تجلیل بی سابقه ی خبرگزاری دولت از «منشور حقوق بشر کوروش»
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۲۱ شهريور ۱٣٨۹ -
۱۲ سپتامبر ۲۰۱۰
اخبار روز: ایرنا خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی که از احمدی نژاد و دولت او حمایت می کند، در مقاله ای به قلم ناهید شفیعی به تجلیل بی سابقه ی «منشور حقوق بشر کوروش» پرداخت. این مقاله را در زیر می خوانید:
اعلامیه حقوق بشر کورش هخامنشی، ارمغانی از ایران زمین برای جهانی خسته و رنجور از جنگ و خونریزی و خشونت؛ اکنون به زادگاه خود بازگشته تا بار دیگر شکوه و جلال عدالت گستری ایرانیان در طول تاریخ بشریت را به جهانیان یادآور شود.
به گزارش روز یکشنبه گروه فرهنگی ایرنا، در زمانی که قدرت های زورگوی مدعی حمایت از حقوق بشر، نه با چشمداشت بر خاک سرزمینها که با تاختن بر اندیشه، باورها، غرور و هویت ملی مردمان، چیرگی بر آنان را در سر میپرورانند، یادآوری سابقه عدالت گستری و مهرورزی کشورهای مومن به فضایل انسانی میتواند همچون مشتی بر دهان این مدعیان جاهل باشد.
قدرت هایی که از هر حربه ای بهره می برند تا جنایات خود را با نام حقوق بشر سرپوش نهند و بار سنگین گناهانش را بردوش کشورهای صلحجویی همچون ایران گذارند و پیکان تیز سرزنش وجدان های بیدار را به سوی دیگری منحرف سازند.
در میانه این ادعاهای رنگ رنگ توخالی، منشور کورش هخامنشی به عنوان نمادی از هزاران نشان عدالت گستری مردم این سرزمین کهن،
همچون نگینی بر تارک جهان می درخشد و نور آن چشم بدخواهان و سیاه نمایان صلح طلبی ایرانیان را می آزارد.
منشور کورش، کهنترین بیانیه حقوق بشرِ شناخته شده جهان و سند سربلندی ایرانیان از همزیستی آشتیجویانه و گرامیداشت باورها و اندیشههای مردمان در هنگام بنیادگذاری این امپراتوری جهانی است.
دنیای باستان همواره از آتش جنگها و یورشهای بیپایان در رنج بوده و کشورهای آشتیجو، بناچار برای رهایی مردمان خود از تاختوتازهای همیشگی همسایگان ناآرام، به رویارویی و چیرگی بر آنان بپردازند.
اما مهم این است که پیروزمندان میدان نبرد و چیرهشدگان بر شهرها چگونه با مردم شکست خورده رفتار میکردند؛ تاریخ بشری بازگوکننده رفتار نیک کورش بزرگ، پادشاه نیرومندترین کشور آن روز جهان و کنشهای ستیزنده دیگر فرمانروایان گیتی است.
به رغم رفتارهای ناپسند پادشاهان آشور و بابل و حکمرانان امروز جهان، کورش پس از ورود به شهر بابل و با دارا بودن هرگونه قدرت عملی به عنوان شاه نیرومندترین کشور جهان، نه تنها پادشاه مغلوب را مصلوب نکرد، بلکه او را به حاکمیت ناحیهای منصوب کرد.
وی با مردم شهر نیز چنین رفتار کرد: '… آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم، همه مردم گامهای مرا با شادمانی پذیرفتند … مردوک (خدای بابلی) دلهای پاک مردم بابل را متوجه من کرد؛ زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم. ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد … نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. وضع داخلی بابل و جایگاههای مقدسش قلب مرا تکان داد. من برای صلح کوشیدم. بردهداری را برانداختم. به بدبختیهای آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند. خدای بزرگ از من خرسند شد … فرمان دادم … تمام نیایشگاههایی را که بسته شده بود، بگشایند. همه خدایان این نیایشگاهها را به جاهای خود بازگرداندم. اهالی این محلها را گرد آوردم و خانههای آنان را که خراب کرده بودند، از نو ساختم. صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم'.
هنگامی که فرمان کورش را با نبشتههای دیگر فرمانروایان زمان خود و حکمرانان امروزی بسنجیم و بین آنها داوری کنیم، علت اصلی شهرت این گل نبشته را درمی یابیم.
در نبشته های برجای مانده از حاکمان همزمان کورش، هنگامی که بر شهر یا کشوری چیره می شدند، از قتل و غارت و آتش زدن و سوزاندن و قطع عضو و پوست کندن انسان آورده شده است، رویدادهای غیر انسانی که تنها به آن روزگاران تعلق ندارد و امروزه نیز مردمان جهان با چنین ستمها و خشونتهایی با شکل و ظاهری دیگر دست به گریبان هستند.
هنوز جنایتهای آمریکا در ژاپن و ویتنام، فرانسه در الجزایر، ایتالیا در اییوپی و لیبی، پرتقال و اسپانیا در آمریکای لاتین، و انگلستان در سراسر جهان از یادها نرفتهاند. مردم هرگز فراموش نخواهند کرد که در عراق بمبهای شیمیایی بر سر مردم بیدفاع حلبچه فرو ریخت و همه آنان از پیر و جوان و زن و کودک به وضعی رقتانگیز نابود شدند.
در افغانستان و در میان سکوت حیرتانگیزِ جهانیان، صدها هزارنفر از مردم غیرنظامی و بیدفاع شهرها قربانی مطامع ابرقدرتهای امروز و گروه های سیاسی میشوند، در حالی که در زندگی روزمره نیز از قحطی و بیماریهای همهگیر، از گرسنگی و وبا و سرما رنج میبرند.
در بوسنی و در کانون اروپای متمدن تنها به انگیزههای نژادی، مردم و کودکان را بیدریغ و دستهجمعی به کام مرگ میفرستند. در مکه جامه سپید زائران را به سرخی میآلایند و جان و مال و ناموس آنان را مباح میشمرند.
کشورهای بزرگ و پیشرفته و متمدن جهان، سلاحهای مرگبار کشتار جمعی و بمبهای شیمیایی و میکربی خود را دیگر مستقیما بر کاشانه مردم رها نمیکنند، بلکه آنها را به بهایی گزاف در اختیار کشورهایی همچون عراق میگذارند تا بر سر جوانان ایران زمین بریزد و باز هم به بهای گزاف به درمان زخمهای آنان بپردازند و از نقض حقوق بشر گلایه کنند و خود را بزرگترین پشتیبان آن بدانند.
با وجود اینکه منشور کورش بزرگ را 'نخستین اعلامیه حقوق بشر' میدانند، اما نوآوری چنین فرمانی از کورش نبوده است؛ بلکه این فرمان فرایند فرهنگ ایرانی بوده است. فرهنگی که هرگز دستور به غارت و آدم کشی و ویرانی نداده است. کورش این رفتار را از مردمان سرزمین خود، از نیاکان خود، از فرهنگ رایج کشورش، در آغوش مهرآمیز مادر و از پرورش او آموخته و به کار بسته است.
سرافرازی نخستین بیانیه جهانی حقوق بشر نه تنها برای کورش، بلکه برای فرهنگ کشوری است که سراسر پهنه پهناور آن از کهنترین روزگاران، تابشگاه اندیشه نیک و کردار نیکی بوده است که امروزه و از پس هزاران سال مردمان جهان در آرزو و آرمان فراهم ساختن آن هستند.
|