کافهی زندگی و یک سروده ی دیگر
شکوفه تقی
•
عشق، بازیست.
او که بیشتر میبازد
بیشتر میبرد.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۲۱ شهريور ۱٣٨۹ -
۱۲ سپتامبر ۲۰۱۰
کافهی زندگی
رودخانه نزدیک، باغ پاییزی.
آفتاب لای برگها،
نجوای مرغان دریایی همراه،
روی میز قهوهی سرد تنهایی.
در کنارش شعری تلخ،
با سوسوی آرام شمعی
که میاندازد آن را باد
روی «صدای پای آب» سپهری.
میبرد من را
تا دیدار با آراگون، نرودا،
چخوف، کاواباتا،
الیوت، لورکا
و پر نمیکند، جای خالی دوست را
قهوهی تنهایی
باغ پاییزی.
کافهی زندگی.
باز
عشق، بازیست.
او که بیشتر میبازد
بیشتر میبرد.
عشق، بازیست،
او که بلندتر میپرد
زودتر میرسد.
شکوفه تقی
|