سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

فیل از مورچه کوچک تر است ۲


رباب محب


• رمز گشایی و درک دو فرایند یا دو پروسه اند. فرایند رمز گشایی به شناختِ واژه می انجامد. نوآموز می آموزد آواها را از هم تمییز دهد و واژه را بخواند. فرایندِ درک(فرایافتن) از فهمیدنِ واژه آغاز می شود و در ادامه به درکِ جمله ها و ساختار جمله ها می رسد. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۴ شهريور ۱٣٨۹ -  ۵ سپتامبر ۲۰۱۰



  
رمزگشایی و درک
پیشتر خواندیم که تفاوتِ زبان گفتاری و نوشتاری در دو سطحِ مختلف رخ می دهد؛ اوّل چگونه تفاوتِ ظاهری یا شکلِ واژه میانِ این دو زبان مرز می کشد. دوّم تفاوت هایِ ساختاری میان این دو زبان و این که زبان نوشتاری از پیچیدگی و قوانینِ بیشتری برخوردار است تا زبان گفتاری. رسیدن به این دو سطح همان است که در حوزه یِ پداگوژیک به رمزگشایی و درک (یا فرایافتن) مشهور شده است.
رمز گشایی و درک دو فرایند یا دو پروسه اند. فرایند رمز گشایی به شناختِ واژه می انجامد. نوآموز می آموزد آواها را از هم تمییز دهد و واژه را بخواند. فرایندِ درک(فرایافتن) از فهمیدنِ واژه آغاز می شود و در ادامه به درکِ جمله ها و ساختار جمله ها می رسد. اینجا نوآموز می آموزد متن را بخواند و ترجمه کند. ترجمانِ متن همان چیزی است که به درکِ مطلب مشهور شده است.
فراموش نشود که میان این دو سطح نباید مرزکشید. ما نمی توانیم درکِ مطلب را از رمزگشاییِ زبان جدا کنیم. نوآموز همزمان با رمزگشایی می کوشد معنای واژه را نیز بفهمد. پیش می آید که نوآموزی به رمزِ واژه ها پی می برد، امّا از درکِ مطلبِ خوانده شده عاجز است. این نوع یادگیریِ زبان را می توان با قصه خوانی برای کودکان مقایسه کرد. قصه خوان کتاب می خواند و درست می خواند، امّا حواس او جای دیگری است و نمی داند چه می خواند.
سوادِ خواندن در فرمول زیر خلاصه می شود:
خواندن   = رمزگشایی X    درک
طبق این فرمول نوآموز باید همزمان با خواندن و فهمیدنِ واژه ها و آواهای آن ها، معنایِ واژه ها و جمله ها را نیز باید بفهمد. او باید بتواند حداقل خلاصه ای از مطلبِ خوانده شده را بازگو کند، به پرسش های مطرح شده از متن پاسخ دهد و خود نیز بتواند متن را زیرِ سوال ببرد. نوآموزِ زیرک در حینِ رمزگشایی به معنایِ واژه نیز توّجه دارد. پس توّجه شود که ترجمانِ متن خوانده شده باید هدف باشد و نه رمزگشایی!
راه رسیدن به درک مطلب تمرین و تمرین و دوباره تمرین است. ملاقات هایِ مکرر نوآموز با متن به او کمک می کند همزمان با رمزگشایی به درک مطلب نیز نائل آید. شکی نیست که نوآموزان با استعدادهای متفاوت کنار هم بر روی یک نیمکت یا زیرِ یک سقف می نشینند. نوآموزی که با آموزش زبانِ نوشتاری به مشکل برخورد می کند نیاز به کمک ویژه دارد. قبل از هر چیز باید به نوآموز آموخت که یکی از پایه هایِ یادگیری داشتن یک استراتژی است. هر فرد بنا به توانایی هایِ خود استراتژی خاصِ خود را می یابد. اگر به این نوآموز در دورانِ آمادگی و در سال هایِ اوّل دبستان کمکِ لازم نشود، به یقین همیشه چند قدم از هم سن و سالان خود عقب خواهد ماند. شکافِ میانِ نوآموزان به مرور زمان و در کلاس های بالاتر عمیق و عمیق تر خواهد شد.
پیشنهاد پژوهشگرانِ پداگوژیک و روانشناسانِ کودک به قرار زیر است:
- آزمودنِ دانش زبانی: پیش از آغاز سالِ تحصیلی یا در روزهای اوّل سالِ تحصیلی دانش زبانیِ نوآموزان بررسی شود. (متد بورن هلم حاوی یک سری پرسش هایِ استاندار است). این مرحله به مرحله یِ تشخیص/ مشهور است.   screening
در این مرحله معلم به توانایی ها و نقطه ضعف های نوآموزان پی می برد و تدریسِ خود را بر این اساس پایه ریزی می کند.
- بازی با زبان در دورانِ آمادگی راهِ سوادآموزی را هموارتر می کند. نوآموزانی که با زبان آموزی به مشکل برخورد کرده اند از بازی با زبان سودِ فراوان می برند.
- بازی با زبان هم بطورِ فردی و هم در گروه/کلاسِ درس قابلِ اجراست و نوآموزان صرفِ نظر از توانایی ها و ضعف هایِ آموزشی از بازی ها بهره خواهند برد.
آغازی نرم و جالب، آغازی پر از ماجرا، آغازی که عشق به مدرسه و کتاب بیافریند، خواسته یِ معلمِ داناست. امّا به واقع این نظامِ آموزشی است که باید پیراهنِ کهنه اش را بدرد و عبایی بر قامت اش بکشد که لایقِ شهروندانِ ایرانی است. عشق به کتاب زمانی واقعیت پیدا می کند که نشرِ کتاب و مجله نیاز به عبور از زیرِ تیغ و قیچیِ سانسور نداشته باشد. نظامِ آموزشی با رفرم هایِ سطحی و ظاهری رشد نمی کند. نظامِ آموزشی باید از درون و از ریشه دگرگون شود.

مختصری در باره یِ متد بورن هلم
همانطور که پیشتر آمد متد بورن هلم اولین بار در بورنِ دانمارک مرسوم شد و نوآموزان دروانِ آمادگی و شاگردانِ سال هایِ اوّل دبستان را مورد نظر دارد. اساسِ کار این متد بر جلوگیری از بروز شکاف های آموزشی و جالب تر کردنِ مدرسه و درس و کتاب است. لوندبرگ محدودیت زمانی برای اجرای برنامه های بورن هلم پیشنهاد می کند. متد شامل چهل و اندی بازی یا تمرین است. این تمرین ها در طیِ پانزده هفته یا هفتاد و پنج روز اجرا شود.
متد بورن هلم علاوه بر تمرین ها، شاملِ راهنمایِ معلم و سوال هایِ امتحانی «تشخیص و ارزیابی میزانِ آگاهی و دانش زبان» نیز هست.
بازی با زبان طبق متد بورن هلم
بازی ها به پنج دسته تقسیم می شوند:
۱- گوش دادن به صدا: گوش فرادان به صداهایِ پیرامونِ خود توّجه نوآموز را به صدا جلب می کند. هدف این است که نوآموز در تمرین هایِ جهت یابی تمرکز حواس بیاموزد:
تمرین۱ الف؛ اوّلین روزی که معلم متد بورن هلم را آغاز می کند در باره یِ صداهای پیرامونِ ما حرف می زند. او شاگردان را مورد خطاب قرارداده و از آن ها می خواهد یک دقیقه سکوت کنند و به صداهایِ پیرامونِ خود گوش فرادهند. آن گاه از آن ها می خواهد بگویند چه صدایی می شنوند. معلم گفته هایِ دانش آموزان را بر روی تخته سیاه می نویسد. صداها را به دو بخش تقسیم می کند؛ صداهای درونِ خانه/مدرسه و صداهای بیرون از خانه/مدرسه. در مرحله بعدی از دانش آموزان می خواهد لحظه ای چشم های خود را ببندند و تصور صداهایی را بکنند که در اتاق نمی شنوند. پس از یک دقیقه معلم از شاگردان می خواهد چشم هایشان را باز کنند و بگویند چه صداهایی را در سر شنیده اند. او این صداها را نیز بر روی تخته کنار اسمِ گوینده می نویسد. سپس از شاگردان در باره یِ تفاوت دو وضعیت یعنی با چشم های باز و با چشم بسته گوش دادن می پرسد.
تمرین۱ ب: در این مرحله دانش آموز می آموزد در باره یِ صداها حرف بزند و آن ها را توضیح دهد.
موادِ لازم: چند حیوان پارچه ای یا پلاستیکی یا چند عکس حیوان و آدم
ابتدا بازی یک بار معرفی و تمرین می شود. چند شاگرد انتخاب شده و به آن ها حیوان یا عکس حیوانی داده می شود. معلم از آن ها می پرسد؛ چه حیوانی است که میو میو می کند، کدام حیوان می غرد، اسم حیوانی که قوقولی قو می کند چیست و پرسش هایی از این قبیل. شاگردی که گربه، شیر و خروس/یا عکس آن ها را در دست دارد، آن ها را بالا می برد. او باید نام حیوان را بگوید: این یک گربه است، گربه میو میو می کند...
حال اسباب بازی ها یا عکس ها میان شاگردان تقسیم می شود و بازی آغاز می گردد. پس از آن معلم چند عکس از آدم های مختلف؛ زن، مرد و کودک به شاگردان می دهد و از آن ها می پرسد؛ کدام یک می تواند حرف بزند. شاگردانی که دست خود را بالا می آورند حقِّ حرف زدن دارند (آموختن نظم و گوش دادن و احترام گذاشتن به کسی که حرف می زند).
آیا میمون ها می تواتند حرف بزند؟ معلم اندکی در باره یِ میمون ها حرف می زند؛ نوعی میمون در آفریقا وجود دارد که سی و هفت کلمه بلد است. به نظرِ شما آدم چند کلمه بلد است؟ معلم در ادامه می گوید؛ این میمون های آفریقایی ها نمی توانند در باره یِ چیزی که اینجا وجود ندارد حرف بزنند، آن ها می توانند به هم بگویند بطور مثال اینجا غذا وجود دارد یا خطری اینجا هست. امّا آن ها نمی توانند به هم بگویند فردا چه خواهند کرد و کی به مسافرت خواهند رفت. آن ها نمی توانند از برنامه های تابستانی خود حرفی بزنند. آن ها نمی توانند قصه تعریف کنند. امّا آدم ها در باره یِ هر موضوعی می توانند حرف بزنند...
تمرین۱ پ: به یاد می آوری؟
در این مرحله دقّت بر شنیده ها تمرین می شود. دانش آموزان می کوشند با تمرکزِ هر چه بیشتر شنیده های خود را به خاطر آورند. الف؛ یکی از دانش آموزان انتخاب می شود. سایر دانش آموزان می کوشند گفته های معلم را به خاطر بسپرند. ب؛ معلم دستورِ کار را صادر می کند و بطور مثال می گوید؛ لطفأ بایست. تا زانو خم شو. با کمرِ خمیده برو به سمتِ پنجره. بگو هو. مثلِ خرگوش به سرت جایت برگرد. پ؛ اکنون دانش آموزان باید گفته های معلم را به خاطر آورند و ببینند آیا همکلاسیِ انتخاب شده دستورهای معلم را به ترتیب و درست اجرا می کند یا نه. ت؛ معلم با دقّت تک تک دانش آموزان را زیر نظر دارد. آندسته از دانش آموزان که در بازی شرکت نمی کنند و نمی توانند ترتیبِ گفته ها یا شنیده های خود را به خاطر آورند نیاز به کمکِ ویژه دارند.
در حاشیه
ساده بودن زبان به ساختار زبان وابسته است. حروف اضافه در زبان های اروپایی نقش مهمی را بازی می کند. بدین سبب یکی از حوزه های مهم تدریس زبان تمرینِ حروف اضافه است. متد بورن هلم بر این امر تأکید بسیار دارد. تمرین حروف اضافه در این مرحله آغاز می شود. دستور کار بر اساس واژه های چون؛ بالا، رو به رو، جلو، زیر، پشت ریخته می شود؛ زیر کتابِ رویِ میز یک مداد وجود دارد. مداد را زیرِ میز بگذار و کتاب را مقابلِ پروانه. تمرین ها باید بر طبقِ توانایی های دانش آموزان تنظیم و اجرا شود.
در زبان فارسی حروف اضافه نقشِ کلیدی ندارند. به فرض اگر جای «که» و «به» یا «را» و «با» عوض شود، نه مفهموم جمله تغییر خواهد کرد و نه درک و فهم جمله دشوار خواهد جمله شد. این درحالی است که در زبان های اروپایی جابه جایی حروف اضافه می تواند منجر به تغییر معنای جمله شود. با این وجود تمرین حروف اضافه ی فارسی خالی از فایده نیست. دانش آموزان به زودی باید دستور زبانِ مادری خود را بیاموزند. آماده شدن به نحوی که در بالا آمد، راهِ درک و فهم دستور زبان را هموار خواهد کرد.
نکته یِ دوّم این است که «یادآوری» باید به صورت های مختلف تمرین شود. روندِ این تمرین ها از ساده به دشوار است؛ "به سمت دیوار برو"، "ساعت دیواری را بیاور" یا "زیر میز برو. بایست. دو کتاب در هر دست ات بگیر و لبخند بزن"... «راست و چپ » باید در این مرحله تمرین شود؛ "بایست. دست راست ات را بالا ببر و تکان بده. روی پنجه های پا بایست و به سمت چپ به طرفِ مهرداد بچرخ. دست راست ات را روی شانه یی چپ مهرداد بگذار" و تا به آخر...
نکته یِ سوّم؛ پس از یکی دوبار تمرین کردن، معلم دستورکار را به عهده یِ دانش آموزان واگذار می کند و خود به عنوان ناظر کناری می ایستد.
۲- جمله و واژه ؛ از کل به جز رسیدن
درکِ منطقِ پنهانیِ زبانِ نوشتاری یکی از هدف های متد بورن هلم است. هدف از این بازی ها این است که نوآموز پیش از آموختن زبان نوشتاری، زبانِ گفتاری و قوانین حاکم برآن را بفهمد و بداند که زبان از واژه ها و جمله ها تشکیل شده است. او باید کشف کند که هر جمله از چند واژه یِ مختلف تشکیل می شود. واژه ها هر یک دارای معنا، شکل و محتوای خاص خود هستند. (از کل به جز رسیدن). در این مرحله نوآموز می آموزد به جایِ در نظر گرفتن معناها، به آواها توّجه کند، یعنی گویشِ واژه ها، نه معنی واژه ها.
شکی نیست که آموختنِ زبان به یک دوره خاص از زندگی خلاصه نمی شود و روندی است که در طول زندگیِ فرد ادامه دارد. متد بورن هلم تنها بر آن است تا پایه هایِ سوادآموزی را بر ستونی محکم و استوار بسازد. پس خواندن و نوشتن در ابتدای راه یعنی دانستنِ «واژه چه چیزی هست و چه چیزی نیست» می باشد. پژوهشات پداگوژیک حاکی از آن است که در بسیاری مواقع دانش آموزان نمی دانند واژه یعنی چه، به فرض اگر از نوآموزی که دانش زبان را نیاموخته است، پرسیده شود «واژه یِ قطار درازتر است یا مارمولک یا واژه یِ فیل بزرگ تر است یا مورچه » نوآموز پاسخ می دهد«قطار»، «فیل» زیرا که او به قطار و مارمولک و فیل و مورچه به عنوان دو چیز ملموس نگاه می کند و نه به شکل و اندازه یِ واژه ها. به همین ترتیب پژوهشات پداگوژیک به ما نشان می دهد که بطور مثال «امشب می خواهم به تلویزیون نگاه کنم» یک واژه تلقی می شود. یعنی توجه نوآموز بیشتر به پیامِ جمله معطوف است تا تعدادِ واژه ها.
مطلب دیگر تعویض غیرِ ممکنِ واژه هاست. تحقیقات سال های اخیر به ما می گوید که نوآموزان اغلب نمی توانند تصور کنند که اسم ها قراردادی هستند. چنانچه در بازی فرض کنیم واژه یِ «گاو» به «اتوبوس» برگردانده شود با اعتراضِ آن ها روبه رو می شویم. در نگاهِ آن ها این امر امکان ناپذیر است. «گاو» نامش را با خود می آورد و نمی تواند «اتوبوس» نامیده شود. یکدسته از نوآموزانِ مورد پژوهش قرارگرفته پاسخ داده اند؛ "اگر ما اسم گاو را با اوتوبوس عوض کنیم. گاو دیگر گاو نیست و اتوبوس است".
در این فصل دانش آموزان می آموزند با واژه ها بازی کنند. آن ها را تغییر دهند. به آن ها خاصیت های تازه بدهند. و بدین ترتیب به تجربه های تازه دست یابند. درکِ قوانین حاکم بر واژه هایِ کنارهم چیده شده یک شبه صورت نمی پذیرد. این روندی است که به حوصله و اشتیاق و انگیزه یِ معلم وابسته است.
در این بخش نوآموزان با سه مسئله آشنا می شوند:
الف؛ جمله ها بسته ها یا پاکت های زبان هستند. آندسته از کالاهایِ زبان که با هم جور در می آیند در یک بسته گذاشته می شوند. ما با کمک این جمله ها/ بسته ها افکار و اندیشه های خود را بیان می کنیم.
ب؛ هر جمله به نوبه یِ خود از واژه هایی تشکیل شده اس و هر واژه دارای معنا، گویش، شکل و خاصیت هایِ خاص خود است.
پ؛ معنایِ هر جمله به واژه هایِ آن و ترتیب قرارگرفتنِ واژه ها وابسته است.
٣ – آوای اوّل و آخر واژه: حروفِ الفبا آواهایی هستند که باید کشف شوند. تمرین شنیدن آوای اوّل و آخر یک واژه راهِ ناهموارِ رسیدن به دنیای متن را هموارتر می کند.
۴- جهانِ حروف صوتی/فونم: در این مرحله تجزیه و تحلیلِ واژه عمیق تر می شود. نوآموز می کوشد کنارهم چیدنِ آواها و حروف صوتی به واژه دست یابد. (از جز به کل رسیدن).
۵- جهانِ حروف الفبا – نیمه راه سوادِ خواندن: اینجا نوآموز می آموزد که آواهای زبان هر یک مالکِ نشانه ای هستند و نامی دارند (حروف الفبا). وقتی این نشانه ها کنار هم قرار بگیرند واژه ای می سازند که دانش آوایی او خواندنِ واژه را امکان پذیر می کند.
۲- الف، جمله چیست؟ این بازی به نوآموز در درکِ معنای جمله کمک می کند.
موادِ لازم؛ یک عکس.
الف؛ معلم با زبان ساده توضیح می دهد؛ جمله ها چیزی برای ما تعریف می کنند. معلم مثال هایی زنده می زند که شاگردانِ کلاسِ او شخصِ اوّل جمله ها هستند:
پروانه یک دوچرخه دارد.          زری یک توپ فوتبال دارد.                  مهنوش گیتار می نوازد.
ستار یک کامپیوتر دارد.            سروش طبل می نوازد.                      بهروز یک ارّه برقی دارد.
بعد از گفتن هر جمله معلم تأکید می کند که او یک جمله گفته است.
ب؛ اکنون معلم مثال های می زند که فاقدِ فاعل/نهاد هستند:
لباس زرد و آبی است.                  موها قهوه ای است                  چشم ها عسلی است.
آیا با گفتن هر جمله معلم می پرسد؛ "آیا این یک جمله است؟" و آنگاه معلم توضیح می دهد که این یک جمله نیست، زیر که ما نمی دانیم لباسِ کیست که زرد و آبی است یا چشم های کیست که عسلی است. برای این که ما یک مجله داشته باشیم باید بگوئیم؛ "لباسِ مهرداد زرد و آبی است." یا "چشم هایِ زری عسلی است" و تا آخر...
پ؛ اکنون معلم نشان می دهد که هرجمله باید یک گزاره نیز داشته باشد. او از شاگردان می پرسد؛ "مهرداد" یا "شاگردان" آیا این جمله هستند؟ و آنگاه معلم توضیح می دهد"مهرداد" یا "شاگردان" جمله نیستند، زیرا که ما نمی دانیم آن ها چه می کنند یا چه چیزی دارند یا ندارند. معلم چند مثال می آورد.
ت؛ معلم از نوآموزان می خواهد در طول روز جمله های تازه برای هم بسازند.
یک نکته: بهتر است تمرین های بالا؛ الف تا پ در یک جلسه صورت بگیرد، امّا در جلسه های بعدی باید به آن ها برگشت. در تکرارِ تمرین هاست که معنای جمله ملکه یِ ذهنِ نوآموز می شود. تکرار تمرین ها باید تا زمانی ادامه پیدا کند که تک تک دانش آموزان معنای جمله را فهمیده باشند.
جمله چیست؟ چند تمرین دیگر:
الف؛ معلم یک تصویر نشان می دهد و از دانش آموزان می خواهد یک جمله در باره یِ آن بسازند. شکی نیست انتخاب یک تصویر پرمحتوا امکانِ جمله سازی را بیشتری می کند.
ب؛ موادِ لازم؛ یک کارت سبز و یک کارت قرمز. معلم جمله هایی می گوید گاه ناقص و گاه کامل و از دانش آموزان می خواهد بگویند آیا گفته جمله است یا نه. پس از پاسخ معلم در صورت درست بودنِ پاسخ کارت سبز را بالا می برد و در صورت اشتباه بودنِ پاسخ کارت قرمز را. اگر جمله ناقص است، باید از شاگرد دلیلِ آن را پرسید. به شاگرد اجازه داده شود جمله را کامل کند.
۲- ب، واژه چیست؟ این بازی به نوآموز کمک می کند بداند جمله ها از واژه ها ساخته می شوند.
موادِ لازم: کارت، تکه های چهارگوش مقوایی (جهتِ نوشتنِ واژه ها بر روی آن ها)، گچ و تخته سیاه.
الف؛ معلم جمله ای متشکل از دو واژه می گوید، مثال؛ "پروانه می خندد". معلم توضیح می دهد جمله یِ "پروانه می خندد" از دو واژه تشکیل شده است.
ب؛ معلم این دو واژه را از قبل بر رویِ تکه های چهارگوش مقوایی می نویسد و به شاگردان نشان می دهد. (یا می توان واژه ها را در دو کاردِ جداگانه بر روی تخته نوشت). مهم این است که هر واژه بطور جداگانه و درون یک قاب قرار گرفته باشد.
پ، در این مرحله معلم جمله هایی انتخاب می کند که از سه واژه تشکیل شده اند؛ "زری غذا می خورد". به همان ترتیب که در قسمت «الف» آمد معلم توضیح می دهد جمله یِ "زری غذا می خورد" و از سه واژه تشکیل شده است و آنگاه آن ها را بروی تخته می نویسد یا تکه های چهارگوش مقوایی را بر روی تخته می چسباند.

(تصویر در بالای مطلب آمده است)

ت؛ معلم از دانش آموزان می خواهد واژه های هر جمله را بطور جداگانه بشمارند و بگویند کدام جمله طولانی تر است. برای درکِ بیشتر جمله های تازه بر همین روال تمرین می شود.
واژه چیست؛ چند تمرین دیگر:
الف؛ پیش از نشان دادن تصویر یا نوشتن واژه ها بر روی تخته سیاه، معلم از شاگردان می خواهد واژه های جمله ای را که او می گوید، بشمارند. او از شاگردان می خواهد میان هر واژه یک لحظه مکث کنند؛ زری (مکث) غذا (مکث) می خورد.
از تکه های چهارگوش مقوایی به گونه یِ دیگر نیز می توان استفاده کرد. شاگردان جای واژه را عوض می کنند و با کمکِ معلم می خوانند. این جابه جایی گاهی به عوض شدنِ معنای جمله منجر می شود. در این صورت معلم از شاگردان می پرسد؛ "آیا معنای جمله عوض شده است یا نه؟".
۲- پ، شنیدنِ واژه در جمله: اینجا درکِ واژه عمیق تر می شود.
موادِ لازم: به تعداد ِ واژه ها چند دکمه یا سنگ زیره یا چیزی از این قبیل.
الف؛ ۶-۷ دکمه به شاگردان داده می شود. معلم به آهستگی و با فاصله یا یک مکث جمله ای را تکرار می کند و همزمان برای هر واژه یک دکمه روی میز می گذارد و می گوید؛ این دکمه به جایِ زری، این دکمه به جایِ غذا و این دکمه به جایِ می خورد.
ب؛ معلم نشان می دهد چگونه باید دکمه ها را از راست به چپ کنار هم چید. این توضیح می تواند در آینده به شاگردان کمک کند تا در دفترهای خود از راست به چپ و بدون دردسر بنویسند. اکنون نوبت شاگردان می رسد که جمله ها را بشکنند (تجزیه کنند) و به جای هر واژه یک دکمه بر روی نیمکت خود بگذارند؛ "مهرداد کتاب می خواند"، " سروش طناب بازی می کند"، " مرغ تخم می گذارد"، " سگ پارس می کند" و از این قبیل. بهتر است شاگردان به گروه های کوچک تقسیم شوند و با هم جمله ها را بشکنند.
پ؛ پس از این که هر گروه جمله یِ خود را در قالبِ واژه شکست و دکمه ها را بر روی نیمکت چید معلم از آن ها می خواهد به نوبت و یک صدا جمله ها را بخوانند. شاگردان باید به تک تک دکمه ها اشاره کنند و جمله را بخوانند. آنگاه شاگردان به نوبت واژه ها را می خوانند.
ت؛ در این مرحله جمله های طولانی تر تمرین می شود؛ "به زودی زری به مدرسه خواهد رفت"، " موش ها گوش های زیبایی دارند"، "پروانه ها بال های رنگ وارنگی دارند" و از این قبیل.
یک نکته یِ مهم: اینجا بخش کردنِ واژه به حروف الفبا یا آواها مورد نظر نیست، بلکه دانش آموزان باید تشویق شوند واژه ها را در کلیتِ خود بخوانند. آنچه حائزِ اهمیت است رسیدن به ساختار جمله و دانستن تفاوت جمله با واژه است.
۲- ت؛ تمرینِ واژه های کوتاه و بلند: در این مرحله ساختمانِ واژه بدون درنظر گرفتن معنایِ آن شکافته و تمرین می شود. کوتاهی یا بلندیِ واژه به معنای آن ارتباطی ندارد. چنانچه پیشتر آمد بسیاری از نوآموزان نمی توانند از شکلِ ظاهری اشیاء و حیوان ها فراتر روند. این دسته از نوآموزان هنوز به واژه به معنای دستوری نگاه نمی کنند. زمانی که آن ها درمی یابند واژه یِ«کفش دوز» از واژه یِ «قطار» بزرگ تر یا بلندتر یا درازتر است، به معنایِ دستوری واژه ها پی برده اند. انتخابِ دقیقِ واژه ها می تواند کار رسیدن یعنی جداکردنِ معنا از شکل، را ساده کند. اندازه یِ واژه ها را به شیوه های مختلف می توان به نوآموزان آموخت. اینجا مثالی آورده می شود؛ به ازایِ هر حرف الفبا یک دکمه بر روی میز گذاشته شود یا واژه یِ موردِ نظر با حروف بزرگ بر روی تخته یا بر روی مقواهای چهارگوش نوشته شود. در این صورت واژه های کوتاه بر روی مقواهای چهارگوش کوچک تر نوشته می شود و واژه های بلندتر بر روی مقواهای چهارگوش بزرگ تر. اگر معلم تصمیم می گیرد واژه ها را بر روی تخته سیاه بنویسد، در آن صورت بهتر است که واژه ها بطور عمودی زیر هم قرار گیرند طوری که دانش آموزان بتوانند اندازه ی واژه ها را با هم مقایسه کنند.
موادِ لازم؛ تخته سیاه و گچ، دکمه، واژه های نوشته شده بر رویِ مقواهای چهارگوش/کارت و یک کتاب قصه.
الف؛ معلم می پرسد: "خرس بزرگ تر است یا بچه گربه؟"
ب؛ پس از پاسخ، معلم واژه را نشان می دهد و کارت هایِ "خرس" و "بچه گربه" را بر روی تخته می چسباند. (واژه ها زیر هم قرار بگیرند، تا شرایطِ مقایسه آسان شود!). شاگردان اندازه یِ دو واژه را با هم مقایسه می کنند.
یک نکته: بهتر است معلم قبل از چسباندنِ واژه ها بر روی تخته چند بار واژه ها را تکرار کند و هر بار جای بعضی از واژه ها را عوض کند؛ "خرس بزرگ تر است یا بچه گربه؟"، " بچه گربه بزرگ تر است یا خرس ؟"
واژه های کوتاه و بلند چند تمرین دیگر:
الف؛ معلم کتاب قصه ای را که برگزیده است با صدای بلند می خواند. سپس چند واژه از کتاب برمی گزیند و از دانش آموزان می خواهد واژه ها را با هم مقایسه کنند و بگویند کدامیک بلندتر و کدامیک کوتاه تر است.
ب؛ معلم از نوآموزان می خواهد از پدر و مادر خود بخواهند تا واژه های خیلی بلند به آن ها یاد بدهند و روی کاغذ بنویسند تا آن ها روز بعد واژه ها را به همکلاسی های خود نشان داده و بخوانند.
در زبان های لاتین واژه سازی یا واژه های مرکب بسیار رایج است. بسیاری از مضاف و مضاف الیه ها را می توان در قالب یک واژه ی مرکب در آورد. در نتیجه این بازی در این زبان ها معنای خاصی به خود می گیرد. در فارسی واژه هایِ مرکب اغلب از دو واژه ساخته می شوند و نه بیشتر؛ گلدان، شمعدان، گلخانه، در حالی که در بعضی از زبان های لاتین (از جمله زبان سوئدی) می توان از سه یا چهار واژه و حتا گاه بیشتر واژه یِ مرکب ساخت. امّا این اختلاف از اهمیّت بازی با واژه های بلند و کوتاه در فارسی نمی کاهد.
۲- ج، بازی با جمله ها و واژه ها: این بازی ها یا تمرین ها به نوآموز یاد می دهد که واژه هم می تواند بطور مستقل استفاده شود و هم به همراهِ واژه ها دیگر.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست