اوبامای مدنی مقهور نهاد قدرت
اردشیر زارعی قنواتی
•
محافظه کاران در شرایطی به عرصه عمومی بازگشته و حالت تهاجمی به خود گرفته اند که کارنامه کوتاه باراک اوباما تصویری زشت و زیبا از الزامات نهاد قدرت را در خود جای داده است. این تصویر خاکستری به درستی گویای پارادوکس های شخصیتی وی و تا حدود کمتری سیاست های کلان حزب دمکرات خواهد بود که در میانه میدانی ایستاده اند که هنوز التهابات جنگی آن فاصله زیادی تا یک صلح یا حداقل یک آتش بس دارد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۱٨ شهريور ۱٣٨۹ -
۹ سپتامبر ۲۰۱۰
بعد از افول موقعیت و اعتبار حزب جمهوریخواه آمریکا از سال ۲۰۰۵ که ناشی از سیاست های افراطی و جنگ طلبانه "جورج بوش" رئیس جمهوری سابق این کشور بود، دوران اقبال حزب دمکرات شروع شد. این دوران طلائی با پیروزی قاطع "باراک اوباما" رئیس جمهوری دمکرات در رقابت با سناتور "جان مک کین" رقیب جمهوریخواه وی به اوج خود رسید و دمکرات ها توانستند هم زمان با کسب اکثریت کنگره (مجلس نمایندگان و سنا) در دو سال قبل، کاخ سفید را نیز از آن خود کنند. سیاست یکجانبه، اقتصاد در حال رکود، جامعه ی قطبی شده، امنیت شکننده، ارتش درگیر در دو جبهه سهمگین، افکارعمومی جریحه دار شده و اعتبار مخدوش شده نتیجه میراثی بود که بوش برای جانشین خود به یادگار گذاشت. اوبامای پیروز در شرایطی گام به این ورطه قدرت گذاشت که بیش از همه روسای جمهوری تاریخ معاصر این کشور، ریشه های اعتبار و نفوذ خود را از جامعه مدنی به عاریت گرفته بود. سابقه فعالیت های مدنی، ریشه چند نژادی سفید – سیاه، سوابق خانوادگی مسلمان – مسیحی و مهم تر از همه قدرت تعامل در تسامع با چند فرهنگی ملی و بین المللی، در اوج کشمکش های جهان بعد از پایان جنگ سرد از رئیس جمهوری جدید آمریکا تصویر یک ناجی و مصلح سیاسی – اجتماعی را در افکارعمومی ترسیم کرد که حتی جایزه معتبر "صلح نوبل" را برای وی نیز به ارمغان آورد. استقبال گسترده جامعه آمریکایی و جامعه جهانی از این انتخاب، دقیقا ناشی از همین درک مدنی از شخصیت چندوجهی وی بود که می توانست "رویای تغییر" را در بزرگترین هژمون بین المللی به واقعیت تبدیل کند. یک شب بعد از اعلام پیروزی باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری، وی در جشن بزرگ هوادارن خود در شیکاکو به صراحت گفت " اما بالاتر از همه، من هرگز از یاد نخواهم برد که این پیروزی براستی به چه کسی تعلق دارد. متعلق به شما است. به شما تعلق دارد. من هرگز احتمالی ترین کاندید برای این مقام نبودم". وی هم چنین در ادامه می گوید "من می دانم شما این کار را فقط برای برنده شدن در یک انتخابات، یا برای من، انجام ندادید. به این دلیل به آن پرداختید که عظمت کاری را که در پیش است درک می کنید. زیرا حتی در حالی که ما امشب جشن می گیریم، می دانیم چالش هایی که فردا به همراه می آیند، دو جنگ، سیاره ای که به خطر افتاده است و بدترین بحران مالی در یک قرن اخیر، بزرگترین چالش های دوره زندگی ما خواهند بود". از آن شب رویایی و اشک های شوق "جسی جکسون" فعال و رهبر مدنی در شب شمارش آرای انتخاباتی تا امروز که کمتر از ۲ دوسال می گذرد، آن اوبامای مدنی در چنبره ی اوبامای قدرت و الزامات رهبری بزرگترین قدرت جهانی چنان گرفتار آمده است که او دیگر رویای بزرگی ندارد. شاید فاصله این وفور و افول قدرت و اعتبار را در مراسم ده ها هزار نفری محافظه کاران و مخالفان وی به نام "احیای عزت" در روز شنبه ۲٨ اوت و هم زمان با چهل و هفتمین سالگرد سخنرانی مشهور "مارتین لوتر کینگ" رهبر بی بدیل جنبش مدنی آمریکا و پدر معنوی وی، آنجا که گفت "من رویایی دارم" بتوان به نوعی قیاس کرد. این گردهمایی بزرگ که به دعوت "گلن بک" مجری فاکس نیوز در میدانی که روزی لوترکینگ پیام خود را به جهان داد و امروز "سارا پلین" نامزد شکست خورده معاونت ریاست جمهوری تیم مک کین در آن سخنرانی کرده و رویای تغییر را به تمسخر گرفت، می توان به تعبیری "بازگشت بربریت محافظه کاری" نیز به حساب آورد.
محافظه کاران در شرایطی به عرصه عمومی بازگشته و حالت تهاجمی به خود گرفته اند که کارنامه کوتاه باراک اوباما تصویری زشت و زیبا از الزامات نهاد قدرت را در خود جای داده است. این تصویر خاکستری به درستی گویای پارادوکس های شخصیتی وی و تا حدود کمتری سیاست های کلان حزب دمکرات خواهد بود که در میانه میدانی ایستاده اند که هنوز التهابات جنگی آن فاصله زیادی تا یک صلح یا حداقل یک آتش بس دارد. به همین دلیل در تقابل با بحران های حادی چون جنگ عراق و افغانستان نه تنها ژنرال های ارتش که حتی جناح راست حزب دمکرات نیز تمایل چندانی برای حمایت از برنامه ها و استراتژی خروج بدون پیروزی از جنگ را برنمی تابد. در گردهمایی بزرگ واشینگتن کهنه سربازان، پیروان کلیسای انجیلی و محافظه کاران، یک رنگین کمان از روح میلیتاریستی امپریالیسم آمریکایی، بنیادگرایی مذهبی – سنت گرایی فرهنگی یک جامعه نسبتا متعصب و محافظه کاری ریشه دار در بطن لابی های قدرتمند سیاسی – اقتصادی را در مخالفت با اولین رئیس جمهوری سیاهپوست کشور به نمایش گذاشتند. در این همایش، جمعیت حاضر به همراه سارا پلین سیاست های اوباما در خصوص گسترش بیمه های درمانی، رفرم در وضعیت تحصیلی، سیاست خروج نظامی از عراق و تعیین برنامه زمانی کاهش نیروهای نظامی در افغانستان و تداوم رکود و درصد بیکاری در حوزه اقتصادی را به شدت مورد انتقاد قرار دادند. نکته جالب در این گردهمایی پخش مداوم سرودهای مذهبی با ریتم کلیسایی بود که ظاهرا پلین نیز در نقش کشیش موعظه گر با اشاره به گناهان رئیس جمهوری به حاضرین می گوید "آمریکا مدت هاست که در تاریکی به سر می برد و به خدا پشت کرده است". رنگین کمان مدعوین، فضای کلیسایی حاکم بر گردهمایی و موعظه گری دینی یک نومحافظه کار سیاسی به خوبی نشاندهنده یک وضعیت هارمونیک بین این اجزای جدایی ناپذیر در طول تاریخ بوده است که در آینده می تواند به عنوان یک سرفصل درسی به کار جامعه شناسان و تئوری پردازان فلسفه سیاسی بخورد. محافظه کاری مدرن هر کجا که لازم بوده است هیچ ابایی از استفاده از دین در حوزه سیاست و نظامی گری در عرصه عمومی نداشته است و این همپوشانی اصولی با آموزه های طالبانی در غارهای "توره بوره" افغانستان و مناطق قبایلی وزیرستان در پاکستان به هیچ عنوان تصادفی نخواهد بود. اینکه باراک اوباما هم اکنون در حینی که رویای صلح را تبلیغ می کند و هم زمان دستی نیز برای شلیک آماده دارد، دقیقا محصول همین شرایط سیاسی – اجتماعی و الزامات قدرت در جامعه ی آمریکایی است که وی را در چنبره هزار توهای خود اسیر می کند.
|