ما اهل ایرانیم، ایران!
بیانیه کارکنان و خبرنگاران روزنامه ایران درباره توقیف موقت "ایران"
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
٣ خرداد ۱٣٨۵ -
۲۴ می ۲۰۰۶
به دنبال توقیف موقت روزنامه "ایران"، کارکنان و خبرنگاران این روزنامه عصر سهشنبه بیانیهای را در این ارتباط منتشر کردند.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
در شرایطی که همت "ایران" طی سالهای حیاتش همه مصروف حفظ هویت ملی، غنابخشیدن به ماهیت دینی، افزایش انسجام و وحدت عمومی و عرضه تصویری سربلند از "ایران اسلامی" بوده است، هیات نظارت بر مطبوعات، حکم به "تفرقه افکنی" و "تحریک آمیز بودن" این روزنامه داد. حکمی که نه سابقه و پیشینه "ایران" شاهدی بر صدقش به خاطر دارد و نه در حافظه قومی ایرانیان نشانی از این اتهام برای روزنامه ایران به چشم میآید. نقشی که "ایران" طی سالهای فعالیتش در افزایش همبستگی ملی و ایجاد اجماع عمومی در بحران- های بزرگ داشته است برهیچ چشم منصفی پوشیده نیست ، جزکسانی که رسم مروت به جا نمیآروند. هنوز از عزم و همت مبارک "ایران" در خلال پرونده نفس گیر هستهای چیزی نگذشته است و هنوز تاثیر این رسانه در ایجاد یک جریان سالم خبری که منطبق با منافع ملی ایران است، در خاطرهها میدرخشد.
آیا این عزم میمون و همت مبارک ، میتواند جز در پایبندی "ایران" و کارکنانش به منافع ملی و حفظ ارزشها ریشه داشته باشد؟ دامنه صداقت و صمیمیت "ایران " تا آنجا گسترده است که اکنون بیهیچ تعارف و تعللی میتوان حکم کرد که قبول عام پیداکردهاست و در صدر فهرست تشنگان دانش و معرفت قرار گرفته است. ما به عنوان کارکنان ، خبرنگاران ونویسندگان این رسانه اینک به خود میبالیم که به نامی که بر صدر روزنامه خود نشاندهایم، همواره وفادار بوده و توانستهایم در سایه نام سبز ایران، اعتماد همه اقوام و گروهها و طبقات و قشرها را جلب کنیم. با این همه این خوشنامی در پاسداشت منافع ملی کشور، اینک به تیغ تردید واتهام خراش برداشته است.
محمل و مستند این اتهام نیز گویا کاریکاتوری است که چندی پیش در یکی از شمارههای "ایران جمعه" و نه نشریه سراسری "ایران" انتشار یافت.
گو اینکه آن اقدام به هیچ روی شایسته دفاع نیست و عقل جمعی اصحاب "ایران" بارها اقرار کرده است که خطایی از سر غفلت و اشتباه و شاید بی- مبالاتی بوده است، اما هیچ صاحب انصافی باور نمیکند که چنان اقدامی پای در نوعی سوءنیت داشته باشد. ده روزی که از انتشار این کاریکاتور گذشت حقا روزهای دشوار و دل آزاری برای اهالی "ایران" بود. رقیبان و بدخواهان، بیآنکه بر سلامت و صداقت خبرنگاران و نویسندگان این روزنامه نظر داشته باشند، کوشیدند از رسانهای که همواره منادی آداب دانی بوده و همیشه پروای منافع ملی را داشته، تصویر یک روزنامه موهن، بیمبالات و ناآشنا با مصالح عمومی ترسیم کنند. در این ده روز سخت ، نه معترضین، گوش خود را برای شنیدن توضیحات " ایران " گشودند تا در صدق و کذب اتهامات "ایران" به دیده تامل نظر کنند و نه ما فرصت و فرجهای یافتیم تا توجیه و توضیح خود را به آنها عرضه کنیم. آنها کار را به آنجا رساندند که حتی نسخههای حاوی پوزش و عذرخواهی "ایران" در مناطقی که بیم دل آزردگی میرفت، امحاء شد و مخاطبان "ایران" به تدبیر همین کسان از شنیدن سخن صریح و اعتذارآلود "ایران " محروم ماندند.
در این میان ناهمراهی پارهای عناصر دخیل که میتوانستند دامنه این ناخرسندیها را به غایت محدود نمایند، اسباب رنجش اصحاب "ایران " را دو چندان کرد. آیا برای برخی که اینک به تفرقه افکنی "ایران" حکم کردهاند این امکان نبود که به راهکارهایی منعطف تر و پیشنهادهایی مسالمت جویانهتر روی آوردند؟
برای رقیبان و نامنصفانی که آرزوی تعطیل "ایران" را در دل میپروراندند افتخاری نیست که حاصل مرارتهای خود را در مسدود شدن مجرای موسع اطلاع رسانی ببینند.
در شرایط خطیر بینالمللی که کشور ما با تهدیدها و توطئههای پرشمار رودرورست، آیا اقدام به تعطیل روزنامه، اقدامی مناسب و موجه است؟ در شرایطی که به گواه آگاهان، دلسوزانهترین و جامعترین اطلاع رسانی در عرصه پرونده هستهای از سوی روزنامه ایران صورت گرفته است، آیا توقیف این روزنامه میتواند خدمت به منافع ملی باشد؟
ما اهالی "ایران" هستیم. اهل تحریریه، اهل تولید ، اهل صفحهآرایی و لیتوگرافی. هر روز در گوشهای از موسسه مسوولین "ایران جمعه" را میدیدیم.
اکنون دوتن از ایشان، بازداشت را تجربه میکنند. اهالی "ایران" شهادت می دهند که در دل همکاران در بند خود هیچ چیزی از جنس شیطنت یا خباثت نیست . آنها نیز همچون ما و همانند قریب به اتفاق اصحاب رسانه پروای منافع ملی را دارند. گواینکه اکنون به حکم قانون، گرفتار شدهاند و ما پایبندی به قانون را همواره اعلام کردهایم اما به یاد میآوریم که این دو همکار دلسوز، بارها به خطایی که بر قلمشان رفته است عذر تقصیر آوردهاند و برای جبران اعلام آمادگی کردهاند. هر دو از برگزیدگان جامعه رسانهای هستند و شایسته نیست برای خطایی که چندین نوبت، در مقام پوزش خواهی از آن برآمدهاند، از خدمت رسانی به اهالی رسانه باز بمانند . کارکنان و خبرنگاران "ایران " امید میبرند که نهاد قضا در سایه تحقیقات دقیق و مستند خود به این واقعیت آشکار راه یابد.
ما اهل ایرانیم . اهل "ایران". در میان ما هم از جنس ترک است، هم از جنس کرد. هم از طایفه لر است ، هم از تبار عرب . هم از سلسله بلوچ است، هم از سلاله عجم. و برای ما مباهات است که در خانواده "ایران" قاطبه مدیران، مجریان و خبرنگاران، خود افتخار انتساب به هموطنان آذری را دارند.
دردناک تر از این چه میتواند بود که در چنین شرایطی به جفا و توهین به مام و ملیت خویش متهم شویم. ما خبرنگاران "ایران" از هرجا که هستیم، پیش و بیش از هر چیز یک ایرانی مسلمان هستیم. شبنمهایی که بر گلبرگ ایران و "ایران" نشسته است در تاسیس، تصمیمسازی ، اداره ، تولید، اجرا، توزیع و ... "ایران" از دست و بازوی همه اقوام ایران مدد گرفته است.
رسانهای که نام "ایران" را بر تارک خود دارد هیچ گاه شیپور تفکیک و تفرقه به دهان نمیگیرد.
ما اهل ایرانیم . اهل "ایران"
|