یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

تاثیر تحریم های بین المللی و برخی مسائل مطروحه در مورد سازمان فدائیان خلق ایران - (اکثریت) - گفتگوی کار آنلاین با بهروز خلیق



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱۵ شهريور ۱٣٨۹ -  ۶ سپتامبر ۲۰۱۰


اخبار روز: نشریه ی کار آنلاین گفتگویی با آقای بهروز خلیق مسئول هیات سیاسی - اجرایی سازمان های فدائیان خلق ایران (اکثریت) در مورد تاثیر تحریم های بین المللی بر ایران، شایعه ی انشعاب در این سازمان، رابطه با حزب مشروطه ی ایران و اظهارات آقای رضا پهلوی در مورد «یکی از رهبران مهم سازمان» انجام داده است. این گفتگو را در زیر می خوانید:

تحریم های بین المللی به تدریج به موضوع مهم صحنه سیاسی کشور تبدیل می شود. ارزیابی شما از تاثیر تحریم های بین المللی بر اقتصاد و سیاست کشور چیست؟

تحریم های بین المللی ادامه دارد و روزبروز بر دامنه آن افزوده می شود. آخرین مورد، اقدام دولت ژاپن است. دولت ژاپن، روز جمعه ۱۲ شهریورماه، تحریم‌های اقتصادی تازه‌ای را علیه ایران به تصویب رسانید. این تحریم‌ها شامل مسدود کردن دارائی‌های ۸۸ شرکت، ۱۵ بانک و ۲۴ نفر از اتباع ایرانی می‌شود.
در بیانیه ای که مدتی پیش با امضای هیئت سیاسی ـ اجرائی انتشار یافت، به طور مفصل به پیآمدهای اقتصادی تحریم ها پرداخته شد. معمولا تاثیر تحریم ها کوتاه مدت نیست و در میان مدت می توان تاثیرات آن را به عینه دید. اما در حال حاضر دو مسئله عمل می کند. یکی اینکه تحریم ها تازه آغاز نشده است و چندین سال است که جمهوری اسلامی با تحریم های بین المللی روبرو است و امروز تاثیرات آن تحریم ها در حوزه های مختلف اقتصادی قابل مشاهده است. مسئله دوم این است که اقتصاد کشور با بحران روبرو است و شاخص های کلان اقتصادی منفی است. در چنین حالتی تحریم ها که ابعاد فوق العاده گسترده ای دارند، در کوتاه مدت تاثیرات خود را خواهند گذاشت. تاثیر تحریم ها بر اقتصاد کشور دامنه دار و فاجعه بار خواهد بود.
دولت اوباما و اتحادیه اروپا نظارت و کنترل بی سابقه ای را برای اجرای تحریم ها اعمال می کنند. دولت اوباما و اتحادیه اروپا راه های فرار جمهوری اسلامی از تحریم ها را شناسائی کرده و آن ها را مسدود می کنند. به عنوان نمونه می توان به کشتی ها اشاره کرد. جمهوری اسلامی اسم کشی های خود را تغییر داده و یا آن ها را به مالکیت دیگران در می آورد تا بتواند کالاها را حمل کرده و وارد کشور کند. اما این بار دولت اوباما جلو آن را گرفته است. تحریم های این دوره اخیر با تحریم های قبلی به طور کیفی متفاوت بوده و تاثیر آن بر اقتصاد کشور فلج کننده خواهد بود. از امکانات جمهوری اسلامی برای مقابله با تحریم ها، مرتبا کاسته می شود. ادعاهای سران حکومت مبنی بر بی تاثیر یا کم تاثیر بودن تحریم ها، با واقعیت انطباق ندارد و تبلیغی بیش نیست. تحریم ها این بار، روی نفت، گاز و بنزین متمرکز شده است. یعنی قلب اقتصاد کشور را نشانه گرفته است.


بعد از تصویب قطعنامه چهارم شورای امنیت علیه ایران، آیا جمهوری اسلامی علانمی برای حل بحران هسته ای به جامعه جهانی نشان داده است؟

جمهوری اسلامی بدون توجه به تحریم های بین المللی، برنامه هسته ای خود را پیش می برد. جمهوری اسلامی نه به شفاف سازی برنامه هسته ای تن می دهد و نه در جهت جلب اعتماد بین المللی گام موثر بر می دارد. برعکس به اقداماتی دست می زند که نگرانی جامعه جهانی از برنامه هسته ای را افزایش داده و بر این گمان که ایران در پی دستیابی به سلاح هسته ای است، دامن می زند. آخرین مورد آن به گزارش موسسه علوم و امنیت بین‌الملل بر می گردد. به گفته این موسسه جمهوری اسلامی علیرغم تحریم‌های سازمان ملل با استفاده از تجهیزات تازه در تأسیسات نطنز، موفق شده است روند غنی‌سازی اورانیوم را بهبود ببخشد و آن را با کارایی بیشتری به انجام برساند. به گفته این موسسه، این همان روندی است که ایران اگر می‌خواهد اورانیوم را به سطح تسلیحاتی برساند باید طی کند. آژانس بین المللی انرژی هسته ای نیز اعلام کرده است که ایران در حرکت جدیدی در تخطی از قطعنامه های سازمان ملل، تجهیزات جدیدی را برای غنی سازی بیشتر اورانیوم راه اندازی کرده است. به گفته دیده بان هسته ای سازمان ملل در وین، ایران به تازگی آبشاری متشکل از ۱۶۴ سانتریفیوژ مرتبط با یکدیگر و رشته ای از ماشین آلات را برای غنی سازی اورانیوم تا درجه خلوص ۲۰ درصد در تاسیسات غنی سازی نطنز راه اندازی کرده است. رشته آبشار دیگری در این مکان از ماه فوریه گذشته شده است که به تولید اورانیوم با درجه خلوص نزدیک به ۲۰ درصد مشغول است. احمدی نژاد اخیرا لایحه جدیدی را امضا کرد که به موجب آن، دولت موظف به ادامه غنی سازی اورانیوم تا سطح ۲۰ درصد خواهد بود. ضمناً در لایحه جدید آمده است "همکاری دولت با آژانس بین المللی انرژی هسته ای باید تنها محدود به قواعد کلی معاهده منع اشاعه جنگ افزار هسته ای (ان پی تی) باشد." این لایحه هرگونه همکاری فراتر از الزامات ان پی تی را منع می کند. جمهوری اسلامی اعلام کرده است که از اوائل سال آینده دست به کار ساختن ۱۰ مرکز جدید غنی سازی اورانیوم خواهد زد. علی اکبر صالحی رئیس برنامه هسته ای جمهوری اسلامی به تلویزیون دولتی گفته است که جستجو برای یافتن مکان تأسیس این مراکز به مراحل نهایی نزدیک می شود. به گفته او ساخت تأسیسات جدید غنی سازی اورانیوم تا انتهای سال جاری شمسی (ماه مارس) و یا اوائل سال آینده آغاز خواهد شد. تأسیسات جدید غنی سازی در دل کوه ساخته خواهند شد.
تداوم این اقدامات و بی توجهی به خواست جامعه جهانی به تشدید تحریم ها منجر خواهد گشت و کشور ما در شرایط بس نامساعدی قرار خواهد گرفت. تحریم ها بیش از همه به زندگی کارگران، زحمتکشان و طبقه متوسط جامعه آسیب می زند.


تحریم های بین المللی و خطر حمله نظامی روی چالش های درون حکومت چه تاثیراتی گذاشته است؟

چالش های درون حکومت مدتی بود که حدت یافته بود. اما ولی فقیه با پیش کشیدن تحریم ها و تهدیدهای جهانی کوشید که آن را مهار سازد و نگذارد که اوج گیرد. بدنبال سخنان وی جلسه مشترک دولت و مجلس برای گفتگو تشکیل شد، توافق شد که جلو درز اختلافات به رسانه ها گرفته شود و مسائل از راه گفتگو حل گردد. در حال حاضر ولی فقیه قادر است که چالش های درون حکومت را در کوتاه مدت مدیریت کند. ولی از یکسو اقتدار وی در درون حکومت ضربه جدی خورده و از سوی دیگر جریان راست سنتی دیگر نمی خواهد به سرکردگی راست افراطی تن دهد. بر اثر عملکرد دولت احمدی نژاد، تحریم های بین الملل و بحران اقتصادی و حضور جنبش اعتراضی، اختلافات مدام در درون حکومت زاده می شود و به چالش بین نیروهای درون جریان حاکم تبدیل می شود. آخرین مورد آن به برنامه پنجم توسعه بر می گردد که به موضوع نزاع دولت و مجلس تبدیل شده است و پس از کار چندین ماهه مجلس روی آن، احمدی نژاد تهدید کرده است که برنامه را پس خواهد گرفت.


آیا جمهوری اسلامی می تواند حول مقابله با تحریم های بین المللی جریان های سیاسی و گروه های مختلف اجتماعی را بسیج کند و با خود همراه سازد؟

گرچه بخش قابل توجهی از جریان های سیاسی و گروه های مختلف اجتماعی با تحریم های اقتصادی مخالفند، اما جمهوری اسلامی به سادگی قادر نخواهد شد که جریان های سیاسی و اکثریت مردم ایران را حول مخالفت با تحریم بسیج کند و یا اینکه با تبلیغات، افکار عمومی را علیه مخالفت با تحریم برانگیزاند. همانند کاری که چند سال قبل در ارتباط با حق دستیابی ایران به تکنولوژی هسته ای انجام داد.
حکومت جمهوری اسلامی مسئول اصلی قرار گرفتن کشور ما در این شرایط خطیر است. برای حل بحران هسته ای و جلوگیری از سوق یافتن کشور به سوی فاجعه، لازم است که گردانندگان حکومت به مذاکره روی آورند و سیاست شفاف سازی برنامه هسته ای و اعتمادآفرینی را پیش ببرند و به رای مردم ایران تمکین کنند.   


سئوال بعدی بر می گردد به مسائلی که در هفته های گذشته در رابطه با سازمان مطرح شدند. از جمله هفته گذشته ابتدا سایت پارسینه و سپس روزنامه کیهان خبر از انشعاب در سازمان دادند. می توانید توضیح دهید که جریان انشعاب در سازمان چیست؟

پارسینه جزو سایت های حکومتی است. در این سایت مطلبی با عنوان "انشعاب دوباره در سازمان چریک های فدایی خلق شاخه اکثریت" درج شد و کیهان بر پایه مطلب پارسینه با ادبیات خود اعلام کرد که "گروهک فدائیان خلق شاخه اکثریت برای چندمین بار دچار انشعاب شده است". دستاویز پارسینه و کیهان برای اعلام انشعاب در سازمان، "فراکسیون کمونیستی" است و لغو عضویت آقای سیاوش در سازمان.
آقای سیاوش چند سال قبل بدون اطلاع ارگان های سازمانی فراکسیونی را به نام "فراکسیون کمونیستی" راه انداخت. ارگان های سازمان مکررا به او مراجعه کرده و از جمله در آخرین مراجعه خواستند که بر طبق اساسنامه پلاتفرم، لیست اعضا و نام رابط فراکسیون را در اختیار شورای مرکزی قرار دهد. در این مراجعه به او گفته شد که فراکسیون توسط گروهی از اعضای سازمان تشکیل می شود و هویت جمعی دارد. تشکیل فراکسیون توسط یک عضو و فراکسیون یک نفره بی معنی است. اما او مراجعات متعدد ارگان ها را بی پاسخ گذاشت و به کار غیرقانونی خود ادامه داد. او به هیچوجه حاضر نشد که رابطه خود را با سازمان تنظیم کند. لذا هیئت سیاسی ـ اجرائی برپایه گزارش گروه کار تشکیلات، عضویت وی در سازمان را لغو کرد. در همین رابطه دبیرخانه شورای مرکزی سازمان طی انتشار اطلاعیه ای، اعلام نمود: "آقای سیاوش عضو سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) نیست و "فراکسیون کمونیستی” تعلقی به سازمان ندارد و فعالیت او تحت عنوان "فراکسیون کمونیستی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)” غیرقانونی است. سازمان در مقابل آقای سیاوش و فعالیت فراکسیون وی هیچ مسئولیتی برعهده ندارد."
جالب این جا است که پارسینه و کیهان لغو عضویت سیاوش را به عنوان انشعاب در سازمان جا زده اند. تا کنون سابقه نداشته است که کنار گذاشتن یک عضو، انشعاب به حساب بیآید. این امر نشان می دهد که دست شریعتمداری و رسانه های حکومتی در تبلیغ علیه سازمان ما تا چه اندازه خالی است. اولین بار نیست که کیهان شریعتمداری دست به چنین کارهائی می زند. کیهان هر چند وقت به مناسب های مختلف علیه سازمان مطلب می نویسد.


آقای سیاوش در مطالبی که منتشر کرده، گفته است که کمونیست ها از سازمان کنار گذاشته می شوند. این ادعا تا چه حد واقعی است؟

او لغو عضویتش در سازمان را به خاطر نقض اساسنامه، عدم پرداخت حق عضویت و رفتارهای غیر سازمانی را به عنوان حذف کمونیست ها از سازمان جا می زند. این ادعا، کذب محض است. در سازمان عده رفقائی که خود را کمونیست می دانند، کم نیستند. آن ها در صفوف سازمان به فعالیت خود ادامه می دهند و از همان حقوقی برخوردارند که دیگر اعضای سازمان.
آقای سیاوش در خارج از کشور به عضویت سازمان درآمد و در این مدت رفتارهای نامناسبی از خود نشان داد که موجب ناراحتی اکثر اعضای سازمان گردید. برخورد او با دیگر اعضای سازمان همواره غیررفیقانه و تهمت زنی بود. مطالبی که او هم اکنون منتشر می سازد، برخورد استالینیستی او را نشان می دهد. به همین خاطر هم در سازمان نفر دومی پیدا نشد که با او تا مدتی همراه شود. ابتدا دو عضو سازمان با او همراه بودند. یکی از آن دو رفیق به خاطر بیماری درگذشت و رفیق دیگر به خاطر رفتار غیرمتعارف و غیردمکراتیک آقای سیاوش، از همراهی با او امتناع کرد. این رفیق دلایل عدم همراهی خود را با او طی مطلبی توضیح داده است که در کارآنلاین آمده است.
او تنها ماند و کار فراکسیون یک نفره را ادامه داد. تا جائی که ما اطلاع داریم کسانی خارج از سازمان بودند که او را در این کار تشویق می کردند و در راه اندازی سایت و اداره آن با او همکاری می نمودند. اما او همکاران خارج از سازمان را برای ارگان های سازمان معرفی نمی کرد و ما هم از هویت این افراد شناخت نداشتیم.


آقای سیاوش در مطلب خود اتهامات زیادی به سازمان و برخی از مسئولین وارد کرده است. این اتهامات تا چه حد پایه دارد؟

اتهامات او بی پایه است. من فقط به یک مورد آن که قبلا هم توسط کسان دیگری مطرح شده و برگرفته از کتاب "سفر بر بال های آرزو" است، می پردازم. آقای نقی حمیدیان در این کتاب نوشته است که در اولین انتخابات کمیته مرکزی سازمان بعد از انقلاب در شمارش آرا تقلب شده و "در شمارش آرای هادی غلامیان دست کاری کردند تا وی به عضویت مرکزیت در نیآید" (کتاب مزبور ـ صفحه ۲۹۷). آقای حمیدیان این موضوع را به نقل از رفیق مهدی فتاپور نقل کرده است. من مدتی قبل به ایشان مراجعه کردم و خواهان توضیح در این زمینه شدم و خواستم صحت و سقم این مسئله را روشن کند. او این مسئله را تکذیب کرد و نامه ای را که برای آقای حمیدیان ارسال کرده و خواستار تصحیح آن شده است، در اختیار من گذاشت. ار آنجا که این نامه تا کنون منتشر نشده و این موضوع دستاویز مخالفان سازمان تا کنون قرار گرفته است، من در این جا نامه او را می آورم تا واقعیت امر روشن گردد.

"نقی عزیز!
در انتخابات اولین کمیته مرکزی سازمان و سایر انتخابات ها هیچ رائی جابجا نشد و آنچه شما در رابطه با انتخابات اولین کمیته مرکزی سازمان در کتاب درج کرده‌اید، بدلایل زیر صجیج نیست:
۱. شما نوشته‌اید که منبع شما در این رابطه من هستم و آنچه شما نوشته‌اید از من شنیده‌اید. من در هیچ کجا چنین صحبتی نکرده‌ام و بنابراین آنچه در اینجا آمده از پایه بر اساس یک برداشت نادرست شکل گرفته. من آنزمان با حضور هادی در راس سازمان بدلیل مسائلی که در تیم های چریکی اتفاق افتاده بود موافق نبودم و به او رای ندادم ولی در رابطه با موضوع مورد بحث شما، تنها یک بار در یکی از مسافرت هایم به تاشکند در استراحت جلسه هیات سیاسی گفتم کنار گذاشتن هادی از کمیته مرکزی بدون هیچ توضیحی نادرست بود. او رهبر سازمان بود و ما درست نبود که به او رای ندادیم و او را از کل کمیته مرکزی کنار گذاشتیم. ما حداقل میتوانستیم در اضافه کردن اعضا به جمع ۸ نفره هادی را اضافه کنیم و این بی توجهی ما بدون وجود دلیل مشترک کاری زشت و غیرمسئولانه بود. به نظر میرسد که شما این صحبت مرا آنگونه که در کتاب آمده برداشت کرده اید
۲. من در این انتخابات و شمارش آرا هیچ نقشی نداشتم. مسئولیت برگزاری انتخابات با حیدر (محمد دبیری فرد) و منصور (رضا غیرایی) بود. متاسفانه منصور کشته شده ولی حیدر زنده است و تمامی روند را بخاطر دارد و همانطور که خودتان با وی صحبت کرده‌اید، تمام روند را بخاطر دارد و همه اظهارات مطرح شده در این نامه را تایید می کند.
۳. در این انتخابات قرار بود ۱۵ نفر انتخاب شوند. تعداد رای دهندگان هفتاد و یک نفر بود. علت انتخاب اولیه ۸ نفر این بود که تنها ۸ نفر موفق شدند ۵۰ درصد آرا (۳۶رای) را بدست آورند. شما شرایطی را توضیح داده‌اید که بین فرخ و هادی باید یکی انتخاب می‌شده. این تنها در شرایطی میتوانست اتفاق افتد که قرار می‌شد کمیته مرکزی ۸ نفره باشد. اگر آرا هادی و فرخ مساوی می‌شد یا هردو انتخاب و یا هردو حذف می‌شدند و اساسا این حالت که باید بین این دو یکی انتخاب میشده در این انتخابات بی موضوع بود. چنین حالتی فقط میتوانست برای نفرات ۱۵ و ۱۶پیش آید و نه برای نفر هشتم.
۴. در این انتخابات نه تنها هادی رایش با فرخ مساوی نبود بلکه حتی نفر نهم هم نبود. نفر نهم انوشیروان لطفی بود. من این موضوع به این دلیل یادم مانده که او دو رای کمتر از حد نصاب داشت (۳۴ رای) و من چون او را شایسته می دانستم از این که انتخاب نشده بود خیلی ناراحت شدم. هشت نفر انتخاب شده، چهار نفر بعدی (انوشیروان لطفی، بهزاد کریمی، علی توسلی و نقی حمیدیان) را به کمیته مرکزی اضافه کردند. هادی نه تنها رایش با فرخ مساوی نبود بلکه جزو نفرات بعدی هم نبود. تنها نفری که در جلسه ما مورد بحث قرار گرفت و به کمیته مرکزی اضافه نشد، جمشید طاهری پور بود که تعدادی از هشت نفر انتخاب شده با او مخالف بودند. هادی از آنجا که در رده های بعدی بود مورد بحث قرار نگرفت و به عنوان عضو علی البدل به همراه مصطفی مدنی، اصغر سلطان آبادی، اکبر کامیابی، بهروز سلیمانی و حشمت رئیسی برگزیده شد.

با توجه به دلایل فوق آنچه در کتاب آمده صحیح نیست و بر اساس برداشت نادرست از یک صحبت نوشته شده است.
مهدی فتاپور"
   

آخر ماه اوت، کنگره حزب مشروطه ایران (حزب لیبرال دمکرات) در برلین برگزار شد. گزارشی از برگزاری این کنگره در رسانه ها منتشر شده و در آن آمده است که "آقای فریدون احمدی از سازمان فدائیان ایران" در آن کنگره مشارکت داشته و سخنرانی کرده است. آیا او از جانب سازمان در این کنگره شرکت کرده است یا به صفت شخصی؟

گزارش به گونه ای تنظیم شده است که جای این برداشت را باز گذاشته است که گویا از جانب سازمان نماینده ای در این کنگره شرکت کرده بود. باید بگویم که سازمان ما مناسباتی با حزب مشروطه ایران ندارد و دعوتی هم از سازمان برای شرکت در کنگره صورت نگرفته بود. لذا از جانب سازمان نماینده ای در این کنگره مشارکت نداشت و آقای فریدون احمدی هم به صفت شخصی در کنگره حزب مشروطه ایران حضور داشت و در آن جا نظرات خودش را بیان کرده است.


اخیرا کتابی منتشر شده است با نام "زمان انتخاب". این کتاب مصاحبه میشل تبمن با آقای رضا پهلوی است. در این کتاب آقای رضا پهلوی به نقل از "یکی از مهم ترین رهبران فدائیان خلق" در مورد سیاست های محمدرضا شاه مطلبی گفته است. آیا از مسئولین سازمان با او دیدار و صحبت هائی داشته اند؟

آقای رضا پهلوی در این کتاب نوشته است "یکی از مهم ترین رهبران فدائیان خلق اخیرا به من گفت: "به نظر من پدر شما مرتکب دو اشتباه اساسی شد: اول تاسیس حزب واحد رستاخیز بود و دوم آزاد گذاشتن بی حد مخالفان از جمله خود من. او در زمان مقتضی رفتار سرکوبگرانه از خود نشان نداد!". متاسفانه آقای رضا پهلوی اسم "یکی از مهم ترین رهبران فدائیان خلق" را در کتاب خودش نیآورده است تا مشخص شود چه کسی چنین اظهارنظری داشته است تا گوینده خود مسئولیت گفتارش را برعهده گیرد. نیاوردن اسم، ابهاماتی را برانگیخته است.
ما این مسئله را پیگیری کردیم ولی گوینده چنین مطلبی برای ما مشخص نشد. تا آنجا که به سازمان ما مربوط است اعضای شورای مرکزی سازمان ما با آقای رضا پهلوی ملاقاتی نداشته اند. اگر منظور آقای رضاپهلوی "یکی از مهم ترین رهبران فدائیان خلق" نسل اول فدائیان باشد که در دهه ۴۰ و ۵۰ فعال بودند، من کسی را سراغ ندارم که توسط ساواک دستگیر و محکوم نشده باشد. بعید به نظر می رسد که به غیر از طرفداران سلطنت، کسی پیدا شود و از "آزاد گذاشتن بی حد مخالفان" در دوره محمدرضا شاه سخنی به میان آورد. در زمان محمدرضا شاه کمتر مخالفی وجود داشت که بیرون از زندان به سر برد. در آن زمان زندان ها از مخالفان رژیم شاه پر بود و بیش از سه هزار زندانی سیاسی در سطح کشور وجود داشت. در آن سال ها نه تنها مخالفین دستگیر، شکنجه و محاکمه می شدند، بلکه حتی کسانی که کتاب های صمد بهرنگی و یا نوشته های علی شریعتی را خوانده بودند، بازداشت، محاکمه و به حبس محکوم می شدند. جوان هائی که سال ها عمر خود را به خاطر کتاب خواندن در زندان های رژیم شاه گذراندند، اندک نبودند.
آقای رضا پهلوی با این "نقل و قول"ها که صحت آن برای ما روشن نیست، نمی تواند جنایات بیشماری را که در زمان پدر ایشان صورت گرفته است، بپوشاند. از جمله کشتار ۹ تن از زندانیان سیاسی. رفیق بیژن جزنی و شش تن از گروه او و دو تن از مجاهدین. بخشی از مسئولین سازمان ما رفقائی هستند که در دوره شاه در زندان بودند و شکنجه شدند. اگر ایشان اطلاعی ندارد، ما حاضریم تعداد و اسامی کسانی را که در زیر شکنجه های جلادان شاه شهید شدند، برای او ردیف کنیم، صحنه های شکنجه و رنج هائی را که در آنزمان در سلو ل ها و شکنجه گاه ها تحمل کردیم، در رسانه ها برای او بازگو کنیم.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست