یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

افسوس


مهدی فلاحتی


• دلم گرفت وقتی خبرِ درگذشتش را شنیدم. بغض کردم. ستار لقایی، هجده کتاب قصه منتشر کرده بود؛ پنج نشریه را سردبیری کرده بود؛ سالها عضو فعال انجمن قلم در تبعید بود؛ چاپخانه اش بی دریغ در اختیار اهل قلم بود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲٣ شهريور ۱٣٨۹ -  ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۰


 
ستار مُرد. ستار لقایی را کمتر کسی از اهالی نشر ادب و قلم به نیکی نمی شناخت. گیرم در قبل از انقلاب، چند صباحی در نشریه ی تشکیلات فرمایشی یی که نامش حزب بود، فعال بود؛ گیرم که در بعد از انقلاب، دو سه شاعر و نویسنده و فعال سیاسی - مذهبی که عنوانشان عضو انجمن قلم و کانون نویسندگان در تبعید بود، به او خرده می گرفتند که او نویسنده نیست؛ گیرم از دهان یاوه گویان، همیشه...
دلم گرفت وقتی خبرِ درگذشتش را شنیدم. بغض کردم. ستار، هجده کتاب قصه منتشر کرده بود؛ پنج نشریه را سردبیری کرده بود؛ سالها عضو فعال انجمن قلم در تبعید بود؛ چاپخانه اش بی دریغ در اختیار اهل قلم بود؛ اما اینها نبود که هنگام شنیدن خبر درگذشتش به یادم آمد. ستار، انسان بی آزار و مخلصی بود. هر بار دیده بودمش، خاطره ی خوشی از اخلاق پسندیده و رفتار بی آلایش اش با خود آورده بودم. یادش به خیر...دلم سخت گرفته هنوز.
۲٣ شهریور۱٣٨۹

 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست