اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱٣ شهريور ۱٣٨۹ -  ۴ سپتامبر ۲۰۱۰

ما شرقیها همیشه تاریخ را نادیده انگاشته و بر امواج احساسات رویدادهای موجود سوار می شویم و به کجا می رویم برایمان هیچ گاه معیار نبوده و تنها از اینجا برویم به آرمانمان بدل شده است. این هم دقیقا مصداق همان ضرب المثل چینی است که می گوید: "نهنگ هنگامی که از آب بیرون می افتد مهم نیست که به چه سمتی می رود، بالا و پایین پریدن او تنها برای رهایی از وضع موجود است."
با وجود داشتن تجربه تلخ انقلاب ۵۷ و کشتارها و قتل عام آزادیخواهان و دگر اندیشان ایرانی توسط موسسان و بانیان رژیم موجود در آغاز و ترور چهره های سرشناس و شخصیتهای مطرح سیاسی در داخل و خارج از کشور در دهه ۶۰ و ۷۰ و در نهایت ادامه آن تا سلسله قتلهای زنجیره ای دوران شوم اصلاحات و واقعه کوی دانشگاه، این ملت به جای پیدا کردن راه حل اساسی و بدیلی مناسب برای برون رفت از این وضعیت و رسیدن به نتیجه ای مطلوب و نهایی، دل به سرابی خوش نمود که افرادی ورشکسته در میدان قدرت طلبی و رانده شده از تاج و تخت حکومتی وعده آن را داده بودند.
پیشینه سیاه این به اصطلاح رهبرانی که خود را بهره آکسیونهای اعتراضی اخیر می دانند دلیلی بود در به بیراهه بردن این موج برخاسته از دردهای ملتی که تشنه آزادی بود.
محافظه کاری و اهمال این رهبران و فراخوانهای مدوام آنان برای دعوت مردم به خودداری و خویشتن داری به نوعی جنبش رادیکالی برآمده را به حرکتی پاسیف و منفعل تبدیل نمود تا جایی که بعد از یک سال و سه ماهی در روز قدس امثال از آثار آن شور و شوق انقلابی مردم چیزی بر جای نماند و رژیم توانست با متدهای سرکوبگرانه خویش و با همت آقایان سبز پوش به کلی کنترل اوضاع ایران را در دست گیرد و بار دیگر فضای ترس و تهدید خویش را بر جامعه بگستراند.
با تهدیدات اعمال شده در چند روز قبل از فرا رسیدن روز قدس به خانه کروبی ایشان خانه نشین شده و خبری از دیگر رهبران اصلاح طلب یا به قول یکی از دوستان مصلحت طلب در این روز نبود، البته از آقای عالیجناب سرخپوش"هاشمی رفسنجانی" همسنگر دیروز آقایان سبز و یاور همیشگی ولایت نمی توان حاشا کرد که ایشان نقشی فعال در سردادن شعارهای هم غزه هم لبنان جانم فدای اسلام ایفا نمودند.
گویا خون دهها جوانی که بر روی زمین و در جریان فراخوانهای آغازین آقایان به زمین ریخته شده بود به فراموشی سپرده شد . زمانی که بعضی از جریانات معاند رژیم، مشروعیت و روایی رهبریت این آقایان را مورد سئوال قرار میدادند بعضی از اشخاصی که تب جو موجود آنها را فرا گرفته بود و از این مریدان دیروز ولایت برای خویش رستم و اسفندیارها ساخته بودند آنان را مورد حمله و نیش زبان خود قرار دادند و آنها را متهم به بی خبری از وضعیت موجود ایران می کردند و بعدها گذر زمان مبرهن ساخت که اینان هنوز از الفبای سیاست بی خبرند و در شناخت رژیم و شرایط حساس اینچنینی تنها پیش پای خویش را دیده اند. و این اشتباهات و انتخابات و شتابزدگی و درس از گذشته نگرفتن ها سبب شد که بار دیگر این رژیم بتواند با زور شمشیر و سر نیزه اقتدار خود را به رخ بکشد.