یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

حکومت در ایران ضد عرب است - بیانیه کانون مبارزه با نژاد پرستی و عرب ستیزی در ایران



اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۶ شهريور ۱٣٨۹ -  ۲٨ اوت ۲۰۱۰


اخبار روز: بیانیه ی زیر از سوی کانون مبارزه با نژادپرستی و عرب ستیزی در ایران، برای درج در اختیار اخبار روز قرار گرفته است:


حکومت کودتا در ایران عرب زده نیست، ضد عرب است
این جوابیه در پاسخ به سرمقاله سایت پیک نت به سردبیر آن سایت ارسال گردید اما مدعیان ضرورت انتقاد و چند صدایی در جامعه ایران نه تنها از نشر آن خودداری کردند بلکه حتا اشاره ای هم به آن نکردند. لذا از آن رسانه محترم تقاضا داریم با نشر این جوابیه به هموطنان عرب اجازه دهند تا صدای خودرا به همه شهروندان ایرانی برسانند، زیرا که این هموطنان از همه تریبون های رسمی و غیررسمی داخل وخارج محرومند.
مسوول روابط عمومی کانون مبارزه با نژاد پرستی و عرب ستیزی در ایران – کاظم مجدم


***

در یادداشت سردبیری مورخ ۲٨ مرداد ۱٣٨۹ که با عنوان "ریشه های جنجال مکتب ایرانی" منتشر کرده اید ضرورت دارد توجه شما را به چند نکته این یادداشت جلب کنیم که در خور تصحیح است. شما در چند جا از "عرب زدگی" جمهوری اسلامی ونارضایتی "ملت ایران" و "مردم" از این به اصطلاح "عرب زدگی" صحبت کرده اید. ضمنا مقدمه چینی سردبیر محترم در باره اقبال فراوان "مردم ایران" به شاهنامه و بازدید از آثار باستانی و آموزش موسیقی ایرانی نیز نیاز به توضیح دارد.

نخست این که بهتر و دقیق تر آن است که در این زمینه از مردمان ایران سخن بگوییم زیرا به همان نسبت که مردم فارس زبان به شاهنامه و موسیقی ویژه خود علاقه بیشتری پیدا کرده اند، مردمان ترک و کرد و عرب و بلوچ و ترکمن نیز به موسیقی و ادبیات و فولکلور ومذهب و تاریخ گذشته خویش علاقه وافر پیدا کرده اند. هردو شق این قضیه نمایانگر سربر آوردن دو نوع تعلق خاطر به فرهنگ ها و هویت های متنوع جامعه ایران است که گاهی به شکل ناسیونالیسم بروز می کند. اولی ناسیونالیسم فارس گرا که نام مستعار ناسیونالیسم ایرانی را برای خود برگزیده است، و البته خود نیز می دانید که این گونه نیست وایران افزون بر فارس ها، ملیت های ترک و کرد وعرب و بلوچ وترکمن را نیز در برمی گیرد. و دومی ناسیونالیسم مردمان غیرفارس این سرزمین است.

اگر آن چه را که در یادداشت ذکر کرده اید بیانگر کوشش برای حفظ "هویت ملی" و "ملیت" بخشی از ایرانیان باشد، رخدادهای چند سال اخیر نشان می دهد که کشور ما هم اینک شاهد مبارزه سهمگین سیاسی و فرهنگی بخش دیگری از مردمان این سرزمین یعنی آذربایجانی ها، کردها، عرب ها، بلوچ ها و ترکمن ها برای حفظ هویت ملی شان است که گاهی حتا رنگ خون وخشونت نیز به خود گرفته است.

بی گمان برآمدن این هویت خواهی های گونه گون، واکنشی در برابر سیاست های ضد فرهنگی و سرکوبگرانه حکومت جمهوری اسلامی است که زیر عنوان وبا نام اسلام انجام می گیرد وربطی به "عرب" و "عرب زدگی" ندارد.   

شما در یادداشت خود نه تنها هیچ اشاره ای به این مساله نکرده اید بلکه متاسفانه – خواسته یا ناخواسته - به یکی از ملیت های ایرانی نیز توهین کرده اید.

این حکومت کودتایی نه تنها عرب زده وعرب دوست نیست بلکه طی سالیان گذشته در برابر مسالمت آمیز ترین خواسته های هموطنان عرب ما، شدیدترین نوع سرکوب ها را به کار گرفته است و آنان را از بدیهی ترین حقوق زبانی، فرهنگی و سیاسی شان محروم کرده است.

رویارویی خشونت آمیز وبیرحمانه جمهوری اسلامی مردم عرب اهواز (خوزستان) از همان آغاز تاسیس تاکنون بر هیچ انسان آزاده ای پوشیده نیست. از کشتار عرب ها در نهم خرداد ۵٨ بگیرید تا به گلوله بستن آنان در بیست وششم فروردین ٨۴، و از کوشش برای غصب زمین های آنان در دو سوی رودخانه کارون تا مبارزه با فرهنگ وهویت ملی آنان. موضوع غارت مستمر نفت زیر پای آنان وزندگی فقرآلود شان نیز بر همگان آشکار است. به گونه ای که عکاسان خبرگزاری مهر در چندین گزارش تصویری، فقر عرب های اهواز را از فقر سیاه آفریقا بدتر دانسته اند (می توانید به آرشیو ماه های اخیر این خبرگزاری مراجعه کنید).

گفتنی است که طبق گفته سازمان عفو بین الملل، حاکمیت جمهوری اسلامی ۱۷ فعال سیاسی عرب اهوازی را تنها در سال ۲۰۰۶ اعدام کرد و بنا به گفته همان سازمان در سال ۲۰۰۹ پس از تهران بیشترین شمار اعدامیان در استان خوزستان بوده است. فعال راستین حقوق بشر آقای عمادالدین باقی در سال ۱٣٨۶ طی نامه نگاری های خود به رهبر و رئیس وقت قوه قضاییه، توطئه چینی های ماموران امنیتی اهواز علیه فعالان سیاسی و مدنی عرب ومحاکمات چند دقیقه ای و اعدام های ناشی از آن را به خوبی افشا کرده است. نوشتن درباره جنایت ها وپاکسازی های نژادی این رژیم و اقداماتش برای محو هویت مردم عرب اهواز مثنوی هفتاد من می شود که مجالی برای بازگویی آن نیست.

ما در سخنان اخیر اسفندیار رحیم مشایی در باره "مکتب ایران" وتحقیر عرب ها در آن سخنان و نیز در گفتمان عرب ستیز رسانه های سلطنت طلب خارج کشور وجه اشتراکی می بینیم که همانا ضدیت با عرب ها است والبته انتظار نداریم دیگرانی که داعیه های این گروه ها را ندارند به این گفتمان دامن بزنند.   

سخن ما به رهروان شعار ایران برای همه ایرانیان و نیروهای خواهان پیشرفت و برابری همه ملیت های کشور و کسانی که خودرا پیرو "راه توده" های ایران می دانند این است که توهین به عرب ها تاثیر ذهنی و روانی خطرناکی بر هموطنان وبه ویژه روشنفکران عرب ایرانی می گذارد. اگر واقعا خواهان حفظ جامعه یکپارچه – والبته با هویت ها وفرهنگ های متنوع – ایرانی هستیم از تحقیر و توهین به دیگر ملیت های غیرفارس و گفتن هر آن چه که روان آنان را می آزارد بپرهیزیم.

کانون مبارزه با نژاد پرستی و عرب ستیزی در ایران


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست