مراسم دوم خرداد اصلاح طلبان
اظهارات انصاری، رضا خاتمی، معین، زهرا شجاعی، امینزاده، مرعشی، حاجی...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
٣ خرداد ۱٣٨۵ -
۲۴ می ۲۰۰۶
معاون حقوقی و پارلمانی رییس جمهور در دولت اصلاحات به عنوان عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز گفت: بعد از گذشت ۹ سال از دوم خرداد ۷۶، مجمع روحانیون مبارز و اینجانب به دلیل انتخابی که در مقطع زمانی خرداد سال ۷۶ در جلسهی مجمع به عمل آوردیم و نتیجهی آن حضور سیدمحمد خاتمی در انتخابات شد، احساس غرور میکنیم.
به گزارش ایسنا حجتالاسلام والمسلمین مجید انصاری طی سخنانی در مراسم «دوم خرداد بدون دولت خاتمی حرکت اصلاحی یا اصلاح حرکت» از سوی جبهه مشارکت برگزار شد، ضمن گرامیداشت ماه خرداد که آن را ماه حوادث بزرگ تاریخ انقلاب اسلامی و ماه آزادی خرمشهر خواند، افزود: معتقدیم که این انتخاب درست بوده است. این دوران، دوران درخشانی در تاریخ سیاسی خواهد بود و خاتمی فراتر از یک رییسجمهور سابق به عنوان چهرهای ماندگار و موثر در تاریخ معاصر سیاسی نقش خواهد داشت.
وی با بیان اینکه در هشت سال دولت خاتمی فضای رسانهای بیشتر پیرامون برنامههای سیاسی دولت بود، گفت: اقدامات بزرگی در عرصهی توسعهی همهجانبهی کشور در زمان دولت خاتمی صورت گرفت اما متاسفانه منعکس نشد. یکی از علل این عدم انعکاس، عملکرد رسانههای مخالف خاتمی و رسانههای رقیب از جمله رسانهی ملی بود. رسانهی ملی و سایر رسانههای رقیب به هر دلیل و انگیزه تمایلی به انعکاس فعالیتهای دولت در مدیریت اقتصادی و توسعهی کشور نداشتند. نگاهی به انعکاس اخبار دولت جدید در این مقطع زمانی، البته مقایسهی آن با پوشش خبری که در دولت خاتمی صورت میگرفت این قضیه را مشخص میکند.
انصاری ادامه داد: در آن زمان به گونهای تبلیغ میشد که در عرصهی اقتصادی و توسعهی اقتصادی، دولت دستاوردی نداشته است. این تبلیغات به گونهای صورت گرفت که خیلی از ماها هم پذیرفتیم که در این حوزه کاری نشده و این در حالی است که اقداماتی که درخصوص توسعه در زمینههای مختلف در دولت خاتمی صورت گرفت بعد از انقلاب بینظیر بود. اگر توسعهی متوازن کشور و پیشرفت کشور را دقیقتر بنگریم و متوجه لوازم توسعه باشیم، مشخص خواهد شد که در حوزههای گوناگون، اقدامات زیادی در دولت اصلاحات صورت گرفت.
وی با بیان اینکه به هر میزان مشارکت سیاسی و اجتماعی مردم شکل واقعی بگیرد طبیعتا فضای داخلی برای توسعه فراهم میشود، در عین حال به تشکیل شوراها که آن را تکمیل حلقهی مفقودهی مردمسالاری و دموکراسی مینامید اشاره کرد و افزود: پیش از این دولتی جرات نمیکرد پروژهی انتخابات شوراها را اجرایی کند اما در دولت خاتمی با شجاعت تمام علیرغم توصیههای محافظهکارانهی برخی دوستان، شوراها تشکیل شد.
انصاری در ادامهی سخنانش به تشکیل تعداد زیادی NGO در حوزههای مختلف در زمان دولت خاتمی اشاره کرد و گفت: از آن زمان بود که برای اولین بار بودجهی کمک به NGO ها در ردیفهای بودجهی کشور قرار گرفت و با شکستن برخی انحصارات دولتی در حوزههای مختلف، زمینهی مشارکت مردم فراهم شد.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: در مجموع فضای داخلی به گونهای پیش رفت که مردم احساس کردند در عرصههای مختلف اجازهی مشارکت دارند و البته در فضای بینالمللی در قالب تعادل سازنده با دنیا فعالیتها آغاز شد.
وی با اشاره به اینکه قبل از شروع کار دولت خاتمی شاهد رفتن سفرای اروپایی از کشور بودیم، افزود: اما برنامههای آقای خاتمی نه تنها باعث برگشت سفرا شد بلکه رابطهی کشور ما را با اروپا بهبود بخشید.
انصاری با اشاره به سخنرانی خاتمی در سازمان ملل و تصویب طرح گفتوگوی تمدنها این اقدام را زمینهساز تعامل ایران با فضای جهانی عنوان کرد و گفت: گام بعدی، تجویز منابع بود. در سال اول دولت خاتمی مشکل قیمت نفت را داشتیم اما سیاستهای مدبرانهای که بعد از این گرفته شد و رایزنی و تعامل با سازمان اوپک و تماسهای شخصی و تلفنی شخص آقای خاتمی با سران کشورهای عضو اوپک موجب حل مشکل قیمت نفت شد.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به تاسیس حساب ذخیرهی ارزی از سوی خاتمی که آن را اقدامی صادقانه و امانتدارانه مینامید، اضافه کرد: خاتمی و دولت اصلاحات و البته مجلس در آن زمان تصویب کرد که باید این مشکل تاریخی نسبت به نفت در کشور حل شود و نگاهمان به نفت، نگاه درآمدی نباشد بلکه نگاه تبدیل سرمایه به سرمایه باشد.
این عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز با اشاره به آنچه نگاه اصلاحی به ساختار بودجه و رو آوردن به درآمدهای غیرنفتی و تقویت صادرات غیرنفتی در دولت خاتمی نامید، افزود: در این زمینه به گونهای عمل شد که تا پایان دولت خاتمی، صادرات غیرنفتی از ۲ میلیارد دلار به ۱۱ میلیارد دلار افزایش یافت.
بر اساس این گزارش، انصاری به قانون جذب سرمایهگذاری خارجی در دولت خاتمی که به گفتهی وی برای اولین بار در ایران اجرا شد اشاره کرد و در عین حال به نقش مجمع تشخیص مصلحت نظام به دولت در آن مقطع زمانی تاکید کرد و گفت: مجمع تشخیص مصلحت نظام و شخص آقای هاشمی رفسنجانی بهویژه در برنامههای توسعهای، یکی از پشتوانههای مهم دولت به شمار میآید.
انصاری ادامه داد: تا پایان دولت خاتمی بسیاری از ناهمواریهای آغاز دولت در زمینهی مشارکت بخش خصوصی، سرمایهگذاری خارجی دیگر وجود نداشت.
وی افزود: دولت خاتمی بستر حرکت سریع توسعهی متوازن کشور در همهی حوزهها را به زبان آمار و ارقام فراهم کرد.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به مسوولان و دولتمردان هشدار داد که برخی از این دستاوردها امروز در معرض خطر است. به عنوان یک دلسوز به مسوولان و دولتمردان هشدار میدهم که اینگونه برای مصارف روزمره، حساب ذخیره ارزی را مورد دستبرد قرار ندهند. امروز بسیاری از زمینههای بینالمللی برای سرمایهگذاری خارجی با سیاستهایی که اعمال میشود با تردید مواجه است.
انصاری با بیان اینکه امروز سرمایهگذارانی که خاتمی به زحمت آنها را جذب کرد به نظر میرسد که هراس دارند، گفت: ما احساس میکنیم آن دستاوردها در معرض خطر است و این در حالی است که در دولت خاتمی گامهای زیربنایی در زمینهی توسعهی متوازن کشور برداشته شد.
همچنین ماشاءالله شمسالواعظین در این مراسم گفت: معتقدم یکی از خدمات بزرگی که دولت اصلاحات در حق ساختار سیاسی ایران انجام داد، این بود که شرایط شکلگیری طبقهی حامل را فراهم کرد.
سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات افزود: وجه اشتراک بین خاتمی و احمدینژاد این است که هر دو نمیدانستند رییسجمهور میشوند. اما یک وجه تفاوت نیز وجود دارد و آن اینکه آقای خاتمی جدی نگرفت، ولی آقای احمدینژاد جدی گرفت.
وی اظهار داشت: خانوادهی بینالمللی و نخبگان، آقای خاتمی را جدی گرفتند، اما او خود را جدی نگرفت. از سوی دیگر خانوادهی بینالمللی، آقای احمدینژاد را جدی نگرفت اما لایههای زیادی از جمله جنبش تهیدستان ایشان را جدی گرفتند.
این فعال سیاسی افزود: معتقدم یکی از خدمات بزرگی که دولت اصلاحات در حق ساختار سیاسی ایران کرد این بود که شرایط شکلگیری طبقهی حامل را فراهم کرد و پس از ۲۶ سال طبقهای که پشت ویترین قدرت سیاسی بتواند اهرمهای قدرت را در دست بگیرد، ظاهر شد.
وی گفت: عدهای گمان میکردند روحانیت میتواند عهدهدار مسوولیت شود اما از آنجا که روحانیت همواره مصرفکنندهی ثروت است تا تولیدکنندهی آن، نتوانست رابطهی جدی با منابع ثروت برقرار کند.
شمسالواعظین همچنین گفت: بخشی از بافت سیاسی به این نتیجه رسید که اگر صندوقها را به رای مردم بسپارد پدیدهای مانند خرداد ۷۶ اتفاق خواهد افتاد؛ از این رو با یک جمعبندی به این نتیجه رسید که الگویی چون ترکیه یا پاکستان میتواند مناسبترین الگو برای جامعهی ایران باشد. در نتیجه برخی از نیروها به عنوان نیروی وفادار همیشگی با یک گردش به حوزهی سیاسی وارد شدند و رابطهی تنگاتنگی با بخشهای اقتصادی برقرار کردند و به این ترتیب این طبقه آرام آرام ثروتمند شد و نوبت رسید به حفظ سازههای اصلی نظام در عرصهی سیاست.
وی در ادامه ایجاد یک طبقه حامل را در ساختار سیاسی، پدیدهی نامیمونی ندانست و گفت: اینها بین دو الگو راهی میانه را انتخاب کردند و از آنجا که طبقهی حامل، فاقد سمبل است، تکیهگاهش بر روحانیت شد که البته ممکن است در جریان عمل و برای استمرار حیات، تکیهگاه خود را قربانی کند.
عضو انجمن صنفی روزنامهنگاران تاکید کرد: برای تعامل با طبقهی حامل نمیتوان آن را از بین برد. این یک حرکت رادیکال محسوب میشود و به نظر من راه تعامل، سودمندتر و بهتر است، زیرا جنبش اصلاحات در ایران هنوز در شوک ناشی از شکست در انتخابات به سر میبرد.
وی در ادامه با اشاره به اینکه نباید فراموش کرد آنچه جنبش حماس را تقویت کرد، پایگاه و ارتباط با ارگانهای اجتماعی بود، ٨ هزار و ٣۰۰ NGO در ایران را بهترین بستر و قلمرو جهت موازنهی قدرت خواند و ادامه داد: اینها نیز میتوانند موفقیت در نحوهی تعامل با این طبقه را روشن کنند.
شمسالواعظین با بیان اینکه امروز یکی از غمانگیزترین روزهای زندگیاش است، گفت: در حالی که جنبش اصلاحات از قلههای قدرت پایین آمده، در بدنهی جامعه جنبشی برپاست.
وی در پایان گفت: این NGO ها روزی دست به دست هم خواهند داد تا برای دورانی بهتر سرود آزادی را با هم سر دهیم.
مدیر نشریهی مسوول چشمانداز ایران، مهمترین دستآورد دولت خاتمی را حرکت در راستای قانونمند کردن امور دانست.
لطفالله میثمی نیز طی سخنانی با اشاره به شعار خاتمی مبنی بر قانونمند کردن امور و تابعیت همه از قانون، گفت: خاتمی هنگام طرح این شعار تاکید داشت که بالاترین مقامات نیز باید در راستای قانون حرکت کرده و همیشه به چارچوب قانونی توجه داشته باشد.
وی با بیان اینکه " خاتمی به خشونت نه گفت و سعی داشت آزادیهایی که در قانون اساسی گنجانده شده است را در جامعه ترویج و زنده کند" اظهار داشت: حتی در آن موقع نیز شاهد بودیم برخی علما که از بیعدالتیهای دادگاه ویژه روحانیت ناراضی بودند با شعار قانونگرایی خاتمی همراه شدند و به تبع این شعار، همهی طبقات و به خصوص دانشجویان همه جا خواهان تحقق این شعار شدند.
میثمی که تحت عنوان " قانونمندی حرکت مردم در دوم خرداد" سخنرانی میکرد، اظهار داشت: ما قبل از دوم خرداد دارای سه نظام ، حوزوی، نظام فوق قانونی و نظام قانونی بودیم که دولت خاتمی باید این سه نظام را در قالب یک نظام یعنی نظام قانونی ادغام میکرد و این حرکتی انقلابی بود و واکنشهایی را به دنبال داشت.
وی با تاکید بر اینکه " بسیاری از تحلیلگران معتقد بودند دوم خرداد یک نقطهی عطف در تاریخ ایران بوده است" گفت: آذری قمی معتقد بود که ما در دوم خرداد یک بحران را پشت سر گذاشتیم، چراکه در آن زمان اجماع برخی فقها بر روی ناطق نوری بود و اغلب مردم خاتمی را میخواستند و ولی فقیه به عنوان کسی که باید اجماع فقها را تایید میکرد آراء مردم را تایید کرد و حکم اقای خاتمی را مورد تنفیذ قرار داد.
وی با بیان این اعتقاد که " در دوم خرداد ایدئولوژی سنتی فراز و نشیبهایی را طی کرد " اظهار داشت: به عبارت دیگر در دوم خرداد ایدئولوژی سنتی شکست خورد و یکی از اشتباهات دوم خرداد این بود که با شکست این ایدئولوژی در صدد حذف برخی از سنتها برآمد. وقتی که ایدئولوژی سنتی شکست خورد برخی از حامیان این ایدئولوژی رویکرد نظامی و پادگانی پیدا کردند و در همین جا بود که اندیشهی قتلهای زنجیرهیی شکل گرفت. هفتاد الی هشتاد درصد مردم طرفدار دوم خرداد بودند و ۱۵ درصد دیگر خلاف آنچه را که مردم میخواستند دنبال میکردند و به همین بابت بود که حادثههایی مانند قتلهای زنجیرهیی ، حمله به کوی و موارد این چنینی پیش آمد و میتوان اینها را یک نوع اعلام جنگ به دولت خاتمی دانست.
میثمی تاکید کرد که " افشای قتلهای زنجیرهیی پس از دوم خرداد کاری بزرگ و انقلابی بود".
وی با بیان اینکه برخی از این واکنشها باعث انفعال لشکر اصلاحات شد گفت: هنگامی که حادثه کوی رخ داد متاسفانه عدهای از اصلاحطلبان به جای اینکه به بررسی موانع اصلاحات بپردازند خاتمی، نظام و قانون را زیر سوال بردند.
وی با تاکید بر اینکه در برخی از مواقع از شعارهای اصلاحات سواستفاده شد و اصلاحطلبان به جای برخورد با موانع اصلی اصلاحات، خاتمی و نظام را زیر سوال بردند، ادامه داد: البته خاتمی زمانی که از مشکلات پیش روی دولت صحبت میکرد به صورت شفاف این مشکلات را نمیگفت تا مردم خود واقعیت را بفهمند. مثلا وقتی گفت؛ عدهای به دولت اعلان جنگ کردهاند این را به صورت صریح نگفت که چه کسانی هستند و این فضا را برای مردم به صورت شفاف ترسیم نکرد.
بهزاد نبوی با تاکید بر تداوم راه اصلاحات از طریق بهدست گرفتن قدرت گفت: ولی وقتی این قدرت را به دست گرفتیم نباید به خود ناسزا بگوییم که اصلاحطلب حکومتی شدهایم؛ چرا که اصلاحطلب کاری ندارد جز اینکه با ابزارهای قانونی، قدرت را به دست بگیرد و ایدههای خود را عملی کند.
عضو ارشد سارمان مجاهدین انقلاب اسلامی در ادامهی این مراسم با تبریک سالروز دوم خرداد گفت: من مانند آقای شمسالواعظین متاسف نیستم و امروز واقعا جای جشنگرفتن دارد. به اعتقاد من اصلاحات نمرده و کسی که فکر میکند مرده، اشتباه میکند.
وی افزود: اگر حماسهی دوم خرداد را باز کنیم میبینیم حتی در سوم تیر ٨۴ نیز شکست نخورد و اصلاحات نمرد.
نبوی با بیان اینکه دلیل اطلاق «حماسه» به دوم خرداد این است که خاتمی رکوردها را شکست، گفت: مهمترین چیزی که دوم خرداد را به حماسه تبدیل کرد این بود که مردم ایران به توان خود برای شرکت در تصمیمگیری پی بردند، آن هم در میان ناباوریها.
این عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با بیان اینکه مردم در انتخاب خاتمی به ایجاد تحول به صورت دموکراتیک و در چارچوب قانون میاندیشیدند، ادامه داد: این همان چیزی بود که جنبش اصلاحات نام گرفت و این جنبش تداوم دارد. در سوم تیر ٨۴ مردم به قصد ایجاد تحول آمدند اما نه به وسعت دوم خرداد و در این امر نباید تردید کرد که اگر حضور میلیونی و گسترده مردم باشد، قطعا باز میتوانیم امیدوار باشیم که نتایج خوبی از حضور آنها بگیریم.
وی مهمترین اهداف اصلاحات را در سال ۷۶ حاکمیت قانون، نفی اقدامات فراقانونی و تاکید بر پاسخگویی همه، همچنین تثبیت شعارهای اصیل انقلاب یعنی آزادی و مردمسالاری خواند و افزود: حرکت اصلاحی یک حرکت قانونی، تدریجی، مسالمتآمیز و متکی به مردم است. لشکر این حرکت مردم بودند. این حرکت هشت سال به این صورت تداوم داشت، اما متاسفانه در سوم تیر ٨۴ برای یک دوره این حرکت در درون حاکمیت متوقف شد.
وی با اشاره به علل ناکامی دوم خرداد به دو عامل بیرونی و درونی اشاره کرد و گفت: به لحاظ بیرونی مناصب قدرت نقش تعیینکنندهای داشت، همچنین اینکه در دوم خرداد، حرکت اصلاحی با دولت و مجلس اصلاحات با برنامهی مشخصی به صورت گسترده ادامه داشت. از سوی دیگر عوامل درونی نیز وجود داشت که جنبش اصلاحی را با ناکامی مواجه کرد که از جملهی آن میتوان فقدان رهبری واحد و نیرومند در جریان اصلاحی، فقدان احزاب نیرومند که هنوز هم وجود دارد و فقدان مطبوعات نیرومند (تعدادی از مطبوعات نیرومند که پس از دوم خرداد ۷۶ پا گرفتند در همان سالهای اولیه از دور خارج شدند)، فقدان راهبرد و برنامههای بلندمدت، وجود تندرویها و کندرویها که ناشی از فقدان احزاب نیرومند، راهبردها و برنامهها اشاره کرد.
این عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با اشاره به دو گروهی که در اصلاحات دچار نگرانی شدند، ادامه داد: گروهی که حرکت اصلاحی را تداوم حرکت انقلاب میدانستند، در اثر تبلیغاتی که میگفتند اسلام از دست رفت، به این نتیجه رسیدند که این حرکت ادامهی حرکت انقلاب نیست. این دسته از تندرویهای اصلاحطلبان نیز نگران شدند. دستهی دوم دچار ناامیدی تدریجی در اثر مقابلهی عوامل بیرونی شدند؛ چرا که میدیدند هر حرکت اصلاحی نهایتا با شکست مواجه میشد. مثلا آقای خاتمی از آزادی مخالف در مجلس صحبت میکرد و بعد از ظهر آن روز سران ملی مذهبی را به اتهام براندازی دستگیر میکردند. در نتیجه گروهی که ناامید میشدند به کسانی که میگفتند اصلاحات در چارچوب قانون امکانپذیر نیست، میپیوستند. پس این عده نیز در اثر کندرویهای ما نگران شدند.
نبوی با طرح این موضوع که برخی به ما میگویند شما که پس از هشت سال در انتخابات شکست خوردید برای چه دوباره میخواهید در انتخابات شرکت کنید؟ گفت: در پاسخ، چند راه مشخص را میتوان پیش پای خود قرار داد؛ سکوت، سکون و پذیرش وضع موجود یا ادامه اصلاحات.
وی همچنین گفت: باید تاسف خورد که جماعتی که در دوم خرداد ۷۶ با آن شور و نشاط به پای صندوقها آمدند به روزی افتادهاند که نسبت به سرنوشت خود بیتفاوت هستند.
وی با بیان اینکه بعید میداند نسل جدید راهحلهای انقلابی را مفید بداند و به طور کلی در دنیا نیز این روش پذیرفته شده نیست، گفت: امید بستن به امدادهای غیبی از داخل و خارج هم بعید میدانم مفید واقع شود.
نبوی ادامه داد: یکی دیگر از عواملی که مردم را از حرکت اصلاحی ناامید کرد این بود که این حرکت یک حرکت تدریجی است اما هنوز راه جدیدی معرفی نشده و لذا تنها راه، تداوم حرکت اصلاحی است که در این راه، ابزارها قانونی و مسالمتآمیز است و نهایت آن شرکت در انتخابات و به دست آوردن قدرت است.
وی در پایان گفت: اما وقتی این قدرت را به دست گرفتیم نباید به خود ناسزا بگوییم که اصلاحطلب حکومتی شدهایم؛ چرا که اصلاحطلب کاری ندارد جز اینکه با ابزارهای قانونی، قدرت را به دست بگیرد و ایدههای خود را عملی کند. هر اصلاحطلبی پایان راهش رسیدن به قدرت و اصلاح امور از طریق و به دست گرفتن قدرت است.
دبیرکل سازمان دانشآموختگان ایران اسلامی نیز احیای کرامت انسانی، حاکمیت قانون، مدارا و گفتوگو را از جمله دستاوردهای بزرگ دوم خرداد ۷۶ عنوان کرد و گفت: چنین مفاهیمی پیش از این به حاشیه رفته بودند، اما در دوم خرداد ۷۶ مجددا احیا شدند.
علیاکبر موسوی خوئینی ادامه داد: اینکه گفته شود دوم خرداد هیچگونه دستاوردی نداشت ظالمانه است. بسیاری از کسانی که پیش از این تاریخ به دلیل اختناق و فضای بسته امکان اظهارنظر نداشتند پس از این تاریخ چنین فرصتی برایشان مهیا شد و این یکی از دستاوردها و اثرات دوم خرداد بود.
وی ادامه داد: همچنین از دستاوردهای اصلاحات، بسیاری از پروژههای زیربنایی است که امروز دولت نهم از آن آمار و ارقام ارایه میدهد. دولت نهم امروز عملکرد آن دوران را به نام خود عرضه میکند. البته قطعا این قضایا در آینده بیشتر مشخص خواهد شد.
وی در عین حال عدم سازماندهی و مدیریت ضعیف را یکی از آسیبهای اصلاحطلبان دانست.
موسوی خوئینی ادامه داد: یکی دیگر از آسیبهای اصلاحات این بود که بسیاری از گروههایی که خود را اصلاحطلب میدانستند حاضر نبودند بار این حرکت را به دوش بگیرند و قبول نمیکردند در این زمینه به اندازهی کافی از خود مایه و هزینه بگذارند. لذا هزینهها تنها به دوش گروههایی خاص مثل دانشجویان افتاد و البته چهرههای معدودی این هزینه را پذیرا شدند، این در حالی بود که اگر این هزینهها بین همهی کسانی که مسوولیت داشتند تقسیم میشد، قطعا کارها بهتر پیش میرفت. البته امروز نیز برخی شواهد نشان میدهد که باز هم برخی حاضر نیستند به صورت جمعی، هزینهها را بپذیرند. بنده به عنوان یک دانشجو، خاتمی را در این زمینه به عنوان شخصیتی که حاضر نشد بخشی از هزینهها را متحمل شود، میدانم اما این را هم ظالمانه میدانم که همهی کاستیها را متوجه خاتمی کنیم. بسیاری از نیروها از جمله نیروهای مجلس ششم حاضر نشدند برخی هزینهها را بپذیرند.
وی معتقد است: در شرایط فعلی باید تلاش کافی و مضاعف برای گفتوگو میان اکثریت قاطع نیروهای دموکراسیخواه فراهم شود. البته باید اعتمادسازی میان جامعه به وجود آید؛ چرا که تا حدودی اعتمادها سلب شده است. تلاشهایی در این زمینه صورت گرفته، اما آن تلاشها کافی نیست و یا بعضا به شکل صحیح پیش نمیرود.
موسوی خوئینی ادامه داد: امروز سخن از جبههی دموکراسیخواهی و حقوق بشر میشود اما در نیمهی راه در رابطه با همین موضوع دموکراسیخواهی و حقوق بشر بحثهای خودی و غیرخودی مطرح و گفته میشود که تنها طیفها و گروههای خاصی باید در این زمینه وارد شوند، و این در حالی است که این موضوع میتواند ائتلاف بسیار وسیعی را ایجاد کند اما متاسفانه شاهدیم که باز هم محدودیت به وجود میآید.
وی با اشاره به دیدارهای اخیر اعضای جبههی مشارکت ایران اسلامی با حزب موتلفه، افزود: گفتوگوهای موثر میان بسیاری از گروههای سیاسی و شخصیتهای موثر در کشور راهحل بسیار مهمی است. اما این میوه را نباید کال چید.
وی خوئینی تاکید کرد: سیدمحمد خاتمی هنوز به عنوان یک چهرهی موثر در داخل و صحنهی بینالمللی میتواند در این زمینه موثر و راهگشا باشد.
وی در ادامه با اشاره به عنوان این نشست گفت: ما هنوز هم متاسفانه به نظر میرسد که حاضر نیستیم هزینهی بسیاری حرکتها و استراتژیهایی که مطرح میشود را بپردازیم. در این زمینه تغییر استراتژی لازم است.
همچنین سعید شیرکوند گفت: در دولت خاتمی اگر وی و دولتش را دولت اصلاحات بنامیم، در حوزهی اقتصاد دقیقا اصلاحات مورد توجه قرار گرفت و تا آنجا که توانست پیش رفت.
وی در ادامهی سخنانش به دستاوردهای اقتصادی دولت اصلاحات اشاره کرد و گفت: در دولت خاتمی اگر وی و دولتش را دولت اصلاحات بنامیم، در حوزهی اقتصاد دقیقا اصلاحات مورد توجه قرار گرفت و تا آنجا که توانست پیش رفت.
شیرکوند با اعتقاد به اینکه اساسا اقتصاد جز به اصلاحات رکاب نمیدهد، گفت: در دولت خاتمی در حد توان در حوزهی اقتصاد موفقیتهایی به دست آمد. دولت نهم هم در نهایت در حوزهی اقتصاد تسلیم اصلاحاتی میشود که در گذشته مبنای اقتصاد بود.
در ادامه مراسم « دوم خرداد بدون خاتمی» در جبهه مشارکت لوح تقدیری از سوی سوی شاخهی جوانان این حزب به دکتر مصطفی معین اهدا شد. بر اساس آنچه در مراسم اعلام شد این لوح به مناسبت مصادف بودن سالروز حماسه دوم خرداد با رد صلاحیت مصطفی معین در انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته به وی داده شد. گرچه معین پس از بازنگری که در بررسی صلاحیتها انجام شد، مجددا به جمع کاندیداها پیوست.
همچنین به مناسبت سپاس از حضور معین در انتخابات نهم، لوح یادبودی به شکل منشور حقوق بشر کوروش از سوی محمدرضا خاتمی دبیر کل جبههی مشارکت ایران اسلامی به وی که موسس جبههی دموکراسی و حقوق بشر است، تقدیم شد.
مصطفی معین نیز طی سخنانی با بیان اینکه حضور در انتخابات سرمایهی ارزشمند دوستی با بهترین نخبگان کشور را برای وی به همراه داشته است، گفت: چه چیزی میتواند تا این حد موجب سپاسگزاری از خدا باشد که حضور در انتخابات موجب شد تا از یک سرمایه ارزشمند که دوستی با بهترین نخبگان کشور است، برخوردار شوم.
وی افزود: {کاندیدا شدن در انتخابات} کاری نبود جز یک انجام وظیفه و ادای دین برای کسی که خود را مسوول میداند.
معین گفت: من حقیقتا از شما سپاسگزارم و به درگاه خداوند شکر میکنم و آرزوی موفقیت برای شما دارم، همچنین امیدوارم نسل ما دچار فشارهای بزرگ نشود و با لطف خدا کشور بتواند این مسیر سخت و پر مخاطره را پشت سر بگذارد و در سالهای آینده دوم خرداد دیگری نیز داشته باشیم.
در ادامه محمدرضا خاتمی دبیر کل جبههی مشارکت ایران اسلامی نیز در سخنانی گفت: اگر به چشم ظاهربینان به این روز نگاه کنیم، این گونه تصور میشود که با رفتن اصلاحات فصل دوم خرداد به سر آمده و دیگر نمی توان از آن سراغ گرفت، اما به گمان من باید زمان بگذرد تا ناراستی این ادعا مشخص شود.
وی افزود: دوم خرداد حادثهای نبود که توسط احزاب، گروهها و یا اشخاص و یا جریانهای فکری خاصی آفریده شود؛ حرکتی بود که نیاز مردم مسبب آن بود. اگر در تاریخ صد ساله اخیر کشور مقایسهای کنید میبینید که شاید ۵ یا ۶ حادثه بیشتر نبوده که میتوان آنها را همارزش دوم خرداد قرار داد؛ مهم نیست که چطور دربارهی آنها قضاوت کنیم و با انقلاب مشروطه، انقلاب اسلامی، ملی شدن نفت مخالف یا موافق باشیم. مهم این است که اذعان داریم این روزها تاثیرات شگفتی داشتهاند و شاید ۲ خرداد نیز به این دلیل مهمتر تلقی میشود.
دبیر کل جبهه مشارکت خاطرنشان کرد:مخالفان دوم خرداد که تلاش میکردند این جریان را سرکوب کنند مجبور بودند این معیار را بپذیرند که دوم خرداد ماندنی است. علت اصلی آن هم اینکه در دوم خرداد مردمی که خواهان تحول و دگرگونی بودند، میدان دار معرکه شدند، اما اینکه توانستند این حرکت را به سرانجام برسانند یا نه بحث دیگری است.
وی با بیان اینکه نرسیدن به هدف از اهمیت دوم خرداد نمیکاهد، ادامه داد: این روزی است که نشان دهنده یک جنبش عظیم در ملت ایران است.
خاتمی ابراز عقیده کرد: خنده دار است که سوم تیر را با دوم خرداد مقایسه کنیم. دوم خرداد حرکت عظیم مردمی بود در نتیجه اگر بتوانیم این سرمایه عظیم را حفظ و آن را به خوبی تحلیل کنیم که چه مشکلات و آفاتی برای آن به وجود آمد میتوانیم امیدوار باشیم که تنها یک دوم خرداد در تاریخ نخواهد ماند، البته در اینکه دوم خرداد یک حادثه تاریخی است حرفی نیست، اما میخواهیم تنها حرکت تاریخی نباشد.
خاتمی در پایان ابراز امیدواری کرد این حرکت سبب آن شود که حرکتهای با اهداف روشنتر و تاکتیکها بهتر پیش روند.
همچنین عبدالله رمضانزاده تاکید کرد که تامین امنیت فقط در سایه آزادی و مشارکت مردم در همه امور سیاسی امکانپذیر است.
سخنگوی دولت پیشین در سخنانی با عنوان « امنیت حاصل از حماسه دوم خرداد» افزود: بر این باورم که حماسههای دوم و سوم خرداد هر دو بر قلههای تاریخی افتخار ملت ایران هستند و برای همیشه در تاریخ این ملت بزرگ باقی خواهند ماند.
وی گفت: اینکه نگرش نیروهای برآمده از حضور مردم در دوم خرداد چه دستاوردهای امنیتی برای مردم ایران داشت و اینکه امنیت برای یک ملت فقط در سایه نیروی قهری تامین میشود یا عوامل دیگری نیز دارد، مسائلی است که باید بررسی شود.
رمضانزاده با بیان اینکه امنیت موضوعی صرفا نظامی نیست، اظهار داشت: در حوزه سیاست امنیت یعنی اینکه تک تک شهروندان، همچنین مسوولان در تامین آن شریک باشند. در این راستا هرچه جامعه و دولت به هم نزدیک باشند، میزان امنیت نیز بالا میرود.
وی با بیان اینکه امنیت را مفهومی پیچیده میبیند که دارای ابعاد مختلفی است، اظهار داشت که در این امنیت افراد و مسوولان و سیستم بینالملل با هم در تعامل هستند تا احساس امنیت برقرار شود؛ چرا که جهان امروز جهانی در هم تنیده است.
رمضانزاده با اشاره به اینکه مشارکت مردم، امنیتزاست، به جلوههای امنیت پرداخت و گفت: هیچ شهروندی نباید امنیت دولت را به خطر بیندازد و هیچ دولتی نیز نباید منافع شهروندان را به خطر اندازد. از سویی هیچ دولتی نباید در جهت به خطر انداختن امنیت کشور در عرصه بینالمللی اقدام کند.
وی با بیان اینکه در دولت منبعث از دوم خرداد همه این مقولهها وجود داشت، گفت: آیا سیستم بینالملل امروز در جهت ما عمل میکند؟ آیا ما توانستیم حقوق مردم را در ابعاد مختلف رعایت کنیم تا آنها احساس امنیت کنند؟.
این فعال سیاسی با بیان اینکه امنیت وقتی تامین میشود که جامعه از تهدید عاری باشد، اظهار داشت: من معتقدم در دولت بزرگمرد اصلاحات، اقای خاتمی به گونهای به امنیت نگاه کردیم که تک تک شهروندان احساس نکنند علیه منافع آنان عمل میشود؛ از شهروند بلوچ گرفته، تا آذری، عرب خرمشهر و ترکمنهای بندر گنبد، و اگر اختلاف نظر و خواستهای وجود داشت شهروندان ما و دولت، یکدیگر را تهدید نمیکردند؛ اگرچه همه خواستههای آنها تحقق پیدا نمیکرد.
وی با ابراز این عقیده که اگر امروز ناامنی میبینیم به این دلیل است که کانالهای بیان خواستههای مردم در حال بسته شدن است، ادامه داد: بهکارگیری سرداران و نیروهای قهرمان که در جنگ از کشور دفاع کردند، در مناصبی که به آنها مربوط نمیشود، نه تنها کمکی به آنها نیست، بلکه به ضرر کشور است.
وی در پایان گفت: تامین امنیت فقط در سایه آزادی و مشارکت مردم در همه امور سیاسی امکانپذیر است.
محسن امینزاده نیز با بیان اینکه در سیاست خارجی دولت خاتمی، سنگ نشان، منافع ملی بود، این سیاست را سیاست کاهش هزینهها خواند.
وی که در ادامه مراسم « دوم خرداد، بدون خاتمی» در جبهه مشارکت سخن میگفت، با اشاره به سیاست خارجی دولت خاتمی، آن را موفقترین سیاست خارجی ایران پس از انقلاب خواند و ابراز عقیده کرد که اگر سیاست خارجی ایران امروز موفق نیست و کشور به زعم وی به سمت بحران پیش میرود، تغییر مهمی را در این سیاست باید جستوجو کرد.
وی سیاست خارجی دولت خاتمی را در زمینه امنیت ملی، سیاست کاهش هزینهها خواند و افزود: دولت خاتمی برای ارتقای امنیت ملی با کمترین هزینه ممکن رفتار میکرد.
امینزاده گفت: این سیاست بر این محور بود که ایجاد امنیت ملی و صلح در منطقه و جهان، موجب امنیت در ایران میشود و اگر ایران به امنیت خود میاندیشند، باید به امنیت جهان نیز بیندیشد.
وی گفت: سیاست خارجی دولت خاتمی براین مبنا بود که با تنشزدایی و بهبود روابط با همسایگان، امنیت کشور بالا میرود و شرایط مستحکمتری ایجاد میشود و متاسفم که با وجود این تجربه، هنوز در شرایطی قابل تامل و نگرانکننده هستیم.
معاون وزیر خارجه وقت، منظومه فکری سیاست خارجی خاتمی را اعتمادسازی و دوستی با همسایگان عنوان کرد و گفت: در سیاست خارجی دولت آقای خاتمی سنگ نشان ما، منافع ملی بود. ما بر این باور بودیم که مفهومی وجود ندارد که به نام ارزشها علیه منافع ملی کشور عمل کند. افتخار ما این است که تمام برنامههایی که امروز با چالش مواجه میشود، میتوانست فرصتهای ذیقیمتی را برای ما فراهم کند، بدون هیچ استیصالی و یا اینکه از منافع ملی کشور کوتاه بیاییم.
امینزاده سیاست خارجی دولت خاتمی را سیاستی توسعهگرا خواند که معتقد بود باید هزینههای توسعه اقتصادی کشور را کاهش داد و موانع توسعه را از بین برد.
وی با اشاره به مولفههای موجود در منظومه فکری خاتمی، عزت و اقتدار در سطح جهانی، به گونهای که نتوانند از چهره ایران، حامی تروریسم بسازند و خنثی کردن باورهای ساختگی را از جمله این مولفهها خواند.
امینزاده همچنین به مساله هستهای ایران اشاره کرد و اظهار داشت: دولت آقای خاتمی موفق شد علیرغم همه مشکلات، توسعهی هستهای را به نقطه قابل قبولی برساند. قرار بود در شهریورماه نیروگاه هستهای بوشهر افتتاح شود، اما با شرمندگی باید گفت که با این شرایط امسال این نیروگاه افتتاح نخواهد شد، در حالی که ما امیدوار بودیم در مسیر گفتوگو به نقطه خوبی برسیم، اما امروز امیدواریم با این سیاستها لطمات بیشتری به ما وارد نشود.
سپس حسین مرعشی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران ایران اسلامی با بیان اینکه امسال در شرایطی سالروز دوم خرداد را برگزار میکنیم که عرصه سیاست داخلی و خارجی کشور با چالشهای جدی مواجه است، گفت: رقبای دوم خرداد با در پیش گرفتن سیاستهای متضاد با دوم خرداد، مشغول آزمون و خطایی هستند که ممکن است هزینههای سنگینی را بر کشور تحمیل کند. امیدواریم مجموعه فعالان سیاسی، گروهها و احزاب با وجود حضور کمتر در عرصه حاکمیت بتوانند کمکی باشند برای اینکه این آزمون و خطا به استقلال کشور لطمه وارد نکند.
وی در ادامه با اشاره به اینکه در آستانه صدمین سالگرد مشروطه هستیم، گفت: چرا علیرغم گذشت صد سال از مشروطه هنوز به نوعی دغدغههای ما باقی است.
مرعشی با بیان اینکه یکی از مشکلاتی که پس از مشروطیت و دوم خرداد به وجود آمد و فضای امروز نیز از همین ضعف ناشی میشود، مسالهی وجود تشکلهای فراگیر است، ادامه داد: نمیشود دموکراسی داشت بدون آنکه احزاب جدی و نیرومندی وجود داشته باشند. ما برای تعالی کشور راهی نداریم جز اینکه به جای تکیه بر جریانهای احساسی بر سازمانهایی تکیه کنیم که بتوانند کشور را ساماندهی کنند.
وی گفت: در سالروز دوم خرداد به هم توصیه کنیم که تشکلگریزی را کنار بگذاریم، چرا که در ایران همه از نبود احزاب انتقاد میکنند اما زمانی که پرچم حزب بالا میرود، همه از آن ابا دارند.
مرتضی حاجی نیز گفت: در آینده نیز دوم خردادهای دیگر قابل تکرار است، به شرطی که این مساله دغدغه جدی همه ما باشد و برای تحقق آن همدلی و همراهی کنیم.
وزیر آموزش و پرورش دولت خاتمی که در مراسم «دوم خرداد بدون خاتمی» سخن میگفت در ابتدا به تشریح چگونگی به عرصه آمدن خاتمی در انتخابات سال ۷۶ پرداخت و اظهار داشت: در ابتدا ما تصور پیروزی نداشتیم و تصمیم داشتیم تنها در انتخابات حضور بیابیم و حرفهای خود را مطرح کنیم. از همین بابت هم ستادی از دوستان برای کار تبلیغاتی دور هم جمع شدند.
حاجی با بیان اینکه ما معتقد بودیم باید حرفها را زد و حتی گفتیم کمترین دستاورد حضور ما در انتخابات این است که یک اقلیت منسجم از فرهیختگان جامعه تشکیل شوند، افزود: ولی با مرور زمان و با توجه به نتایج نظرسنجیها ما دلگرمتر شدیم و امید به پیروزی نیز کسب کردیم، گرچه در ابتدا خیلیها آن را باور نمیکردند.
رییس ستاد انتخاباتی خاتمی در بخشی دیگر از سخنانش به فعالیتها و آنچه آنرا کارشکنیهای ستاد رقیب سیدمحمد خاتمی در انتخابات ۷۶ خواند، اشاره کرد و گفت: آنها در راستای شکست خاتمی کارهای زیادی انجام دادند که برخی از آنها نوعی بداخلاقی بود. ما بنا نداشتیم بد اخلاقی آنها را با بداخلاقی جواب دهیم. ما به دنبال یک رقابت قانونمند بودیم و تلاش کردیم کار خلاف قانون انجام ندهیم.
وی با بیان اینکه بسیاری از ابزارهای رسانهای و روزنامهها در آن زمان در دست رقیب خاتمی بود، گفت: بسیاری با صدور بیانیه سعی داشتند شخصیت خاتمی را زیر سوال ببرند و حتی اقدام به برخورد، ضرب و شتم و توقیف اعضای ستاد انتخاباتی خاتمی کردند، تا جایی که برخی از مسوولان نیز که طبق قانون حق دخالت در انتخابات را ندارند و نباید له یا علیه کسی صحبت کنند طرفداری رقیب خاتمی را کردند و شخصیت خاتمی را زیر سوال بردند و حتی فیلمی به نام کاروال عاشورا را درست کردند و اینطور میگفتند که خاتمی شخصیتی ضد دین دارد، گورباچف است، لیبرال است، منافق است و بنی صدر دوم است و اینکه میخواهد انقلاب اسلامی را زیر سوال ببرد.
حاجی با بیان اینکه دوم خرداد یک اتفاق و امداد غیبی نبود، گفت: دوم خرداد محصول هماهنگیها و گرفتن یک تصمیم درست و عملی کردن آن بود، من به شما گفتم که چه توطئههایی در مقابل پیروزی خاتمی بود، ولی ما ایستادیم و با همت جوانان که در عرصه انتخابات فعال بودند مقاومت کردیم، یکی از رموز پیروزی ما در انتخابات اعتماد به جوانان بود و عرصه را در اختیار جوانان قرار دادیم.
وی در پایان گفت: در آینده نیز دوم خردادهای دیگر قابل تکرار است، به شرطی که این مساله دغدغه جدی همه ما باشد و برای تحقق آن همدلی و همراهی کنیم.
در ادامه فاطمه راکعی، نماینده مجلس ششم در مراسمی که از سوی جبهه مشارکت برگزار شده بود، به تشریح دستاوردهای فرهنگی دولت خاتمی در حوزههای مختلف بهویژه جامعه مدنی، پرداخت.
فاطمه راکعی نیز طی سخنانی با بیان اینکه کلیه رفتارهای سیاسی و اجتماعی دولتها نشاتگرفته از فرهنگ آن کشور است، گفت: ایدههای گردانندگان دولتها نسبت به امور اجتماعی، عملکرد آنها را در حوزههای مختلف شکل میدهد.
عضو جبهه مشارکت با بیان اینکه اصلاحطلبان عموما به اندیشههای فلسفی، مانند آزادی بیان و برخورد آرا، اعتقاد داشتند، گفت: اصلاحطلبان همیشه بر عدم تفتیش عقاید، حفظ آزادیهای خصوصی و قانونگرایی تاکید میکردند. آنها به آرای مخالف احترام میگذاشتند و حقوق اقلیتها را به رسمیت میشناختند. اصلاحطلبان بر امر اطلاعرسانی آزاد و شفاف تاکید ویژه داشتند. آنها نقدپذیری مسوولان را وارد ادبیات سیاسی ما کردند. به دموکراسی معتقد بودند و بر اساس این پشتوانه فرهنگی، رفتار دولت و مجلس اصلاحات شکل گرفت.
اکبر گنجی نیز طی سخنرانی با عنوان «قرمه سبزی برای لیبرالیسم» اظهار داشت: وقتی فردی میمیرد اول ، سوم، هفتم و چهلم آن شلوغ است، ولی سال آن چندان شلوغ نیست. ولی خوشبختانه گویی برای دوم خرداد چنین اتفاقی نیافتاده و همچنان درسال آن جمعیت زیادی حضور دارند.
وی گفت: قصهی حرف من این است که در جامعه ما لیبرالیسم مثل خورشت قرمه سبزی شده. ببینید قرمه سبزی دارای ترکیبی از گوشت، تره، نمک، آب، جعفری، پیاز و ترکیبات این چنینی است. حال شما فرض کنید که یک عدهای از افراد خورشت قرمه سبزی را میخورند و گویی از خوردن آن شرمنده میشوند و نمیگویند که قورمه سبزی خوردند. قصه لیبرالیسم در کشور ما نیز این چنین است. افراد صحبت از آرمانها و پایههای فکری لیبرالیسم میکنند و بعد از آن میگویند ما طرفدار دمکراسی خواهی هستیم، نه لیبرالیسم و در نکوهش لیبرالیسم قلم فرسایی میکنند. خاتمی، کدیور، سروش و افراد این چنینی در اندیشههای خود از پایههای فکری لیبرالیسم استفاده کرده ولی در مقام حرف میگویند ما طرفدار لیبرالیسم نیستیم بلکه دمکرات هستیم و به دلایل مختلف اندیشههای لیبرالیستی خود را انکار میکنند.
زهرا شجاعی نیز با اشاره به ارتقای وضعیت زنان جامعه ایرانی در محافل بینالمللی اظهار داشت: خیلی از موفقیتهایی که در حوزه زنان رخ داد متاسفانه مورد توجه رسانههای داخلی قرار نگرفت.
رییس مرکز مشارکت زنان دولت خاتمی با اشاره به اینکه تعداد زیادی از زنان در دور اول و دوم ریاستجمهوری سید محمد خاتمی به وی رای دادند و انتظارات زیادی از دولت خاتمی داشتند،اظهار داشت: دولت خاتمی و شخص او بر مساله زنان و توجه به حقوق آنها تاکید داشت، چرا که معتقد بود نصف جمعیت ایران زنان هستند و موتور محرک جامعه قلمداد میشوند.
وی با بیان اینکه در ابتدا به تعریف امور زنان پرداختیم و اقدام به حرکتهای بنیادین در این زمینه کردیم، گفت: البته ما میتوانستیم در ارتباط با امور زنان حرکتهای پوپولیستی نیز انجام دهیم، ولی ترجیح دادیم کار مطالعاتی و تحقیقاتی انجام دهیم و در این زمینه رشته مطالعات زنان را در دانشگاهها ایجاد کردیم، همچنین سعی در تغییر نگرش جامعه نسبت به زنان داشتیم که انشاءالله این فعالیتها در دراز مدت جواب خواهد داد.
شجاعی با بیان اینکه در برنامه سوم و چهار توسعه به امر زنان توجه شده اظهار داشت: در امر زنان به تمامی حوزههایی که مربوط به زنان بود از جمله مساله اشتغال و آموزش پرداختیم و خود را در یک مساله خاص محدود نکردیم، ما در ارتباط با زنان شاغل و خانه دار برنامههای خوبی پیاده کردیم و به دنبال افزایش مشارکت زنان بودیم، به نحوی که این مشارکت به وظایف زنان در امر خانواده لطمهای وارد نکند، چرا که معتقد بودیم مشارکت زنان در جامعه باعث تقویت بنیانهای خانواده نیز خواهد شد.
|