر گرچه دروازه ورود ایران به علم و فناوری و تکنولوژی هسته‌ای است اما پایان آن نیست همانگونه که موجب توسعه توانایی‌هایی در کشور در زمینه‌هایی چون غنی‌سازی اورانیوم شده است. اکنون براساس مصوبه مجلس قریب به ۲۰ نیروگاه دیگر باید در دستور کار ساخت قرار گیرد تا در یک افق ۵۰ ساله حداقل ۲۰هزار مگاوات برق کشور از طریق نیروگاه‌های هسته‌ای تأمین شود. علاوه بر این در سایر علوم و فن‌آوری‌ها نیز وابستگی بشر به فن‌آوری هسته‌ای در حال گسترش است بنابراین نیروگاه بوشهر پایگاه توسعه فناوری هسته‌ای کشور خواهد شد.
٣ - راه‌اندازی بوشهر از منظر ملت‌ها و دولت‌های منطقه معنایی جز اعتبار یافتن و قدرت اراده ملی یک کشور و پیروزی آن در برابر فشارهای دشمنان ندارد. به عبارت دیگر اگر ملتی آگاهانه و هوشمندانه خواهان حق خود باشد گرچه در این راه هزینه‌هایی متحمل شود اما عاقبت پیروز خواهد شد. آنچه امروز اعمال قطعنامه‌های شورای امنیت بر ملت‌های مستقل را سخت، دشوار و بی‌نتیجه کرده است. گسترش همین الگوست. این صدای ملت ایران است که ملت‌های را به صبر و استقامت فرا می‌خواند و روز به روز بر مخاطبان این پیام افزوده می‌شود و مناسبات بین‌المللی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. اگر امروز بسیاری از کشورهای جهان بر حق ایران در فعالیت‌های هسته‌ای مهر حمایت می‌زنند، ناشی از آن است که این پیام به گوش ملت‌ها و دولت‌ها رسیده است.»

لزوم گفتگوهای داخلی برای مقابله با تهدیدات خارجی
لزوم گفتگوهای داخلی برای مقابله با تهدیدات خارجی عنوان سرمقاله روزنامه مردم‌سالاری است به قلم ابوالفضل فاتح که متن آن بشرح زیر است: «بر اساس شواهد و قرائن، تهدیدات خارجی نسبت به کشور روندی رو به تزاید یافته است. بیگانه مدعی، دیر زمانی است که با «ایران به ما هو ایران» سر ناسازگاری داشته و انقلاب اسلامی دلیل مضاعفی بر عداوت پیشین است؛ چنان که در ۲٨ مرداد شاهد بودیم و طی سی‌سال اخیر نیز صرف نظر از اینکه چه دولتی بر سر کار بوده، تجربه کرده‌ایم. انکار نمی‌کنم که اینک برخی بی کفایتی‌ها و شکاف و نابسامانی‌های داخلی، ماجراجویان خارجی را به طمع بیشتر انداخته و سودای عقب نگه داشتن کشور را چه با تحریم و چه تهدید دامن زده است. عبور از گذرگاه خطیر این روزها و صیانت از سرمایه‌های ملی از جمله نیروگاه بوشهر و صنعت هسته‌ای که ریشه در دهه‌های گذشته دارد، نیازمند همت، الفت و دقت همگانی است.بیگانه باید بداند و دریابد که ایرانی با هر آیین و زبان و از هر جناح و خط سیاسی به رغم همه تفاوت‌ها و اختلاف نظرها در برابر تهدید او، ید واحده است.‏
باید با صدای رسا و با همه امکانات بر سر بیگانه فریاد کشید و او را بر حذر داشت. بیگانه، هر که می‌خواهد باشد، حق ندارد و به یاری خدا نمی‌تواند مناقشات و مجادلات داخلی را بهانه خشونت و ماجراجویی جدیدی در منطقه کند. در این موقعیت، بهره‌گیری از حداکثر ذخیره عقلانی و مدیریتی کشور بدور از هرگونه حب و بغض برای تدبیر متمایز و راسخ و در اتخاذ مواضع، وظیفه دست اندرکاران امور است تا آنچه ملت هزینه آن را می‌پردازد دارای بیشترین سنجیدگی و پشتوانه ملی باشد. همینطور، اقتضای عقل و شرع، دوری گزینی حداکثری از حساسیت‌های داخلی است.این به مفهوم امتناع از نقد بی‌کفایتی‌ها یا عبور و عدول از حقوق مردم نیست این به مفهوم پاسداشت شرایط و منافع ملی است. براین اساس انتظار می‌رود هر کس و در هر جا به نوبه خود تلاش کند تا در این وضعیت هشدار، از سطح منازعات داخلی کاسته و در برابر تهدید احتمالی اما جدی بیگانه، عمق و گستره وفاق ملی را افزونی دهد. در این شرایط همین طور بازگشت به قانون ولو گام به گام، آزادی رسانه‌های منتقد و آزادی هر زندانی پاسخ مثبتی است که تداوم آن غلبه بر مشکلا ت عمیق خواهد بود. همچنان که از امام (ره) آموخته‌ایم تمرکز بر آسیب‌ها در نقد، اولی بر فاش گویی و تمرکز بر اشخاص است. نه همه چیز را به پرده بردن و نه همه چیز را پرده برداشتن روا است. نه آن پنهانکاری است و نه این شفافیت. همین طور شایسته است امکان گفت وگو در مسائل مهم ملی باز شود.گفت وگو نه به خودی خود حرام است نه واجب. نه کسی را به خودی خود عزیز می‌کند نه ذلیل، اما در میان ملت‌های بزرگ سنتی است جا افتاده و معقول‌ترین و ابتدایی‌ترین راه اصلاح. در حیرتم چرا کسانی گفتگوی داخلی را ننگ می‌دانند؟ تاریخ هرگز از حاکمان و نخبگانی که برای سعادت ملتشان باب گفتگو را گشوده‌اند به بدی یاد نخواهد کرد. اتفاقاً در تاریخ مبارزات بزرگان این ملت تا دلمان بخواهد غیرت و فاصله هست، اما کمتر اثری از گفتگو یافت می‌شود. نقد آیندگان متوجه کسانی خواهد بود که گفتگو و اصلاح را رد کرده و بر طبل فاصله کوبیده‌اند. چه بسا که شدت ناروایی‌ها و شکست بسیاری از نرمش‌ها این سخنان را به نقد و سخره کشد. اما اگر فرجی باشد از همین مراعات‌ها و باب‌های گفتگو آغاز می‌شود و اگر چنین نباشد رویه‌ای اخلاقی و قابل دفاع به ویژه در شرایط تهدید خارجی است. می‌دانم که برخی جریان‌های نفوذی منحرف به ظاهر انقلابی که در داخل بر طبل خشونت می‌کوبد و جز سیطره و منافع باندشان، ایران و آینده انقلاب پشیزی برایشان اهمیت ندارد این نوشته را حمل بر ضعف خواهند کرد، البته از آنها باکی نیست. هر چه بگویی آنها بر نمط خود خواهند راند. مخاطب این نوشته آنها نیستند.»

رفع بیکاری بر کنترل تورم ارجحیت دارد
روزنامه جهان صنعت در یادداشت صفحه اول خود مطلبی دارد با عنوان رفع بیکاری بر کنترل تورم ارجحیت دارد به قلم جمشید انصاری عضو کمیسیون اقتصادی در مجلس شورای اسلامی که در آن آمده است: «در نظرسنجی از خانوارها مشخص شده که اشتغال مورد تقاضای همه است. حتی وقتی از آنها پرسیده می‌شود که تقاضای شما از دولت کنترل نرخ تورم یا ایجاد اشتغال است، پاسخگویان مسأله اشتغال را بر بحث تورم ترجیح می‌دهند و بر آن پای می‌فشارند.‏
بدون شک افزایش نرخ بیکاری دلایل متفاوتی دارد اما در جملاتی کوتاه می‌توان اشاره کرد که در دوره زمانی مشخص که نرخ بیکاری از سوی سازمان‌های مربوطه اعلام شده این مسأله از یکسو متوجه برنامه‌ریزی‌های موجود است که برای اشتغال کشور تنظیم شده بود و از سوی دیگر می‌توان به تعطیلی برخی از مراکز اشتغالمان، یعنی واحدهای تولیدی و صنعتی اشاره کرد که هر دو این اتفاق در کشور با توجه به رکود اقتصادی موجود سبب افزایش نرخ بیکاری شده است.در گزارش‌های رسمی اعلام شده که تعدادی از ظرفیت‌ها و واحدهای شغلی از دست رفته و شاغلان بیکار شدند، باید اضافه کرد که برای نیروهای کار جدید هم پیش‌بینی‌ها و برنامه‌ریزی‌های ناموفقی در نظر گرفته شد که طبیعی است چنین برنامه‌ریزی به نتایج قابل قبولی هم نخواهد رسید.‏
این مسأله وقتی بیشتر قابل توجه می‌شود که افزایش نرخ بیکاری در فصل بهار است، یعنی فصلی که بخش کشاورزی ما دوران پررونق خود را طی می‌کند و تعدادی از جویندگان کار در این بخش فعالیت می‌کنند و خلاصه اینکه وقتی در این فصل نرخ بیکاری چنین رقمی است باید برای آن ابراز نگرانی کرد.‏
آمار فوق نشان می‌دهد سیاست‌های دولت موفق نبوده و باید تلاش کرد تا نقاط اشکال کار پیدا شود. به عبارتی دیگر باید منابع مالی محدود کشور در زمینه‌هایی تزریق شود که به ایجاد فرصت‌های شغلی بینجامد.»

منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست